Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
1
00:00:31,833 --> 00:00:36,833
ترجمه از Naser_jgl
N43ER.96@gmail.com
2
00:00:40,633 --> 00:00:44,033
BILL BURR
"شماها همتون مثل همید"
3
00:00:44,365 --> 00:00:48,331
خانم ها و آقایان : بیل بر
4
00:00:56,265 --> 00:00:58,231
بسیار خب.
ممنونم!
5
00:00:58,232 --> 00:01:00,331
ممنونم
ممنونم قربان.
6
00:01:00,332 --> 00:01:03,065
چطورید؟
چطور میگذره؟
7
00:01:03,066 --> 00:01:06,665
بسیار خب.
8
00:01:06,666 --> 00:01:08,698
بسیار خب
9
00:01:08,699 --> 00:01:12,464
بسیار خب،
همگی آروم شید.
10
00:01:12,465 --> 00:01:15,965
میخوام یه تفنگ بخرم
11
00:01:15,966 --> 00:01:18,498
میخوام
واقعا میخوام.
12
00:01:18,499 --> 00:01:20,197
قبلا هیچوقت همچین حسی نداشتم
13
00:01:20,198 --> 00:01:22,631
تا وقتی که واسه زندگی اومدم لس آنجلس
14
00:01:22,632 --> 00:01:24,965
این شهر ذهنتو به هم میریزه، میدونی؟
15
00:01:24,966 --> 00:01:26,564
بیش از حد شلوغه
16
00:01:26,565 --> 00:01:28,765
از نظ فنی ذخایر آبی نداره.
17
00:01:28,766 --> 00:01:32,364
خب؟
دلارها داره نابود میشه.
18
00:01:32,365 --> 00:01:34,831
چه کس شرایی که شبا نمیذاره بخوابی.
فقط به این فکر میکنی...
19
00:01:34,832 --> 00:01:37,364
"چیکار میتونم انجام بدم ، وقتی که زامبیا از راه برسن؟"
20
00:01:37,365 --> 00:01:38,898
درسته؟
21
00:01:38,899 --> 00:01:42,264
شروع میکنی به مطالعه راجب این کسشرا.
"یه مقدار غذای پودر شده فراهم کنید.
22
00:01:42,265 --> 00:01:45,197
مقداری کدو سبز پرورش دهید.
23
00:01:45,198 --> 00:01:48,731
یک آسیاب بادی فراهم کنید."
درسته؟!
24
00:01:48,732 --> 00:01:50,331
و همه اینا خوب و اوکیه،
25
00:01:50,332 --> 00:01:52,331
ولی اگه بلد نباشی چجوری مبارزه کنی ،
26
00:01:52,332 --> 00:01:54,132
تنها کاری که داری انجام میدی اینه که تجهیزاتی گرد هم میاری
27
00:01:54,133 --> 00:01:56,865
برای سرسخت ترین آدم بلوکتون.
28
00:01:56,866 --> 00:01:58,197
درسته؟
29
00:01:58,198 --> 00:01:59,297
من بهش فکر میکردم
30
00:01:59,298 --> 00:02:00,265
قراره چیکار کنم
31
00:02:00,266 --> 00:02:01,898
اگه یه یارویی منو سر و ته کنه،
32
00:02:01,899 --> 00:02:05,931
اینقدر تکون بده تا سکه های طلا از جیبم بریزه بیرون؟
33
00:02:05,932 --> 00:02:08,132
من باید یه تفنگ بخرم
34
00:02:08,133 --> 00:02:10,665
بنابراین رفتم تو نخش، خب؟
من تو رنو هستم
(شهری در ایالت نوادا)
35
00:02:10,666 --> 00:02:12,598
بهترین شهر برای تفنگ
36
00:02:12,599 --> 00:02:14,831
پس من رفتم تو یه فروشگاه کوچک تفنگ، خب؟
37
00:02:14,832 --> 00:02:16,665
رفتم داخل
یه ردنک اونجا بود.
(ردنک=گردن سرخ ، لقب سرخپوستان آمریکا)
38
00:02:16,666 --> 00:02:18,398
گفتم :"هی آقا!"
"میخوام یه تفنگ بخرم."
39
00:02:18,399 --> 00:02:20,698
گفت،"شنیدم . دنبال چی هستی؟
40
00:02:20,699 --> 00:02:23,132
چی میخوای؟
موزبرگ؟ شاتگان؟
41
00:02:23,133 --> 00:02:24,898
کلت مگنوم؟".
42
00:02:24,899 --> 00:02:28,065
شروع کردم به هضم این حرف ها
43
00:02:28,066 --> 00:02:30,598
هیچی حالیم نیست
پس سعی کردم اداشو دربیارم.
44
00:02:30,599 --> 00:02:31,931
احساس جنده بودن دارم
45
00:02:31,932 --> 00:02:34,431
چونکه هیچی راجب تفنگ ها حالیم نیست.
46
00:02:34,432 --> 00:02:36,297
بالاخره به خودم گفتم
"اینجا چیکار کنم؟
47
00:02:36,298 --> 00:02:38,698
به جهنم ، صادقانه حرفمو میزنم."
48
00:02:38,699 --> 00:02:40,898
گفتم:"ببین رفیق، من هیچی راجب تفنگ نمیدونم.
49
00:02:40,899 --> 00:02:41,965
اونا منو به وحشت میندازن
50
00:02:41,966 --> 00:02:44,297
با این حال من نگران زامبی ها هستم.
51
00:02:44,298 --> 00:02:45,965
خب؟"
52
00:02:45,966 --> 00:02:49,264
اون یارو گفت...
"تو یه شاتگان نیازته.
53
00:02:49,265 --> 00:02:53,132
یه شاتگان میخوای پسر
پخش خوبی داره.
54
00:02:53,133 --> 00:02:55,865
خشاب گذاریش راحته، نیازی نداره که روی بخش های مختلفش کار کنی.
55
00:02:55,866 --> 00:02:58,398
خوب پخش میشه."
هی اینو میگفت
56
00:02:58,399 --> 00:03:00,331
"خوب پخش میشه"
57
00:03:00,332 --> 00:03:02,531
گفتم
"منظورت از این حرف چیه؟"
58
00:03:02,532 --> 00:03:05,164
او گفت،"خب،منظورم اینه که تو بهت نمیخوره دقیق شلیک کنی.
59
00:03:05,165 --> 00:03:07,564
گلوله هاش خوب پخش میشن.
دورتر از جایی که خواهی بود،
60
00:03:07,565 --> 00:03:10,431
چیزای بیشتری رو میزنی
61
00:03:10,432 --> 00:03:11,765
خوب پخش میشه
62
00:03:11,766 --> 00:03:13,498
در حقیقت ، یه مشکلی اینجا داری،
63
00:03:13,499 --> 00:03:16,665
حتی نیازی نیست نگاه کنی.
فقط میچرخی و ... بوم! همین.
64
00:03:16,666 --> 00:03:19,831
و دیگه مشکلی نخواهی داشت.
65
00:03:19,832 --> 00:03:22,197
هرچیزی که حتی در فاصله بیشتر مشکل ایجاد میکرد
66
00:03:22,198 --> 00:03:25,065
دیگه اونجا نخواهد بود
باور کن.
67
00:03:25,066 --> 00:03:27,498
و بعد افراد اینجا...
میبینن که چیکار کردی
68
00:03:27,499 --> 00:03:29,498
و مشکلی اینجا نخواهی داشت... میفهمی چی میگم؟
69
00:03:29,499 --> 00:03:32,698
با یک شلیک... 90 درجه از مشکلت حل میشه
70
00:03:32,699 --> 00:03:34,965
این افراد باهوش شدن
یهویی میپرن جلو... بوم!
71
00:03:34,966 --> 00:03:38,264
همین
گلوله هاش خوب پخش میشن."
72
00:03:38,265 --> 00:03:40,331
بعد من داشتم به خودم میخندیدم.
73
00:03:40,332 --> 00:03:42,898
گفتم،" رفیق ببین، من فقط میخوام به فرد مورد نظرم شلیک کنم.
74
00:03:43,066 --> 00:03:46,297
نمیخوام که بعدش سوراخ دیوار تعمیر کنم ، میدونی؟
75
00:03:46,298 --> 00:03:50,065
لحن بیانمو عوض کردم.
پاراگرافمو عوض کردم
76
00:03:50,066 --> 00:03:53,297
میدونی؟
من فقط میخوام به فرد مورد نظر شلیک کنم."
77
00:03:53,298 --> 00:03:55,698
پس اینجوری گفتم ،"میدونی، یکی از این هفت تیرا چطوره؟"
78
00:03:55,699 --> 00:03:57,098
پس اون گفت مثل اون کلاسیکا ، انگار ،
79
00:03:57,099 --> 00:03:58,598
اون ردنک با بی حوصلگی
80
00:03:58,599 --> 00:04:00,065
گفت ،" بسیار خب ، یه هفت تیر میخوای،
81
00:04:00,066 --> 00:04:02,065
برو یه هفت تیر بردار...
82
00:04:02,066 --> 00:04:05,297
من چی حالیمه ؟
من فقط 20 سال اینه کارم.
83
00:04:05,298 --> 00:04:07,831
یدونه براقشو بردار ، خوبه؟"
84
00:04:07,832 --> 00:04:10,631
بنابراین من گفتم ،" یه هفت تیر مگه چه ایرادی داره؟"
85
00:04:10,632 --> 00:04:12,098
او گفت ،"من بهت میگم چرا رفیق.
86
00:04:12,099 --> 00:04:15,297
چون زندگی...
زندگی که فیلم هندی نیست.
87
00:04:15,298 --> 00:04:16,998
متوجهی؟"
88
00:04:16,999 --> 00:04:19,731
گفتم ،"نه، میشه لطفا از صحبت کردن
89
00:04:19,732 --> 00:04:21,531
مثل معماهای رازآلود دست برداری؟
90
00:04:21,532 --> 00:04:23,065
میشه فقط بگی منظورت چیه؟
91
00:04:23,066 --> 00:04:24,631
بهت گفتم که ، درباره تفنگ عن بارم نیست
92
00:04:24,632 --> 00:04:26,531
یالا،
یه لطفی در حقم بکن اینجا."
93
00:04:26,532 --> 00:04:28,098
گفت،"ببین، فیلمی دیدی که،
94
00:04:28,099 --> 00:04:30,765
یارو سه تا شلیک بکنه ، بنگ بنگ بنگ... سه نفرو میکشه
95
00:04:30,766 --> 00:04:32,065
تو زندگی واقعی پسر ، تیرت خطا میره
96
00:04:32,066 --> 00:04:34,464
همیشه خدا خطا میزنی.
97
00:04:34,465 --> 00:04:36,598
به اندازه ای خطا میزنی که خشابت خالی میشه.
98
00:04:36,599 --> 00:04:37,898
ممکنه همونطور که وایسادی اونجا.
99
00:04:37,899 --> 00:04:40,765
با یه منگنه بزرگ تو دستت(تفنگ).
100
00:04:40,766 --> 00:04:42,631
بعدش میخوای چیکار کنی؟"
101
00:04:42,632 --> 00:04:46,364
گفتم ،"خب ، لعنت بهش. یه شاتگان بده بیاد."
102
00:04:46,365 --> 00:04:48,065
او آماده هست که اون چیزو بسته بندی کنه،
103
00:04:48,066 --> 00:04:49,631
و بعد من گفتم
"یه دقیقه صبر کن."
104
00:04:49,632 --> 00:04:50,798
من با دوست دختر زندگی میکنم.
105
00:04:50,799 --> 00:04:53,297
نمیتونم همینجوری با یه شاتگان پیدام شه ، درسته؟
106
00:04:53,298 --> 00:04:56,032
اون آشغالی نیست که همینجوری میخوای باهاش خونه پیدات شه.
107
00:04:56,033 --> 00:04:58,065
اگه این گوه رو همینجوری کنار جاده میکردم،
108
00:04:58,066 --> 00:04:59,598
میتونستم باهاش بیام خونه.
نگاش کن!
109
00:04:59,599 --> 00:05:03,231
ما میتونیم پاکش کنیم.
میتونیم اسم خودمونو روش حکاکی کنیم.
110
00:05:03,232 --> 00:05:05,965
میتونیم خوش بگذرونیم
درسته؟
111
00:05:05,966 --> 00:05:07,564
نمیتونم همینجوری با یه شاتگان پیدام بشه.
112
00:05:07,565 --> 00:05:09,598
"هی، اینو واسه خودمون خریدم!"
درسته؟
113
00:05:09,599 --> 00:05:14,297
یه لولش واسه تو
یدونش واسه من
نه.
114
00:05:14,298 --> 00:05:17,665
بنابراین او کل قضیه رو لغو کرد.
115
00:05:17,666 --> 00:05:19,331
تا اینکه یه شب به نفر یه ماشینمون دستبرد زد
116
00:05:19,332 --> 00:05:20,998
توی راهرو نشسته بودم.
117
00:05:20,999 --> 00:05:22,731
شروع کردم به گا دادن مغزش ، خب؟
118
00:05:22,732 --> 00:05:25,931
بنابراین او شروع کرد تحقیق کردن راجب تفنگ ها ، میدونی؟
119
00:05:25,932 --> 00:05:28,297
ولی خیلی داشت تحقیق میکرد
چون حالا میخواست یکی بگیره،
120
00:05:28,298 --> 00:05:29,564
ولی فقط میگفت ،
"خب، من شنیدم
121
00:05:29,565 --> 00:05:31,164
تو باید گلوله هارو تو یه جای امن نگه داری،
122
00:05:31,165 --> 00:05:33,331
و وسایل رو توی گاراژ،"
123
00:05:33,332 --> 00:05:34,731
و بعد چی ؟
بعدش چی؟
124
00:05:34,732 --> 00:05:36,698
باید دور خوته بدوئم و اونو رو هم کنم
125
00:05:36,699 --> 00:05:39,498
در حالی که یه یارو داره بایه تبر دنبالم میکنه، میدونی؟
126
00:05:39,499 --> 00:05:41,831
واقعا داری اینجوری فکر میکنی؟ عزیزم؟
127
00:05:41,832 --> 00:05:43,731
در حال فرار کردن ،
"کجاست...اون تیکش کجاست؟"
128
00:05:43,732 --> 00:05:48,898
"توی اتاق پذیراییه."
"یارو هم توی پذیراییه که!"
129
00:05:48,899 --> 00:05:50,297
نه ، اگه قراره اینو بگیریم،
130
00:05:50,298 --> 00:05:51,865
میخوام همیشه تفنگ پر باشه
131
00:05:51,866 --> 00:05:53,132
درست کنار دیوار اتاق خواب
درست اونجا.
132
00:05:53,133 --> 00:05:55,297
اون میذارم تو آستین لباسم.
133
00:05:55,298 --> 00:05:59,065
ووف ، به همین سادگی!
134
00:05:59,066 --> 00:06:01,132
هیچ راه دیگه ای نداره.
135
00:06:01,133 --> 00:06:02,598
هرچند خیلی خنده داره
136
00:06:02,599 --> 00:06:04,898
وقتی راجب تفنگ خریدن صحبت میکنی، میدونی؟
137
00:06:04,899 --> 00:06:06,798
مردم ، یا کاملا موافقشن
138
00:06:06,799 --> 00:06:08,297
یا کاملا مخالف
میدونی؟
139
00:06:08,298 --> 00:06:09,965
یا اینکه دیوونه میشن و شروع میکنن جیغ کشیدن ، درسته؟
140
00:06:09,966 --> 00:06:11,665
یا شروع میکنن از این حرفا زدن:
141
00:06:11,666 --> 00:06:13,197
"میدونی، در حقیقت،
142
00:06:13,198 --> 00:06:15,965
شما احتمال اینکه گلوله بخورید رو تا 80 درصد افزایش میدید
143
00:06:15,966 --> 00:06:18,065
بعد از اینکه یه اسلحه بیارید تو خونه."
144
00:06:18,066 --> 00:06:21,431
واقعا؟ چی، چون قراره پرش کنم و باهاش دوش بگیرم،
145
00:06:21,432 --> 00:06:25,798
مثلا...
146
00:06:25,799 --> 00:06:27,998
کسشرا چیه؟
میدونم که خطرناکه.
147
00:06:27,999 --> 00:06:29,431
تو یه استخر درست کنی تو حیاط پشتیت،
148
00:06:29,432 --> 00:06:31,598
به سرعت احتمال غرق شدنتو افزایش میدی
149
00:06:31,599 --> 00:06:33,398
تو حیاط پشتیت ، اینجوریه؟
150
00:06:33,399 --> 00:06:34,898
چون اینکارو قبلا نمیتونستی بکنی
151
00:06:34,899 --> 00:06:39,098
حالا روی یه شیار قدم میذازی،
میری توش!
152
00:06:39,099 --> 00:06:40,965
نه، دارم میگم بهتون
153
00:06:40,966 --> 00:06:44,631
من هیچکدومشو قبول ندارم
154
00:06:44,632 --> 00:06:47,765
آمارها حیلی احمقانن ، درسته؟
155
00:06:47,766 --> 00:06:50,098
نه اینکه احمق باشن.
راهی که ملت ازشون استفاده میکنن احمقانس.
156
00:06:50,099 --> 00:06:51,865
با اینکه طرز فکرتو از قبل ساختی
157
00:06:51,866 --> 00:06:53,831
میری تو سایت حق با منه دات کام
158
00:06:53,832 --> 00:06:55,665
شروع میکنی حفظ کردن یه مشت کس و شر،
159
00:06:55,666 --> 00:06:59,398
و بعد ...بوم!
همینجوری پرتش میکنی طرف مردم.
160
00:06:59,399 --> 00:07:01,197
یه یارویی سعی کرد منو به یه غواصی ببره.
161
00:07:01,198 --> 00:07:02,531
گفتم،" من نمیام.
162
00:07:02,532 --> 00:07:04,132
نمیخوام توسط یه کوسه خورده بشم."
163
00:07:04,133 --> 00:07:06,197
او گفت ،"خب، درواقع، نود درصد از حمله کوسه ها
164
00:07:06,198 --> 00:07:07,865
در واقع در آب های کم عمق اتفاق میفتن."
165
00:07:07,866 --> 00:07:11,531
گفتم نه بابا!!
اونجا جاییه که مردم هستن.
166
00:07:11,532 --> 00:07:13,865
میدونی؟بهش میگن ساحل!
167
00:07:13,866 --> 00:07:17,631
90 درصد از مردم دارن اونجا در امتداد خط ساحل جنب و جوش میکنن.
168
00:07:17,632 --> 00:07:20,032
مثلا قرار نیست که مردم تا اروپا شنا کنن.
169
00:07:20,033 --> 00:07:22,264
"بزنید بریم ایسلند ، ترسوهای لعنتی!"
170
00:07:22,265 --> 00:07:25,998
درسته؟
171
00:07:25,999 --> 00:07:27,965
نمیدونم
172
00:07:27,966 --> 00:07:30,398
وای در حقیقت من لس آنجاس رو دوست دارم
173
00:07:30,399 --> 00:07:32,865
یکی از معدود سواحل شرقی ای که مردم دوستش دارن.
174
00:07:32,866 --> 00:07:35,231
همه دوستای احمق نیویورکی و بوستونی من،
175
00:07:35,232 --> 00:07:36,531
میان این طرفا
176
00:07:36,532 --> 00:07:38,831
سعی میکنن یه پیتزایی خوب ساعت 4 صبح گیر بیارن
177
00:07:38,832 --> 00:07:42,765
و اونا نمیتونن.
"اینجا خیلی مزخرفه!
178
00:07:42,766 --> 00:07:45,264
اینجا اونجوری که قبلا اومدم نیست.
179
00:07:45,265 --> 00:07:47,197
فایده سفر کردن چیه
180
00:07:47,198 --> 00:07:50,132
اگه قرار باشه فرق کرده باشه؟"
181
00:07:50,133 --> 00:07:51,865
این خیلی احمقانس.
182
00:07:51,866 --> 00:07:53,431
یه بوریتو بگیر و برو پیاده روی.
(نوعی غذای مکزیکی)
183
00:07:53,432 --> 00:07:56,264
چه مرگته؟
مثلا بری تو هاوایی...
184
00:07:56,265 --> 00:08:00,632
"اینجا هاکی روی یخ ندارن!
اینجا خیلی مزخرفه!"
185
00:08:02,365 --> 00:08:03,564
باید اعتراف کنم،
186
00:08:03,565 --> 00:08:06,331
تنها چیزی که راجب لس آنجلس منو میترسونه
187
00:08:06,332 --> 00:08:08,398
این همه جراحی پلاستیکه.
188
00:08:08,399 --> 00:08:10,564
متوجه نمیشم.
189
00:08:10,565 --> 00:08:12,731
واسه چی مردم جراحی پلاستیک میکنن ؟
190
00:08:12,732 --> 00:08:15,765
چرا نمیتونن اعتراف کنن که کارشون تمومه؟
191
00:08:15,766 --> 00:08:18,564
میدونی؟
زمانت رو داشتی(جوونیت گذشت).
192
00:08:18,565 --> 00:08:22,132
سعی نکن تو 50 سالگی قابل کردن به نظر برسی.
193
00:08:22,133 --> 00:08:24,865
خیلی عجیبه!
با صورت های به زور برگشتشون که...
194
00:08:24,866 --> 00:08:28,598
روشن به نظر میرسه ، درسته؟
195
00:08:28,599 --> 00:08:31,931
دیگه نمیگم که خودشونم حتی متوجهش نشدن،میدونی؟
196
00:08:31,932 --> 00:08:33,831
چرا باید بخوای یه فیس لیفت انجام بدی؟
(نوعی عمل جراحی روی صورت)
197
00:08:33,832 --> 00:08:35,398
نمیتونی به بقیه فیس لیفت ها نگاه کنی ،
198
00:08:35,399 --> 00:08:39,831
و متوجه بشی که هنوز همه مشکلات صورتشون رفع نشده؟
199
00:08:39,832 --> 00:08:41,998
این جوری میخوای دیده بشی؟
200
00:08:41,999 --> 00:08:45,197
انگار یه مبارزه رو همین سه روز پیش باختی؟
201
00:08:45,198 --> 00:08:48,164
قهرمان نباش.
بذار یکی دیگه بره...
202
00:08:48,165 --> 00:08:49,564
ساحل لعنتی رو بگیره.
(کنایه از اینکه خطرش رفع شه)
203
00:08:49,565 --> 00:08:52,698
دراز بکش...
منتظر باش.
204
00:08:52,699 --> 00:08:55,431
یه عده فقط دارن به مردم دروغ میگن.
"نه، نه ، به نظر عالی میاد.
205
00:08:55,432 --> 00:08:57,098
عالیه.
یه ذره یخ بذار روش،
206
00:08:57,099 --> 00:08:58,665
شمارو تو چند هفته دیگه میبینیم.
207
00:08:58,666 --> 00:08:59,765
بسیار خب، آسون بگیر.
208
00:08:59,766 --> 00:09:02,098
خدایا!
یه اتفاقی افتاد؟
209
00:09:02,099 --> 00:09:05,032
ما دستورالعمل رو رعایت کردیم.
چیزی جا انداختیم؟
210
00:09:05,033 --> 00:09:06,431
اوه ، هی هی هی!
اوه ، کلیداتون رو جا گذاشتین.
211
00:09:06,432 --> 00:09:08,264
بفرمایید. بفرمایید.
212
00:09:08,265 --> 00:09:10,264
تقریبا نشناختمتون، خیلی جوون شدید.
213
00:09:10,265 --> 00:09:12,498
بسیار خب، آسون بگیر.
214
00:09:12,499 --> 00:09:14,164
رفت؟
بسیار خب ، رفت.
215
00:09:14,165 --> 00:09:18,431
خورد کن
خوردش کن"(کاغذای سند و مدرکا)
216
00:09:18,432 --> 00:09:21,132
نه ، دیوونه شدی.
217
00:09:21,133 --> 00:09:22,698
منتظر باش.
