Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
00
00:00:00,144 --> 00:00:09,522
برگردان و زیرنویس از اورانــوس
orannous@yahoo.com
0
00:00:10,946 --> 00:00:13,371
حماسۀ اسرارآمیز
1
00:00:13,533 --> 00:00:18,163
خـــون آشـــام هـا
2
00:00:18,690 --> 00:00:20,785
: بخش نخست
" سرِ بریده "
3
00:00:22,590 --> 00:00:26,150
. این رویداد در پاریس رخ میدهد
حدود 1915
4
00:00:28,708 --> 00:00:33,200
هنگام صبح در دفتر کار فیلیپ گراند
" . محقق گزارشگر " رویدادهای پاریس
5
00:01:03,680 --> 00:01:05,777
، پروندۀ خون آشامها
. دزدیده شده
6
00:01:12,472 --> 00:01:13,706
" ! مازامت "
7
00:01:27,116 --> 00:01:29,488
. تو اونارو دزدیدی
8
00:01:41,370 --> 00:01:44,100
خون آشام ها
9
00:01:59,610 --> 00:02:01,900
. تحویلش بدین به پلیس
10
00:02:29,940 --> 00:02:35,490
: آقا
اگر هزینۀ چهار ماه نگهداری از فرزند خود را
. به من پرداخت نکنید ، من آدولف را بازخواهم گرداند
، پرستار
خانم پوپارد
11
00:02:51,460 --> 00:02:55,857
پول ، درک میکنم ، اما
پرونده ... چرا ؟ ، چرا ؟
12
00:03:21,150 --> 00:03:24,174
حالا ، آقای گراند ، در این مورد ، ما با هم هستیم
. مرده یا زنده
13
00:03:44,460 --> 00:03:46,760
، آقای گراند
. رئیس میخواد شمارو ببینه
14
00:04:14,100 --> 00:04:22,700
تلگرام
جسد سربریدۀ مسئول امنیت ملی " دورتال " ، که مسئول تحقیقات
، پروندۀ خون آشام است ، در نزدیکی مرداب سینت کلمنت سورچر
. یافت شده است . سر همچنان مفقود است
نمایندگی اطلاعات
15
00:04:32,660 --> 00:04:35,800
. فوری خودتو برسون اونجا
. این هم برای هزینه هات
16
00:04:52,340 --> 00:04:54,540
مادر فیلیپ ، خانم گراند
17
00:05:19,108 --> 00:05:24,147
یادم میاد پدرت یه دوستی از دوران کودکی داشت
، که توی یه قصر ، نزدیک سینت کلمنت سورچر
. زندگی می کرد
18
00:06:05,410 --> 00:06:08,900
در سولوگـِن
قصر چِسنای
دکتر ، نوکس
19
00:06:24,910 --> 00:06:39,444
مربوط به خون آشام ها
رویدادهای پاریس
پیگیری تحقیقات
خوانندگان ما ، از اینکه
فرستادۀ ما ، فیلیپ گراند ، قرار است در سولوگن ، تحقیقات
مرموز خون آشام ها را در نقطه ای که
، جسد بی سرِ ، بازرس دورتالِ بیچاره ، یافت شده است
. ادامه دهد ، به هیجان آمده اند
20
00:06:59,062 --> 00:07:05,650
تلگرام
سرانجام تصمیم گرفتم که خانۀ شما، قصر " چِسنِی " را
. خریداری کنم. فردا صبح خواهم رسید
مارگارت سیمپسون
21
00:07:25,619 --> 00:07:32,300
تلگرام
به یاد رابطۀ دوستی شما با پدرم ، باعث افتخارم خواهد بود که
. در ساعات پایانی عصر امروز ، دیداری با شما داشته باشم
با گرم ترین درودها
فیلیپ گراند ، گزارشگر رویدادها
22
00:07:58,700 --> 00:08:01,976
، خانم سیمپسون ، میلیونر آمریکایی
. که در آرزوی قصر است
23
