All language subtitles for Hitmen.2023.720p.WEBRip.x264.AAC.per.filmlost.in

وبسایت فیلم لاست تقدیم میکند
.::Filmlost.in::.

مترجم:آیدا تهرانی.

اينستاگرام و کانال تلگرام فیلم لاست
telegram.me/Filmlost
instagram.com/Filmlost.in

عشق گاهی اوقات میتونه زیبا باشه

عشق گاهی اوقات میتونه خطرناک باشه

اما عشق واقعی، عشق واقعی کشنده ست

*لندن انگلستان*

ما قبلا هم اینو پشت سر گذاشتیم

من تصمیم رو گرفتم

پس حرمت ازدواجمون چی؟

تو عهد بستی
*همون عهد و سوگند موقع عقد*

اون موقع یه دختر 19 ساله بودم، لوک

دیگه اون آدمیکه 10 سال پیش بودم نیستم

من دوستت دارم، لورن

منم دوست دارم

اما ما از هم دور شدیم

این عوضیا کجان؟

تنها کاری که باید انجام بدیم این
که به یه مشاور ازدواج مراجعه کنیم

این کل چیزیه که نیاز داریم

یکم مشاوره درمانی

یه مشاور ازدواج

آخه اینجوری لعنتی

وقتی اولین بار با هم آشنا شدیم
فرق میکردی

چه فرقی؟

مردونهتر بودی، خشن تر بودی

برو بابا

از من پرسیدی، منم بهت گفتم

لعنتی، آخه میای ابروهاتو برمیداری، لوک

مانیکور و پدیکور میکنی
روزی سه بار مرطوبکننده میزنی

با یه مرد واقعی مثلا ازدواج کردما

تو یکی رو به من نشون بده
که تو 10 سال تغییر نکرده باشه

و منم یکی رو بهت نشون میدم
که تو 10 سال عمرشو هدر داده باشه

سلام، خوشگله

بذار برات یه نوشیدنی بخرم

گمشو رفیق

هی، گوش کن، دارم تو آرامش
یه نوشیدنی با همسرم میخورم

فقط به خانم یه پیشنهاد نوشیدنی دادم

قصد توهین نداشتم

توهینی هم نشد

یالا جکی

بیا از اینجا بریم، پسر

پلیس همین نزدیکیاستا

بیا بریم

تو چطور، عزیزم؟

تو دلخور شدی؟

نه

باید یه نفر که از تو
...بزرگتر و باشعورتره

بهم پیشنهاد نوشیدنی بده که
بهم توهین بشه، نه یه بچه مدرسهای کوچولو عشقم

یک بچه کوچولو؟

از نوع میکروسکوپیش

ولی من در حد متوسطم

چه بامزه

این یه واقعیت رایجه
که مردا موقع توصیف از خودشون

همیشه دو سانت به مردونگیشون اضافه میکنن

...پس اگه با این وضع آمار قضاوت کنیم

و اگه میانگین طول قد و قواره مردونگی
...یه مرد بالای 7 سانت باشه

تو یه خروس سه سانتی

یا یه جانسون سه سانتی، همونطور
...که شما پسرا محبت دارین و

...دوست دارم بگم

سه سانتی

نه، نه

...یکم

یکم بزرگتر از اینهها

زندگی مجموعهای از لحظات فردیه

لحظاتی که میتونن تو یک چشم به هم زدن
زندگیمون رو تغییر بدن

این لحظهای بود که، زندگی
خیلیا رو در سراسر جهان تغییر داد

لوک لاودِی، یه مدیر دفتر بود

و همسرش، یا به زودی همسر سابقش، لورن

یه مشاور املاکی، در یکی از
معتبرترین آژانسهای لندن بود

...دقیقاً چرا این زوج به ظاهر بدون خشونت

،بدون هیچ عقیده قبلی
...تبدیل شدن به اون هیولاهای وحشی که

اون شب بهش تبدیل شدن، یه راز باقی میمونه

آیا بخاطر غرور لوک بود؟

آیا با زیر سوال بردن مردونگی و احتمال
از دست دادن همسرش، غرورش زخمیشده بود؟

یا اکه لورن، تازگیا به عنوان یک زن
رشد و استقلال پیدا کرده؟

...دیگه اون دختر جوون، 19 سالهای نیست که

مشکلش باباشه نیاز به محافظت از شر دنیا داره

حالا یه نیروی قویِ قدرتمند، با درک و فهم و باهوشه

که از دنیا یا هر چیز دیگهای که توشه، نمیترسه

جکی کوچولوی بیچاره مرده بود و
مرد بزرگ به دنبال زنده شدنش یا گرفتن انتقامش بود

*شش ماه بعد*

*منهتن، نیویورک، ایالات متحده*

کلمات "مرد بزرگ" شاید
پرکاربردترین کلمات امروزی باشن

...ازهمین بیش از حد مورد از استفاده بودن عبارت

برای توصیف مایکل هیرو تردید دارم

مایکل، در واقعیترین، خالصترین و
صمیمانهترین شکلش، مرد بزرگی بود

شما میتونید اندازه یک مرد رو از نحوه رفتارش

با کسی که براش منفعتی نداره، تشخیص بدین

خب، این یک میلیونر و خانوادش بود، که منو به ...عنوان

یک یتیم رها شده پذیرفت و منو طوری بزرگ
.کرد که شدم از گوشت و خون خودش

...مایکل عشق زندگیش، همسر چهل سالهاش

مری آن رابینسون رو، بعد از یک حمله قلبی
ناگهانی و غیرمنتظره، در اواخر پاییزِ گذشته از دست داد