بذاز اونا ازش سر در بیارن،
218
00:09:22,699 --> 00:09:23,998
بعدش برو تو لعنتی.
219
00:09:23,999 --> 00:09:26,898
یه قهرمان نباش،
میفهمی؟ (بذار بقیه اول جراحی رو انجام بدن بعد ببین چی میشه ...)
220
00:09:26,899 --> 00:09:28,032
یه نگاه به کاشتن مو بنداز.
221
00:09:28,033 --> 00:09:30,765
کاشتن مو این روزا نصف گذشته هم بد به نظر نمیاد.
222
00:09:30,766 --> 00:09:32,297
یه یارویی رو یه شب تو تلویزیون دیدم
223
00:09:32,298 --> 00:09:34,364
او میگفت،"آه خدایا ، کاش ده سال پیش اینکارو کرده بودم."
224
00:09:34,365 --> 00:09:37,398
نه نمیکردی!
225
00:09:37,399 --> 00:09:40,297
ده سال پیش ، وقتی که داشتن پاهای مورچه رو
226
00:09:40,298 --> 00:09:43,264
بالای کله مردم میچسبوندن؟
227
00:09:43,265 --> 00:09:44,865
یادتوته؟
چشمهاتون پر از اشک میشد
228
00:09:44,866 --> 00:09:47,731
اگه به خط کاشت موهاشون نگاه میکردین...
میگفتین،"این دوخته شده؟
229
00:09:47,732 --> 00:09:49,297
کاج میبینم!"
230
00:09:49,298 --> 00:09:51,398
قبلانا ازت استفاده میکردن، انگار سرتو قفل کنن.
231
00:09:51,399 --> 00:09:53,931
"تکون نخور!"
انگار منگنت کردن.
232
00:09:53,932 --> 00:09:55,364
"تکون نخور!"
233
00:09:55,365 --> 00:09:57,531
ملت بعد از یه دور و نیم ضربه میزنن.
234
00:09:57,532 --> 00:10:00,899
"کیرتوش!
واسم مهم نیست!"
235
00:10:02,198 --> 00:10:04,264
آرزو میکنی کاشت مو میکردی ده سال پیش.
236
00:10:04,265 --> 00:10:08,531
آرزو میکنی که فلج اطفال میگرفتی 60 سال پیش؟
237
00:10:08,532 --> 00:10:12,132
دیگه چیا تو لیست آرزوهاتونه قربان؟
238
00:10:12,133 --> 00:10:16,498
نه ، با صورتت شوخی نمیکنی... اوکی؟
239
00:10:16,499 --> 00:10:18,032
من لایپوساکشن رو درک میکنم.
(عملی جراحی برای برداشتن چربی های زیر پوست)
240
00:10:18,033 --> 00:10:23,065
اگه گند بزنن توش ،
میتونی یه پیراهن روش بپوشی، درسته؟
241
00:10:23,066 --> 00:10:25,698
واسه صورت که پیراهنی نیست
242
00:10:25,699 --> 00:10:27,398
فک میکنن کیو دارن خر میکنن
243
00:10:27,399 --> 00:10:29,098
با اون ...
میدونی؟
244
00:10:29,099 --> 00:10:30,531
و بعدش
به خودت دروغ بگی:
245
00:10:30,532 --> 00:10:32,331
"فقط یه کوچولو اینکارو میکنم...
246
00:10:32,332 --> 00:10:34,665
اینکارو میکنم."
نه ، نخیر نمیکنی ، اینکارو نمیکنی.
247
00:10:34,666 --> 00:10:36,665
چی، مثلا قراره بری گلگیر ماشینتو ذوب کنی
248
00:10:36,666 --> 00:10:38,798
و بعد همین، و بقیش شبیه گوه به نظر بیاد؟
249
00:10:38,799 --> 00:10:40,297
"خب شاید من فقط کاپوتشو درست کنم.
250
00:10:40,298 --> 00:10:41,831
و شاید هم عقبش رو."
251
00:10:41,832 --> 00:10:43,197
اینجوری اتفاق میفته.
252
00:10:43,198 --> 00:10:45,898
بعدش شبیه یکی از اون خانم های خانه دار میشی...
253
00:10:45,899 --> 00:10:48,931
صورت کلا پیچیده.
254
00:10:48,932 --> 00:10:50,798
احمقای کسخل.
"هی، آیا من شبیه..."
255
00:10:50,799 --> 00:10:52,331
آره ، اونا احمقن!
256
00:10:52,332 --> 00:10:54,531
"آیا من شبیه 20 سالگیم شدم؟"
257
00:10:54,532 --> 00:10:58,098
نه ، تو عجیب غریب شدی.
تو کسخل عجیب غریب شدی.
258
00:10:58,099 --> 00:11:00,098
هنوزم بهت میخوره 50 سالگیت باشه
259
00:11:00,099 --> 00:11:02,197
فقط دیگه نمیتونم حدث بزنم چه سنی
260
00:11:02,198 --> 00:11:03,898
چون هیچ وقت همچین سنی ندیدم.
261
00:11:03,899 --> 00:11:06,032
من هیچ وقت اون صورت تخمی درخشان رو ندیدم.
262
00:11:06,033 --> 00:11:08,297
تقریبا انگار یه سن جدیدی رو کشف کردی
263
00:11:08,298 --> 00:11:12,398
بین 52 و 53 سالگی.
264
00:11:12,399 --> 00:11:13,765
آره.
265
00:11:13,766 --> 00:11:17,331
ملت ، هیچ ایرادی نداره که 52 سالت باشه
266
00:11:17,332 --> 00:11:19,098
و به قیافت بخوره 52 سالته ، خب؟
267
00:11:19,099 --> 00:11:20,531
52 سالته.
به گا نرفتی.
268
00:11:20,532 --> 00:11:21,898
آره
269
00:11:21,899 --> 00:11:25,231
ترجیح میدی که چجوری باشی...
52 سالت باشه و 52 ساله به نظر برسه
270
00:11:25,232 --> 00:11:29,132
یا اینکه 52 سالت باشه و شبیه یه مارمولک 28 ساله باشی؟
271
00:11:29,133 --> 00:11:30,331
خیل خب؟
272
00:11:30,332 --> 00:11:33,197
تو این نقطه انتخاب همینه.
273
00:11:39,599 --> 00:11:42,498
میدونی در واقع چی ...
واقعا خجالت آوره
274
00:11:42,499 --> 00:11:43,598
اینکه فیس لیفت...
275
00:11:43,599 --> 00:11:45,631
عمدتا یه مشکل سفید پوستاس.
276
00:11:45,632 --> 00:11:47,132
تاحالا متوجهش شدی؟
277
00:11:47,133 --> 00:11:50,431
تا حالا ندیدم که یه سیاه پوست فیس لیفت کرده باشه
278
00:11:50,432 --> 00:11:51,831
به جز جکسون ها.
279
00:11:51,832 --> 00:11:54,498
ولی اونا همشون عقلشون کمه، درسته؟
280
00:11:54,499 --> 00:11:56,364
چون باباشون مجبورشون میکرد کل روز رو تمرین کنن
281
00:11:56,365 --> 00:11:59,564
و مجبورشون میکرد تو شومینه بخوابن.
282
00:11:59,565 --> 00:12:00,598
انگار هر 9 تاشونو...
283
00:12:00,599 --> 00:12:03,164
"برید تو حرومزاده ها!"
284
00:12:03,165 --> 00:12:06,831
بدون بغل ، بدون بوس.
285
00:12:06,832 --> 00:12:08,798
باعث شد صورتش به صورت دائمی تو هم بپیچه
286
00:12:08,799 --> 00:12:10,364
به خاطر 50 سال فریاد زدن،
287
00:12:10,365 --> 00:12:13,698
"بخون مادرجنده!"
288
00:12:13,699 --> 00:12:16,164
اونا قابل درکن.
289
00:12:19,066 --> 00:12:22,065
هی ، میدونی چرا اینهمه "سفیدی" به فیس لیفت نیاز دارن؟
290
00:12:22,066 --> 00:12:26,197
از این کلمه خوشم میاد.
دارم سعی میکنم برش گردونم.
291
00:12:26,198 --> 00:12:29,065
دوسس دارم، بامزس!
سفیدی!
292
00:12:29,066 --> 00:12:30,331
میدونی چرا؟
293
00:12:30,332 --> 00:12:33,231
میدونی چرا اینهمه سفید پوست نیاز به فیس لیفت دارن؟
294
00:12:33,232 --> 00:12:37,498
چون ما راجب لوشن چیزی نمیدونیم
(کرم و نرم کننده پوست و این کس شرا)
295
00:12:37,499 --> 00:12:39,464
دیدید؟
فقط نصفتون خندیدید.
296
00:12:39,465 --> 00:12:41,698
قاعدتا باید همتون میخندیدید.
297
00:12:41,699 --> 00:12:45,132
آره، ولی خیلیاتون نشسته بودید اینجا اینجوری
"خب...
298
00:12:45,133 --> 00:12:47,831
لوشن چیه؟
299
00:12:47,832 --> 00:12:49,698
"این لوشنی که ازش حرف میزنی چیه،
300
00:12:49,699 --> 00:12:53,032
و جادوی درونش چیه؟"
301
00:12:53,033 --> 00:12:54,898
فقط برای اینکه موضوع روشن بشه،
302
00:12:54,899 --> 00:12:57,431
میتونید برای تمام قسمت های بدنتون از لوشن استفاده کنید
303
00:12:57,432 --> 00:13:00,197
به جز حاج آقا.
304
00:13:00,198 --> 00:13:01,798
آره.
305
00:13:01,799 --> 00:13:05,631
اگه تاحالا در تعجب بودی که چرا کیرت هنوزم به نظر نو میاد
306
00:13:05,632 --> 00:13:09,931
ولی بقیه بدنت داره شبیه یه دزد دریایی سالخورده میشه،
307
00:13:09,932 --> 00:13:13,032
چون نیاز داری که محدوده ی
308
00:13:13,033 --> 00:13:14,998
توزیع لوشن رو افزایش بدی
309
00:13:14,999 --> 00:13:17,398
خیل خب ؟
همه جات رو پوست تشکیل داده.
310
00:13:17,399 --> 00:13:20,398
برو خونه.
خودت چک کن.
311
00:13:20,399 --> 00:13:21,631
ته پاهات
312
00:13:21,632 --> 00:13:24,898
شبیه کف یه رودخونه ماقبل تاریخ شده.
313
00:13:24,899 --> 00:13:28,331
این یه بخشی از روند پیر شدن طبیعی نیست.
314
00:13:28,332 --> 00:13:30,698
تو خشک شدی.
315
00:13:30,699 --> 00:13:34,264
من قضاوتت نمیکنم.
هیچکس رو قضاوت نمیکنم.
316
00:13:34,265 --> 00:13:35,464
من هیچی راجب لوشن نمیدونستم.
317
00:13:35,465 --> 00:13:37,132
هیچ وقت تا 33 سالگی زندگیم استفاده نکردم
318
00:13:37,133 --> 00:13:38,564
هرگز
319
00:13:38,565 --> 00:13:40,498
تا اینکه یه شب داشتم با یه دختر سیاه پوست میرفتم بیرون ، خب؟
320
00:13:40,499 --> 00:13:41,798
او داشت آماده میشد،
321
00:13:41,799 --> 00:13:43,631
و داشت اون گوهو میمالید به همه جاش.
322
00:13:43,632 --> 00:13:45,132
پخش میکرد رو بدنش
323
00:13:45,133 --> 00:13:48,297
فکر کردم که یه چیزی مثل خارشی چیزی داره.
324
00:13:48,298 --> 00:13:49,865
گفتم"چی، سمی چیزی مثل آی وی داری؟
(یک نوع سم که از یه مدل برگ که تو شرق آسیا و آمریکای شمال وجود داره به دست میاد)
325
00:13:49,866 --> 00:13:51,598
چیکار میکنی؟"
326
00:13:51,599 --> 00:13:54,464
او گفت"نه ، دارم مطمئن میشم که اشی نباشم."
327
00:13:54,465 --> 00:13:57,898
گفتم "اشی؟"
گفت "پوست خشک دیگه."
328
00:13:57,899 --> 00:14:00,032
گفتم"اوه!"
329
00:14:00,033 --> 00:14:01,531
فکر کنم یه کوچولو ترسوندمش،
330
00:14:01,532 --> 00:14:04,264
چون اینجوری بودم ، "اووه!"
331
00:14:04,265 --> 00:14:06,132
او گفت ،"خب، سفید پوستا هم اشی میشن."
332
00:14:06,133 --> 00:14:08,831
من گفتم"خب میدونی ، فکر نمیکنم."
333
00:14:10,632 --> 00:14:12,531
"آره ، من 33 سال زندگی کردم.
334
00:14:12,532 --> 00:14:14,098
هیشکی تاحالا نشده که بگه ، هی بیل،
335
00:14:14,099 --> 00:14:16,231
به نظر یه کم اشی میای.
336
00:14:16,232 --> 00:14:18,931
من حتی هرگز این کلمه رو نشنیده بودم ، تا اینکه تو گفتی."
337
00:14:18,932 --> 00:14:21,231
او گفت،"خیلی احمقی.
بازوتو بیار جلو."
338
00:14:21,232 --> 00:14:23,065
پس بازومو صاف کردم،
به آرامی،
339
00:14:23,066 --> 00:14:24,798
او ناخن هاشو روش کشید.
340
00:14:24,799 --> 00:14:26,032
این خاکستریا شروع کردن بالا اومدن.
341
00:14:26,033 --> 00:14:28,698
انگار که دونه های شیرینی بلند میشن.
342
00:14:28,699 --> 00:14:31,297
علامت بخش.
انگار که داره اسمشو امضا میکنه.
343
00:14:31,298 --> 00:14:33,331
او گفت،"اینو میبینی؟!
این اشیه.
344
00:14:33,332 --> 00:14:34,564
تو اشی هستی."
345
00:14:34,565 --> 00:14:38,632
منو ترسوند.
گفتم،"یا گوه مقدس، من اشیم!"
346
00:14:40,066 --> 00:14:41,731
من هیچی راجبش نمیدونستم.
347
00:14:41,732 --> 00:14:45,798
تنها چیزی که میدونستم این بود که تو زمستون خارش میگرفتم.
348
00:14:45,799 --> 00:14:48,032
نمیتونستم بفهممش.
همیشه تو زمستون خارش میگرفتم.
349
00:14:48,033 --> 00:14:49,364
واسه چی خارش میگیرم؟
350
00:14:49,365 --> 00:14:51,264
فک میکردم به خاطر اینه که حوله حموم کثیف شده.
351
00:14:51,265 --> 00:14:52,464
این چیزیه که فکر میکردم.
352
00:14:52,465 --> 00:14:54,498
و عوضش میکردم و یه تازشو میذاشتم.
353
00:14:54,499 --> 00:14:56,498
"حالا دیگه خوبه."
دوش میگرفتم.
354
00:14:56,499 --> 00:14:58,065
خشک میکردم.
ولی پدسگ دوباره میخارید.
355
00:14:58,066 --> 00:15:01,065
لعنت بهش،
از زمستون متنفرم.
356
00:15:01,066 --> 00:15:03,965
میبینی، به خاطر همین چیزا باید با همه بگردی.
357
00:15:03,966 --> 00:15:06,431
آره
358
00:15:06,432 --> 00:15:08,765
اطلاعات خیلی زیادی در دنیا وجود داره،
359
00:15:08,766 --> 00:15:12,032
و هر گروهی از مردم یه مقدارش رو از دست میدن.
360
00:15:12,033 --> 00:15:14,831
سفید پوستا کاملا سمینار لوشن رو از دست دادن
361
00:15:14,832 --> 00:15:16,698
در مقطعی از تاریخ.
362
00:15:16,699 --> 00:15:20,132
نمیدونم این به این دلیله که ما نمیتونیم ببینیمش، میدونی؟
363
00:15:20,133 --> 00:15:21,898
سیاه پوستا که اشی بشن،
شبیه اینه که
364
00:15:21,899 --> 00:15:23,998
اونا انگار به تخته سیاهی چیزی تکیه داده باشن،
365
00:15:23,999 --> 00:15:25,931
میدونی؟
اونا میتونن ببیننش!
366
00:15:25,932 --> 00:15:27,765
اگه حتی جا بندازن،
دوستاشون کمکشون میکنن.
367
00:15:27,766 --> 00:15:29,765
مثلا :"آرنج مادرجنده اشیتو نگاه کن!
368
00:15:29,766 --> 00:15:32,098
چه مرگته؟"
درسته؟
369
00:15:33,599 --> 00:15:36,098
ما این اطلاعات رو از دست دادیم
همون جوری که سیاه پوستا کل
370
00:15:36,099 --> 00:15:39,032
قضیه ثبت تفنگ هاشونو در انتها از دست دادن.
371
00:15:39,033 --> 00:15:41,264
درسته؟
372
00:15:41,265 --> 00:15:43,564
فقط هیچ وقت اطلاعاتش رو نگرفتن.
373
00:15:43,565 --> 00:15:45,531
چقدر رپر بیچاره شدن
374
00:15:45,532 --> 00:15:47,765
به خاطر اسلحه ثبت نشده تو ماشینشون
375
00:15:47,766 --> 00:15:49,598
مغزمو منفجر میکنه.
376
00:15:49,599 --> 00:15:52,398
مثلا ، چرا اونکارو با خودتون میکنین؟
377
00:15:52,399 --> 00:15:54,331
فقط میخوای یه آلبوم پشت تلفن بسازی ؟
378
00:15:54,332 --> 00:15:55,698
این چیزیه که هست؟
379
00:15:55,699 --> 00:15:57,931
این مثلا یه تن صدای جدید یا همچین کسشریه؟
380
00:15:57,932 --> 00:16:00,498
نمیدونم
381
00:16:00,499 --> 00:16:02,464
هر دفعه که اینو میبینم قلبمو میشکنه.
382
00:16:02,465 --> 00:16:05,598
فقط به این فکر میکنم که،"خدایا، اگه حتی یه دوست سفید پوست داشت...
383
00:16:05,599 --> 00:16:08,032
اگه فقط یه دوست سفید پوست تو اکیپش بود..."
384
00:16:08,033 --> 00:16:09,464
اون وقت او مینشست اونجا و میگفت
385
00:16:09,465 --> 00:16:11,264
"این تفنگه ثبت شده؟
386
00:16:11,265 --> 00:16:12,965
مگه عقلتو از دست دادی؟
387
00:16:12,966 --> 00:16:15,132
رفیق ، بندازش بیرون از اینجا.
بندازش بیرون.
388
00:16:15,133 --> 00:16:16,464
آره ، این غیر قانونیه!
389
00:16:16,465 --> 00:16:19,331
این چیزی حدود سه یا چهار سال حبس داره!
390
00:16:19,332 --> 00:16:21,898
رفیق ، چجوری اینو نمیدونی؟
391
00:16:21,899 --> 00:16:22,899
سوالم اینه
392
00:16:22,900 --> 00:16:24,464
کسخل چجوری نمیدونی؟
393
00:16:24,465 --> 00:16:26,431
این یارو یه اسلحه ثبت نشده تو ماشینشه،
394
00:16:26,432 --> 00:16:28,331
و ما هم قراره که بریم یه دوری باهاش بزنیم.
395
00:16:28,332 --> 00:16:31,197
این ...
این خیلی مسخرس!"
396
00:16:34,666 --> 00:16:36,431
پس میبینی؟
بفرما ، خب؟
397
00:16:36,432 --> 00:16:39,164
به فیس لیفت نیازی نداری ، اوکی؟
398
00:16:39,165 --> 00:16:41,798
مشروبارو بریزید دور.
یه کم ورزش هوازی انجام بدین.
399
00:16:41,799 --> 00:16:44,931
با یه مرطوب کننده.
اوضاعتون ردیفه.
400
00:16:44,932 --> 00:16:47,264
اوکی؟
افسانه هارو باور نکنید.
401
00:16:47,265 --> 00:16:49,264
سیاها پیر نمیشن.
این کسشره.
402
00:16:49,265 --> 00:16:50,431
اونا همشون از لوشن استفاده میکنن،
403
00:16:50,432 --> 00:16:52,164
حدودا ، هر 20 دقیقه یه بار تو طول روز.
404
00:16:52,165 --> 00:16:53,931
این مسخرس!
405
00:16:53,932 --> 00:16:56,164
اونا همشون یه وان پر از کسشرای روغنی تو خونشون دارن.
406
00:16:56,165 --> 00:16:58,631
هرروز صبح که بیدار میشن،
میپرن توش
407
00:16:58,632 --> 00:16:59,831
بعد خودشونو تکون میدن،
408
00:16:59,832 --> 00:17:02,197
و کاملا روغنی از خونه میرن بیرون!
409
00:17:02,198 --> 00:17:03,798
روغنی !
410
00:17:03,799 --> 00:17:05,698
سفیدپوستایی مثل من دور و اطراف قدم میزنن، بدون کلاهی که پوشیده باشن...
411
00:17:05,699 --> 00:17:08,898
"آه،بزن بریم دریانوردی!"
412
00:17:10,165 --> 00:17:12,165
لش میکنیم و صورت روی ماسه ها
413
00:17:14,499 --> 00:17:16,464
از سگ مست نکردن صحبت میکنن،
414
00:17:16,465 --> 00:17:18,931
من واقعا داشتم سعی میکردم کارمو پاک کنم
415
00:17:18,932 --> 00:17:20,564
تا جایی که اون قضیه سگ مستی میره.
416
00:17:20,565 --> 00:17:22,998
واقعا داشتم میخوابوندمش ، میدونی؟
417
00:17:22,999 --> 00:17:25,297
نمیدونم قضیه چیه.
کله کیریت بزرگ میشه...
418
00:17:25,298 --> 00:17:26,564
در حینی که پیرتر میشی، میدونی؟
419
00:17:26,565 --> 00:17:28,032
به سگ مستی ادامه میدین،
شروع میکنین به
420
00:17:28,033 --> 00:17:32,098
اون الک بالدین گنده / سر جان تراولتا
(بازیگرای آمریکایی که سر نسبتا بزرگی دارن!)
421
00:17:32,099 --> 00:17:33,931
و هرچند خودت هم متوجه نمیشی ،
422
00:17:33,932 --> 00:17:35,331
چون هرروز ، درحالی که داری مسواک میزنی
423
00:17:35,332 --> 00:17:36,498
و داری به سرت نگاه میکنی،
424
00:17:36,499 --> 00:17:37,965
و فقط داره یه کوچولو بزرگتر میشه .
425
00:17:37,966 --> 00:17:39,798
به مست کردن ادامه میدی.
"یه پیک دیگه" درسته؟
426
00:17:39,799 --> 00:17:42,065
بعد یه روزی میری که عکس موبایل رو بگیری،
427
00:17:42,066 --> 00:17:44,065
و تو فقط انگار 6 اینچ جلوتر از بقیه هستی.
428
00:17:44,066 --> 00:17:45,531
فکر نمیکنی که این چیز مهمی باشه.
429
00:17:45,532 --> 00:17:47,865
شاید به خاطر اینه که تکیه دادی ، چون احساس خوبی داری ، درسته؟
430
00:17:47,866 --> 00:17:49,531
بعد ناگهانی،
به اون عکس نگاه میکنی.
431
00:17:49,532 --> 00:17:52,699
اینجوری"آره لعنتی! هووو!"
432
00:17:54,532 --> 00:17:56,698
انگار ،" من باید یه این گوه خاتمه بدم."
433
00:17:56,699 --> 00:17:58,698
پس من درحال تلاش کردن بودم که یاد بگیرم...
434
00:17:58,699 --> 00:18:00,731
چجوریه کسشرای اطراف خونه رو تعمیر کنم.
435
00:18:00,732 --> 00:18:02,698
این چیزیه که پرم میکردم تو کل مدت
436
00:18:02,699 --> 00:18:04,531
از هوشیار بودن
437
00:18:04,532 --> 00:18:06,065
این بی رحمیه ، پسر.