00:08:46,230 --> 00:08:49,510
، درهمین زمان ، فیلیپ ، با قاضی ، در سینت کلمنت سورچر
. قرار ملاقات داشت
24
00:09:18,040 --> 00:09:20,700
فیلیپ گراند
25
00:10:37,041 --> 00:10:40,388
. فیلیپ از نزد قاضی بازگشته و به سراغ دکتر نوکس میرود
26
00:10:54,880 --> 00:10:57,888
خانم سیمپسون ، بابت قصر چسنی ، به دکتر نوکس
. پول پرداخت می کند
27
00:11:51,140 --> 00:11:54,800
. دوست من ، من چیزی از خون آشام ها نمیدونم
. بجزء اینکه ، هرکسی از اونا وحشت داره
28
00:12:00,650 --> 00:12:04,848
پس از صرف شام ، فیلیپ
. دستیابی های باند شیطانی را برای خانم سیمپسون ، تشریح کرد
29
00:12:39,190 --> 00:12:42,409
. جواهرات خانم سیمپسون بسیار مشهور هستند
. او همیشه آنها را نزد خود نگه میدارد
30
00:13:21,040 --> 00:13:24,200
، ناگهان خانم سیمپسون ، آشفته و نگران
. به اتاق خودش می رود
31
00:13:36,921 --> 00:13:39,718
. فیلیپ ، که مشروب دکتر را رد کرده بود
. سرحال و هوشیار بود
32
00:14:10,180 --> 00:14:14,309
،از جستجو دست بردار
. درغیر اینصورت عواقب بدی انتظارت را می کشند
خون آشام ها
33
00:14:37,840 --> 00:14:40,077
. درِ اتاق خواب قفل است
او چگونه این پیام مرموز را دریافت کرده است ؟
34
00:15:54,469 --> 00:15:56,733
نیمه شب
35
00:18:08,390 --> 00:18:10,155
صبح روز بعد
36
00:18:52,480 --> 00:18:54,200
! جعبۀ سیگار خانم سیمپسون
37
00:19:15,609 --> 00:19:16,900
دزد
38
00:19:34,340 --> 00:19:37,349
، پولهام ، جواهراتم
. همش رفته
39
00:19:46,470 --> 00:19:49,209
. دزد ، با فرار کردن ، خودشو تو دردسر انداخته
. من این موضوع رو حل میکنم
40
00:20:30,680 --> 00:20: 35,890
. به هرحال ، برخلاف آنچه دکتر نوکس ، تصور می کرد
. فیلیپ ، فرار نکرده بود
. او تمام وقایع آنشب را برای قاضی ، بازگو کرد
41
00:21:32,152 --> 00:21:33,860
دکتر نوکـس
42
00:21:36,581 --> 00:21:37,680
خانم مارگارت سیمپسون
43
00:22:26,711 --> 00:22:30,420
ممکنه در اتاق انتظار منتظر بمونین ؟
. من یه کار فوری دارم که باید انجام بدم ، بعد میام خدمت شما
44
00:26:35,090 --> 00:26:37,133
" سرِ بازرس " دورتال
45
00:28:20,990 --> 00:28:22,309
. اون مُرده ، و دکتر نوکس ناپدید شده
46
00:28:57,676 --> 00:29:03,900
. من دکتر نوکس را بقتل رسانده ام و از هویت وی استفاده کردم
. هرگز تلاش نکنید که مرا پیدا کنید
. من خون آشام بزرگی هستم
47
00:30:54,250 --> 00:30:58,900
" پایان " سرِ بریده
48
00:31:04,810 --> 00:31:09,750
خون آشام
بخش دوم
" انگشتری که می کُشد "
49
00:31:11,417 --> 00:31:16,266
، به دنبال مراسم مذهبی وی
کنت دو نورموتیه" ، در باشگاه اختصاصی خویش "
. کاملیای آبی " ، مشغول مطالعۀ روزنامۀ عصر بود "
50
00:31:24,100 --> 00:31:31,446