هر روز، چه باران بیاد و چه خورشید
...بدرخشه، من و مایکل

به دیدار بر سر قبرش میرفتیم
و ادای احترام میکردیم

مایکل هیرو در فقر نامطلوب والدینِ مهاجر، متولد شد

یک ولگرد تهیدست، مسلح
...به انعطافی سیریناپذیر

که از یک فرد خیابانی ناخواسته
به یه مدیرعامل

لیان تری پی.ال.سی تبدیل شد، یکی از
بزرگترین شرکتهای تراشه آبیکشور

سخت کار کن پسر، و یه روزی
همه اینا مال تو میشه

اوه، آره، خیلی هم سخت نیست، درسته پدر؟

مایکل قهرمان بزرگ

-...مسلح به اخلاق کاریِ یه یتیم گرسنه
-شوخی بود بابا

تلاش کرد تا یه سلسله بسازه و پسرش پاریس
رو به کار گرفت تا دنباله روی راهش باشه

اوه، آره

پاریس بلافاصله مایکل رو ناامید کرد

اون داروییه

بابا این داروئه

...پاریس از هیچکدوم از ذکاوتهایی که

به پدر بزرگش اعطا شده بود، برخوردار نبود

مایکل، شاید بیرحمانه پسرش رو اخراج کرد

اخراجش و قطعکردن حقوق و دستمزدش

یالا پاریس، وقت رفتنه

کجا داریم میریم؟

پدرت فکر نمیکنه این کار درسته

منو اخراج میکنی؟

هی، ای لعنت بهت، این چطورهها؟
لعنت بهت

خوبی؟

دور و برا میبینمت مرد بزرگ

آروم بگیر مرد

مایکل امیدوار بود که با مواجهه با
ناملایماتش، اونو تبدیل به مردی کنه که بود

متأسفانه، تلاش برای عشق سخت
... نتیجه معکوس داشت

وقتی که پاریس و گروهی از دوستای احمقش ...نقشه

ترور پدرش و وارث شرکت و ثروت مایکل رو طراحی کردن

اوه، لعنتی، نه، نه

هی، سرگرد، نه

فقط ریلکس، ریلکس، ریلکس باش

...هی عزیزم، من پاریسم... فقط دلقکه

پاریس یک پسر به اسم جکی داشت که
از یک شب همراه بودن با کسی به دنیا اومد

به اسم یونیکورن که، با اسم کاترین گری هم
خارج از ساعات اداری، شناخته میشه

...اما جکی با پدرش پاریس متفاوت بود و شاید

به پدربزرگش، هرچند خیلی کم و به زور، نزدیکتر بود

ای کاش پدرم بیشتر شبیه تو بود پدربزرگ

تو نمیتونی اینطوری حرف بزنی جکی

پدرت تو رو به روش عجیب و
غریب خودش خیلی دوست داره

علاوه بر این، لازم نیست نگران چیزی باشی

من همیشه ازت مراقبت میکنم

اما کم و بیش، همین تمام چیزی
بود که مایکل بهش نیاز داشت

و مایکل، جکی رو مثل پسری
که هیچوقت نداشت، میپرستید

پسر خودمی

با ماشین، ساعت و
سفرای خارج از کشور دورشو پر کرده بود

یکی از همون سفرا که ختم شد به اون
شب غم انگیز تو لندن

من نیاز به انتقام دارم، دنی

روح جکی نیاز به انتقام داره

من اونقدر قوی نیستم که بذارم
قتل نوهام بدون مجازات بمونه

سرگرد تمام هفته در حال انجام مقدماته

یه میلیون دلار سر اون بیشرفایی که

پسرم جکی رو کشتند، جایزه گذاشتم

دنی، پسرم، فردا، تو و سرگرد

با دان سالواتوره پیاتزا، که از
خانواده پیاتزا ست، ملاقات میکنی

من و اون تو سال 1980 برای یه مدت کوتاهی
با هم رفت و آمد داشتیم

اون یه مرد شریف و درستکاره، اما
اهل تجارت غیراخلاقی و بیخدایی ئه

دنیایی که ماژور بیشتر از تو بهش سفر کرده

موقع گوش دادن بهش ساکت بمون،
فرض کن که خیلی بیشتر از شماها میدونه

تو باید به عنوان چشمایی که
پشت سر سرگردن، عمل کنی

میفهمی؟

هرچی که تو بخوای بابا

بله؟

بلافاصله به آقای هیرو اطلاع میدم

صبح امروز به خاطر
دفاع از خودشون تبرئه شدن

اما اونا نوهام رو کشتن

وقتی یه مرد بزرگ آسیب میبینه
همه افراد عادل و منصف رنج میبرن

به سلامتی، عزیزم

به سلامتی

لعنتی دوستت دارم، لورن

آره؟ منم دوست دارم، لوک

وینی وانکر

چی شده؟

همون پسره ست

ما زدیم کشتیمش عزیزم

...میدونم و مدام بهش فکر میکنم اما

چیزی که شده

پشیمونی فقط باعث رنجشمون میشه

پشیمونی یه احساس هدر رفته ست که میتونه
به اندازه یک نوک سوزت خستهات کنه

ای کاش این کار رو میکردم
ای کاش اون کار رو میکردم

بیفایدهست

منظورم این، ما که ماشین زمان
مثل فیلم، بازگشت به آینده نداریم

لعنتی عاشق اون فیلمم

زندگی کردن تو گذشته فایدهای نداره

پشیمونی درکار نیست

فقط درسایی که یاد گرفتی

عزیزم؟

هنوزم میخوای طلاق بگیری؟

نه،ای احمق

بیا اینجا

کلمن رز، معروف به سرگرد، رئیس امنیت مایکل بود

سرگردِ ارتشی که از زندگی بینظم
سرخورده شده بود

و بعد از اتمام خدمات برجستهاش
آخرشم افتاد پس بطریهای نوشیدنی

خب، نباید مشکلی داشته باشیم

اما به این معنا نیست که
گاردمون رو برای یه ثانیه هم پایین بیاریم

نه اطراف میدونها

مایکل پتانسیلش رو دید و اونو
زیر پر و بال خودش گرفت

پیاتزا یکی از خشنترین و در عین حال
سودآورترین خانوادههای جنایتکار کشور بود

به رهبری دان سالواتوره پیاتزا،
پیچیده و درخشان

اما بیرحم و بیتفاوت در رفتار کاریش