438
00:18:06,066 --> 00:18:10,032
اصلا روحتم خبر نداره یک سال چقدر طولانیه تا وقتی که کاملا هوشیار باشی.(مست نکنی)
439
00:18:10,033 --> 00:18:11,498
این لعنتی بی رحمانس
440
00:18:11,499 --> 00:18:13,164
پس من دارم یاد میگیرم چجوری آت و آشغال تعمیر کنم ، خب؟
441
00:18:13,165 --> 00:18:14,498
دوست دخترم خوشش نمیاد
442
00:18:14,499 --> 00:18:16,865
چون میگه که من یه خلق و خویی دارم، میدونی؟
443
00:18:16,866 --> 00:18:18,164
اون میگه"میدونی،
444
00:18:18,165 --> 00:18:19,731
فقط این نیست که تو سعی میکنی یه چیزایی تعمیر کنی،
445
00:18:19,732 --> 00:18:22,331
فقط وقتی که نا امید میشی،
به دیوار مشت میزنی،
446
00:18:22,332 --> 00:18:24,164
سگمون از ترس شروع میکنه لرزیدن.
447
00:18:24,165 --> 00:18:26,431
من فقط فکر نمیکنم که این ایده خوبی باشه
448
00:18:26,432 --> 00:18:28,865
میدونی که ، تو یه کمدینی.
باید جک تعریف کنی.
449
00:18:28,866 --> 00:18:31,965
او یه لوله کشه.
باید لوله بکشه ، درسته؟"
450
00:18:33,232 --> 00:18:35,898
من فقط دارم سیعی میکنم بهش توضیح بدم که کنترل خودتو از دست دادن...
451
00:18:35,899 --> 00:18:39,731
بخشی از فرآیند تعمیر چیزیه، درسته؟
452
00:18:39,732 --> 00:18:41,065
هرکسی این کارو میکنه.
453
00:18:41,066 --> 00:18:43,331
درسته؟ آره!
454
00:18:43,332 --> 00:18:45,364
یه چیزی از Ikea میخری.
455
00:18:45,365 --> 00:18:46,998
نصف راهو با سر هم کردنش میری.
456
00:18:46,999 --> 00:18:48,998
بعد این حالتی :"رفیق،این کس کشش کدوم گوریه...
457
00:18:48,999 --> 00:18:50,798
اوه، اینجاست. اینجاست.
458
00:18:52,399 --> 00:18:54,364
عزیزم، من ندیدمش.
459
00:18:54,365 --> 00:18:56,132
ندیدمش!
460
00:18:56,133 --> 00:18:57,564
چرا ، تو میخوای روهمش کنی؟
461
00:18:57,565 --> 00:18:59,132
میخوای...
خب ، پس روهمش کن.
462
00:18:59,133 --> 00:19:00,464
این لعنتیو روهمش کن
463
00:19:00,465 --> 00:19:02,231
این بخش از بورد
تیکه آشغال کیری.
464
00:19:02,232 --> 00:19:04,731
این دستورالعمل ها اصلا معنی نداره!
465
00:19:04,732 --> 00:19:07,464
یکی دیگه میخرم!
یکی دیگه میخرم.
466
00:19:07,465 --> 00:19:10,598
پنجتا از این آشغال رو میخرم و چهارتاشو به گا میدم اگه دلم بخواد.
467
00:19:10,599 --> 00:19:12,564
به من نگو چیکار کنم!
468
00:19:12,565 --> 00:19:16,531
اوه ، برو خونه مامانت.
به تخمم.
469
00:19:16,532 --> 00:19:18,364
یا پیغمبر... آره ،
میخوای چیو تعریف کنی؟
470
00:19:18,365 --> 00:19:19,998
این یکی ، درسته؟
نه اون بخش رو راجب...
471
00:19:19,999 --> 00:19:24,197
چجوری من همه قبضای لعنتی رو پرداخت میکنم ، درسته؟
472
00:19:24,198 --> 00:19:26,431
چجوریه که حرف اینو نمیزنی؟
473
00:19:26,432 --> 00:19:28,098
چجوریه که حرف اینو نمیزنی؟
474
00:19:28,099 --> 00:19:29,965
من که حتی با تو حرف نمیزدم!
475
00:19:29,966 --> 00:19:31,631
داشتم با این وسیله کسشر حرف میزدم!
476
00:19:31,632 --> 00:19:35,431
داشتم با این وسیله حرف میزدم!
477
00:19:35,432 --> 00:19:37,931
خودم میدونم چی گفتم.
خودم میدونم چی گفتم، اوکی؟
478
00:19:37,932 --> 00:19:40,865
تو نمیخواد به من بگی.
خودم میدونم چی گفتم، بله.
479
00:19:40,866 --> 00:19:44,331
دارم روش کار میکنم.
دارم روش کار میکنم، خب؟
480
00:19:44,332 --> 00:19:46,765
ببین... ببین ، فکر میکنی خودمم میخوام اینجوری باشم؟
481
00:19:46,766 --> 00:19:49,297
فکر میکنی من میخوام کسی باشم که از کوره در میره...
482
00:19:49,298 --> 00:19:51,998
به خاطر یه میز کیری؟
نمیخوام، اوکی؟
483
00:19:51,999 --> 00:19:53,965
این چیزی نیست که من هستم.
این چیزیه که من بهش تبدیل شدم، خب؟
484
00:19:53,966 --> 00:19:56,264
دارم رو این گوه کار میکنم.
485
00:19:56,265 --> 00:19:58,865
نیازی نبود تو صحبت کنی...
خب، تو هم کارای تخمی میکنی ، اوکی؟
486
00:19:58,866 --> 00:20:00,831
توهم کارای بد میکنی.
487
00:20:00,832 --> 00:20:03,898
خب، فکر کردم داشتی میرفتی خونه مامانت!"
488
00:20:07,766 --> 00:20:10,164
نه ، این بی رحمانس!
489
00:20:10,165 --> 00:20:12,998
از اینکه یه خلق و خویی داشته باشم متنفرم پسر.
لعنتی خیلی خجالت آوره.
490
00:20:12,999 --> 00:20:14,431
میدونی؟
من نمیدونم.
491
00:20:14,432 --> 00:20:15,765
حالم از زنایی به هم میخوره که سعی میکنن...
492
00:20:15,766 --> 00:20:18,364
هر دختری که تاحالا باهاش قرار گذاشتم سعی کرده منو درست کنه.
493
00:20:18,365 --> 00:20:20,798
بعد از یه مدتی رو اعصابه ، میدونی؟
494
00:20:20,799 --> 00:20:24,931
مثلا تو مغزتو از دست ندادی راحب کفش های کیریت؟
495
00:20:24,932 --> 00:20:26,231
درسته؟
داستان همه اینا از چه قراره؟
496
00:20:26,232 --> 00:20:27,798
از این نظریه آدم کامل داره حالم به هم میخوره.
(منم همینطور. -،-)
497
00:20:27,799 --> 00:20:29,032
برو بگیرش
498
00:20:29,033 --> 00:20:31,965
برو به Applebee's ،
بهم بگو چی پیدا میکنی.
(رستوران های زنجیره ای)
499
00:20:31,966 --> 00:20:34,032
اوکی؟ من داشتمش.
دارم سعی میکنم.
500
00:20:34,033 --> 00:20:37,598
برو اونجا و این "آقای همیشه نا متعادل" رو بگیر
501
00:20:37,599 --> 00:20:41,164
با اون کت اسپورت کوچیک کیریش ، درسته؟
502
00:20:41,165 --> 00:20:43,431
یه مدتی با اون یارو زندگی کن، میدونی؟
503
00:20:43,432 --> 00:20:45,631
"هی عزیزم، من خونه ام. چطوری؟
504
00:20:45,632 --> 00:20:48,564
ترافیک وحشتناک بود.
نزدیک بود عصبانی شم.
505
00:20:48,565 --> 00:20:51,631
ولی خدا روشکر حداقل اون کتاب صوتی رو داشتم
506
00:20:51,632 --> 00:20:54,498
[سفر های گالیور]
همیشه یه کلاسیکه.
507
00:20:54,499 --> 00:20:56,264
همیشه کلاسیکه."
508
00:20:56,265 --> 00:20:58,598
این مردیه که شما میخواید،
صاف و ساده؟
509
00:20:58,599 --> 00:21:00,631
حتی تو اتاق خواب ، درسته؟
510
00:21:00,632 --> 00:21:03,464
که همیشه به حالت میشیوناری استایل باهاتون عشق بازی میکنه.
(حالتی که زن روی پشتش دراز میکشه و مرد روی زن و فیس تو فیس ...)
511
00:21:03,465 --> 00:21:07,231
"عاشقم.
موهایت همانند اقیانوس هاست."
512
00:21:07,232 --> 00:21:09,464
هیچ وقت ندونه که دوست داری بچرخونتت
513
00:21:09,465 --> 00:21:11,531
و صورتت تو بالش له بشه،
(داگی استایل)،
514
00:21:11,532 --> 00:21:14,398
کثافط روانی ، درسته؟
515
00:21:17,033 --> 00:21:19,431
نخیر، حق با اونه.
516
00:21:19,432 --> 00:21:22,564
همیشه حق با اونه.
میدونم، باید روش کار کنم.
517
00:21:22,565 --> 00:21:24,464
از خلق و خویی داشتن مننفرم، میدونی؟
518
00:21:24,465 --> 00:21:25,998
نمیدونم که این ارثیه یا
519
00:21:25,999 --> 00:21:27,865
اینکه بخشی از کشوریه که من از اونجا میام.
520
00:21:27,866 --> 00:21:29,998
همیشه بهو عصبانی میشم
میدونی؟
521
00:21:29,999 --> 00:21:31,264
بابام اینجوری بود
522
00:21:31,265 --> 00:21:33,098
بابای من بهترین رفیقیه که تو عمرم دیدم،
523
00:21:33,099 --> 00:21:34,231
و او یه خلق و خویی داشت،
524
00:21:34,232 --> 00:21:36,398
هر زمانی ، هرچیزی که تو خونه میشکست،
525
00:21:36,399 --> 00:21:37,564
بعد پنج دقیقه مشغول تعمیر کردنش،
526
00:21:37,565 --> 00:21:39,698
شروع میکرد راجب ازدواجش شکایت میکرد.
527
00:21:41,332 --> 00:21:43,898
خیلی خنده دار بود.
اگه میدید یه چیزی شکسته...
528
00:21:43,899 --> 00:21:46,698
"اه خدایا،
نگاش کن
529
00:21:46,699 --> 00:21:48,731
لعنت بهش بیلی،
اون پیچ گوشتی کیری رو بده من.
530
00:21:48,732 --> 00:21:49,965
به خدا قسم،
531
00:21:49,966 --> 00:21:52,631
من نمیدونم واسه چی اصلا ازدواج کردم.
532
00:21:52,632 --> 00:21:54,331
13 سال هست این گوه.
533
00:21:54,332 --> 00:21:56,965
تو به هرزه ای ، ضعیفه،
سالهاست جنده ای
534
00:21:56,966 --> 00:21:58,197
انبر دستی رو بده من.
535
00:21:58,198 --> 00:22:00,164
آره، بیشتر مرد ها تا الان ترکت کرده بودن!
536
00:22:00,165 --> 00:22:02,865
بیشتر مرد ها تا حالا ترکت کرده بودن!"
537
00:22:04,966 --> 00:22:06,564
یکی از تیکه کلام هاش این بود:
538
00:22:06,565 --> 00:22:08,598
"بیشتر مردها تاحالا ترکت کرده بودن"
539
00:22:08,599 --> 00:22:12,464
و
"تو نمیدونی گیر چه آدم خوبی افتادی ، ضعیفه!"
540
00:22:14,265 --> 00:22:16,765
آره، وقتی که من بچه بودم، فکر میکردم او دیوونس.
541
00:22:16,766 --> 00:22:19,264
بعدا بزرگتر شدم، میدونی، شروع کردم با خانم ها بیرون رفتن
542
00:22:19,265 --> 00:22:22,731
متوجه شدم، "اه، بابام هم بعضی جاها حرفای خوبی میزد."
543
00:22:24,165 --> 00:22:28,865
"او اونارو تو سالم ترین راه بیان نمیکنه."
544
00:22:28,866 --> 00:22:30,065
باید باهاتون روراست باشم.
545
00:22:30,066 --> 00:22:31,631
یه جورایی من انگار ، حسادت میکنم از راهی که...
546
00:22:31,632 --> 00:22:34,431
بابام میرفت واسه صحبت کردن با مامانم گاهی وقتا ، میدونی؟
547
00:22:34,432 --> 00:22:36,498
کجا رفتن اون زن های قدیمی
548
00:22:36,499 --> 00:22:39,564
که راحت میتونستی کل روزتو سرش خالی کنی ، میدونی؟
549
00:22:39,565 --> 00:22:42,865
کی ساختن اون فرشته هارو متوقف کردن
550
00:22:42,866 --> 00:22:45,331
که فقط همینو میدونستن که هیچ ربطی به اونها نداره.
551
00:22:45,332 --> 00:22:50,197
فقط یه جا مینشستند ، میذاشتن هر حرفی میخوای بزنی ، درسته؟
552
00:22:50,198 --> 00:22:52,998
چقدر لاکچری ... درسته؟
553
00:22:52,999 --> 00:22:55,364
کل روز شکست خوردی،
میای خونه و دانلود میکنی...
554
00:22:55,365 --> 00:22:58,231
همه ی نااطمینانیتو روی یه شخص دیگه ای.
555
00:22:58,232 --> 00:23:00,898
"روزت چطور بود؟"
"روز کیریت چطور بود؟
556
00:23:00,899 --> 00:23:02,931
میرم بیرون که تصمیم بگیرم!
557
00:23:02,932 --> 00:23:05,865
این بچه ها رو از من دور کن.
واسم یه مشروب بیار.
558
00:23:05,866 --> 00:23:08,798
اوه، به همراه اشک!"
559
00:23:13,699 --> 00:23:16,464
بعد از اونا ، نسل سوتین سوزان اومدن رو کار ، درسته؟
(اشاره به دور انداختن سوتین و تمام لباس های مخصوص زن ها توسط فمینیست های آمریکا در سال 1968)
560
00:23:16,465 --> 00:23:17,598
حالا تو باید یه جا بشینی
561
00:23:17,599 --> 00:23:19,865
و هی به داستان هاشون گوش بدی
562
00:23:19,866 --> 00:23:21,865
اوه، این از همش بدتره.
میدونی چی بدترینشه؟
563
00:23:21,866 --> 00:23:23,998
اینکه وقتی دارن برات یه داستان تعریف میکنن و تو میخوای گوش بدی،
564
00:23:23,999 --> 00:23:25,431
ولی فقط چیزی که دارن راحبش حرف میزنن،
565
00:23:25,432 --> 00:23:28,065
تو نمیتونی هیچ وقت به خاطر بسپاری.
566
00:23:28,066 --> 00:23:30,065
"خب من قرار بود که برای ناهار با جنیفر برم بیرون.
567
00:23:30,066 --> 00:23:31,098
آماده ام که برم
568
00:23:31,099 --> 00:23:32,464
پیدام میشه.
او با سوزان اونجاست.
569
00:23:32,465 --> 00:23:34,865
او میدونه که من از سوزان متنفرم.
خیلی ضایع شدم.
570
00:23:34,866 --> 00:23:36,132
سوزان چند وقتیه داره میره باشگاه..."
571
00:23:36,133 --> 00:23:37,264
منظورم اینه که تو اون لحظه
572
00:23:37,265 --> 00:23:38,631
مغزت مثل یه بچه ی تازه متولد شدس.
573
00:23:38,632 --> 00:23:41,331
سعی میکنی...
574
00:23:41,332 --> 00:23:45,765
سعی میکنی که هوشیار نگهش داری، میدونی؟
575
00:23:45,766 --> 00:23:48,965
ولی نمیتونی! حتی اگه سعی کنی توجه کنی ، نمیتونی.
576
00:23:48,966 --> 00:23:50,898
بعد از یه مدتی فقط خیره میشی به دهانشون،
577
00:23:50,899 --> 00:23:52,698
با خودت میگی"باورم نمیشه هنوزم ازش بیرون میاد.
578
00:23:52,699 --> 00:23:54,865
این لعنتی غیر قابل باوره."
579
00:23:56,666 --> 00:23:58,798
شروع میکنه محو شدن...
580
00:23:58,799 --> 00:24:00,631
شروع میکنی به زندگی خودت فکر میکنی، درسته؟
581
00:24:00,632 --> 00:24:02,598
"چرا من نبراسکا رو 28 ام انتخاب کردم؟
582
00:24:02,599 --> 00:24:04,965
من چه مرگمه؟
این یه بازی دوره."
583
00:24:04,966 --> 00:24:06,431
ناگهان،
صداش اینجوری میشه "eehh-eehh... "
584
00:24:06,432 --> 00:24:08,898
میره بالا ، درسته؟
585
00:24:08,899 --> 00:24:11,731
با خودت میگی،"آه لعنتی. اون یه سوال بود."
586
00:24:14,265 --> 00:24:16,564
بسیار خب ، شما اینجور وقتا چیکار میکنید؟
587
00:24:16,565 --> 00:24:18,098
نمیتونین بگید آره.
نمیتونید بگید نه.
588
00:24:18,099 --> 00:24:19,698
باید با یه چیز بی طرفانه شروع کنین.
589
00:24:19,699 --> 00:24:21,065
"اه، چه غلطی میخوای بکنی؟
590
00:24:21,066 --> 00:24:23,865
چیکار میکنی؟
591
00:24:23,866 --> 00:24:24,931
همینه که هست.
592
00:24:24,932 --> 00:24:26,531
یه پاتو میذاری جلوی اون یکی،
(همینه که هست)
593
00:24:26,532 --> 00:24:28,032
و آه..."
594
00:24:28,033 --> 00:24:31,898
تنظیمات نیمه وقت.
آه... هیچی دستگیرم نشد.
595
00:24:33,799 --> 00:24:37,032
نه، من نمیخوام بابام به نظر یه روانی بیاد.
596
00:24:37,033 --> 00:24:38,831
بابای من بهترین آدمیه که میشناسم، پسر.
597
00:24:38,832 --> 00:24:40,598
ولی میدونی،
من درکش میکنم به هر حال.
598
00:24:40,599 --> 00:24:44,197
او انگار دقیقا نقطه مخالف منه، میدونی؟
599
00:24:44,198 --> 00:24:46,464
من یه کم زندگیم رو بیشتر رو برنامه جلو بردن، خب؟
600
00:24:46,465 --> 00:24:48,331
به خاطر همینه ک هرگز ازدواج نکردم.
601
00:24:48,332 --> 00:24:49,998
هرگز به ازدواج کردن فکر نکردم.
602
00:24:49,999 --> 00:24:51,998
فقط به نظرم وحشتناک میاد.
603
00:24:51,999 --> 00:24:53,531
خیلی به نظر سخت میاد.
604
00:24:53,532 --> 00:24:56,132
خیلی از ازدواج ها شکست خوردند.
605
00:24:56,133 --> 00:24:57,264
بعدش اگه بچه دار شی،
606
00:24:57,265 --> 00:24:59,731
کل اون وضعیت عجیب غریب رو داری ، خب؟
607
00:24:59,732 --> 00:25:01,831
یه چیزی داری که نصفش شبیه تو هست،
608
00:25:01,832 --> 00:25:03,564
نصفش شبیه کسی که قبلا عاشقش بودی!
609
00:25:03,565 --> 00:25:06,297
ولی الان میخوای بزنی لهش کنی ، درسته؟
610
00:25:06,298 --> 00:25:08,398
بچه میاد بالا تا قدم بزنه.
611
00:25:08,399 --> 00:25:10,464
تو میگی"پسرم، فقط یه کم به سمت راست نگاه کن.
612
00:25:10,465 --> 00:25:13,965
بذار من یه جورایی..."
"ولی بابا، من میخوام به تو نگاه کنم."
613
00:25:16,099 --> 00:25:17,731
بی رحمانس!
614
00:25:17,732 --> 00:25:20,065
بابای من دقیقا نقطه مخالف بود.
615
00:25:20,066 --> 00:25:22,698
عاشق شد ، ازدواج کرد ، شروع کرد بچه دار شدن.
616
00:25:22,699 --> 00:25:25,865
تا وقتی که 33 ساله شد ، 5 تا بچه داشت.
617
00:25:28,899 --> 00:25:30,898
سوپ مرغ از پیش آماده شده برای "یا گوه مقدس"
618
00:25:30,899 --> 00:25:32,132
"5 تا بچه دارم"
619
00:25:32,133 --> 00:25:34,531
ولی خودمو هنوز نمیشناسم."
620
00:25:34,532 --> 00:25:36,765
فشار اینکه بخوای اونهمه بچه رو سیر کنی پسر.
621
00:25:36,766 --> 00:25:37,931
میگم بهت.
622
00:25:37,932 --> 00:25:39,598
هر سه چهار روز یه بار،
از کوره در میرفت.
623
00:25:39,599 --> 00:25:41,464
یهو بی دلیل از کوره در میرفت، میدونی؟
624
00:25:41,465 --> 00:25:43,032
"میتونی شورش نکنی؟"
"آه، جنده ی احمق!
625
00:25:43,033 --> 00:25:44,798
واسه چی من ازدواج کردم ، خیلی کسشره!"
626
00:25:44,799 --> 00:25:47,598
بوم! یه مشت میزد به در،
ماشینو میذاشت رو دنده سه
627
00:25:47,599 --> 00:25:49,564
تا وقتی که برسه به ته جاده.
628
00:25:51,599 --> 00:25:53,765
مادرمم دقیقا همیشه همین کارو میکرد.
629
00:25:53,766 --> 00:25:55,731
فقط درو پشتش قفل میکرد، میچرخید،
630
00:25:55,732 --> 00:25:56,798
به بچه ها نگاه میکرد، و فقط میگفت...
631
00:25:56,799 --> 00:25:58,698
"هووووف!"
632
00:26:00,198 --> 00:26:04,065
حالا، او زده به سرش. او فقط یه آدم دیوونس.
633
00:26:04,066 --> 00:26:05,998
چه مرگشه ؟"
634
00:26:05,999 --> 00:26:07,398
هشت ساعت بعد، بابام پیداش میشد.
635
00:26:07,399 --> 00:26:09,364
بدون عذرخواهی.
مامانم تا اون موقع شام رو آماده کرده بود.
636
00:26:09,365 --> 00:26:11,631
مامانم شام رو خراب کرده بود،
بابام هم اوقات تلخی براش درست میکرد
637
00:26:11,632 --> 00:26:14,798
ای خدا ، ریدی تو غذا که!"
638
00:26:18,232 --> 00:26:19,398
نمیدونم
639
00:26:19,399 --> 00:26:21,698
خودم فکر میکنم که بابای خوبی خواهم شد به هرحال.
640
00:26:21,699 --> 00:26:23,564
میدونی؟
641
00:26:23,565 --> 00:26:25,498
میشم.
642
00:26:25,499 --> 00:26:27,331
نه جدی ، آنالیزش کن.
643
00:26:27,332 --> 00:26:29,098
در حقیقت ، بالاخره رسیدیم به موضوع،
644
00:26:29,099 --> 00:26:30,164
من میخوام که بچه داشته باشم،
645
00:26:30,165 --> 00:26:32,831
و فکر نمیکنم که اونقدرایی سخت باشه.
646
00:26:32,832 --> 00:26:35,098
نه واقعا.
یه بخشی از من واقعا بهش باور داره،
647
00:26:35,099 --> 00:26:36,398
و بخش دیگه
648
00:26:36,399 --> 00:26:38,765
من فقط دوست دارم اعصاب مردم رو خورد کنم راجب بچه ها، میدونی؟
649
00:26:38,766 --> 00:26:40,098
هرموقع که کسشری مثل این بگی ....
650
00:26:40,099 --> 00:26:42,798
"رفیق، روحتم خبر نداره چقدر سخته!"
651
00:26:42,799 --> 00:26:45,564
این چیز عالیه که بگی.