شایعات پشت پرده
، امشب ، " مارفا کوتیلوف " رقاصه
. نمایش خون آشام ها را اجرا خواهد کرد
، شایعه شده که رقاص دلربا ، با فیلیپ گراند روزنامه نگار
. نامزد کرده است
51
00:32:10,790 --> 00:32:13,500
مواظب باشین ، کمترین خراش باعث خرابی اون میشه
52
00:32:29,010 --> 00:32:35,600
، در همان بعداز ظهر ، در اتاق لباس مارتا کوتیلوف
فیلیپ مشغول مصاحبه با زنی بود که
. تمام پاریس معتقد بودند که نامزد وی می باشد
53
00:33:10,876 --> 00:33:13,470
ممکنه که این انگشتر رو به نشونۀ اینکه
تصمیم من کاملا" جدیه ، بپذیرید ؟
54
00:34:10,315 --> 00:34:11,981
مارفا ، نوبت توئه
55
00:36:34,870 --> 00:36:37,570
اون مرد ، اون دکتر نوکسه
56
00:37:17,520 --> 00:37:27,700
در ساعتی که گریخت
. تعقیب در نزدیک قلعۀ قدیمی پایان یافت
57
00:38:21,954 --> 00:38:28,600
نیمه شب ، زندانی توسط مفتش بزرگ ، مورد بازجویی
. قرار خواهد گرفت
. در پایان ، وی در برابر انجمن سیاه ، به دارآویخته خواهد شد
خون آشام بزرگ
58
00:39:30,409 --> 00:39:32,100
! بازم تو ، مازامت
59
00:40:05,740 --> 00:40:13,880
آقای مازامت
، اگر شما بزودی نتوانید هزینۀ کلاس و خوابگاه رو بپردازید
، من نیز نمیتوانم بیش از این ، سه تا فرزند شما را
. در مؤسسۀ خودمان نگه دارم
با آرزوی موفقیت
هانور لوپیر ، مدیر
60
00:40:31,600 --> 00:40:33,915
، پس میبینی ، آقای گراند ، من گفتم زنده یامرده
. و سر حرفم هستم
61
00:41:04,760 --> 00:41:06,880
در از بیرون قفل شده
62
00:41:27,223 --> 00:41:29,511
مفتش بزرگ باید نصف شب بیاد
63
00:41:40,028 --> 00:41:41,867
نیمه شب
64
00:42:31,914 --> 00:42:32,375
در سپیده دم
65
00:42:50,359 --> 00:42:55,534
پس همۀ اینها از پیچیدگی جنایت است . اعدام دقیق در حضور
. تمام رهبران خون آشام . این بود انجمن سیاه
66
00:43:03,200 --> 00:43:04,080
! پلیس ها
67
00:43:34,363 --> 00:43:36,542
اونا فکر میکنن منو کشتن
68
00:43:47,558 --> 00:43:50,690
، این مرد ، اون هنری دیلیژ
. قاضی ارشد دادگاه سوپرمه
69
00:43:55,190 --> 00:43:58,300
. اون یکی از ماست
. کساییکه ما دنبالشون هستیم ، آدمای دیگه ای هستن
70
00:44:08,211 --> 00:44:12,490
، پایان
" انگشتری که میکشد "
71
00:44:19,944 --> 00:44:27,280
خون آشام ها
بخش سوم
" رمزنامۀ قرمز "
72
00:44:30,900 --> 00:44:37,346
، فیلیپ گراند روزنامه نگار دربارۀ قاتلین ماریا کوتیلوف رقاصه
. که جانش توسط خون آشام ها ، گرفته شد ،تحقیق میکند
در عین حال ، مازامت را که یک عضو پشیمان
. ازباند شیطانی هست را آزاد میگذارد
73
00:44:37,670 --> 00:44:42,900
فیلیپ گراند در تلاش است تا دفترچۀ رمزی که از جسد
. مفتش بزرگ برداشته بود ، را رمز گشایی کند
74
00:46:16,160 --> 00:46:29,000
. جنایات خون آشام ها در این صفحات محفوظ می ماند