شب بخیر آقایون

انتظار اومدنتون رو داشتم

شب بخیر

لطفا بنشینید

ممنون جناب

میتونم براتون دوتا بشقاب بیارم؟

نه، ممنون

مقداری نوشیدنی چطور؟

من اهل چای هستم بیشتر، متاسفم

بدون کاپیسکو

اهل چای یعنی چی؟

یعنی نوشیدنی نمیخورم
بیپروام میکنه

آه، متوجهم

بیپروا

کلمه فوقالعادهای که
متاسفانه باهاش آشنا هستم

چون دوران جوونی بیپروا باعث
پیری غمانگیز میشه

و گاهی اوقات بابت گذشته بیپروام
بیمسئولیتم

متأسفانه و خالصانه
برای مایکل متاسفم

اون مرد بزرگیه و سزاوار
چنین ثروت غم انگیزی نیست

نه، نیست

میبینید، سرگرد

تراژدی برای مردی که
از شکستش سرمسته

تراژدی خودشیفتگی و شکلی
نادرست از دوست داشتن خوده

تراژدی میتونه قدرتمندترین مرد رو
به یک آشفتگی لرزان و خودپسند بکشونه

اما برای بزرگان
... برای بزرگان واقعی در میون ما

اونا با تراژدی، مثل ویروسی
برخورد میکنن که باید ریشه کن شه

بزرگان، از بابت تراژدی، قویتر و بزرگتر میشن

و من مایکل هیرو رو، مردی بزرگ میدونم

نوشیدنی ایتالیایی

بهترینه

اوه اوه

بهترین افرادم رو میفرستم

لطفا بهترینهای افرادم رو
برای هیرو بفرستین

بلکم، روحش تا آخر هفته یکم در آرامش قرار بگیره

ممنون جنای

پاسکوال

یکم موسیقی بذارید، تارانتلا باشه
میخوام برقصم

...بهترین مردِ دون سالواتوره پیاتزا

اون یکی از بیرحمترین و
ترسناکترین قاتلان جهان بود

مردی که از حرفهاش لذت میبرد

مردی که فقط به عنوان.. درو شناخته میشه

به عنوان عملی از احترام
...به مایکل، و همچنین برای

ابراز قدردونی از قرارداد
...در شرایط سخت مالی

...دون پیازا دستور اعدام ریچارد رو صادر کرد

بخاطر شکستش در محافظت ناکافی
...از جک کوچولو

لطفا، شلیک نکنید

ریچارد، لطفا حرمت خودت رو حفظ کن

پس میگی هنوز دوستم داری؟

آره

اما تو هنوز عاشق منی؟

فرقش چیه؟

اوه، این کره بادم زمینی کالری داره؟

ما میتونیم یه گربه
یا یه سگ رو دوست داشته باشیم

اما نمیتونیم عاشق یه گربه یا یه سگ باشیم

مگر اینکه با سوسیس قاطی شده باشه

و خب به نظرم این کار، حیوونیته

حیوونیت؟

آره، مثل مزرعه حیوانات

جورج اوروِل، اونکه در مورد
روسها و کمونیسمهاست

نمادینه عزیزم

میدونی چیه، اون روسیها
واقعا آدمهای کثیفین

یعنی چی؟

حادثه ریپر باعث شرمساریِ بزرگی برای دون پیاتزا شد

اون با مایکل به توافق رسید و مثل همه
افراد شرافتمند قصد داشت این توافق رو حفظ کنه

یک میلیون دلار

-دون قرارداد رو تو بازار آزاد قرار داد
- باشه سیائو

خبر جایزه یک میلیون دلاری تو محافل
دنیای زیرزمینی به گوش کل مردم رسید

ناگزیر، باعث جذب بعضی از خطرناکترین تروریستها
گانگسترها و قانون شکنای لندن میشه

دون سالواتوره

نه! برای یک دوست قدیمی هیچوقت زمان
بدی نیست. چطور میتونم کمک کنم؟

پال علی رحمان، یک معتاد سابق مواد
...مخدر بود که به

اسلام روی آورد، بعد از الهام گرفتن از
روحانی بنیادگرای تندرو، ابوعلی

لندن رو ترک کرد و به سوریه رفت تا

به داعش و مبارزشون علیه غرب بپیونده

متاسفم. ادامه بده. هنوز گوش میدم

موقعی که داعش سقوط کرد،
پال بیتابعیت شد

یه تنهایِ سرگردان و از
مرزهای غیرقانونی در سراسر جهان عبور میکرد

مسلح، آموزش دیده و بدون
...ترس از مرگ، از گمنامیش

به نفعش استفاده میکرد و
به عنوان اسلحه اجیر میشد

بله.. یعنی، چرا که نه؟
لندن مامن من

دون پیاتزا اغلب بااستفاده از
...قانونشکنان محلی(زیرزمینی) که هیچ ارتباط

یا ارتباط قبلی باهاشون نداشت
از چنین موقعیتهایی فاصله میگرفت

مثل سامسون اسلید روشمند و بیرحم

لطفا به من شلیک نکن

این لعنتی اصله

الو؟
خب، چطوری میتونم بهتون کمک کنم؟

فلورانس، فرانچسکا و فابیانا فریزی

دختران رئیس فقیدِ سر دسته اوباش، فت گیان فرزیزی

وارثِ عشق پدر قدرتمندشون به خون، بودن؟

زیبا، مارموز و به شدت خطرناک

خونه فرانچسکا مد و فشنه
چطوری میتونم بهتون کمک کنم؟

اون ماشین شماست؟ آره
فکر کردی گفتی فِراری داری؟

بله، فراری. خب، یک نفر
در هر صورت قراره حالشو ببره

آره

حالا، از اینجا گمشو برو

لعنت بهت پس

الو؟

فینچ فایراستارتر،
فرانکلین، یک ماده منفجره بود

متخصص، و به دلایل واضح به فایراستارتر ملقب شده بود

یک هیپی مدرن که صلح، عشق و هماهنگی
رو با انفجار، مرگ و پول مبادله میکرد

...دون پیاتزا باید مطمئن میشد که دیگه

لکهای از شرم بر شهرتش وجود نداره
*یارموث بزرگ، انگلستان*

و از جان سالاس مطمئن شد، یه تکتیراندازِ سابق
...نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا که