"خب، منظورم اینه که من یه سگ گرفتم،
652
00:26:45,565 --> 00:26:47,431
منظورم اینه که.... میدونی؟
چقدر تفاو..."
653
00:26:47,432 --> 00:26:50,098
"رفیق، تو اصلا نمیتونی بچه داریو با سگ داری مقایسه کنی!"
654
00:26:50,099 --> 00:26:51,132
"آره ، میتونم!
655
00:26:51,133 --> 00:26:53,431
همین الان اینکارو کردم،
و دوباره هم خواهم کرد.
656
00:26:53,432 --> 00:26:55,798
مال من چهارتا پا داره.
مال تو فقط دوتا.
657
00:26:55,799 --> 00:26:58,197
بگو بینم
658
00:26:58,198 --> 00:26:59,731
مال شما افراد رو گاز میگیره،
یه زمان هایی رو میگیره.
659
00:26:59,732 --> 00:27:03,599
مال من سربه زیر میشه.
استیک ها رسیدن."
660
00:27:06,198 --> 00:27:07,464
نه، فکر میکنم که میدونم.
661
00:27:07,465 --> 00:27:09,032
فکر میکنم که میدونم چجوری یه بچه رو بزرگ کنم.
662
00:27:09,033 --> 00:27:11,032
میدونی چیه؟
فقط کافیه باهاشون [کچ] بازی کنی.
(توپو میندازن بالا بچه هه باید بگیره بندازه، معمولا بچه ها تو 4 سالگی میتونن بازی کنن)
663
00:27:11,033 --> 00:27:13,398
فکر میکنم این خیلی مهمه.
اینجوریه که یه بچه رو بزرگ میکنی.
664
00:27:13,399 --> 00:27:16,098
باهاشون کچ بازی میکنی.
درحالی که باهاشون راجب زندگی حرف میزنی.
665
00:27:16,099 --> 00:27:18,065
حواسشونو با انداختن توپ پرت میکنی.
666
00:27:18,066 --> 00:27:20,331
اونا حتی متوجه نمیشن که داری مغزشونو پر میکنی...
667
00:27:20,332 --> 00:27:22,132
با تئوری هات.
668
00:27:22,133 --> 00:27:24,865
درسته؟
669
00:27:24,866 --> 00:27:26,264
اینکارو از راه قدیمی انجام نمیدی
670
00:27:26,265 --> 00:27:28,331
جوری که والدینت انجام میدادن.
روبه رو مینشستند ...
671
00:27:28,332 --> 00:27:30,364
"میخوای بهم راجب روزت بگی؟
672
00:27:30,365 --> 00:27:31,931
کسی بهت پیشنهاد مواد داد؟
673
00:27:31,932 --> 00:27:33,231
داری راجب سکس یاد میگیری؟"
674
00:27:33,232 --> 00:27:35,631
با خودت میگفتی"رفیق ، داری زهرترکم میکنی!
675
00:27:35,632 --> 00:27:39,098
میخوام یه کم بیسکوییت مادر بخورم" درسته؟
676
00:27:39,099 --> 00:27:40,197
نه، تو فقط کافیه ببریش پشت مشتا.
677
00:27:40,198 --> 00:27:41,364
باهاشون کچ بازی کنی.
678
00:27:41,365 --> 00:27:43,098
همین.
و راجب زندگی صحبت کنی، درسته؟
679
00:27:43,099 --> 00:27:44,364
"چیه پسرم؟
680
00:27:44,365 --> 00:27:45,931
آه، ما امروز نمیریم کلیسا.
681
00:27:45,932 --> 00:27:47,665
کیر تو اون
682
00:27:47,666 --> 00:27:50,464
آه، کلیسا یه مشت کص و شعره.
683
00:27:50,465 --> 00:27:53,098
میگن خدا همه جا هست،
ولی من باید برم کلیسا که ببینمش؟
684
00:27:53,099 --> 00:27:55,498
واقعا؟ و خدا از دستم عصبانیه اونجا،
685
00:27:55,499 --> 00:27:59,032
و بهش پول بدهکارم؟
بره درشو بذره.
686
00:27:59,033 --> 00:28:03,132
اون احمقانس.
مسخرس.
687
00:28:03,133 --> 00:28:05,698
خدا اینجاست، خب؟
688
00:28:05,699 --> 00:28:06,865
اونجا نیس...
اینجاست.
689
00:28:06,866 --> 00:28:08,231
اونا سعی میکنن که بگیرنش.
ولی خدا اینجاست.
690
00:28:08,232 --> 00:28:09,531
کار خوبی که انجام بدی،
احساس خوبی میکنی.
691
00:28:09,532 --> 00:28:11,331
کار بدی انجام بدی،
احساس بدی پیدا میکنی، میفهمی؟
692
00:28:11,332 --> 00:28:12,731
مگه اینکه تو یه جور جامعه ستیز باشی،
693
00:28:12,732 --> 00:28:14,665
اون موقع هیچ حسی نمیکنی،
میفهمی؟
694
00:28:14,666 --> 00:28:16,898
مگه اینکه یکیو بگیری ، حالت برعکس نگهش داری...
695
00:28:16,899 --> 00:28:18,765
تو آپارتمانت، میدونی؟
696
00:28:18,766 --> 00:28:20,132
اگه همچین کارایی کردی،
697
00:28:20,133 --> 00:28:22,931
میخوام این حس رو داشته باشی که بتونی بیای پیش من، میفهمی؟
698
00:28:22,932 --> 00:28:24,865
آره ، بیا پیش من.
به همه اونها اعتراف کن.
699
00:28:24,866 --> 00:28:27,598
باهم میریم کلانتری.
ما همه چیو بهشون میگیم.
700
00:28:27,599 --> 00:28:30,132
آره، من تورو تحویل میدم.
این که [دکستر] نیست.
(یه سریال راجب یه جامعه ستیز که ملت رو میکشت و باباش هم یادش داده بود چجوری اینکارو بکنه گیر نیوفته).
701
00:28:30,133 --> 00:28:31,665
چیه آخه،
کست خله؟
702
00:28:31,666 --> 00:28:34,431
یه قاتل سریالی که برا خودش قدم میزنه ، حالش خوبه
703
00:28:34,432 --> 00:28:37,598
اون فقط آدم بد ها رو میکشه."
704
00:28:41,532 --> 00:28:44,731
"گوش کن ، میدونم که من و مامانت،
705
00:28:44,732 --> 00:28:46,264
این اواخر زیاد بحث میکردیم، خب؟
706
00:28:46,265 --> 00:28:48,398
ولی میدونی که من دوسش دارم.
من تا مرگم دوسش دارم، اوکی؟
707
00:28:48,399 --> 00:28:50,065
خیلی عجیبه.
تا مرگم دوسش دارم،
708
00:28:50,066 --> 00:28:52,431
ولی وقتی که میبین داره توست میخوره،
فقط میخوام...
709
00:28:52,432 --> 00:28:55,264
فقط میخوام خفش کنم.
نمیدونم از چه قراره.
710
00:28:55,265 --> 00:28:57,364
روزمرگی همینه...
راست، چپ، بعدش وسط.
711
00:28:57,365 --> 00:29:00,264
چرا فقط از وسط تا نمیکنی و مثل آدم نمیخوری؟
712
00:29:00,265 --> 00:29:02,331
میدونی منظورم چیه؟
713
00:29:02,332 --> 00:29:04,098
این غیر عادیه، میدونی؟
714
00:29:04,099 --> 00:29:07,297
اینه که وقتی میدونی ، وقتی میدونی که با آدم درستی آشنا شدی.
715
00:29:07,298 --> 00:29:10,132
وقتی که میخوای بزنی سیراب شیردونش کنی ، ولی نمیکنی.
716
00:29:10,133 --> 00:29:12,264
میدونی؟
میخوای ترک کنی، ولی نمیکنی.
717
00:29:12,265 --> 00:29:15,531
گاهی وقتا به خاطر اونهاست...
تو فقط نمیتونی ترک کنی.
718
00:29:15,532 --> 00:29:17,698
درسته؟
719
00:29:17,699 --> 00:29:19,765
بنابراین تا وقتی که همچین آدمی رو پیدا نکردی متوقف نشو.
720
00:29:19,766 --> 00:29:21,065
اون موقع هست که میدونی.
721
00:29:21,066 --> 00:29:23,531
تا اون موقع، از کاندوم استفاده کن ، میفهمی؟
722
00:29:23,532 --> 00:29:25,398
تا میتونی بترکون
723
00:29:25,399 --> 00:29:26,898
بنابراین بحران میانسالی نخواهی داشت.
724
00:29:26,899 --> 00:29:28,564
این کاریه که باید بکنی.
به مادرت هم نگو
725
00:29:28,565 --> 00:29:30,865
که دارم بهت این کسشرا رو میگم."
726
00:29:35,499 --> 00:29:38,197
آره،
این ...
727
00:29:38,198 --> 00:29:40,966
اینه نقشه من
728
00:29:43,766 --> 00:29:45,698
میدونین که من واقعا یه سگ دارم.
729
00:29:45,699 --> 00:29:47,798
این برای هیچی به حساب نمیاد؟
730
00:29:47,799 --> 00:29:50,132
هیچ وقت متوجهش نشدم،
میدونی؟
731
00:29:50,133 --> 00:29:52,264
من سگم رو دوست دارم، ولی، اه...
732
00:29:52,265 --> 00:29:55,197
خیلی چیزا یاد گرفتم از صاحب سگ بودن، میدونی؟
733
00:29:55,198 --> 00:29:58,231
هر سگی یه سگ خوبیه مگه اینکه تو روانی باشی.
734
00:29:58,232 --> 00:29:59,698
میدونین؟
من یه پیت بال گرفتم.
(از همون نژادی که تو کارتن موش و گربه هم بود)
735
00:29:59,699 --> 00:30:02,264
این هنوزم سگ عالی ای هست،
مگه اینکه یه کسخل روانی باشی.
736
00:30:02,265 --> 00:30:03,831
و خیلی اتفاقی ، منم یه روانیم،
737
00:30:03,832 --> 00:30:07,065
چون سگ من ... سگ من یه دیوونه به تمام معنا بوده
738
00:30:07,066 --> 00:30:09,831
در طی حدودا شیش ماه گذشته، میدونی؟
739
00:30:09,832 --> 00:30:13,364
من نمیدونستم که سگ ها احساسات شما رو دریافت میکنن، میدونی؟
740
00:30:13,365 --> 00:30:15,965
مثلا اگه یه برنده باشی ، اوناهم برنده هستن، میدونی؟
741
00:30:15,966 --> 00:30:17,698
اگه خوابالو باشی،
اوناهم خوابالو ان.
742
00:30:17,699 --> 00:30:19,264
ولی اگه مثل من یه روان پریشی
743
00:30:19,265 --> 00:30:21,065
و داری سر تلویزیون داد میزنی،
744
00:30:21,066 --> 00:30:23,197
هنچین حالتی" رفیق ، باید شوخیت گرفته باشه لعنتی!"
745
00:30:23,198 --> 00:30:25,364
متوجه نشدم که سگه یه گوشه ای بود
746
00:30:25,365 --> 00:30:29,065
این حالتی"آره، تو باید شوخیت گرفته باشه لعنتی.
747
00:30:29,066 --> 00:30:30,197
این کص و شعره
748
00:30:30,198 --> 00:30:31,498
من نمیدونم این یارو سر چی عصبانیه،
749
00:30:31,499 --> 00:30:33,464
ولی من عاشقشم!
این یارو بهم غذا میده...
750
00:30:33,465 --> 00:30:36,132
آیا سر دره؟
آیا به خاطر در عصبانی هستی؟"
751
00:30:39,066 --> 00:30:42,098
آره.من فکرشم نمیکردم که داشتم انرژی این سگ رو بالا میبردم.
752
00:30:42,099 --> 00:30:44,164
من خیلی خودخواهم توی دنیای خودم.
753
00:30:44,165 --> 00:30:46,197
مثلا پشت کامپیوتر بودم،
ولی کامپیوتر هنگ کرد.
754
00:30:46,198 --> 00:30:48,297
"اوه، واقعا؟ واقعا؟"
755
00:30:48,298 --> 00:30:50,132
سگه تو یه گوشه ای با اسباب بازیش وایساده.
(chew toy : وسیله ای که برای سگ ها و گربه ها در نظر گرفته میشود تا آن را بجوند
معادل فارسیش بلد نیستم :/)
756
00:30:53,432 --> 00:30:55,331
هرگز متوجهش نشدم،
مثلا اون بازی-هفت قفل کرد
757
00:30:55,332 --> 00:30:57,164
سگه رو صورتش نشون میداد.
758
00:30:57,165 --> 00:30:58,798
و یه روزی،
من زیادی هیجانیش کرده بودم،
759
00:30:58,799 --> 00:31:00,631
اصلا نمیدونستم،
و رفتم بیرون.
760
00:31:00,632 --> 00:31:02,132
ما داشتیم فقط ته خیابون قدم میزدیم،
761
00:31:02,133 --> 00:31:03,564
و یه فقیر بیچاره ای از اونطرف میومد
762
00:31:03,565 --> 00:31:05,431
و سگه مثلا با خودش گفت
"این همون مادر جنده هه هست!
763
00:31:07,099 --> 00:31:08,865
یهویی به یارو حمله کرد!
مجبور شدم که بکشمش عقب.
764
00:31:08,866 --> 00:31:10,698
من گفتم"شرمنده داداش ، شرمنده متاسفم.
765
00:31:10,699 --> 00:31:12,364
سگه هیچ وقت از اینکارا نکرده بود" خب؟
766
00:31:12,365 --> 00:31:14,032
این حالتی به سگم نگاه کردم :
"مشکلت چیه؟"
767
00:31:14,033 --> 00:31:15,531
سگم نگاه کرد بالا به من این حالتی، "هان؟
768
00:31:15,532 --> 00:31:17,197
من اون مادر جنده رو گرفتم، مگه نه؟
769
00:31:17,198 --> 00:31:19,065
من دوست دارم!
تو بهم غذا میدی. منم هواتو دارم.
770
00:31:19,066 --> 00:31:21,264
چجوری تو از اون فاصله دور اونو دیدی پسر؟(از تو خونه)
771
00:31:21,265 --> 00:31:23,898
گوش های تو باید بهتر از من باشه.. غیر قابل باوره."
772
00:31:23,899 --> 00:31:25,197
خب؟
773
00:31:25,198 --> 00:31:28,164
بعدش من نگران شدم.
راجب سگ خودم نگران شدم.
774
00:31:28,165 --> 00:31:30,531
شروع کردم به این فکر کردن که "لعنتی، پیت بال ها واقعا همشون مثل اینن؟
775
00:31:30,532 --> 00:31:32,598
همینجوری فقط دیوونه ان؟
این دیوانگیه"
درسته؟
776
00:31:32,599 --> 00:31:34,865
اینم یه حس بدیه که بخواد تو محیط سگت باشه،
777
00:31:34,866 --> 00:31:36,598
چونکه اونها این حسو میگیرن، درسته؟
778
00:31:36,599 --> 00:31:37,965
سگم تو خیابون قدم میزنه،
779
00:31:37,966 --> 00:31:39,731
و من به سرعت شروع میکنم فکر کردن به اینکه"اوه گوه توش،
780
00:31:39,732 --> 00:31:41,598
میخواد دوباره از اونکارا بکنه؟
اوه گوه ، لعنتی."
781
00:31:41,599 --> 00:31:42,931
سگه یه نگاه به بالا به من میکنه اینجوری:
"اوه لعنتی چیه؟
782
00:31:42,932 --> 00:31:44,364
اوه گوه ، چیه؟ اون؟ اون اون؟
783
00:31:44,365 --> 00:31:46,164
Rrraaaah!"
میدوعه سمت یه یارو دیگه
784
00:31:46,165 --> 00:31:48,798
مجبور میشم که بکشمش عقب.
"خدایا، متاسفم!"
785
00:31:48,799 --> 00:31:50,231
به سگم نگاه میکنم.
786
00:31:55,432 --> 00:31:56,531
رفیق همینجوریشم یه روز بد داشتم،
787
00:31:56,532 --> 00:31:59,098
تقریبا نزدیک بود یه باغبون رو بخوره، خب؟
788
00:31:59,099 --> 00:32:02,132
آره! پس با خودم گفتم"من باید ببرمش پیش یه آموزش دهنده پسر."
789
00:32:02,133 --> 00:32:05,531
پس سوارش کردم تو پریوس و تا اونجا رانندگی کردم، خب؟
(تویوتا پریوس)
790
00:32:05,532 --> 00:32:07,731
آره، من یه پریوس دارم.
791
00:32:07,732 --> 00:32:11,132
بفرمایید قضاوتم کنید
792
00:32:11,133 --> 00:32:13,498
از اون آشغال خوشم میاد.
اگه یه پریوس دارید ،مردم...
793
00:32:13,499 --> 00:32:15,065
میدونی؟
نمیتونی برنده بشی.
794
00:32:15,066 --> 00:32:16,598
اگه یه وانت داری با یه کیت بالابر...
795
00:32:16,599 --> 00:32:20,065
مردم،"شاید به خاطر اینه که او یه کیر کوچولو داره."
796
00:32:20,066 --> 00:32:22,231
چجوری این به نظر نمیاد که او یه کیر داره که تا کف پوش میرسه؟
797
00:32:22,232 --> 00:32:25,231
شاید به خاطر اینه که او به اینهمه شفاف سازی نیاز داره، درسته؟
798
00:32:26,899 --> 00:32:29,132
میدونی؟
799
00:32:29,133 --> 00:32:30,865
و اگه این به معنیه اینه که کیر کوچیکی داری،
800
00:32:30,866 --> 00:32:31,998
بعد اگه من یه پریوس داشته باشم،
801
00:32:31,999 --> 00:32:34,564
به این معنی نیست که یه کیر غول آسا دارم ، درسته؟
802
00:32:34,565 --> 00:32:39,998
چون طبق صحبت دوستام،
به این معنیه که من یه خرحمالم، درسته؟
803
00:32:39,999 --> 00:32:42,731
به هر حال....
804
00:32:42,732 --> 00:32:45,297
بذارید یه لحظه عرقمو پاک کنم.
805
00:32:45,298 --> 00:32:48,464
خب من داشتم اون سگ کیری رو میبردم پایین
806
00:32:48,465 --> 00:32:49,731
به سمت آموزش دهنده، خب؟
807
00:32:49,732 --> 00:32:51,264
و من رفتم اونجا سگ رو عقب نگه داشته بودم.
808
00:32:51,265 --> 00:32:52,931
مربی اومد بیرون.
کلاهشم برعکس گذاشته بود،
809
00:32:52,932 --> 00:32:54,197
یه کم ته ریش داشت ، میدونی؟
810
00:32:54,198 --> 00:32:57,331
یه شلوار بزرگ دریایی، میدونی؟
811
00:32:57,332 --> 00:32:58,332
کلا شلوارک و چیزای دیگه ...
و من به این فکر میکردم که
812
00:32:58,333 --> 00:32:59,765
"این یارو یه روانیه"
خب؟
813
00:32:59,766 --> 00:33:01,098
به سگم نگاه کرد،
سگ من انگار داشت اونو ارزیابی میکرد.
814
00:33:01,099 --> 00:33:02,564
باخودم گفتم"این عالیه.
یارو میتونه از پس سگه بربیاد."
815
00:33:02,565 --> 00:33:06,665
بعدش یارو گفت"بسیار خب، وقتی که این سگ رو میدی به من، مطمئن شو افسارش شل نگیری
816
00:33:06,666 --> 00:33:07,865
هیچ حسی نداشته باش بهش."
817
00:33:07,866 --> 00:33:09,164
گفتم"مشکلی نداره"
درسته؟
818
00:33:09,165 --> 00:33:11,698
و یه جورایی گند زدم
یه کم شلش کردم
819
00:33:11,699 --> 00:33:14,032
و این سگ یهو حمله کرد درست سمت تخمای اون یارو.
820
00:33:14,033 --> 00:33:16,297
خب؟
و فقط میلیمتری خطا رفت
821
00:33:16,298 --> 00:33:18,798
و فقط دهنش از کورگو شورت اون یارو پر شد، خب؟
822
00:33:18,799 --> 00:33:20,065
و فورا اون یارو سگه رو گرفتش و داشت میرفت،
823
00:33:20,066 --> 00:33:21,765
"خیل خب، برو بیرون از اینجا!
برو بیرون!" خب؟
824
00:33:21,766 --> 00:33:23,865
ولی از روی غریزه سعی کردم که بهش کمک کنم.
825
00:33:23,866 --> 00:33:27,898
اون فقط میگفت
"گورتو از اینجا گم کن!"
826
00:33:27,899 --> 00:33:29,164
آره ، من نفهمیدم
827
00:33:29,165 --> 00:33:30,865
که تنها دلیلی که سگه اونجوری رفتار میکرد
828
00:33:30,866 --> 00:33:32,431
این بود که من اونجا بودم
829
00:33:32,432 --> 00:33:34,231
و سگه حس کرد که باید از من محافظت کنه.
830
00:33:34,232 --> 00:33:35,598
بنابراین دفعه دوم که ترک کردم اونجارو
831
00:33:35,599 --> 00:33:38,498
وضعیت فورا برعکس شد ، خب؟
832
00:33:38,499 --> 00:33:40,098
سگه فقط اونجا نشسته بود،
833
00:33:40,099 --> 00:33:41,531
"اوکی، من فکر میکردم که،
834
00:33:41,532 --> 00:33:44,231
انگار باهمدیگه، ما باهم ، مثلا دوست بودیم،
835
00:33:44,232 --> 00:33:45,464
و تو یه آدم بدی بودی
836
00:33:45,465 --> 00:33:46,831
و ناگهان، او فقط نشست تو ماشین و رفت،
837
00:33:46,832 --> 00:33:48,132
و من نمیدونم که چجوری به خودم غذا بدم.
838
00:33:48,133 --> 00:33:50,932
میخوای که باهم دوست باشیم؟"
839
00:33:52,632 --> 00:33:54,297
آره، من چهار روز بعد برگشتم.
840
00:33:54,298 --> 00:33:56,531
سگه روی پاهای اون یارو دراز کشیده بود ، خب؟
841
00:33:56,532 --> 00:33:57,865
او هم داشت شکم سگه رو میمالید.
842
00:33:57,866 --> 00:34:00,965
سگه هم دست میکرد بالا،
با ریش پرفسوریش بازی میکرد و از این کسشرا.
843
00:34:00,966 --> 00:34:03,498
و یارو گفت،
"بفرما بشین
844
00:34:03,499 --> 00:34:06,931
چرا تو ،آه، بهم بگو تو روز با این سگه چیکار میکنی."
845
00:34:06,932 --> 00:34:10,931
به سرعت من شروع کردم اولین حس رو پیدا کردم ، خب
846
00:34:10,932 --> 00:34:13,998
انگار داشتن ازم بیرون میزدن
847
00:34:13,999 --> 00:34:15,798
پس من حالت تدافعی گرفتم.
و گفتم"منظورت چیه؟
848
00:34:15,799 --> 00:34:16,931
هرروز صبح اونو میبرم پیاده روی."
849
00:34:16,932 --> 00:34:18,398
او میگه"این خوبه. این خوبه.
850
00:34:18,399 --> 00:34:20,197
دیگه چی ، میدونی ، چیز خاصی اتفاق میوفته تو اون پیاده روی؟"
851
00:34:20,198 --> 00:34:22,531
من گفتم"خب، نمیدونم. او پی پی میکنه.
852
00:34:22,532 --> 00:34:23,765
من برش میدارم."
853
00:34:23,766 --> 00:34:26,331
او گفت"بسیار خب. آسونه.
854
00:34:26,332 --> 00:34:29,231
باهاش بازی هم میکنی؟"
855
00:34:29,232 --> 00:34:30,564
گفتم،"آره، آخر پیاده روی
856
00:34:30,565 --> 00:34:32,731
میذارم براش پاداش اینکه اومده پیاده روی،
857
00:34:32,732 --> 00:34:34,331
میذارم از پله ها بدوعه بالا خودش تنهایی.
858
00:34:34,332 --> 00:34:36,464
من میگم بدو بدو کلئو!
میذازم از پله ها بدوعه بالا،
859
00:34:36,465 --> 00:34:38,431
و من پنج تا هزار میشمارم و میدوعم بالا،
860
00:34:38,432 --> 00:34:40,132
و بعد شروع میکنیم کشتی گرفتن.
بعد سرشو دور بازوهام قفل میکنم.
861
00:34:40,133 --> 00:34:42,264
پاهای جلوشو میگرفتم.
هاااااه ، درسته؟
862
00:34:42,265 --> 00:34:44,065
ولی دمش تکون میخوره،
میدونی؟
863
00:34:44,066 --> 00:34:45,098
سگه خرناس نمیکشه."
(صدایی که از روی خشم میدن حیوانات معادلشو نمیدونم چیه ایشالا خرناسه)
864
00:34:45,099 --> 00:34:46,431
گفتم،"این چیز خوبیه، درسته؟"
865
00:34:46,432 --> 00:34:48,498
او گفت
"نه، این کسشرا ترسناکه."
866
00:34:48,499 --> 00:34:49,598
گفتم"چرا؟"
867
00:34:49,599 --> 00:34:50,931
او گفت "تو فقط به سگت یاد دادی که
868
00:34:50,932 --> 00:34:52,998
ادعای مالکیت بکنه و بعدش براش بجنگه
869
00:34:52,999 --> 00:34:57,032
هرروز خدا بعد از پیاده روی.
870
00:34:57,033 --> 00:34:59,931
جای تعجبی نیست که چرا این جونور سعی کرد به پستچی حمله کنه،
871
00:34:59,932 --> 00:35:01,831
میفهمی؟"
872
00:35:01,832 --> 00:35:03,297
پس بعدش من ناراحت شدم.
گفتم"یه لحظه وایسا رفیق،
873
00:35:03,298 --> 00:35:05,398
داری بهم میگی مثلا من حتی نمیتونم با سگ خودم بازی کنم؟"
874
00:35:05,399 --> 00:35:06,931
او گفت:" نه ، تو میتونی باهاش بازی کنی،
875
00:35:06,932 --> 00:35:08,731
ولی باید انرژی رو برگردونی پابین.
876
00:35:08,732 --> 00:35:10,464
مشکل اینه که انرژی این موجود رو بالا نگه میداری،
877
00:35:12,565 --> 00:35:14,297
بعد تا وقتی که میری بیرون،
878
00:35:14,298 --> 00:35:15,865
مهم نیست اگه ریلکس کرده باشی...
879
00:35:15,866 --> 00:35:18,098
از نظر ذهنی ، سگه انگار داره تو تونل روه میره
880
00:35:18,099 --> 00:35:22,331
انگار فوتبال آمریکاییه و این چیزیه که ما به خاطرش بازی میکنیم! (اشاره به خشونت زیاد در این بازی)
881
00:35:22,332 --> 00:35:26,465
یکی برخورد میکنه یه یکی دیگه!"
882
00:35:29,165 --> 00:35:32,331
آره، بنابراین من درحقیقت دارم یاد میگیرم خلق و خومو کنترل کنم
883
00:35:32,332 --> 00:35:35,164
به خاطر یه پیت بال لعنتی.
884
00:35:35,165 --> 00:35:37,098
پس... نمیدونم.
885
00:35:37,099 --> 00:35:38,965
دوست دخترمم اخیرا داره اذیتم میکنه.
886
00:35:38,966 --> 00:35:40,231
او آماده هست که حل شه.
887
00:35:40,232 --> 00:35:42,331
فکر میکنم منم آماده ام که حل بشه، میدونی؟
888
00:35:42,332 --> 00:35:43,431
من نیمه گمشده ام رو دارم.
889
00:35:43,432 --> 00:35:45,731
میدونم که از این حرفا برای سالهاست دارم میزنم.
890
00:35:45,732 --> 00:35:47,865
میدونی؟
او عالیه.
891
00:35:47,866 --> 00:35:52,431
تنها چیزی که من واقعا دوست ندارم اینه که او به تلویزیون حقیقت علاقه منده.
892
00:35:52,432 --> 00:35:54,231
او همه ی اون برنامه های احمقانه رو میبینه.
893
00:35:54,232 --> 00:35:57,197
ده تا فاحشه رو بنداز تو یه خونه،
894
00:35:57,198 --> 00:36:00,032
یکی تلاش میکنه به همسر پیدا کنه.
درسته؟
895
00:36:00,033 --> 00:36:03,998
او میشینه گریه کردن آدمای چاق رو به خاطر شکولات میبینه.
896
00:36:03,999 --> 00:36:05,297
که فقط چشم هاشونو تمیز میکنن.
897
00:36:05,298 --> 00:36:07,631
"گاهی اوقات من اصلا بسته بندیو باز نمیکنم.
898
00:36:07,632 --> 00:36:09,098
همینجوری شروع میکنم به خوردن.
899
00:36:09,099 --> 00:36:10,631
و بعدش به مریضی میوفتم،
900
00:36:10,632 --> 00:36:14,364
و من میدونم که باید دست بردارم چون که از چوب ساخته شده."
901
00:36:14,365 --> 00:36:17,431
دوست دخترم میشینه همراه اونا گریه میکنه.
902
00:36:17,432 --> 00:36:21,464
اه، برو خودتو بنداز تو رودخونه ، چاقالو کیری.
903
00:36:21,465 --> 00:36:24,431
او خیلی از دستم عصبانی میشه.
904
00:36:24,432 --> 00:36:26,331
ببین ، من نمیشینم پای تی وی که گریه کنم.
905
00:36:26,332 --> 00:36:27,531
دوست دارم که سرگرم بشم.
906
00:36:27,532 --> 00:36:29,464
عاشق وقتیم که آدما از رو تردمیل ممیفتن پایین
907
00:36:29,465 --> 00:36:31,431
و به سمت دیوار پرتاب میشن.
908
00:36:31,432 --> 00:36:34,098
این شبیه یه اسلحه مدرن قرون وسطاییه!
909
00:36:34,099 --> 00:36:36,898
حال میکنم!
910
00:36:36,899 --> 00:36:38,231
ولی اونهمه برنامه افتضاح.
911
00:36:38,232 --> 00:36:41,098
بزرگترین جنگی که نا داریم سر اینه که او [Intervention] میبینه
912
00:36:41,099 --> 00:36:43,032
- اره!
- این خیلی... اووه شماها خوشتون میاد؟
913
00:36:43,033 --> 00:36:45,032
"اوه خدای من این خیلی عالیه
914
00:36:45,033 --> 00:36:48,164
تماشا کردن یه خانواده که از هم میپاشه."
915
00:36:49,766 --> 00:36:51,197
چیش آخه سرگرم کنندس؟
916
00:36:51,198 --> 00:36:53,264
زمانی پیش فرض کلاسیکی داشتند،
917
00:36:53,265 --> 00:36:54,831
اون تصویرشون قبل از به گا رفتن زندگیشون ...
918
00:36:54,832 --> 00:36:56,364
"او خیلی زیبا بود.
919
00:36:56,365 --> 00:36:59,264
او ملکه رقص رقص دانشکده بود.
همه عاشقش بودن."
920
00:36:59,265 --> 00:37:01,898
بعد کات میزنن به الانش ، مثلا حالتی که دراز کشیده ، انگار لوله فاضلاب ...
921
00:37:01,899 --> 00:37:06,032
"من یه ساک میزنم.
یه ساک میزنم.
922
00:37:06,033 --> 00:37:07,831
برای تو ساک میزنم."
923
00:37:10,932 --> 00:37:13,132
نه ، ما این جنگ های بزرگ رو داریم.
924
00:37:13,133 --> 00:37:14,831
میدونی سر چی از دست من بیشتر از همیشه عصبانی شده؟
925
00:37:14,832 --> 00:37:16,032
یه دفعه داشت این برنامه رو میدید.
926
00:37:16,033 --> 00:37:17,464
[د ویو] یه بهونه الکی داشت واسه برنامه
(اسم یک برنامه شو تلویزیونی)
927
00:37:17,465 --> 00:37:20,132
و اونا شروع کردن به صحبت کردن راجب خشونت خانوادگی، خب؟
928
00:37:20,133 --> 00:37:21,898
برای نهمین میلیون بار در سال،
929
00:37:21,899 --> 00:37:23,665
دارن راجب خشونت خانوادگی صحبت میکنن.
930
00:37:23,666 --> 00:37:26,798
فقط محض اطمینان ، میدونین، شاید یادداشتش نکرده باشید، میدونین؟
931
00:37:26,799 --> 00:37:28,831
ظاهرا، بعضی از مردم هنوز متوجه نشدن ، میدونی.
932
00:37:28,832 --> 00:37:31,132
خوب نیست که کله زنتو بکوبی...
933
00:37:31,133 --> 00:37:33,132
به کشو های کابینت.
934
00:37:33,133 --> 00:37:36,398
به خاطر اینکه او در بازکن رو خوب خشک نکرده،
935
00:37:36,399 --> 00:37:39,164
میدونی؟
936
00:37:39,165 --> 00:37:41,998
"اینجوری زنگ میزنه!"
درسته؟
937
00:37:41,999 --> 00:37:43,698
چجوری نمیدونین که این گوها نخورین؟
938
00:37:43,699 --> 00:37:46,264
آیا واقعا نیازه که هی تو برنامه راجبش صحبت کنن؟
939
00:37:46,265 --> 00:37:48,431
کی...کی...انگار کسایی که زنشونو کتک میزنن دارن نگاه میکنن...
940
00:37:48,432 --> 00:37:50,431
"اوه! لعنتی! اه!
941
00:37:50,432 --> 00:37:52,831
"حالا میفهمم.
عجیجم ، دورت بگردم.
942
00:37:52,832 --> 00:37:57,066
بفرمایید.
شما بفرمایید.اوه..."
943
00:37:59,632 --> 00:38:00,599
بنابراین آخر وقت برنامه،
944
00:38:00,600 --> 00:38:02,498
اونا به نتیجه گیری منطقی رسیدن.
945
00:38:02,499 --> 00:38:04,065
اونا میگفتن ، "هیچ دلیلی نداره که
946
00:38:04,066 --> 00:38:05,033
یه زن رو کتک بزنی
947
00:38:05,034 --> 00:38:06,931
هیچ دلیلی نداره که یک زن رو کتک بزنی."
948
00:38:06,932 --> 00:38:08,331
و من گفتم ، "واقعا؟
949
00:38:08,332 --> 00:38:12,965
من میتونم چیزی حدود 17 تا از بزرگترین دلایلی که تو سرم هست بهتون بگم.
950
00:38:12,966 --> 00:38:14,598
حتی اگه منو از یه خواب بعد از مستی بیدار کنی
951
00:38:14,599 --> 00:38:17,498
بازم 9 تا دلیل بهت میگفتم!"
952
00:38:17,499 --> 00:38:19,464
رفیق ، دلایل مختلفی وجود داره که یه زن رو کتک بزنی،
953
00:38:19,465 --> 00:38:21,931
تو فقط این کارو نمیکنی.
954
00:38:21,932 --> 00:38:27,364
ولی اینکه بشینی تو برنامه و بگی هیچ دلیلی وجود نداره...
955
00:38:27,365 --> 00:38:30,598
رفیق ، سطح خودستایی که پشت اون بیانیه هست...
956
00:38:30,599 --> 00:38:33,398
چیه مگه تو بیشتر از ما میفهمی؟
957
00:38:33,399 --> 00:38:37,264
تو خودت هیچ وقت رو اعصاب نمیری؟
958
00:38:37,265 --> 00:38:38,531
خانوم ها، چندبار تاحالا به این فکر کردین که
959
00:38:38,532 --> 00:38:43,531
بکوبید تو کله شوهرتون تو این هفته؟
960
00:38:43,532 --> 00:38:46,364
[فریاد یک زن:]-هرروز!
-بفرمایید!
961
00:38:46,365 --> 00:38:48,032
هرروز.
962
00:38:48,033 --> 00:38:50,965
ولی اینکارو نکردید ، درسته؟
963
00:38:50,966 --> 00:38:52,765
اوه ، این منو دیوونه میکنه.
"هیچ دلیلی وجود نداره.
964
00:38:52,766 --> 00:38:54,364
هیچ دلیلی وجود نداره."
واقعا؟ هیچ دلیلی؟
965
00:38:54,365 --> 00:38:55,765
این دلیل چی:
با یه دختری ازدواج میکنی،
966
00:38:55,766 --> 00:38:57,264
عاشقش میشی
یه خونه براش میخری.
967
00:38:57,265 --> 00:38:58,931
هرروز پامیشی میری سرکار،
که قسط خونه رو بدی.
968
00:38:58,932 --> 00:38:59,965
یه روزی میای خونه،
969
00:38:59,966 --> 00:39:01,398
اون درو محکم میبنده،
970
00:39:01,399 --> 00:39:02,431
و برگه های طلاق رو میده دستت.
971
00:39:02,432 --> 00:39:04,665
مجبوری که اسباب کشی کنی بیرون،
روی یه پتو بخوابی،
972
00:39:04,666 --> 00:39:07,065
و همچنان قسط های خونه ای رو پرداخت کنی که او قراره توش زندگی کنه.
973
00:39:07,066 --> 00:39:08,731
هیچ دلیلی؟
974
00:39:10,265 --> 00:39:11,531
نمیگم که باید اینکارو بکنین،
975
00:39:11,532 --> 00:39:13,831
ولی تعداد زیادی از دلایل وجود داره
976
00:39:13,832 --> 00:39:16,298
راجب اون داستان.
977
00:39:17,966 --> 00:39:21,998
بسیار خب،
این داستان فرضی بود.
978
00:39:21,999 --> 00:39:24,498
یدونه واقعیشو میخواید؟
979
00:39:24,499 --> 00:39:26,464
یکی بهتون میگم.
یکی بهتون میگم.
980
00:39:26,465 --> 00:39:28,164
بسیار خب ، من پامو موقع درام زدن به گا دادم،
981
00:39:28,165 --> 00:39:31,798
چون سعی کردم که با پا زدنم به اندازه جان بانهام سریع باشه،
982
00:39:31,799 --> 00:39:33,831
چون فهمیدم این چیز خوبیه که روش تمرکز کنم.
983
00:39:33,832 --> 00:39:36,065
43 ساله ، ازدواج نکردم و بدون بچه.
984
00:39:36,066 --> 00:39:38,431
متوجه شدم که این منو به راه درست میاره ، خب؟
985
00:39:38,432 --> 00:39:41,831
این چیزیه که نیاز دارم انجام بدم.
986
00:39:41,832 --> 00:39:43,931
نمیدونستم چیکار کردم
احساس کردم که...
987
00:39:43,932 --> 00:39:45,464
حدود یک ساعت نواختم، و بعدش
988
00:39:45,465 --> 00:39:47,197
حس کردم که انگار یه چیز ریزه میزه
989
00:39:47,198 --> 00:39:49,132
داره به ته پام چاقو میزنه ، خب؟
990
00:39:49,133 --> 00:39:52,364
انگار یه کرم شب تاب داشت از ته پام بیرون میومد.
991
00:39:52,365 --> 00:39:53,931
پس من یه کار مردونه معمولی کردم:
992
00:39:53,932 --> 00:39:55,965
"قرار نیست برم بیمارستان.من استراحت میکنم.
993
00:39:55,966 --> 00:39:57,464
حالم خوب میشه" خب؟
994
00:39:57,465 --> 00:39:59,431
صبح بعد من بیدار شدم، پام حتی بدتر شده بود
995
00:39:59,432 --> 00:40:01,598
و مجبور بودم که سگ دیوونم رو ببرم پیاده روی.
996
00:40:01,599 --> 00:40:03,898
پس گفتم"نمیتونم اینکارو بکنم.
پام داره منو میکشه،"
997
00:40:03,899 --> 00:40:06,032
پس دوست دخترمو بیدار کردم.
گفتم"عجقم، عزیزم.
998
00:40:06,033 --> 00:40:07,731
میشه یه لطفی بهم بکنی؟
میشه یه لطفی بهم بکنی؟
999
00:40:07,732 --> 00:40:09,931
میشه سگه رو ببری پیاده روی به جای من؟
میشه این شیفت رو به عهده بگیری؟
1000
00:40:09,932 --> 00:40:12,297
من شیفت عصر رو میگیرم.
میشه این لطف رودر حقم بکنی؟
1001
00:40:12,298 --> 00:40:14,464
میشه اینکارو برام بکنی؟"
اون گفت"اوووه...
1002
00:40:14,465 --> 00:40:17,065
میدونی، من دیروقت خوابیدم دیشب.
1003
00:40:17,066 --> 00:40:19,798
خستم.
یه روز بزرگ دارم."
1004
00:40:19,799 --> 00:40:22,665
و من فقط گفتم" کیرتوش."
1005
00:40:22,666 --> 00:40:24,065
و او گفت
"منظورت چیه از کیرتوش؟"
1006
00:40:24,066 --> 00:40:25,631
گفتم"چرا فقط نمیگی نخیر؟
1007
00:40:25,632 --> 00:40:27,264
چرا همیشه تو انگار یه مقاله میگی
1008
00:40:27,265 --> 00:40:29,898
با 20 دقیقه توضیح
1009
00:40:29,899 --> 00:40:32,798
که در نهایت به سمتی میره که "برو کون پارت"
1010
00:40:32,799 --> 00:40:34,197
فقط بگو نه!"
1011
00:40:34,198 --> 00:40:35,865
پس من فقط لنگان لنگان از اتاق خارج شدم.
1012
00:40:35,866 --> 00:40:40,231
"به هر حال.برگرد بخواب. یه روز بزرگ داری، درسته؟"
1013
00:40:40,232 --> 00:40:41,898
بعدش من تو طول خیابون میلنگیدم.
1014
00:40:41,899 --> 00:40:44,032
"کیرم تو این وضعیت تخمی!"
1015
00:40:44,033 --> 00:40:48,532
سگه هم کنار من راه میره...
1016
00:40:50,432 --> 00:40:52,898
باید اعتراف کنم یه کم بچگی کردم.
1017
00:40:52,899 --> 00:40:53,899
آره.
1018
00:40:53,900 --> 00:40:55,498
یه کم بچگی کردم
میدونی؟
1019
00:40:55,499 --> 00:40:56,698
فقط داشتم به رابطم فکر میکردم.
1020
00:40:56,699 --> 00:40:58,297
باخودم گفتم"این رابطه ایه که من توشم؟
1021
00:40:58,298 --> 00:40:59,898
تو فقط قراره هرغلطی خواستی بکنی،
1022
00:40:59,899 --> 00:41:01,364
خب، و منو بگایی؟
1023
00:41:01,365 --> 00:41:03,032
باشه. منم از این به بعد هر غلطی خواستم میکنم.
1024
00:41:03,033 --> 00:41:05,364
من دوست دارم هدفونمو بذارم رو نهایت صداش و گوش کنم
1025
00:41:05,365 --> 00:41:06,698
و اطراف خونه قدم بزنم.
1026
00:41:06,699 --> 00:41:08,831
این کاریه که میخوام بکنم."
پس این کاریه که کردم.
1027
00:41:08,832 --> 00:41:10,531
رو نهایت صدا روشنش کردم
و من فقط...
1028
00:41:10,532 --> 00:41:12,098
کل نقشم این بود که از کنارش رد بشم
1029
00:41:12,099 --> 00:41:13,498
انگار که حتی نمیشناسمش.
1030
00:41:13,499 --> 00:41:14,865
همین.
اون اومد تو پذیرایی.
1031
00:41:14,866 --> 00:41:19,931
و من ندیده گرفتمش.
فقط از کنارش رد شدم.
1032
00:41:19,932 --> 00:41:21,731
فقط سعی کردم عصبانیش کنم.
و باید یه چیزی بهتون بگم،
1033
00:41:21,732 --> 00:41:25,032
مثل چی جواب داد.
مثل چی جواب داد.
1034
00:41:25,033 --> 00:41:27,364
آره، کتم رو آویزون کردم،
برگشتم.
1035
00:41:27,365 --> 00:41:30,098
تا وقتی که برگشتم ،
او داشت سرم داد میکشید.
1036
00:41:30,099 --> 00:41:33,464
ولی صدای موزیک خیلی بلند بود،
نه فقط نمیتونستم بشنوم حرفاشو،
1037
00:41:33,465 --> 00:41:35,765
که حتی به نظر میرسید او داره آهنگی رو میخونه!
1038
00:41:35,766 --> 00:41:37,498
که داشتم بهش گوش میدادم.
1039
00:41:37,499 --> 00:41:40,798
اوه! این یکی از بخش های خوب رابطس.
1040
00:41:40,799 --> 00:41:42,098
خب من میدونستم که چی داره میگه.
1041
00:41:42,099 --> 00:41:44,364
گفتم"به هرحال. من نمیخوام راجبش صحبت کنم.
1042
00:41:44,365 --> 00:41:45,765
منو به حال خودم بذار.
دارم میرم پای کامپیوتر."
1043
00:41:45,766 --> 00:41:47,765
خب؟ پس من تا اونجا لنگیدم و نشستم،
1044
00:41:47,766 --> 00:41:49,132
و برای من نامعلوم بود که او اینجوریه،" نه،
1045
00:41:49,133 --> 00:41:50,765
ما راجبش همین الان حرف میزنیم."
1046
00:41:50,766 --> 00:41:53,065
اومد بالاسرم... پوم! و زد به هدفونم و از سرم انداخت.
1047
00:41:53,066 --> 00:41:57,032
من گوشهای بزرگی دارم.
لعنتی درد گرفت!
1048
00:41:57,033 --> 00:41:58,498
پس من گفتم"عسلم، منو تنها بذار.
1049
00:41:58,499 --> 00:42:00,364
من نمیخوام راحبش صحبت کنم."
و هدفون رو دوباره گذاشتم.
1050
00:42:00,365 --> 00:42:01,765
او دوباره برگشت.
1051
00:42:01,766 --> 00:42:03,364
پووم! یه کوچولو محکم تر زد بهشون.
1052
00:42:03,365 --> 00:42:06,197
این دفعه ، هدفونم نصفه دور سرم چرخید.
1053
00:42:06,198 --> 00:42:07,998
دی ان ای کیومن شروع کرد بالا اومدن.
1054
00:42:07,999 --> 00:42:10,798
یه کم با عصبانیت گفتم:
"عزیزم، منو تنها بذار.
1055
00:42:10,799 --> 00:42:12,331
نمیخوام راجبش صحبت کنم."
خب؟
1056
00:42:12,332 --> 00:42:14,598
هدفون رو گذاشتم.
دفعه سوم او اومد... پوووم!
1057
00:42:14,599 --> 00:42:17,631
یه جوری زد که افتاد اونطرف اتاق,
و من عصبانی شدم.
1058
00:42:17,632 --> 00:42:19,431
گفتم" باشه، میخوای دعوا کنی
1059
00:42:19,432 --> 00:42:20,931
بیا لعنتی دعوا کنیم."
1060
00:42:20,932 --> 00:42:22,398
او گفت
"ما بعدا راجبش بحث میکنیم
1061
00:42:22,399 --> 00:42:25,364
وقتی که آروم شی."
1062
00:42:25,365 --> 00:42:26,698
اوه!درست اینجا!
1063
00:42:26,699 --> 00:42:29,132
فقط میخواستم که بپیچمش دور زیرانداز یوگاش
1064
00:42:29,133 --> 00:42:30,531
و بندازمش پشت مبل.
1065
00:42:30,532 --> 00:42:32,831
فقط ولش کنم تا وقتی که تشنه بشه.
1066
00:42:32,832 --> 00:42:35,065
"بیخیال، بذار بیام بیرون.
من یه کلاس چرخش دارم.
1067
00:42:35,066 --> 00:42:39,198
منظورتو رسوندی.
این مسخرس."
1068
00:42:41,033 --> 00:42:43,765
نه ، موضوع اینه.
1069
00:42:43,766 --> 00:42:45,132
واقعا همینه.