تو چهار دوره خدمت تو عراق و سه تور در سوریه
با افتخار به کشورش خدمت کرد

از ارتش رفت و به یک مزدور استخدامی، تو ...خیلی از

سازمانهای تبهکار پیشرو جهان
و مبارزان چریکی، تبدیل شد

با مسیر باد مناسب و انگیزه مالی

جان سالیس میتونه یه آدم رو
از یک مایل دورتر بکشه

دون پیاتزا، چه کمکی میتونم کنم؟

*لانگ آیلند، نیویورک، ایالات متحده*

دستان والری و جاستین وقتی
...شروع شد که والری

دنبال خدمات یه قاتل برای کنار زدن
شوهر بدرفتار سابقش، روتوند ریکی بل بود

.که درشرف خطرِ زن ستیزا به نظر میومد
دلیلی برای سوءاستفاده وجود داره؟

دلیل؟

خب، با بهترین دوستش وقتی خانم
سر کاره، تیک میزنی، اینم دلیل

من خیانتکار نیستم، خیلی ممنون

با وجود خشونتش نسبت بهت؟

تا وقتی که مرگ ما رو از هم جدا کنه

و مطمئنی که میخوای
این تیکه تیکه شدنه به صورت خاص اتفاق بیفته؟

خب آره، واسه همین زنگ زدم

پولشو داری؟

60.000 تا؟

این نرخ اومدنه

یکم دیگه هم دارم

اوه، بیا برو وقت من. تلف نکن

ازدواج کردی؟

چی؟ نه

خب، خواهر داری؟

یا مادر؟

اگر من جای مادرت بودم چه احساسی داشتی؟

...هرروز کتک خوردن بدون دلیل از دست

مثلا شوهر، واسه اینکه تو
مسابقه شرط بندی میکنه و میبازه

با مشت تو صورتم زدت چون
ازش میپرسم حالش خوبه یا نه

سیگار رو روی بازوهام خاموش کردن

چون مدل موهای جدیدمو دوست نداره

من مدل موهاتو دوست دارم

حالا میخوای کمکم کنی یا نه؟

من خودم راحت این کار رو میکنم

فقط بهت نیاز دارم که بهم نشون بدی چطوری

والری، لعنتی تو اینجا کار میکنی؟

این دیوونه کیه؟

حالا، والری

ای بیشرفِ قدرنشناس

میزنم با خاک یکسانت میکنم

بعد از یه شروع متزلزل، والری به
وظیفه ای که در دست داشت عادت کرد

و چیزی که در پی این کار بود
تولد بزرگترین قاتلان نسلشون بود

جاستین؟

بله عزیزم

اگه چاق باشم بازم دوستم داری؟

البته کیک یزدی من

ازت یه عالمه هست که دوست داشته باشم

صبر کن، اگه من چاق بودم چی؟

هنوزم دوستم داشتی؟

جاستین

هیچ کاری نمیتونی بکنی، که مانع
دوست داشتنت بشه

شخصیتهای عالی رتبه جنایی،
سیستمداران برجسته

و باقی افراد صاحب قدرت، طعمه اونا شدن

و همونطور که شهرتشون بیشتر شد، هزینه شون هم بیشتر شد

والری و جاستین ویلین قاتلهای معروف
انتخابیبرای افراد جامعه بالا بودن

دوستت دارم والری

دوستت دارم جاستین

...اوم

جاستین، باید یه چیزی بهت بگم

هر چی که هست جوابش، دوستت دارم

-نه، جدیه
-منم جدی ام

خب، چیه؟

...اوه.. من

امروز رفتم دکتر و نتیجه آزمایش رو گرفتم

درسته، واسه سردردها

همه چیز خوبه؟

بده

چقدر بد؟

واقعا بد

چی گفتن؟

...خب

دکتر میگه نمیتونم به قولم عمل کنم

من نمیتونم برات بچه پسر دنیا بیارم

خیلی متاسفم

...من

من شش ماه فرصت دارم

...یک سال

.اگر خوش شانس باشم

.من دارم میمیرم جاستین

...و

چیزی که بیشتر غمگینم میکنه

این واقعیته که دیگه هیچوقت نمیبینمت

دوستت دارم

این بخشی از زندگیه، پسر

همه ما برای مردن به دنیا اومدیم

الان باید خودتو قوی حفظ کنی

همه ما برای مردن به دنیا اومدیم

به دنیا اومدن چه فایده ای داره؟

نکته اش چیه؟

برای پیدا کردن هدفت تو زندگی

خدا رو طلب کن پسرم

اون بهت کمک میکنه تا اون هدف رو پیدا کنی

بعدش دیگه به خودت بستگی داره

تا بار اون هدف رو به دوش بکش

خدا هدفم رو ازم گرفت

قوی باش پسرم

خداوند همراهت باشه

اکسودوس، سوره 1 آیه 40

اگر مردی با تظاهر به دیدار همسایه
خود برود، تا او را به نیرنگ، بکشد

او را به قربانگاه من بیاورید تا که شاید بمیرد

تراژدی میتونه همه جانبه باشه

تراژدی برای کسیه که
سرمست از شکست خودشه

بنابراین مردان، حتی مردان قدرتمند و کشنده،

نمیتونن بر تراژدی غلبه کنن
و غرق قدرتش میشن

موقعی که جاستین ویلین همسرش والری رو بر
اثر سرطان از دست داد، تراژدی اونو از پا در آورد

چیه؟

چند وقته که ازدواج کردن؟

عاشق همن؟

چی دارم میگم؟

اونا ده سال که ازدواج کردن. البته که عاشقن

پس خلاصه

داشت از حیثیت همسرش محافظت میکرد

و حالا میخوای اون و همسرش رو بکشم

فقط برای اینکه یه پیرمرد بیشرف بتونه چند سال دیگه
تو این جهنمیکه ما میگیم زمین، زندگی کنه