موضوع اینه.
1070
00:42:45,133 --> 00:42:46,564
متنفرم از اینکه میگن هیچ دلیلی وجود نداره.
1071
00:42:46,565 --> 00:42:49,032
مشخصا، من نمیگم که زن هارو کتک بزنین، میدونی؟
1072
00:42:49,033 --> 00:42:52,364
ولی گفتن اینکه هیچ دلیلی وجود نداره،
فکر میکنم این کسشره.
1073
00:42:53,899 --> 00:42:55,098
وقتی که میگید هیچ دلیلی وجود نداره،
1074
00:42:55,099 --> 00:42:56,598
هرگونه محکی رو نابود میکنه
1075
00:42:56,599 --> 00:42:59,564
که چطور دونفر کارشون به اونجا رسید.
1076
00:42:59,565 --> 00:43:02,164
اگه بگید که هیچ دلیلی وجود نداره...
هوووم... قضیه رو خراب میکنین،
1077
00:43:02,165 --> 00:43:03,564
فقط خود عمل (کتک زدن) رو دارید.
1078
00:43:03,565 --> 00:43:07,698
چجوری میخواید حلش کنید اگه متوجهش نشید؟
1079
00:43:07,699 --> 00:43:09,665
ببینید این موضوع چقدر بی دست و پا هست همین الان همینجا.
1080
00:43:11,699 --> 00:43:13,197
من گفتم نباید یه زن رو کتک بزنید.
1081
00:43:13,198 --> 00:43:15,731
حرف من اینه که ، چجوریه که نمیتونین سوال بپرسین؟
1082
00:43:15,732 --> 00:43:17,598
شما فقط میتونین راجب کاری که مرده کرده سوال بپرسین.
1083
00:43:17,599 --> 00:43:19,132
هیچ وقت نمیتونین راجب زنه سوال بپرسین.
1084
00:43:19,133 --> 00:43:20,798
واسه ی چی؟
1085
00:43:20,799 --> 00:43:22,098
چرا؟
این چه وضعیه؟
1086
00:43:22,099 --> 00:43:23,398
[یکی از حضار]-جواب درستی بهش بدید
1087
00:43:23,399 --> 00:43:25,132
"جواب درستی بهش بدید" چه معنی داره؟
1088
00:43:25,133 --> 00:43:26,498
معنیش چیه؟
1089
00:43:26,499 --> 00:43:28,698
تو همون اوسکلی هستی که نصفه ویژه برنامه ها از خواب پا میشه،
1090
00:43:28,699 --> 00:43:30,831
در طول برنامه و یه جورایی انگار داره اطراف قدم میزنه
1091
00:43:30,832 --> 00:43:33,264
انگار که من اینجا یه ویژه برنامه لعنتی ضبط نمیکنم؟
1092
00:43:33,265 --> 00:43:35,931
چه مرگته؟
مشکلت چیه؟
1093
00:43:37,499 --> 00:43:38,965
عوضی باید همه چیو رد کنه،
1094
00:43:38,966 --> 00:43:40,598
و حالا قراره که مثلا داد بزنه،
1095
00:43:40,599 --> 00:43:41,865
و نه فقط همین،
1096
00:43:41,866 --> 00:43:45,032
بلکه چیزی هم که داد میزنه هیچ معنی کوفتی ای نمیده؟
1097
00:43:45,033 --> 00:43:48,364
"جوابشو بده.
جوابشو بده"
1098
00:43:51,265 --> 00:43:55,531
هر ویژه برنامه لعنتی که انجام میدم،
همیشه یه نفر اینجوری هست!
1099
00:43:55,532 --> 00:43:59,698
همیشه هم درست اون پایین وسط مسطا.
1100
00:43:59,699 --> 00:44:02,931
داریم راجب کتک زدن یه زن صحبت میکنیم عزیزم،
1101
00:44:02,932 --> 00:44:05,931
و به نظرم تو همین الان یه دلیل دیگه اضافه کردی.
1102
00:44:05,932 --> 00:44:08,731
عیسی مسیح لعنتی.
1103
00:44:08,732 --> 00:44:09,765
از این خوشم میاد که
1104
00:44:09,766 --> 00:44:11,331
با اینکه حتی تو رابطه ای هم باهاش نیستم ،
1105
00:44:11,332 --> 00:44:15,499
ولی بازم سر من نق میزنه.
1106
00:44:19,532 --> 00:44:22,297
کسخل غیر قابل باور...
"uhhh uhhhh ehhh ehhh ah!"
1107
00:44:24,099 --> 00:44:27,531
ببینین ، من میفهمم که کتک زدن یه زن کار بدیه، اوکی؟
1108
00:44:27,532 --> 00:44:29,431
چجوریه که نمیتونین سوال بپرسین لعنتی؟
1109
00:44:29,432 --> 00:44:30,631
فقط نمیفهمم.
1110
00:44:30,632 --> 00:44:31,931
مثلا اگر من توسط یه مار زنگی گاز گرفته بشم،
1111
00:44:31,932 --> 00:44:34,731
شماها یه چنتا سوال تو ذهنتون نبود؟ درسته؟
1112
00:44:34,732 --> 00:44:37,531
"چجوری این اتفاق افتاد؟
تو ندیدیش؟
1113
00:44:37,532 --> 00:44:40,231
کدوم گوری بودی با این موجود؟
1114
00:44:40,232 --> 00:44:45,297
چجوری یه مار اونقدر دیوونه شد که
تقریبا تورو به کشتنت داد؟"
1115
00:44:45,298 --> 00:44:46,931
آتشنشانان آتیشو که خاموش میکنن،
1116
00:44:46,932 --> 00:44:49,297
اونا بعدش نمیشینن تو ماشینشون و برن.
1117
00:44:49,298 --> 00:44:51,564
اونها خرابه هارو بررسی میکنن.
1118
00:44:51,565 --> 00:44:53,965
"چجوری آتش شروع شد؟
یه لباس نفتی اینجاس."
1119
00:44:53,966 --> 00:44:56,731
درسته؟
1120
00:44:56,732 --> 00:45:00,498
ببینید ، من متوجهم که همین الان یه کم ابلهانه میزنم.
1121
00:45:00,499 --> 00:45:03,032
متوجهم.
1122
00:45:03,033 --> 00:45:05,032
بذارید یه کم از مواضع خودم عقب بکشم، اوکی؟
1123
00:45:05,033 --> 00:45:08,065
متوجهم که یه سری مردهای شبیه حیوان اون بیرون هستند، اوکی؟
1124
00:45:08,066 --> 00:45:10,297
مردهای وحشتناک، میدونب،
یه روز سخت تو کارخونه داشته باشن،
1125
00:45:10,298 --> 00:45:12,132
میان خونه...
"تونا ،کاسرول؟"
(نوعی غذای مرکب از گوشت و آرد)
1126
00:45:12,133 --> 00:45:15,564
و شروع میکنه چرخوندن،
خب؟
1127
00:45:15,565 --> 00:45:19,098
من سعی نمیکنم که بگم اون آدما وجود ندارند.
1128
00:45:19,099 --> 00:45:20,464
از وجودشون آگاهم.
1129
00:45:20,465 --> 00:45:23,665
اونا باید تو زیرزمین زندان خاک بشن، اوکی؟
1130
00:45:23,666 --> 00:45:26,498
پس ، اگه من میتونم اینو اعتراف کنم،
خانم ها، میشه حداقل اعتراف کنین
1131
00:45:26,499 --> 00:45:27,631
که هر لگدی در کونتون
1132
00:45:27,632 --> 00:45:31,798
همینجوری که از آسمون نازل نمیشه؟
1133
00:45:31,799 --> 00:45:33,831
واقعا؟
1134
00:45:33,832 --> 00:45:37,631
حتی هاکی هم دو دقیقه زمان برای برانگیختن داره ، درسته؟
1135
00:45:37,632 --> 00:45:40,364
اونا میفهمن که به مقدار جلو وعقب اتفاق افتاده
1136
00:45:40,365 --> 00:45:44,499
قبل از اون کثافط...
میدونی؟
1137
00:45:45,632 --> 00:45:46,965
میدونین چیه؟
1138
00:45:46,966 --> 00:45:50,065
اینه که هر موردی که حل میشه مثل قضیه ریحانا هست
1139
00:45:50,066 --> 00:45:51,631
که فقط میگن پسره یه تیکه آشغاله،
1140
00:45:51,632 --> 00:45:52,965
لعنت به این پسر، هو گوعه مفت،
بفرستینش زندان،
1141
00:45:52,966 --> 00:45:54,598
و بعدش اصلا نمیپرسن راجب دعوا.
1142
00:45:54,599 --> 00:45:56,197
میدونین، من نمیگم که پسره باید اونکارو میکرد.
1143
00:45:56,198 --> 00:45:58,965
فقط دارم میگم...
1144
00:45:58,966 --> 00:45:59,899
فقط میگم که!
1145
00:45:59,900 --> 00:46:02,032
رفیق ، درون قلبت...
1146
00:46:02,033 --> 00:46:03,698
فکر میکنی قبل از اون اتفاق چه خبر بوده؟
1147
00:46:03,699 --> 00:46:05,197
فکر میکنی ریحانا فقط نشسته بوده اونجا و
1148
00:46:05,198 --> 00:46:07,164
"اوه ، خدای من میهن.
یه کم بستنی میخوای ؟"
[بستنی میهن اسپانسرمونه]
1149
00:46:07,165 --> 00:46:11,365
"آه...لعنتی..."
1150
00:46:13,133 --> 00:46:14,931
میدونین؟
1151
00:46:14,932 --> 00:46:16,364
یا اینکه فکر میکنین که شاید اونا داشتن
1152
00:46:16,365 --> 00:46:18,564
یه جنگ حماسی -انتهای رابطه- انجام میدادن
1153
00:46:18,565 --> 00:46:21,498
و یه کس و شرای دیووانه واری گفته شده.
1154
00:46:21,499 --> 00:46:22,998
شاید ریحانا داشته تو گوش پسره جیغ میکشیده
1155
00:46:22,999 --> 00:46:25,498
یه کارای تخمی دخترونه مثلا
"من میرم به همه دوستات میدم!
1156
00:46:25,499 --> 00:46:27,931
به تخمک هام
1157
00:46:27,932 --> 00:46:31,831
شاید به خاطر همینه که آلبومای من بیشتر از تو فروش میکنه ، مادر جنده!"
1158
00:46:31,832 --> 00:46:33,331
درسته؟
1159
00:46:33,332 --> 00:46:35,065
برای انصاف، ریحانا ممکنه فقط اونجا نشسته بوده و
1160
00:46:35,066 --> 00:46:36,898
"من یه بافت میخوام... اونا رو توی جعبه دستکشها نگه میداری ؟
1161
00:46:36,899 --> 00:46:41,232
اوه خدای من ، من مال خودم رو میارم! مال خودم رو میارم!"
1162
00:46:43,999 --> 00:46:45,264
نه ، لعنت بهش.
چون میدونی قضیه چیه؟
1163
00:46:45,265 --> 00:46:47,898
اونها هیچوقت به این که زنها چجوری بحث میکنن اشاره نمیکنن،
1164
00:46:47,899 --> 00:46:51,965
که به عقیده من دلیل اصلی خیلی از اون کسشراس، میدونی؟
1165
00:46:51,966 --> 00:46:53,032
و باید یه چیزی بهتون بگم
1166
00:46:53,033 --> 00:46:54,464
مثلا ، من اصلا نمیدونستم زنها چجوری بحث میکنن
1167
00:46:54,465 --> 00:46:58,065
ولی بعد از 20 سال که تک تک جنگ های مهم رو ...
1168
00:46:58,066 --> 00:46:59,464
در یک رابطه باختم،
1169
00:46:59,465 --> 00:47:01,264
بالاخره متوجه شدم که چجوری بحث میکنن،
1170
00:47:01,265 --> 00:47:02,731
و یه چیزی بهتون بگم
1171
00:47:02,732 --> 00:47:05,231
دیگه باخت های من داره متوقف میشه
1172
00:47:06,799 --> 00:47:10,966
من یه رسم پیروزی رو شروع کردم.
1173
00:47:12,232 --> 00:47:14,564
تا جایی که من میتونم بگم ، اونها اینجوری بحث میکنن ، خب؟
1174
00:47:14,565 --> 00:47:16,498
اگه حق باهاشون باشه ، اونها راجب همون مطلب بحث میکنن،
1175
00:47:16,499 --> 00:47:19,098
و روی همون موضوع میمونن و مطمئن میشن که شماهم روی همون موضوع بمونید
1176
00:47:19,099 --> 00:47:21,164
تا وقتی که جلوشون زانو بزنید و عذر خواهی کنید،
1177
00:47:21,165 --> 00:47:23,264
برای بخشیده شدن التماس کنید، خب؟
1178
00:47:23,265 --> 00:47:25,032
هیچ مشکلی با این ندارم.
کاملا هم بهش احترام میذارم.
1179
00:47:25,033 --> 00:47:27,098
ولی موضوع اینه که...
اگه حق باهاشون نباشه،
1180
00:47:27,099 --> 00:47:29,264
اونها میرن کوچه علی چپ
میزنن تو جاده خاکی.
1181
00:47:29,265 --> 00:47:31,631
به سرعت به چیزایی که شماها بهش حساسید فکر میکنن،
1182
00:47:31,632 --> 00:47:33,098
مثلا شاید نتونی با بابات کنار بیای ،
1183
00:47:33,099 --> 00:47:34,297
و زن ها توی سرشون ،
1184
00:47:34,298 --> 00:47:36,798
شروع میکنن به تحلیل کردن یه بیانیه ی شیطانی...
1185
00:47:36,799 --> 00:47:38,164
کاملا طراحی شده.
1186
00:47:38,165 --> 00:47:41,098
یه تلاش از روی بیچارگی
1187
00:47:41,099 --> 00:47:43,431
تا آنچنان عصبانیتون بکنه
1188
00:47:43,432 --> 00:47:45,631
که فقط بهشون بگی جنده.
1189
00:47:45,632 --> 00:47:47,231
قضیه از این قراره.
1190
00:47:47,232 --> 00:47:49,998
و جنده های روانی و تمام کارایی که کردن
1191
00:47:49,999 --> 00:47:51,631
تا بحث رو شروع کنن.
ولی حالا دیگه راجب بحث نیست...
1192
00:47:51,632 --> 00:47:53,231
"خب ، هیچ دلیلی وجود نداره که منو یه جنده صدا کنی!
1193
00:47:53,232 --> 00:47:56,765
و بعدش همین.
حالا توی این اتاق قرار گرفتی ، درسته؟
1194
00:47:56,766 --> 00:47:58,364
دوست دختر من میدونه
مسئله منم واسه من ...
1195
00:47:58,365 --> 00:48:00,132
ترس بزرگ من در زندگی اینه که آدمی باشم که
1196
00:48:00,133 --> 00:48:02,598
که پیر شم، میدونی ، به تنهایی پیر شم،
1197
00:48:02,599 --> 00:48:04,132
که مثلا یه آپارتمان تحتانی داشته باشم،
1198
00:48:04,133 --> 00:48:06,531
و به واحد بالایی به یه زوج جوان فریاد بزنم
1199
00:48:06,532 --> 00:48:10,831
"صداشو کم کنین!
این که موسیقی نیست!"
1200
00:48:10,832 --> 00:48:12,132
بنابراین من متوجه شدم هر زمانی که دوست دخترم داشت یه مبارزه رو میباخت،
1201
00:48:12,133 --> 00:48:13,698
خیلی یهویی او اینجوری میشد،
1202
00:48:13,699 --> 00:48:15,498
"خب ، به خاطر همینه که تو قراره به تنهایی پیر شی"
1203
00:48:15,499 --> 00:48:17,665
بعداز اون من ... آااااه!
کنترل خودمو از دست میدادم.
1204
00:48:17,666 --> 00:48:19,197
تنها چیزی که بعداز اون میتونم به یاد بیارم اینه که
من تو آشپزخونم،
1205
00:48:19,198 --> 00:48:21,665
در حال شستن ظرف ها برای تهمین بار متوالی.
1206
00:48:21,666 --> 00:48:23,164
این چیزیه که بحثمون راجبش بود.
1207
00:48:23,165 --> 00:48:25,598
خیلی حق با من بود.
چه اتفاقی افتاد؟
1208
00:48:25,599 --> 00:48:29,898
بنابراین اگه چیزی از جهالت من امشب یاد گرفتی،
1209
00:48:29,899 --> 00:48:31,831
فقط اینو بدون...
دفعه بعدی که در یک مبارزه قرار میگیری
1210
00:48:31,832 --> 00:48:34,965
با خانم زیبات،
همسرت ، دوست دخترت، هرچی ،
1211
00:48:34,966 --> 00:48:36,665
و اونا شروع میکنن یهو از ناکجا آباد ...
1212
00:48:36,666 --> 00:48:37,865
داری برنده میشی، و یهو شروع میکنن به گفتن
1213
00:48:37,866 --> 00:48:39,531
اون حرفای دیوانه وار رو از ناکجاآباد.
1214
00:48:39,532 --> 00:48:43,065
فقط تو اون لحظه بدون که تو مبارزه رو برنده شدی ، اوکی ؟
1215
00:48:43,066 --> 00:48:44,364
خب؟
عصبانی نشو.
1216
00:48:44,365 --> 00:48:46,464
جاخالی بده،
بذار همه کسشراشون رد شه.
1217
00:48:46,465 --> 00:48:48,098
"شاید به خاطر اینه که تو یه دودول کوچیک داری!"
1218
00:48:48,099 --> 00:48:49,665
فقط بذار اونا برن
1219
00:48:49,666 --> 00:48:53,231
درون موضوع مورد بحث بمون.
1220
00:48:53,232 --> 00:48:54,398
اوکی؟ تموم شده.
1221
00:48:54,399 --> 00:48:55,931
بحثتون تموم شده.
برنده شدی.
1222
00:48:55,932 --> 00:48:58,898
فقط بذار زمان تموم شه تا پیروزیتو جشن بگیری ، خب؟
1223
00:48:58,899 --> 00:49:01,431
آره!
1224
00:49:01,432 --> 00:49:04,598
روی طناب ها تکیه کن.
بذار خودشونو مشت بزنن.
1225
00:49:04,599 --> 00:49:05,898
و در آخر،
1226
00:49:05,899 --> 00:49:07,898
این کار روانشناسانشونو سمتشون پرت میکنی.
1227
00:49:07,899 --> 00:49:09,564
"خب ، شاید ما باید بعدا بحثشو بکنیم
1228
00:49:09,565 --> 00:49:11,264
وقتی که آروم بشی."
1229
00:49:11,265 --> 00:49:14,098
و تا چندروز محلتون نمیذارن.
1230
00:49:14,099 --> 00:49:15,564
کی اهمیت میده؟
1231
00:49:15,565 --> 00:49:17,731
کی اهمیت میده؟
یه بار گلنار بزن.
1232
00:49:17,732 --> 00:49:20,965
مثل یک مرد گلنار بزن.
این مثل شامپاین پیروزیه.
1233
00:49:24,198 --> 00:49:25,865
نه ، این چیزیه که من یاد گرفتم.
1234
00:49:25,866 --> 00:49:29,032
من بالاخره یادگرفتم که ، آرامشمو حفظ کنم
1235
00:49:29,033 --> 00:49:30,065
در رابطم.
1236
00:49:30,066 --> 00:49:32,164
این اتفاق چند سال پیش افتاده، خب؟
1237
00:49:32,165 --> 00:49:34,698
من و دوست دخترم یه روزی یه بحث گنده داشتیم ، خب؟
1238
00:49:34,699 --> 00:49:36,898
راستش ، شماها میخواید یه داستان بشنوید؟
1239
00:49:36,899 --> 00:49:39,331
میخواید یه داستان راجب زمانی که دوست دخترم مشت کوبید به صورتم بشنوید؟
1240
00:49:39,332 --> 00:49:40,898
[-آره!]
-تو روز تولدش؟
1241
00:49:40,899 --> 00:49:43,931
میخواید اونو بشنوید؟
1242
00:49:43,932 --> 00:49:45,665
این اتفاقیه که افتاد
1243
00:49:45,666 --> 00:49:47,998
برای ا...
اگه واقعا بخوام صادق باشم،
1244
00:49:47,999 --> 00:49:51,998
دعوامون یه چیزی حدود سه ماه قبل شکل گرفت.
1245
00:49:51,999 --> 00:49:54,032
حدودا وسطای ماه مارچ بود.
1246
00:49:54,033 --> 00:49:55,598
تو ماشین بودیم ، میدونی.
1247
00:49:55,599 --> 00:49:57,098
دوست دخترم یه لباس فروشی رو دید ،
1248
00:49:57,099 --> 00:49:58,297
گفت "اوه ، خدای من.
1249
00:49:58,298 --> 00:50:00,865
نمیدونستم که اونا یکی اینجا باز کردن!
1250
00:50:00,866 --> 00:50:02,331
باید وایسیم و بریم داخلش."
1251
00:50:02,332 --> 00:50:04,364
بنابراین من... کیرتوش.
بزن بریم اونجا.
1252
00:50:04,365 --> 00:50:06,865
پامو گذاشتم داخل ، بلافاصله دیدم یکی از اون فروشگاه هایی هست که
1253
00:50:06,866 --> 00:50:08,164
هیچ صندلی نداره.
1254
00:50:08,165 --> 00:50:09,531
من میدونم که سعی دارن چیکار کنن.
1255
00:50:09,532 --> 00:50:10,931
مثلا من قراره کنار دوست دخترم وایسم،
1256
00:50:10,932 --> 00:50:12,297
تا اگه از چیزی خوشش اومد ، من براش بخرم.
1257
00:50:12,298 --> 00:50:14,098
اصلا اهمیتی نمیدم.
قرار نیست این بازیو انجام انجام بدم.
1258
00:50:14,099 --> 00:50:16,032
من میرم و زیر یه مانکن میشینم.
1259
00:50:16,033 --> 00:50:17,798
یدونه گیره لباس رفته بود توی موهام.
1260
00:50:17,799 --> 00:50:19,831
"جناب، شما نمیتونید اینجا بشینید."
"به تخمم که نمیتونم.
1261
00:50:19,832 --> 00:50:23,464
به نظر که میاد تونستم.
به نظر میاد که تونستم ، مگه نه؟"
1262
00:50:26,033 --> 00:50:28,431
پس بدون اینکه من بدونم،
1263
00:50:28,432 --> 00:50:30,498
واسه خودش یه پلوور پیدا کرده بود که ازش خوشش اومده بود، خب؟
1264
00:50:30,499 --> 00:50:32,998
با یه قیمت مسخره...
حدود 400 دلار
(الان دلار رو 4 هزار هم حساب کنیم میشه 1.6 میلیون)
1265
00:50:32,999 --> 00:50:34,398
یا یه چیزی تو همون حدود، خب؟
1266
00:50:34,399 --> 00:50:36,831
خب دوست دخترم میدونست که...
تولدش نیست،
1267
00:50:36,832 --> 00:50:38,231
هیچ کدوم از اون مسخره بازیا نیست.
نمیتونه از من بخواد بخرم براش.
1268
00:50:38,232 --> 00:50:40,398
پس حالا باید میرفت رو حالت ماهرانه ای.
1269
00:50:40,399 --> 00:50:42,065
"از چی استفاده کنم،
از چی استفاده کنم؟
1270
00:50:42,066 --> 00:50:43,698
ناراحت بشم ، افسرده بشم؟
1271
00:50:43,699 --> 00:50:45,431
از سکس استفاده کنم؟
اینکارا به درد نمیخوره."
1272
00:50:45,432 --> 00:50:47,698
میدونین از چی استفاده کرد؟
از حالت یه دختر بچه.
1273
00:50:47,699 --> 00:50:50,898
بسیار خب ، اومد پیش من با یه حالت...
1274
00:50:53,198 --> 00:50:55,132
من با این حالتی بود "چه خبر؟"
او اینجوری،
1275
00:50:55,133 --> 00:50:57,965
"یه چیزی دیدم که خوشم اومد."