آره، تو راه لندنم

و اگر هر عوضی دستش
حتی به یه تار موی لوک یا لورن بخوره

جهنم بپا میکنم واسه جبرانش

سلام جاستین

هنوز اونجایی؟

بده با والری صحبت کنم اگه حالت خوب نیست

اون موقع چند نفر رو دستگیر کردید؟

نه زیاد

کلاه لعنتیتو بردار

متاسفم

حالا شما دو نفر،
ما فیلم دوربین مدار بسته رو بررسی کردیم

و به نظر میرسه که
دستانت رو تایید میکنه

مشخصه

بنابراین در حال حاضر بازداشت نیستی

اما باید بهت هشدار بدم که به نظر میرسه

که طرف حرفه ای بوده

حرفه ای

یک قاتل

احتمالاً انتقامِ کشتن اون بچه جوون

ممنون افسر

الان وقت نظر نیست؟

نه

متاسفم آقا

...پس تو

میخوای از ما محافظت کنی درسته؟

فعلا از نظر محافظت چندان زیاد نمیتونیم
تحت پوششت بدیم

اما اگه به کمک نیاز داری
فقط 999 رو بگیر

و در اسرع وقت یه تیم اضطراری میفرستیم

چقدر رقت انگیزی

چی؟

ما به کمک لعنتیشون نیاز نداریم

از برادر بزرگم میخوایم

نه، برادرت نه

پس آزادیم که بریم؟

آره

منظورم این که با هم در تماس خواهیم بود

باشه

به زودی؟

یالا دیگه، برو

خیلی ممنونم

میخوای بیشتر پاچه خواری کنی؟

مطمئنی که بیشتر نمیخوای؟

خدایا

کشور رو ترک نکن

!لوک

تونی، برادر لورن، یه زمانی
قهرمان بوکس سنگین وزن بریتانیا بود

... که دستکشهاش رو با اسلحه عوض کرد

وقتی که داروی توهم زا مثل
بمب اتم، تو صحنه راوی بریتانیا منفجر شد

وقتی که ثروت ساخته شد و زندگی از دست رفت

تونی سودش رو عاقلانه سرمایه گذاری کرد

...اول، مثل هر رویاهای نجیبی

کافه محلی خودش رو خرید و با زنش دورین
طبقه بالاش نقل مکان کرد

اوی

!تونی

آره با تو صحبت میکنم،
کاری کردی 10 دقیقه برای نوشیدنی منتظر بمونم

بعد از اینکه برام نوشیدنیو آوردی
میتونی اون عوضی رو ببینی

خب، آقای صاحبخونه؟

ای لعنتی گستاخ

آره آره، هر چی حالا

-...یک کافه که تازگی صاحبخونه
- لطفاً، بعدی کیه؟

یه مدیر برای اداره کافه
استخدام کرد و سرمایه گذاری هنگفتی

تو تجارت پررونق املاک لندن اون زمان انجام داد

تونی علاقه خاصی به لورن
به عنوان پدرشون جیمیداشت

خانواده رو ول کرد و همراه پرستار
بچه سابق دخترش، بامبی،

به اسپانیای آفتابیمهاجرت کرد، در حالی که
لورن هنوز اوایل نوجوونیش بود

اونجاست؟

-مثل همیشه تمیزش میکنم
-اوه تونی دلم برات تنگ شده بود

منم دلم برات تنگ شده بود عزیزم

هی دورین

بیا اینجا

بدون بغل جایی نمیتونی فرار کنی

چطوری؟
واقعا خوبم، تونی

-لعنت به من
- آره

لوک، فکر میکنم میتونی
یه نوشیدنی نوش جون کنی، نه؟

-آره درسته
- بیا بیاریمشون

و میتونی همه چیزو در مورد
این بیشرفای خارجی بهم بگی

به سلامتی گوونور

چی؟

درسته

ما تصمیم گرفتیم که
شما دو نفر بیاید تو کافه

و با ما زندگی کنین

آره

تو اجازه دادی
از خواهر کوچیکم مراقبت کنم

همونطور که فقط یه برادر بزرگ میتونه این کارو کنه

دخترخوب

قرار به چه معنایی باشه؟

"همونطور که فقط یه برادر بزرگ میتونه این کارو کنه"

من میتونم از همسر لعنتی
خودم مراقبت کنم، بدون اینو

میتونی اینقدر بیادب نباشی، لوک؟

...فقط دارم میگم

!من از هیچکس نمیترسم

خواهان احترامم

الف ح ت ر الف م، احترام

من از هیچکس نمیترسم، تونی

! از تو نمیترسم لعنتی

منم مردم

صدامو میشنوی؟ها؟

البته که هستی پرنسس

میخوای با من در بیفتی؟
میخوای با من در بیفتی؟

چی؟

بیخیال

بیا پرنسس رو قبل از اینکه
به خودش آسیب بزنه ببریم بخوابونیم

به خاطر لوک

من قوی ام

من لوک رو میشناسم

تو یک سرباز شجاع بزرگی

من مردی در جنگلم

دوستت دارم تونی

دوستت دارم

با یک دستگاه ردیاب نصب شده
روی وسیله نقلیه لاودِی

هم دون پیاتزا و هم قاتلان احتمالی

همیشه یک قدم جلوتر از، اون دوتا بیخبر بودن

بولوک

برو بالا و چمدونتو ببند، داریم میریم

یالا از اینجا بزنیم به چاک

-چیه؟
- چی؟

چیه؟

یا خدا

فعلا میتونین فرار کنین

اما نمیتونین قایم شین

ای کافرای لعنتی

نمیتونم باور کنم که
به برادرم شلیک کردن

کی میدونه تونی باهاشون چی کار کرده؟

داشت از ما محافظت میکرد

اونا دنبال مان لوک، نه اون

احمق نباش. واقعا فکر میکنی اون
مرد هیپی دیوونه دنبال ما میگشت؟

معلومه آره لوک

و اینکه راحت خطا میزدن چطور؟

ما نمیتونیم، باید بریم خونه
و یکم وسایل برداریم

ما رو تو کافه برادرت پیدا کردن

قطعا تو خونه خودمونم پیدا میکنن

واقعاً خیلی سریع میشه

فقط برو داخل، لباس بردار، کارتهامون رو بردار

و اگه مجبورم شدیم
همیشه میزنیم به جاده

مطمئنی؟

لعنتی آره

همینطور بغل

سلام.. اوه ما متوجه شدیم که به
همسایگیمون نقل مکان کردین. من جودی ام

و من مارسل هستم
ما همسایه تون هستیم

از دیدنتون خوشحالم

اوه

شما انگلیسی صحبت میکنید؟

اوه امیدوارم یکی از جدیدا باشه

ممکن سوری یا کُرد باشه

امیدوارم که اوکراینی باشه
چون این مورد خیلی مال اخیره

به کشور ما خوش اومدید

عزیزم
بله؟

یارو اسلحه داره

احتمالا بخشی از دینشه

یا شاید یه مبارز آزادیه

ما رو شرمنده نکن، مارسل

احتمالا حق با تو بود. آره
زیادی فوبیایی شدم؟

-یکمی
-آره؟

لعنتی! متاسفم

روش کار میکنیم

جودی؟

مارسل؟

صحبت میکنه

انگلیسیه
اوه

چی میخوای لعنتی

اوه

-اوه
- وای

باید اطلاع بدم که
من از یه اختلال اضطرابیرنج میبرم

که با زبان مقابله ای، ایجاد میشه

صبر کن

آروم باش
فقط خونسرد باش. یک سوء تفاهمه

لطفا
ما هیچ خطری نداریم

و از پوتین هم متنفریم

کاملا

یا این خوبه

آه!

به نظرت امنه؟

لعنتی من باید بدونم؟

اما تو بودی که میخواستی بیای
اینجا، عوضی بداخلاق

من تازه برادرم رو از دست دادم

لعنتی به من میگی عوضی بداخلاق

متاسفم، لورن

بایدم باشی

روانی

میخوای چه کار کنم؟

تو مردی، از من محافظت کن

ابزار لعنتی

اگه اونا هم اسلحه داشته باشن
مثل اون قبلیا چی؟

نمیشه با چاقو عوضش کرد؟

نخیر

مدام میکوبیتو سرم که اگه مرد ترم

خودتم که دقیقا یه الهه
خونگی نیستی، نه؟

چی؟

نمیتونید آشپزی کنی
نمیتونی تمیزکاری کنی

وقتی تو کافه ای
نمیتونی نوشیدنی لیوانی بخوری

نمیتونم نوشیدنی لیوانی بخورم؟

آره. فقط دارم میگم

چیو میگی. که من نمیتونم
لیوانی نوشیدنی تو کافه بخورم

چه غلطی میکنی؟

فقط میگم، تو میخوای
بیشتر شبیه یه مرد باشم

آره

پس توهم بهتره مثل یک زن، درست عمل کنی

یا اینکه ازت طلاق میگیرم

میشنوی؟

آره

تو طلاقم میدی؟

برو و طلاق بده

برو، اگه جرات داری

پای یکی دیگه وسطه؟

یا پای یه عوضی دیگه هست؟
اونم مثل خانما نوشیدنی میخوره،ها؟

یکم وحشیانه ست نه؟

چاقو زدن به کسی؟

اینقدر کودن نباش

نمیدونم، میتونم انجامش بدم یا نه

نمیتونم به کسی چاقو بزنم، میتونم؟

هر کسیو هم که نمیخواد چاقو بزنی، لوک

فقط اونایی که قصد جونمون رو کردن

بازم، فرو کردن چاقو تو گوشت یه آدمیزاد دیگه

بریدن اندامای حیاتی که دل و رودهها

میریزن بیرون و
کلی خون میاد

میدونی من نمیتونم دیدن خون رو تحمل کنم

آره. این یکی بیشتر از منه

درسته، باشه

پس نمیتونی کسیو چاقو بزنی
چون چندشت میشه

اما با یه آچار میمونی بزنی صورتشون رو بشکونی

این اشکالی نداره، نه؟ آره

داره، راستش

خب حالا دختره کیه؟

-چی؟
- دختره کیه؟

این توله سگی که باهاشی کیه؟
بهتره الان بهم بگی

بعداً باید در این مورد صحبت کنیم

یادته؟

پس یه نفر دیگه هست؟

نه

بذار بهت بگم لوک، اگه
داری به من خیانت میکنی

به خدا قسم، میزنم از مردونگی ساقطت میکنم

چرا همیشه در مورد این کوفتی صحبت میکنید؟

فقط یکی دارما

و اونم چاقوی نونه

چاقوی نون

چرا اول نمیری؟

عجله کن لعنتی

اوه، ببینی؟ چیزی برای ترسیدن نیست

من حالم بده

نه

پسرت، پاریس، به شدت
در تلاش بوده باهات تماس بگیره

چند ساعت پیش اومد دم دروازه

و یک ساعت قبل از اون

به درخواست خودت فرستادمش

ممنون سرگرد

اما مایکل، اون پسر توئه

نیازی به بحث در این مورد نیست

همونطور که قبلاً بهت گفتم، دنی تنها پسر منه

اون در مورد... فضل میدونه

میخواد خودش انتقام مرگ پسرش رو بگیره
و 1 میلیون دلار رو طلب کنه

بیپوله، مایکل

و میخواد تحت تاثیر قرارت بده

تو راه لندنه

آه، اون بیشرف ضعیف
نتونست یه سوسک رو بکشه

فقط برو

بذار راحت باشم

- سریع قایم شو
- کجا؟

زیر تخت لعنتی، یعنی من
باید به همه چیز فکر کنم؟

لورن

لوکی

میدونم اینجایی

میام و پیدات میکنم

به محله خوش اومدید

چی؟ حالا چیکار کنیم؟

از شر اون آچار لعنتی خلاص شو

-فکر میکنم دچار سوختگی فرشی شدم
- خفه شو

لوک، لوک! من اینجام تا به
تو و همسرت لورن کمک کنم

حالا برو زیر تخت لعنتی
و دهنت رو ببند تا من بگم

-باشه؟
- باشه

یه یارو آمریکایی اون بالاست

-میگه میخواد به ما کمک کنه. گفت باید..
- لعنتی خودم شنیدمش، لوک

انگار مهمون داریم

بهت گفتم باید یه سگ بخریم

گربه کوفتی، یه گربه چه غلطی مگه میکنه

لعنتی در مورد رمبو اینطوری حرف نزنا

من عاشق اون گربه ام

به نظر اون بیرون قتل عامه به راهه

آره

چیکار میکنی؟

وای صبر کن
اون کیف دستی منه

ماشینتو دستکاری کردن
اینطوریه که پیدات کردن

تو کی هستی لعنتی

چرا به ما کمک میکنی؟

سایفر عشق همینطوره

بیاید بریم از اینجا

باشه
ماشینو روشن کن

چقد دیوونه کنندست

حالا برو

برو

برو تو ماشین، لعنتی

باشه، نه نه، باشه، باشه

برو

منو تحویل نمیگیری؟

داد و قار واسه چیه؟

نمیدونم. راستش گیجم میکنه

همه پسرا به هر شکلی دنبال تایید پدرشونن

و پاریس هم تفاوتی نداشت

آماده ای برای سفارش، عزیزم؟

اوه نه، من راحتم
قرار کسی رو ملاقات کنم

لهجه قشنگی داری
آمریکایی هستی؟

بله

من... من آمریکا رو دوست دارم

چرا، اونجا بودی؟

نه، هیچوقت نبودم. هرچند
همیشه تو تلویزیون دیدمش

بهت بگم، وقتی آماده سفارش
شدی، صدا بزن، باشه، پسرم؟

بله، حتما

- هی، بابی، خدای من
- بشین سرجات. داری صحنه سازی میکنی

لعنتی

آروم باش مرد

هی، متاسفم. متاسفم
...فقط

من قبلاً از هیچکس تو رستوران اسلحه
نخریده بودم، میدونی که منظورم چیه

میدونی، تو خونه قانونیه

ظاهراً اینجا هم قانونی بود

قضیه اون دانبلن اینا، درسته؟
(قتل عام مدرسه دانبلن)