1276
00:50:59,866 --> 00:51:01,264
و من فقط میخواستم مثلا بگم
1277
00:51:01,265 --> 00:51:04,398
"خب ، چرا خودت نمیری پول لعنتیشو بدی؟"
1278
00:51:04,399 --> 00:51:06,831
ها ها ها!
1279
00:51:06,832 --> 00:51:09,598
پس دوست دخترم رفت و بهم نشونش داد ، خب؟
1280
00:51:09,599 --> 00:51:11,164
و من گفتم " این 400 دلار پولشه."
1281
00:51:11,165 --> 00:51:12,865
او گفت "میتونی بخریش؟"
من گفتم"نه ، همچین کاری نمیکنم.
1282
00:51:12,866 --> 00:51:15,631
لعنت بهش.
تولدت که نیست.
1283
00:51:15,632 --> 00:51:17,431
روز ولنتاین هم نیست.
ماه مارچه.
1284
00:51:17,432 --> 00:51:18,665
چی ، من اینو به خاطر روز بزرگداشت باب اسفنجی برات بخرم ؟
1285
00:51:18,666 --> 00:51:21,665
گورتو از اینجا گم کن. از این خبرا نیست."
1286
00:51:22,799 --> 00:51:24,965
بعد اتفاقی که افتاد ، ما داشتیم به سمت خونه میرفتیم،
1287
00:51:24,966 --> 00:51:27,398
و ناگهان خواست زرنگ بازی در بیاره تو بحث...
1288
00:51:27,399 --> 00:51:28,698
به خاطر همین موضوع بحثش اون پولیور نبود
1289
00:51:28,699 --> 00:51:32,264
و نه حتی اینکه من گفتم نه...
موضوع جوری بود که من گفتم نه ، خب؟
1290
00:51:32,265 --> 00:51:33,564
افتادیم تو این بحث بزرگ.
1291
00:51:33,565 --> 00:51:35,531
تا وقتی که ما برگشتیم خونه اونقدر عصبانی بودم که،
1292
00:51:35,532 --> 00:51:37,498
فقط بهش گفتم که بره پایین،
میخوام با ماشین یه دوری بزنم.
1293
00:51:37,499 --> 00:51:41,898
بنابراین با پریوس داشتم دور میزدم... خب ؟
1294
00:51:41,899 --> 00:51:44,564
اونقدری به گا رفته بود اعصابم که مجبور شدم به خواهرم زنگ بزنم،
1295
00:51:44,565 --> 00:51:46,398
خب، بهش زنگ زدم تا نظر یه خانم رو راجب قضیه بپرسم.
1296
00:51:46,399 --> 00:51:48,731
داشت از خنده پاره میشد سر اینکه "تو همه طعمه رو برداشتی.
1297
00:51:48,732 --> 00:51:50,431
تو یه احمقی."
گفتم" باید چیکار کنم؟
1298
00:51:50,432 --> 00:51:52,098
او گفت"چرا تو برنمیگردی به اون فروشگاه
1299
00:51:52,099 --> 00:51:53,831
و اون پولیور رو بخری،
نگهش داری،
1300
00:51:53,832 --> 00:51:55,965
و چند ماه بعد بهش بدی به عنوان کادوی تولدش؟"
1301
00:51:55,966 --> 00:51:59,032
من گفتم"نابغه لعنتی! نابغه ای!"
1302
00:51:59,033 --> 00:52:00,431
از فشار تولد متنفرم،
1303
00:52:00,432 --> 00:52:01,765
-همه ی دوستاش...
-"پس...
1304
00:52:01,766 --> 00:52:03,931
میخوای چی براش بگیری؟
قراره واسش چی بگیری؟"
1305
00:52:03,932 --> 00:52:06,231
"یه پولیور تخمی ، جنده."
بم!
1306
00:52:06,232 --> 00:52:08,398
همین
1307
00:52:08,399 --> 00:52:10,731
گرفتم.
خب؟
1308
00:52:10,732 --> 00:52:12,798
سه ماه به سرعت گذشت.
روز تولدش رسید، خب؟
1309
00:52:12,799 --> 00:52:14,598
من تو تخت خوابیدم،
او بیدار میشه،
1310
00:52:14,599 --> 00:52:16,032
میخواست که اون شب بره به یه رستوران.
1311
00:52:16,033 --> 00:52:17,598
گفت"میز رزرو کردی ؟"
1312
00:52:17,599 --> 00:52:19,965
من گفتم"نه هنوز ، ولی خب ، میدونی،
1313
00:52:19,966 --> 00:52:21,665
اوضاع ردیف میشه، میدونی؟"
دوست دخترم شروع کرد ترسیدن.
1314
00:52:21,666 --> 00:52:23,065
"منظورت چیه؟
امروز تولدمه.
1315
00:52:23,066 --> 00:52:24,331
منظورت چیه که ...
1316
00:52:24,332 --> 00:52:25,464
میز رزرو نکردی؟"
1317
00:52:25,465 --> 00:52:27,098
گفتم"عزیزم،
امروز سه شنبس
1318
00:52:27,099 --> 00:52:28,531
وسط یه بحران اقتصادی.
1319
00:52:28,532 --> 00:52:31,698
مطمئنم که یه میز خالی پیدا میشه" خب؟
1320
00:52:31,699 --> 00:52:33,464
بنابراین شروع کرد ترسیدن.
1321
00:52:33,465 --> 00:52:36,132
تو اعماق وجودم داشتم با خودم میگفتم
"اون پولیور رو خریدم.
1322
00:52:36,133 --> 00:52:37,898
وضعیتم خوبه ، درسته؟
1323
00:52:37,899 --> 00:52:40,231
بنابراین هرچی بیشتر سر من داد میکشید،
واسه من خنده دار تر میشد،
1324
00:52:40,232 --> 00:52:42,965
ولی مثل یک بیشعور،
جای اینکه توی دلم بخندم،
1325
00:52:42,966 --> 00:52:45,965
شروع کردم بلند بلند خندیدن ، خب؟
1326
00:52:45,966 --> 00:52:47,965
یه جورایی چند دفعه خندیدم و به دوست دخترم برخورد،
1327
00:52:47,966 --> 00:52:49,331
گفت"داری به من میخندی؟
1328
00:52:49,332 --> 00:52:50,898
داری به من تو روز تولدم میخندی؟"
1329
00:52:50,899 --> 00:52:52,364
و بعدش هرچی بیشتر داد زد سرم من بیشتر خندیدم.
1330
00:52:52,365 --> 00:52:53,865
هرچی بیشتر خندیدم ،
او بیشتر داد کشید،
1331
00:52:53,866 --> 00:52:55,665
و فقط عصابانیت تخمی دخترونش
1332
00:52:55,666 --> 00:52:56,898
داشت بالا میرفت ، خب؟
1333
00:52:56,899 --> 00:52:58,164
او همه ی راه رو تا رسیدن به اون نقطه پیمود
1334
00:52:58,165 --> 00:52:59,498
او روی درگاه در وایساده بود،
1335
00:52:59,499 --> 00:53:00,865
"میخوای به من تو روز تولدم بخندی؟
1336
00:53:00,866 --> 00:53:03,065
گاییدمت!"
بوم! کوبید به در.
1337
00:53:03,066 --> 00:53:04,598
دویید رفت پایین پله ها.
1338
00:53:04,599 --> 00:53:05,631
تو اون نقطه.
1339
00:53:05,632 --> 00:53:07,032
پوزیشن من تقریبا تو یه حالتی مثل جنین بود
1340
00:53:07,033 --> 00:53:09,831
مثلا ، در حال مردن از شدت خنده،
به سمت دستشویی داشتم میرفتم.
1341
00:53:09,832 --> 00:53:10,832
و ناگهان شنیدم که:
1342
00:53:11,532 --> 00:53:14,098
او برگشت طبقه بالا.
و نمیخوام بهتون دروغ بگم،
1343
00:53:14,099 --> 00:53:16,598
یه کوچولو برای نیم ثانیه ترسیدم.
1344
00:53:16,599 --> 00:53:18,197
آره به خدا.
من فقط شورتم پام بود،
1345
00:53:18,198 --> 00:53:20,898
من احساس آسیب پذیری میکردم.
1346
00:53:20,899 --> 00:53:22,531
اون به سرعت میپره تو دستشویی،
1347
00:53:22,532 --> 00:53:25,431
و همین که صورتشو دیدم ، میدونستم که میخواد کتکم بزنه.
1348
00:53:25,432 --> 00:53:27,398
خب؟
و من عجب بیشعوری بودم،
1349
00:53:27,399 --> 00:53:30,264
من در حقیقت یه برنامه دارم برای وقتی که یه زن میخواد کتکت بزنه.
1350
00:53:30,265 --> 00:53:33,297
مثلا فکرشو بکنید چنتا زن رو من عصبانی کردم تو زندگیم !!
1351
00:53:33,298 --> 00:53:35,164
که در حقیقت میدونستم کار قراره به کجا بکشه.
1352
00:53:35,165 --> 00:53:38,831
داستان از این قراره.
بیشتر زنها، دست و پا چلفتین.
1353
00:53:38,832 --> 00:53:40,831
بسیار خب ، مگه اینکه یه نوع تمرین MMA دیده باشن،
(یک نوع ورزش رزمی)
1354
00:53:40,832 --> 00:53:42,032
اون موقع دیگه خودت میدونی( کمکی از دست من برنمیاد )
1355
00:53:42,033 --> 00:53:44,531
احتمالا چنتایی گیرت بیاد ، خب؟
1356
00:53:44,532 --> 00:53:46,698
ولی بیشترشون دست و پا چلفتین.
بیشترشون راست دستن.
1357
00:53:46,699 --> 00:53:48,731
بنابراین باید حرکت دست رو حدث بزنی.
1358
00:53:48,732 --> 00:53:50,398
این اولین چیزیه که باید حدث بزنی.
1359
00:53:50,399 --> 00:53:51,898
پس به یه طرف خم میشی ، درسته؟
1360
00:53:51,899 --> 00:53:54,631
ضربه با دست راست میاد سمتت.
بم! مچ دستشو میگیری.
1361
00:53:54,632 --> 00:53:57,164
بعد از اینکه از راست میاد،
میدونی که از چپ هم میاد.
1362
00:53:57,165 --> 00:53:59,531
بم ! اونیکی رو هم میگیری.
این وضعیت بسیار وخیمیه.
1363
00:53:59,532 --> 00:54:02,032
بعد از اینکه راستیه رو گرفتی ، و بعدش ، چپیه رو گرفتی،
1364
00:54:02,033 --> 00:54:03,431
به سرعت ، باید یه قدم بیای عقب،
1365
00:54:03,432 --> 00:54:06,798
و باید اینجوری کنی.
1366
00:54:06,799 --> 00:54:10,297
چونکه طرفت سعی میکنه که بزنه تو تخمات.
1367
00:54:10,298 --> 00:54:12,831
درحالی که داره لگد میزنه ،
بعد باید بچرخی دورش،
1368
00:54:12,832 --> 00:54:13,865
سرت رو پایین بیاری،
1369
00:54:13,866 --> 00:54:15,564
چونکه سعی میکنن که با کله بزنن بهت،
1370
00:54:15,565 --> 00:54:17,364
و بعد فقط باید از قدرت وزنت استفاده کنی
1371
00:54:17,365 --> 00:54:19,431
تا به آرومی بیاریدشون پایین روی زمین
1372
00:54:19,432 --> 00:54:21,498
در حال که حرفای رمانتیک رو زمزمه میکنی:
"اوه کاشی هارو نگاه کن
1373
00:54:21,499 --> 00:54:22,898
یادته که تو اونارو انتخاب کردی؟
1374
00:54:22,899 --> 00:54:24,865
خیلی خوب به کاغذدیواری ها میان."
1375
00:54:24,866 --> 00:54:26,831
درسته؟
1376
00:54:29,999 --> 00:54:33,065
ولی او گولم زد.
او اومد تو دستشویی.
1377
00:54:33,066 --> 00:54:34,598
او یه جور مشت رو اختراع کرد.
1378
00:54:34,599 --> 00:54:36,598
از راست نزد
از چپ نزد.
1379
00:54:36,599 --> 00:54:37,898
او خیلی خشمگینانه اومد...
1380
00:54:37,899 --> 00:54:41,197
با یه چیزی مثل دستگاه شوک ، خب؟
1381
00:54:41,198 --> 00:54:44,032
محکم زد به شونه هام و تو قفسه سینم.
1382
00:54:44,033 --> 00:54:45,698
یه ضربه محکم... اینجوری
1383
00:54:45,699 --> 00:54:48,598
تقریبا پرت شدم توی وان.
1384
00:54:48,599 --> 00:54:49,965
و خودمو گرفتم،
1385
00:54:49,966 --> 00:54:51,731
و او کاملا منتظر این بود که من گول طعمه بخورم و کنترلمو از دست بدم.
1386
00:54:51,732 --> 00:54:54,665
که دم به تله ندادم.
خونسردی خودمو حفظ کردم.
1387
00:54:54,666 --> 00:54:56,498
فقط گفتم "عزیزم...
1388
00:54:56,499 --> 00:54:58,665
به نظرم باید بری سرکار حالا."
1389
00:54:58,666 --> 00:55:01,197
او نمیدونست باید چیکار کنه.
او اینجوری...
1390
00:55:01,198 --> 00:55:03,297
و فقط رفت بیرون
1391
00:55:03,298 --> 00:55:04,698
خب؟
1392
00:55:04,699 --> 00:55:06,765
رفت نشست تو ماشین، رفت سمت محل کارش.
1393
00:55:06,766 --> 00:55:10,398
رفتم توی آشپزخونه.
چنتا پیک زدم.
1394
00:55:10,399 --> 00:55:13,197
رفتم نشستم و شروع کردم شبکه ورزشی نگاه کردن
1395
00:55:15,399 --> 00:55:17,898
سه دقیقه ی لعنتی بعدش،
ناگهان تلفن زنگ میخوره.
1396
00:55:17,899 --> 00:55:19,831
بسیار خب ، تلفن رو برداشتم و فقط شنیدم صدای دوست دخترمو که میگه
1397
00:55:19,832 --> 00:55:23,132
"سیلام
1398
00:55:23,133 --> 00:55:26,731
اوکی.
همه چی یه کوچولو بد پیش رفت."
1399
00:55:26,732 --> 00:55:28,398
گفتم. " یه کوچولو؟
1400
00:55:28,399 --> 00:55:30,798
نزدیک بود سر منو بشکونی وقتی انداختیم تو وان."
1401
00:55:30,799 --> 00:55:33,032
"متاسفم، من فقط...
من حساسم."
1402
00:55:33,033 --> 00:55:35,032
این چیزیه که اونا میگن وقتی که گند میزنن.
1403
00:55:35,033 --> 00:55:36,132
"من حساسم.
1404
00:55:36,133 --> 00:55:38,297
من فقط اینقدر عشق نسبت بهت دارم ..
1405
00:55:38,298 --> 00:55:40,966
که سعی میکنم دلیل این باشم که تشنج میکنی!"
1406
00:55:44,699 --> 00:55:46,831
من نمیدونم.
1407
00:55:46,832 --> 00:55:48,032
من تو این قضیه ها خوبم.
1408
00:55:48,033 --> 00:55:51,164
حالا دیگه کل زندگی شخصیمو به گند کشیدم.
1409
00:55:51,165 --> 00:55:52,364
واقعا، میدونی؟
1410
00:55:52,365 --> 00:55:53,931
میترسم که ازدواج کنم پسر.
1411
00:55:53,932 --> 00:55:56,197
چرا باید... مثلا...
چرا یه مرد نباید بترسه گه
1412
00:55:56,198 --> 00:55:57,598
در این نقطه زندگی ازدواج کنه؟
1413
00:55:57,599 --> 00:55:58,765
یه نگاه به کوب بنداز.
(Kobe Bryant بسکتبالیست آمریکایی)
1414
00:55:58,766 --> 00:56:00,831
نگاه کن درگیر چه کسشرایی شده الان.
1415
00:56:00,832 --> 00:56:02,998
خب؟
یارو داره طلاق میگیره.
1416
00:56:02,999 --> 00:56:05,297
زنش قراره 70 میلیون دلار گیرش بیاد
(گه بازم دلار رو 4 هزار تومن بگیریم :
280'000'000'000)
1417
00:56:05,298 --> 00:56:09,264
که تاحالا حتی یه ضربه 2 امتیازی هم نداشته.
1418
00:56:09,265 --> 00:56:12,464
میدونی؟
میشه یکی توضیح بده...
1419
00:56:12,465 --> 00:56:13,965
این توافقات طلاق رو ؟
1420
00:56:13,966 --> 00:56:15,965
میشه یکی کاری بکنه این کسشرا با عقل جور در بیاد
1421
00:56:15,966 --> 00:56:18,831
زن تایگر وودز..
250 میلیون دلار!
(بازیکن گلف)
1422
00:56:18,832 --> 00:56:20,564
زنش یه بچه نگه داره!
1423
00:56:20,565 --> 00:56:24,632
که صلاحیت داشتن یک چهارم میلیارد دلار داره!
1424
00:56:27,499 --> 00:56:28,998
یه نفر ، بفرمایید...
1425
00:56:28,999 --> 00:56:30,798
یه نفر بهم توضیح بده...
توجیهش کن.
1426
00:56:30,799 --> 00:56:32,164
توجیه کنین.
چی،چی؟
1427
00:56:32,165 --> 00:56:34,831
تایگر وودز به زنش خیانت کرد؟
خب به چپمم !
1428
00:56:34,832 --> 00:56:36,631
آره ، به چپ و راستم.
به زنش خیانت کرد.
1429
00:56:36,632 --> 00:56:38,098
عالیه ، بنابراین رابطشون تمومه.
1430
00:56:38,099 --> 00:56:39,431
کوب خیانت کرد ، درسته؟
1431
00:56:39,432 --> 00:56:41,197
اون رابطه نباید دقیقا همونجا تموم میشد؟
1432
00:56:41,198 --> 00:56:43,665
چرا زنش به جوری میچرخید انگار یه پلیسه که سه سال بیشتر کار کرده
1433
00:56:43,666 --> 00:56:45,398
و سعی میکنه حقوق بازنشستگی کوفتیشو بگیره ، درسته؟
1434
00:56:45,399 --> 00:56:49,132
واسه 10 سالی سپری کرده؟
1435
00:56:50,298 --> 00:56:53,998
نمیدونم.
شاید زیادی تند باشه.
1436
00:56:53,999 --> 00:56:55,598
این چرت و پرتا اذیتم میکنن ، پسر.
1437
00:56:55,599 --> 00:56:58,898
رفیق ، یه بیماری جنده گری داره فراگیر میشه که دنبال پولن
1438
00:56:58,899 --> 00:57:02,164
تو این کشور.
1439
00:57:02,165 --> 00:57:03,965
و هرشب که میزنم اخبار ببینم،
1440
00:57:03,966 --> 00:57:06,998
منتظرم که یه کسی بهش اشاره کنه.
1441
00:57:06,999 --> 00:57:09,564
هرشب.
هیچ وقت ندیدم، میدونی؟
1442
00:57:09,565 --> 00:57:11,464
و هرشبی که من بحث جنده های پول پرست رو مطرح کردم،
1443
00:57:11,465 --> 00:57:12,898
جمعیت جوری میکشن عقب
1444
00:57:12,899 --> 00:57:15,132
انگار که من این بالا دارم راجب پاگنده حرف میزنم، درسته؟
(پاگنده موجود افسانه ای آمدیکای شمالی )
1445
00:57:15,133 --> 00:57:18,331
انگار که من دارم میگم ماه از پنیر ساخته شده یا از این کسشرا.
1446
00:57:18,332 --> 00:57:23,898
دارم راجب جنده ها حرف میزنم ملت!
اونها همه جا هستن!
1447
00:57:23,899 --> 00:57:25,631
چنتا؟
1448
00:57:25,632 --> 00:57:29,197
چنتا مرد بزرگ دیگه قراره نابود شن
1449
00:57:29,198 --> 00:57:32,965
تا ما یه کاری انجام بدیم؟
1450
00:57:32,966 --> 00:57:36,032
چرا اینقدر همتون ساکت شدید؟
1451
00:57:37,198 --> 00:57:38,965
لعنتی!
من نمیفهمم.
1452
00:57:38,966 --> 00:57:40,765
چیه... خانم ها،
شماها فکر میکنین دارم به شما میگم...
1453
00:57:40,766 --> 00:57:43,398
من هیچ زنی رو داخل اینجا نمیگم یه جندس ، اوکی؟
1454
00:57:43,399 --> 00:57:45,431
پس عقب نکشید.
این انصافانه نیست، اوکی؟
1455
00:57:45,432 --> 00:57:48,331
اگه شماها بحث کسایی که زنشونو کتک میزنن رو مطرح کنید من عقب نمیکشم.
1456
00:57:48,332 --> 00:57:49,998
درکش میکنم.
1457
00:57:49,999 --> 00:57:52,197
یه مردایی وجود دارن که زنهاشونو کتک میزنن.
باید جلوی اونها گرفته بشه.
1458
00:57:52,198 --> 00:57:53,865
این جنده های پول پرست برای زن ها
1459
00:57:53,866 --> 00:57:56,831
مثل همون زن کتک زنا هستن برای مردا.
1460
00:57:56,832 --> 00:57:58,164
آره اینجوریه
1461
00:57:58,165 --> 00:58:00,364
به جز اینکه ما درانتها اون عکسهای تکه تکه شده ریحانا رو نداریم
1462
00:58:00,365 --> 00:58:03,231
بنابراین ، این آشکار نیست.
1463
00:58:03,232 --> 00:58:08,132
این داخل چشمهاست.
این توی خط های صورتتونه.
1464
00:58:08,133 --> 00:58:10,331
این توی تن بالای صدای مل گیبسونه
(بازیگر و کارگردان)
1465
00:58:10,332 --> 00:58:11,464
توی ماشین پاسخ:
1466
00:58:11,465 --> 00:58:14,431
"من باید بیخیال بلیط های ماهیگیریم بشم!" درسته؟
1467
00:58:14,432 --> 00:58:20,398
این صدای مردیه که دارن هرچیزی که به دست آورده رو ازش میگیرن.
1468
00:58:20,399 --> 00:58:23,998
باید بهتون بگم،
من به زنها حسادت میکنم، اوکی؟
1469
00:58:23,999 --> 00:58:25,898
نمیگم که مشکلات شما حل شده،
1470
00:58:25,899 --> 00:58:28,598
ولی حداقل ، دارن مشکلاتتون رو جدی میگیرن.
1471
00:58:28,599 --> 00:58:31,098
میدونی؟
1472
00:58:31,099 --> 00:58:34,032
یه شماره از1-800 بهتون افتاده،
ربان بسته شده،
1473
00:58:34,033 --> 00:58:36,164
اینم از گروه ها،
1474
00:58:36,165 --> 00:58:37,564
و مردم اهمیت میدن.
1475
00:58:37,565 --> 00:58:41,398
ولی هر اتفاقی که برای یه مرد بیفته،
فقط مضحک در نظر گرفته میشه.
1476
00:58:41,399 --> 00:58:42,998
یه زنی دودول آقاییش رو ببره،
1477
00:58:42,999 --> 00:58:45,297
پرتش بکنه تو دستگاه زباله سوز،
1478
00:58:45,298 --> 00:58:47,765
و روشنش کنه،
1479
00:58:47,766 --> 00:58:49,898
مردم فکر خواهند کرد این خیلی خنده داره
اونا ..."آااااه !
1480
00:58:49,899 --> 00:58:53,398
هی استامپی!"
هیچی اهمیت نمیده.
1481
00:58:53,399 --> 00:58:56,264
فکر میکنین اگه یه یارویی ممه های یه زن رو ببره
1482
00:58:56,265 --> 00:58:57,464
و بندازه تو خشک کن ،
1483
00:58:57,465 --> 00:59:00,698
هیشکی راجبش روز بعد شوخی میکنه؟
1484
00:59:00,699 --> 00:59:03,264
کل کشور عزای عمومی اعلام میشه.