منظورم این که، کدوم بیشرف
دیوانه ای اون بچهها رو به تیر میکشه

شوخیت گرفته؟

میدونی، من فکر میکنم
کنترل اسلحه فکر خوبیبود

تا که این واقعیت رو
...در نظر بگیری که ایالتها

...با کمترین میزان جرایم اسلحه، اونایین که

بیشترین میزان سلاح گرم قانونی رو دارن

منظورم این که همچین چیزی باعث تعجبت میشه
میدونی منظورم چیه؟ یه جورایی عجیبه

لعنتی داری چی حرف میزنی تو؟

کنترل اسلحه
نظری در موردش نداری

من برای این مزخرفات وقت ندارم؟
میخوایش یا نه؟

بله، بله. میخوام. حله

فقط داشتم صحبت میکردم

اوه، هی، اون چیز دیگری رو هم میخواستی بگیری؟

میدونی، همون... میدونی

-آب نبات دماغی؟
- آره آره توی کیف هست

پسرم
مثل اینکه تلفنی بحث کردیم، 500 تا

درسته. پس فقط یه مشکل خیلی
کوچیک، میکروسکوپی هست

پول داری یا نه؟

آره آره

باشه؛ پس این

یا عیسی مسیح
چیز میز زدی؟

نه. حله داداش.
...ببین این چهارصد و هفتاد و سه

چهار پوند. خیلی خب؟

و بقیه اش، بهت بدهکار میشم
اما مشکلی نیست

راستش، قول میدم خب؟

میبینمت همین طرفا

خیلی خب، از آشنایی باهات خوشحال شدم

سخت نگیر

آره

آره

میخوام باعث افتخارت باشم، بابا

یه پسر یه روزی به جای
نصیت پدرش، از خودش الگو میگیره

مایکل مشتاق بود و برای اون
...روز دعا کرد که پاریس

از الگوی بینظیر اون تو زندگی پیروی کنه

متاسفانه برای مایکل
امروز اون روز بود

پاریس از مایکل پیروی میکنه

یک روز، شاید مایکل
تو بهترین حالت خودش نبود

یه مایکل هیرو
...که توسط طعم شیرین

شیطانی انتقام، قصاص و انتقام رانده شده

آره. والا نمیدونم فکر میکرده
دوش طلایی چیه، زنیکه عوضی

شب بخیر. ما یه اتاق برای
یک شب میخوایم، لطفا

این یکی یکم رسمیه

دو نفر ازدواج کردین؟

آره، ده سال

ده سال. خب، میدونی آدمای متعرض کمتر
از اینان، نه؟

متعرض؟

خب، خسته کننده نمیشه؟

منظورم این که تنوع چاشنی زندگی، ذات؟

گفت، یه اتاق میخوایم

از اون حسودایی، آره عشقم؟

اوه، حسوده، عشقم؟
نباید حسود باشی عزیزم

تیپ موردعلاقه من نیست. منظورم این که
من از مردای سیاهپوست بزرگ خوشم میاد

یا باید بگم که مردای سیاه
پوست درشت به من علاقه دارن؟

ازش سیر نمیشم بخدا. آره

نگاه کن

ما واقعا خسته ایم. واقعاً دوست داریم
یه اتاق داشته باشیم . روز طولانی بوده

-خسته؟
- آره

واقعا؟ شرط میبندم که یه جوونی
مثل تو میتونه تمام شب رو بره

کی قرار تموم شه؟

-سعی کن یکم بخوابی
- چطور میتونی بخوابی؟

من تمام شب رانندگی کردم، لوک
همه چیز برای تو به عنوان مسافر راحته

اینم یه سرکوفت دیگه واسه
رانندگی نکردن منه؟

خوب، ما الان 40 سالمونه
باید تا الان بتونیم رانندگی کنیم

همه رانندگی میکنن
فقط بعضیا سواری میگیرن

گمونم الان فکر میکنی شاعری شدی

راهبههای لعنتی

-شب بخیر خانم
- آره سلام جذاب

دنبال چند تا از دوستام هستم

و به من گفتت که
تو این هتل اقامت داشتن

لورن و لاودی؟

آ طرفدار زیاد داشتی؟

من پایه امها... نه، چیزی نیست

اهل ورزش نیستی؟

نه، ممنون، من مراقب وزنم هستم

- به کی زنگ میزنی؟
-خب، لوک و لورن لاودی. و اسمت؟

ترجیح میدم غافلگیرشون کنم

خب، نمیتونم
بدون اطلاعشون بذارم بری

سیاست هتلمه، متاسفانه

ببین، فقط یک دقیقه

نه

لورن؟

لورن؟

لورن؟

لورن؟

لورن!

لورن؟!

- لورن؟ وای خدای من
-تو مزاحمترین مرد دنیایی

- فکر کنم یه چیزی شنیدم.
- آره،تو هتلیم. تنها مهمون اینجا

صداش شبیه اسلحه بود

چقدر مطمئنی که تفنگ بوده.
صدای اسلحه بلنده، نه؟

-صداش بلند بود؟
- فکر میکنم

چی صداش بلند بود؟ یا نه؟

اون لعنتی کیه؟

لعنتی من باید بدونم؟

-شبیه یه قاتله؟
- آخه یه قاتل شبیه چیه؟

لعنتیو شبیه یه قاتله

اصلا تو میدونی یه قاتل شبیه چیه؟

یه قیافه خاصی دارن، نه؟

میدونی... مثل اون پسره عشق آمریکایی

اون که بچه بود
میگی اون یه قاتل بود؟

مشخصه
میدونستم که نباید قالش میذاشتیم

نمیشناختیمش، فقط
میدونستیم که ما رو میکشه

چی اینقدر مطمئنت میکنه که طرف ما بوده؟

فقط فکر کن، فکر کن، صبرکن
چیکار کنیم؟

آچار کجاست؟

-هنوز تو کیفمه
- یا عیسی مسیح

-کدوم مردی نمیتونه کیف داشته باشه؟
- لعنتی زود باش

-تو کی هستی؟
- از طرف هتل هستم

میتونم ازتون بخوام که لطفا ماشینتون رو
جابجا کنید؟ سر راه کامیون تحویل بار رو مسدود کرده؟

-باور میکنی؟
- مطمئن نیستم

میشه لطفا درو باز کنین

خب، با شمارش سه، میخوام در رو باز کنم خب؟

یک

-دو
-صبر کن صبر کن

-سه یکم سریعه، نه؟
-تا 20 چطوره؟

تا 20؟ چه فرقی داره

من وقت نیاز دارم تا خودموو آماده کنم

تو، اونی که الان تو اتاق

عوضیها گرفتمتون

به چی نگاه میکنی؟

تو خوبیرفیق؟

نه، روزای بهتری هم داشتم

ببین، واقعا متاسفم که یکم پیش
ولت کردیم. فکر من نبود

پس، منم متاسفم

با این حال، گاهی اوقات تصمیم
اشتباه بهتر از بلاتکلیفیه

کاملا

بله سرگرد، چه خبر؟
درمورد پاریسه

حدس بزن من کجام؟

از همه مهمتر، حدس بزن که
دقیقاً جلوی کیو گرفتم

میخوام بگم دنی، گلف خیلی شبیه زندگیه
من از این بازی چیزای زیادی یاد گرفتم

همه چیز در مورد زمان بندی درسته، مثل زندگی. و وقتی وقتشه

میتونی این توپ کوچیک رو بزنی
و مثل یه عقابِ طاس، تو هوا پرواز کنه

همه چیز در مورد زمانه، دنی زمان بندی زندگیه

پاریس؛ تو لندنه
لورن و لوک لاودی دست گیرشن

چی میگی؟

اونا رو تو یه هتل تو هرتفوردشایر گروگان گرفته

احترامت رو میخواد، مایکل

نه، اون فضل میخواد
ساده لوح نباش سرگرد

میخواد با لذت کشتن قاتلای جکی
باعث افتخارت بشه

و حالا دل و جربزه کارو نداره، نه؟

یه پروازم به نزدیکترین فرودگاه واسم رزرو کن

-اوه مایکل؟
-بله

-به عنوان دوست.. و مشاور امنیتیت؟
- دارم گوش میدم

فکر نمیکنم این ایده خوبیباشه

همونطور که یک زن باهوش یبار بهم
گفت، وقتی یه مرد خیسه، از بارون دیگه نمیترسه

بیا بریم

سرگرد

بابا رو هم میاری؟

عالیه
چه خبر عالی، مرد

پس گمونم ساعتای هشت، اینا، ببینمت

خیلی خوب، حله، حله، حله، حله
هی، گوش کن سرگرد

میدونم که اتفاقات
...زیادی بینمون افتاده، اما

فقط بهت میگم که همه چیز.. الو؟

الو؟

باید بلندتر از اون زنگ بزنی لیزا
ببین بذار نشونت بدم

مامان، بابا اون کیه؟

...و چرا روی زمین
اون خونه؟

یا خدا

این، اوه، نباید خیلی زیاد طول بکشه

بچهها گرسنه اید؟

کسی پیتزایی چیزی داره؟

خواهش میکنم رفیق
فقط بذار بریم

.ببین، ما تازه از هم جدا شدیم
.همین

ما قصد کشتن بچه رو نداشتیم

...اوه، تو

کشتبش

تو پسرم رو کشتي

یا عیسی

خیلی متاسفم
من...نمیدونستم پسرته

من به زور میشناختمش
اما، پدرم، پدربزرگش

واقعا عاشق اون لعنتی کوچولو ام

ولشون کن

و نمیکشمتون

ببخشید

نمیکشی

مردیکه لعنتی
منم که اسلحه دارم

احمق. تویی که مثل گردن کردگردن ازت خون جاریه

ایش، چه چندش

خوب، یه جورایی حال بهم زن بود

اوه، باشه

کسی تشنه هست؟

من تشنه ام

میدونی، من معمولاً جسارت اینو
ندارم که حتی از مینی کافههای هتل آب بخورم

لعنتی قیمتا بالاست. لامصبا
شارژ میزنن، درست میگم؟

نمیدونم

با این حال، امروز یه جورایی
موقعیت خاص به نظر میرسه

میدونی منظورم چیه؟

منو چه به میلیونر شدن

میلیونر
خداوندا

داستان از فرش به عرشه، نه؟

مردم میگفتن که
من هیچ وقت چیزی نمیشم

بدجنسای لعنتی، درست میگم؟

از ته دل گفتی؟

هنوزم میخوای طلاق بگیری؟

نه

احمق نباش

تو چی؟

نه

لعنتی بدون تو چیکار میکردم

-دوستت دارم
- دوستت دارم

بچهها جدین الان؟

واقعا قصد طلاق داری؟

منظورم این که، دیوونگیه
معلومه که شما دوتا عاشق همین

چه مدت با هم بودید؟

-ده سال
- ده سال

-نزدیک یازده سال
- اوه نگو بابا

آره

منظورم این که این خیلی عالیه، مرد
جدیا

عالیه لعنتی

منم یبار عاشق بودم

بابام قبول نکرد

یک نقاش بود

اسمش یونیکورن بود
*تک شاخ*

منظورم این که، اسم واقعیش نبود،
...اسمش کاترین بود، اما

من یونیکورن رو دوست داشتم

صداش واقعا خاصه

آره

هی

در مورد پسر سرسخت چطور؟

هی

ازدواج کردی؟

قبلا اره

طلاق گرفتی؟

نه

بخاطر سرطان مرد

لعنتی

لعنتی، متاسفم داداش

متاسفم داداش

خیلی غم انگیزه

عاشقش بودم

هنوزم هستم

همیشه هم خواهم بود

عشق حقیقی هیچوقت نمیمیره

ها؟

میجنگه

این بحث دیگه بسه

هیچوقتم اهمیتی نداشته

چون.. عشق.. گاهی درد داره

یه جاده لعنتی پر پیچ و خمه ست

اما زندگی بدون عشق چیزی نیست

نه!

بزن! حالا

نه، لعنتی

نه!

از فرمانده به کنترل

درحال حمل یه نفر

آگاه باشید بیمار درک درست از ماجرای در صحنه نداره

من چیکار کردم؟
من چیکار کردم!؟

اوه خدای من

من چیکار کردم؟
اوه خدای من

برای انسان، انتقام جویی برای مورد ظلم شدن
به همون اندازه طبیعیه که نفس کشیدن طبیعیه

...ذهن قلب رو فریب میده تا ادم باور کنه

اگه درد متوقف میشه
خطاکاران هم مجازات میشن

اما درد به ندرت متوقف میشه

چون انتقام عدالت نیست

انتقام نفرته

همونطور که یک مرد بزرگ دیگه، یبار گفت:

«...چشم در برابر چشم و دندان در برابر دندان

«به دنیایِ کور و بیدندان میانجامه

اينستاگرام و کانال تلگرام فیلم لاست
telegram.me/Filmlost
instagram.com/Filmlost.in

مترجم:آیدا تهرانی.

فیلم های جذاب دیگر در
..::Filmlost.in::..