1485
00:59:03,265 --> 00:59:05,898
یه لحظه سکوت خواهد بود به احترام ممه ها
1486
00:59:05,899 --> 00:59:08,132
ان اف ال ها یه هدبند با رنگ خاصی خواهند بست
1487
00:59:08,133 --> 00:59:11,898
که همه مردم باید بپوشن برای یک ماه تمام .
1488
00:59:11,899 --> 00:59:16,298
زننده ترین رنگی که ممکنه به ذهنشون برسه.
1489
00:59:18,932 --> 00:59:21,898
تمام قهرمان های من دارن نابود میشن.
1490
00:59:21,899 --> 00:59:23,498
آرنولد شوارتزینگر
1491
00:59:23,499 --> 00:59:25,765
یه مرد فوق العاده دیگه.
1492
00:59:25,766 --> 00:59:28,431
یه مرد فوق العاده دیگه.
1493
00:59:28,432 --> 00:59:33,197
که توسط یک جنده پول پرستی که خدمتکارش بود نابود شده.
1494
00:59:33,198 --> 00:59:35,398
و من نمیگم که آرنولد یه تیکه کثافط نیست
1495
00:59:35,399 --> 00:59:37,665
برای کاری که کرد...
این حرکت کثیفی بود...
1496
00:59:37,765 --> 00:59:39,665
ولی چرا فقط از او صحبت میشد؟
1497
00:59:39,666 --> 00:59:41,731
خدمتکاره چی ؟
چرا اون خدمتکار نامیده میشد
1498
00:59:41,732 --> 00:59:42,965
تو کل اون داستان؟
1499
00:59:42,966 --> 00:59:45,998
هیچ وقت بهش نگفتن جنده ، هیچ وقت.
1500
00:59:45,999 --> 00:59:47,132
اینچیزا ذهنمو اذیت میکنه.
1501
00:59:47,133 --> 00:59:49,098
خدمتکاره زن آرنولد رو میشناخت،
با اسم کوچیک صداش میکرد.
1502
00:59:49,099 --> 00:59:50,898
با بچه هاشون بازی میکرد،
به شوهر اون زن رفت داد
1503
00:59:50,899 --> 00:59:52,032
تو تخت تخمی خودشون.
1504
00:59:52,033 --> 00:59:53,498
این دقیقا انتهای جک لیسته...
1505
00:59:53,499 --> 00:59:54,531
اولین سالن رای گیری از یه جنده مشهور.
1506
00:59:54,532 --> 00:59:58,065
درست همونجا
1507
00:59:58,066 --> 01:00:00,564
هرگز، فکر میکنید که او با آرنولد ریخت رو هم؟
1508
01:00:00,565 --> 01:00:04,731
به خاطر اون مدل موی خفنش ؟
1509
01:00:04,732 --> 01:00:06,665
اون فضای خالی بین دندون هاش
1510
01:00:06,666 --> 01:00:08,498
که من میتونستم سیم این میکروفون رو بینش قرار بدم؟
1511
01:00:08,499 --> 01:00:11,531
یا اینکه فکر میکنید همش به خاطر مهد پوله؟
1512
01:00:11,532 --> 01:00:14,432
که خوابیده توی تخت خواب؟
1513
01:00:15,632 --> 01:00:16,865
اوه ، حال به هم زنه
1514
01:00:16,866 --> 01:00:18,798
این چیز وحشتنکایه که به عنوان یه مرد ببینی...
1515
01:00:18,799 --> 01:00:20,364
که ببینی مرد های دیگه گرفتار این کسشرا میشن، میدونی؟
1516
01:00:20,365 --> 01:00:23,231
و بعد هیچ نوع بررسی صورت نمیگیره.
1517
01:00:23,232 --> 01:00:25,531
اونا فقط میگن"اه او یه احمقه، او ابلهه."
1518
01:00:25,532 --> 01:00:27,765
اون مرد احمقه؟
اگه اون مرد احمقه،
1519
01:00:27,766 --> 01:00:30,331
من چه کس کشیم؟ درسته؟
1520
01:00:31,899 --> 01:00:34,132
اصلا با عقل جور در میاد؟
1521
01:00:34,133 --> 01:00:35,431
چرا باید از این کارا بکنین؟
1522
01:00:35,432 --> 01:00:36,831
چرا باید همچین کارایی رو انجام بدید
1523
01:00:36,832 --> 01:00:38,032
و بعد گند بزنید
1524
01:00:38,033 --> 01:00:39,965
برید به زشت ترین انسان رو زمین
1525
01:00:39,966 --> 01:00:41,564
که من تاحالا تو زندگیم دیدم بدید
1526
01:00:41,565 --> 01:00:43,331
من نمیگم که من خیلی سوگولیم.
1527
01:00:43,332 --> 01:00:45,231
من فقط دارم میگم ، میدونی؟
1528
01:00:47,133 --> 01:00:50,231
باید یه چیزی فراتر از اینها باشه ، درسته؟
1529
01:00:50,232 --> 01:00:51,798
میدونید من فکر میکنم چیه داستان؟
1530
01:00:51,799 --> 01:00:54,065
من فکر میکنم این مربوط به جوریه که آرنولد حرف میزنه ، میدونی؟
1531
01:00:58,732 --> 01:01:03,464
این یارو باید در حال تخلیه کامیون باشه توی ترانسیلوانیا.
1532
01:01:03,465 --> 01:01:06,531
این باید نهایت موفقیتش باشه.
1533
01:01:06,532 --> 01:01:08,098
ولی چون یه مرد فوق العاده ایه،
1534
01:01:08,099 --> 01:01:10,865
اون جرئتشو داشت تا به آمریکا نقل مکان کنه،
1535
01:01:10,866 --> 01:01:13,398
و به خاطر وزنه بلند کردن مشهور بشه.
1536
01:01:13,399 --> 01:01:16,965
منم وزنه بلند میکنم.
هیشکی به کیرشم نیست.
1537
01:01:16,966 --> 01:01:19,464
او وزنه بلند میکنه...
"اااه ، اااه ، اااه!"
1538
01:01:19,465 --> 01:01:21,531
تبدیل میشه به فوق مشهور
1539
01:01:21,532 --> 01:01:23,865
آیا بعدازاون روی پرقو استراحت کرد؟
نه ، چالش بعدی:
1540
01:01:23,866 --> 01:01:25,297
"من میرم یه بازیگر بشم
1541
01:01:25,298 --> 01:01:29,032
با وجود این حقیقت که هیچکس حتی نمیتونه منو متوجه بشه"
1542
01:01:29,033 --> 01:01:30,998
برخلاف چیزای عجیب،
او شروع کرد به فیلم ساختن.
1543
01:01:30,999 --> 01:01:34,331
"بیا پایین! یه بمب اینجاست. از اینجا برید بیرون!"
1544
01:01:35,766 --> 01:01:38,898
تبدیل میشه به یکی از بزرگترین ستاره های بلاک باستر تو کل دوران.
(بلاک باستر اصطلاحیه که به فیلم های پرفروش و موفق داده میشه)
1545
01:01:38,899 --> 01:01:40,297
"بعدش میخوای چیکار کنی آرنی؟"
1546
01:01:40,298 --> 01:01:42,032
"فک میکنم میخوام با یه کندی ازدواج کنم."
1547
01:01:42,033 --> 01:01:44,132
"محاله بتونی اینکارو انجام بدی."
1548
01:01:44,133 --> 01:01:46,132
بم ! اینکارو انجام میده!
1549
01:01:46,133 --> 01:01:47,564
نوک قله
1550
01:01:47,565 --> 01:01:50,931
من سعی میکنم فرماندار ایالتی بشم که اسمشم نمیتونم تلفظ کنم ،
1551
01:01:50,932 --> 01:01:53,831
و او انتخابات رو پیروز میشه
1552
01:01:53,832 --> 01:01:56,164
چرا آرنولد نباید فکر کنه که میتونه خدمتکارش رو آبگوشت کنه
1553
01:01:56,165 --> 01:01:58,765
توی تخت خودش و بتونه از زیرش در بره؟
1554
01:01:58,766 --> 01:02:03,364
رو این یارو بیش از چهار دهس مردم تمرکز کردن!
1555
01:02:03,365 --> 01:02:08,065
چهار دهه...
هیچی ولی نت
1556
01:02:08,066 --> 01:02:10,132
یه خدمتکار رو تو تخت خودم بپکونم؟
1557
01:02:10,133 --> 01:02:12,698
این قضیه جدیه رفیق.
تو مطمئنی؟
1558
01:02:12,699 --> 01:02:14,297
من یه اکشن داشتم با یه آدم قد کوتاه.
1559
01:02:14,298 --> 01:02:15,865
حتی یه کاندوم هم نیاز ندارم.
1560
01:02:19,832 --> 01:02:21,699
درسته؟
1561
01:02:23,499 --> 01:02:25,665
و بعدش چی میشه؟
<گرد سم خران شما نیز بگذرد>
1562
01:02:25,666 --> 01:02:27,731
بعد یه مشت دهاتی از کارگاه هاشون بیرون میان
1563
01:02:27,732 --> 01:02:29,765
و شروع میکنن به قضاوت کردن این مرد بزرگ.
1564
01:02:29,766 --> 01:02:32,331
این چاقالو ها، این پیرهای لعنتی
1565
01:02:32,332 --> 01:02:34,898
که هرگز هیچی بهشون نرسیده.
1566
01:02:34,899 --> 01:02:36,264
میان تو تلویزیون...
1567
01:02:36,265 --> 01:02:39,698
"رفتار قطعا سازمان یافته.
1568
01:02:40,165 --> 01:02:42,165
کدوم خدمات اجتماعی؟
1569
01:02:42,499 --> 01:02:46,398
میراث او..."
1570
01:02:46,399 --> 01:02:48,765
انگار اصلا نمیدونن
1571
01:02:48,766 --> 01:02:52,231
وسوسه شدن در اون سطح شبیه چیه ، خب؟
1572
01:02:52,232 --> 01:02:53,531
مثلا اونها گروه هایی دارن
1573
01:02:53,532 --> 01:02:56,431
همینکه از مرکوری تریسرشون بیرون میان
(یه نوع ماشین هاچ بک)
1574
01:02:56,432 --> 01:02:58,464
که سمت دیگه آشغال دونی پارک شده.
1575
01:02:58,465 --> 01:03:01,532
واقعا؟
شماها میزنید لت و پارشون کنید؟
1576
01:03:03,265 --> 01:03:04,965
این مرد ، دیگه یه مرد بزرگ نیست؟
1577
01:03:04,966 --> 01:03:06,164
<ترمیناتور> به حساب نمیاد؟
1578
01:03:06,165 --> 01:03:07,798
این کسشریه که داری بهم میگی؟
1579
01:03:07,799 --> 01:03:09,765
به خاطر اینکه او آلیس رو گاییده؟
واقعا؟
1580
01:03:09,766 --> 01:03:11,931
او دیگه یه مرد بزرگ نیست به خاطر اون کار،
1581
01:03:11,932 --> 01:03:13,798
پس همه چی تمومه؟
1582
01:03:13,799 --> 01:03:15,665
کسی اینجا هست که فکر کنه بتونه مهاجرت کنه به اتریش،
1583
01:03:15,666 --> 01:03:18,065
زبانشونو یاد بگیره،
به خاطر سخت کوشیش مشهور شه،
1584
01:03:18,066 --> 01:03:20,798
بعدش یه ستاره سینما بشه،
بعد با خاندان سلطنتیشون ازدواج کنه،
1585
01:03:20,799 --> 01:03:22,065
و یه اداره عمومی رو نگه داره؟
1586
01:03:22,066 --> 01:03:23,698
چنتا زندگی نیاز خواهی داشت...
1587
01:03:23,699 --> 01:03:26,765
من سومین باریه که دارم تلاش میکنم برای اسپانیاییه لاتین.
1588
01:03:26,766 --> 01:03:28,931
خب؟
1589
01:03:28,932 --> 01:03:31,231
چجوری میتونم این آدما رو قضاوت کنم؟
1590
01:03:31,232 --> 01:03:34,264
من به زور میتونم با وسوسه های فیس بوک ونار بیام.
1591
01:03:34,265 --> 01:03:36,264
حالا قراره تایگر وودز رو قضاوت کنم؟
1592
01:03:36,265 --> 01:03:38,931
من گلف بازی میکنم.
من از سوراخ 18هم رد نمیشم،
1593
01:03:38,932 --> 01:03:40,831
و اونجا یه اتوبوس خانم های اسکاندیناوی هست
1594
01:03:40,832 --> 01:03:42,965
که منتظرن مخمو بگان.
1595
01:03:42,966 --> 01:03:45,699
"ببخشید خانم ها ، باید برم خونه پیش همسرم" خب؟
1596
01:03:47,465 --> 01:03:49,698
نه ، این منو میکشه.
1597
01:03:49,699 --> 01:03:52,998
و اون بیرون هیچ کمکی نیست برای مردها
1598
01:03:52,999 --> 01:03:54,398
هیچی.
هیچی اون بیرون نیست
1599
01:03:54,399 --> 01:03:56,197
که کمکت کنه با پولدار شدن و مشهور شدن ونار بیای.
1600
01:03:56,198 --> 01:03:59,998
هیچی نیست که آمادت کنه دربرابر اون گروه از جنده ها
1601
01:03:59,999 --> 01:04:02,164
که تو افق قراره شکل بگیرن ، خب؟
1602
01:04:02,165 --> 01:04:04,798
مثل Braveheart...
صورت ها رنگ شده ، دامن ها پوشیده.
1603
01:04:04,799 --> 01:04:06,032
ما هم به پایین خواهیم دوید.
1604
01:04:06,033 --> 01:04:07,698
اونا میپرن روی کیرت حتی جلوی روی همسرت.
1605
01:04:07,699 --> 01:04:09,464
اونا اهمیتی نمیدن.
1606
01:04:09,465 --> 01:04:11,564
حتی یه کتابچه راهنما هم نیست.
1607
01:04:11,565 --> 01:04:13,865
من یه مقاله دیدم که راجب این نوشته شده بود
1608
01:04:13,866 --> 01:04:15,331
تو مجله Time Magazine.
1609
01:04:15,332 --> 01:04:18,065
گفته شده بود " چرا اینقدر مرد های ثروتمند و پولدار و مشهور
1610
01:04:18,066 --> 01:04:20,531
کاملا مانند خوک رفتار میکنن؟"
خب؟
1611
01:04:20,532 --> 01:04:23,065
ولی مقاله در حقیقت نوسط یک زن نوشته شده بود.
1612
01:04:23,066 --> 01:04:24,665
مثل این میمونه که من یه کتاب بنویسم:
1613
01:04:24,666 --> 01:04:28,431
سومین دوره سه ماهه و چیزی که باید انتظار داشت
(در حاملگی)
1614
01:04:28,432 --> 01:04:31,965
خانم ها ، شماها قراره یه فشاری رو احساس کنید...
1615
01:04:31,966 --> 01:04:33,931
از کدوم گوری من میتونم بدونم؟
1616
01:04:33,932 --> 01:04:36,065
شماها نمیخواید اونو از زبان من بشنوید ، درسته؟
1617
01:04:36,066 --> 01:04:37,765
پس چرا این زن داره به من میگه
1618
01:04:37,766 --> 01:04:39,398
چه حسی داره که دودول داشته باشی؟
1619
01:04:39,399 --> 01:04:41,098
اصلا با عقل جور در نمیاد.
1620
01:04:41,099 --> 01:04:43,965
روحتم خبر نداره که دودول داشتن چجوریه.
1621
01:04:43,966 --> 01:04:46,498
24 ساعت روز هفت روز هفته:
"بکن بکن بکن بگاش بکن."
1622
01:04:46,499 --> 01:04:49,197
این چیزیه که داره میگه.
"بکن ، بکن!
1623
01:04:49,198 --> 01:04:50,765
آره، بکن!"
1624
01:04:50,766 --> 01:04:53,564
اینجوریه که ما انسان ها به عنوان یک گونه بقا پیدا میکنیم.
1625
01:04:53,565 --> 01:04:55,865
تمام مرد های اینجا جوری برنامه ریزی شدن تا
1626
01:04:55,866 --> 01:04:58,631
بتونن با 85 درصد زنهای اینجا سکس کنن.
1627
01:04:58,632 --> 01:05:00,231
درسته؟
آره ، ما همینیم.
1628
01:05:00,232 --> 01:05:02,065
"بکن بکن بکن بکن"
میدونی؟
1629
01:05:02,066 --> 01:05:03,564
فقط اینکارو نمیکنیم همین.
1630
01:05:03,565 --> 01:05:05,765
دلیلی که ما اینکارو نمیکنیم این نیست که
1631
01:05:05,766 --> 01:05:08,132
دودولمون رو سرزنش کنیم ، میدونی؟
1632
01:05:08,133 --> 01:05:10,297
مثلا یه مردی که تو انبار کار میکنه،
1633
01:05:10,298 --> 01:05:13,132
دلش میخواد که اندازه یه آدم مشهور ، سکس داشته باشه، درسته؟
1634
01:05:13,133 --> 01:05:14,364
ولی نمیتونه اینکارو بکنه.
1635
01:05:14,365 --> 01:05:18,264
چونکه فاحشه ها اهمیتی به یه نجار نمیدن، درسته؟
1636
01:05:21,066 --> 01:05:23,965
ولی اگه همین که لاتاری برنده شه ،
(یه نوع قرعه کشی)
1637
01:05:23,966 --> 01:05:25,297
ناگهان اون صدای
"بکن بکن بکن بکن"
1638
01:05:25,298 --> 01:05:26,831
میدونی، اون صدا زندگیش رو تحت تاثیر قرار نمیداد،
1639
01:05:26,832 --> 01:05:28,464
ولی بعد ناگهان ، سروکله این جنده ها پیدا میشه...
1640
01:05:28,465 --> 01:05:31,032
"من پایم، من ساک میزنم، من میدم" درسته؟
1641
01:05:32,365 --> 01:05:35,798
نه، یه کسی باید پیش قدم شه، درسته؟
1642
01:05:35,799 --> 01:05:37,931
من حتی در حقیقت جنده هارو مقصر نمیدونم.
1643
01:05:37,932 --> 01:05:39,564
فقط...مردها ،
کسشون خل بوده.
1644
01:05:39,565 --> 01:05:41,032
ما داریم چیکار میکنیم؟
1645
01:05:41,033 --> 01:05:43,164
چرا ما اینقدر داریم سخت کار میکنیم ولی بعدش راحت میدیم بره
1646
01:05:43,165 --> 01:05:44,665
به چنتا داف که سه شیفت کار کردن
1647
01:05:44,666 --> 01:05:48,032
روی سایز سینه هاشون، میدونی؟
1648
01:05:48,033 --> 01:05:49,598
مادرجنده ها یه مشت مفت خورن
1649
01:05:49,599 --> 01:05:52,197
میشینن اونجا با یه خروار آرایش و چاک هاشون
1650
01:05:52,198 --> 01:05:55,197
قدم میزنن با صدها میلیون دلار.
1651
01:05:55,198 --> 01:05:57,798
حالم داره از این داستان به هم میخوره.
"این چیزیه که قانون میگه."
1652
01:05:57,799 --> 01:05:58,931
صد سال پیش،
1653
01:05:58,932 --> 01:06:00,132
میتونستم با دسته جارو لت و پارت کنم
1654
01:06:00,133 --> 01:06:01,898
و بگم
"این چیزیه که قانون میگه."
1655
01:06:01,899 --> 01:06:04,631
مارو درست نمیکنه.
1656
01:06:04,632 --> 01:06:06,765
نه ، این واقعی نیست
1657
01:06:06,766 --> 01:06:09,098
و همه این اتفاقا داره میفته،
و ما هیچکاری انجام نمیدیم.
1658
01:06:09,099 --> 01:06:10,665
ما داریم چیکار میکنیم؟
از همون کسشرای قدیمی.
1659
01:06:10,666 --> 01:06:13,865
میشینیم دور هم و مختار نگاه میکنیم، درسته؟
1660
01:06:13,866 --> 01:06:16,398
یه کسشرایی راجب مار سمی میبینیم
1661
01:06:16,399 --> 01:06:17,798
که اون طرف دنیاست
1662
01:06:17,799 --> 01:06:20,531
فقط همین ، سرتو با این اطلاعات بی مصرف مر میکنی.
1663
01:06:20,532 --> 01:06:23,164
چه باید کرد اگر روبروی یه ببر بنگال قرار گرفته باشیم
1664
01:06:23,165 --> 01:06:24,998
بهشون نگاه نکنید،
جای دیگه ای رو نگاه نکنید.
1665
01:06:24,999 --> 01:06:28,364
به آرامی به عقب قدم بردارید
در حالی که دوستتان را به جلو هل میدهید.
1666
01:06:28,365 --> 01:06:30,231
درسته؟
1667
01:06:30,365 --> 01:06:31,865
اینهمه اطلاعات بی مصرف
1668
01:06:31,966 --> 01:06:34,364
با اینحال هنوزم در حیرت این چیز آویزون بین پاهاتی
1669
01:06:34,365 --> 01:06:36,831
که میتونه باعث نابودی کل امپراطوریت بشه...
1670
01:06:36,832 --> 01:06:37,998
هفت دقیقه یا کمتر.
1671
01:06:37,999 --> 01:06:40,931
هیچی راجبش نمیدونم.
1672
01:06:40,932 --> 01:06:43,765
حتی بدتر اینکه، فکر میکنید که دودولتون دوستتونه.
1673
01:06:43,766 --> 01:06:44,965
آره ، میدونی جرا؟
1674
01:06:44,966 --> 01:06:46,765
چونکه دودولت شبیه کسیه که خواب میبینه ، میدونی؟
1675
01:06:46,766 --> 01:06:48,231
دودولت باور داره که
1676
01:06:48,232 --> 01:06:50,665
که مثل یه سخنگو انگیزشیه
1677
01:06:50,666 --> 01:06:52,464
من برام مهم نیست تو جه سوالی میپرسی.
1678
01:06:52,465 --> 01:06:54,398
من همیشه جواب اینه
"آره، آره، قطعا.
1679
01:06:54,399 --> 01:06:55,564
به نظر یه نقشه میاد!
1680
01:06:55,565 --> 01:06:59,564
استراتژی خروج... بعدا!
اوضاعمون خوبه!"
1681
01:06:59,565 --> 01:07:01,564
کیرت کجاست وقتی که گیر میفتی، درسته؟
1682
01:07:01,565 --> 01:07:03,531
فقط شل و خمیده میشه و انگار میگه
"آره ، فکر کردم که
1683
01:07:03,532 --> 01:07:06,098
این ایده خوبیه."
آره.
1684
01:07:06,099 --> 01:07:07,297
باید اینو بدونی.
1685
01:07:07,298 --> 01:07:09,231
رفیق ، اگه دودولت یه مربی دسته سه بود،
1686
01:07:09,232 --> 01:07:10,498
هیشکیو بالا نگه نمیداشت.
1687
01:07:10,499 --> 01:07:12,965
یه موج به همه اطرافیان میداد.
1688
01:07:12,966 --> 01:07:15,164
"همگی ، بلند شید!
1689
01:07:15,165 --> 01:07:16,865
"تو گرفتی ، تو گرفتی.
1690
01:07:16,866 --> 01:07:19,464
اه لعنتی ، او داره میاد.
بکش بکش بکش!"
1691
01:07:19,465 --> 01:07:20,831
بسیار خب شماها عالی بودین.
1692
01:07:20,832 --> 01:07:22,364
خیلی ممنون از اینکه اومدید بیرون.
1693
01:07:22,365 --> 01:07:25,032
امیدوارم همونقدری که به من خوش گذشت به شما هم گذشته باشه.
1694
01:07:25,033 --> 01:07:26,364
ممنونم!
1695
01:07:39,308 --> 01:07:44,000
ترجمه از Naser_jgl
N43ER.96@gmail.com
175344
Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.