، کسانیکه در تلاش برای دستیابی به این اسرار خوفناک باشند
. نفرین خواهند شد
! هشدار
75
00:46:42,190 --> 00:46:44,350
! یکی داره در میزنه
76
00:46:58,190 --> 00:47:01,350
، در این روز ، فیلیپ در سر کار خود در دفتر روزنامه
، حاضر نشد. آقای دو ویلمنت " ، مدیر دفتر
. سری به وی زد
77
00:47:36,144 --> 00:47:43,522
خواهش می کنم پیوست کنید : با تأثر به آگاهی خوانندگان
، می رسانیم که فیلیپ گراند ، بدلیل ناخوشی ، در منزل خود
، در بستر بیماریست و مجبور است درآینده ای نزدیک
. فورا" دست از تحقیقات درمورد خون آشام ها بردارد
78
00:48:34,543 --> 00:48:36,810
. خانۀ فیلیپ زیر نظر خون آشامها می باشد
79
00:49:18,812 --> 00:49:21,280
باشگاه شبانۀ " گربۀ غول آسا " ، از خشن ترین
. میخانه های بدنام در حومۀ پاریس
80
00:49:51,282 --> 00:49:55,316
خون آشام
81
00:50:48,819 --> 00:50:49,621
ایـرما وِپ
82
00:52:21,623 --> 00:52:24,424
. نمایش خون آشام ها پس از ساعت تعطیلی ادامه داشت
83
00:53:01,426 --> 00:53:07,192
، اما شیاد بزرگ ، با نام ساختگی کنت دونورموتیه
. بدل دکتر نوکس ، نگران سرگرمی های پیروانش نبود
84
00:53:16,194 --> 00:53:23,428
، با تأثر به آگاهی خوانندگان می رسانیم که
فیلیپ گراند ، بدلیل ناخوشی ، در منزل خود
، در بستر بیماریست و مجبور است درآینده ای نزدیک
. فورا" دست از تحقیقات درمورد خون آشام ها بردارد
85
00:53:31,430 --> 00:53:34,697
، اگه گراند خونه باشه
. پس دفترچۀ قرمز هم اونجاست
86
00:54:44,699 --> 00:54:46,198
! مامان ، این منم ، فیلیپ
87
00:55:03,966 --> 00:55:10,466
بدنبال سرنخ های کتاب قرمز ، فیلیپ از محلۀ کثیفی که برای
تحقیقات رفته بود ، بازگشت . او از درون اولۀ بخاری
. دری که تحت نظر بود ، وارد شد
88
00:55:28,468 --> 00:55:33,967
دوستی که می داند خانه تحت نظر است ، بر روی پشت بام
. منتظر می ماند . از طریق لوله بخاری پیام بفرست
89
00:56:17,969 --> 00:56:21,270
مازامت ، با لباس مبدل بعنوان یه وفادار
90
00:56:41,272 --> 00:56:43,438
بازهم صادقانه عمل میکنی ؟
91
00:56:53,407 --> 00:57:01,842
مدیر تشریفات شهرداری
بدینوسیله گواهی میگردد که اُسکار کلود مازامت ، همواره
کارمندی وفادار و وقت شناس بوده است . مشتریان کوچکترین
. نارضایتی ای از عمل کرد وی ، بیان نکرده اند
گواهی شده در پاریس 19 می 1915
92
00:57:57,446 --> 00:58:01,879
. من این خودکار رو از خون آشام بزرگ ، دزدیدم
... جوهر این کشندست و در عرض چند ثانیه
93
00:59:18,881 --> 00:59:25,447
چندروز بعد ، تلگرامی فوری ، خدمتکار گراند را بر بالین
مرگ پدرش ، فرامیخواند. دفتر خدماتی ، خدمتکار دیگری را
. برای وی می فرستد
94
01:00:56,449 --> 01:00:59,849
، خانم گراند ، عملکرد فوق العادۀ خدمتکار جدید را
. به فیلیپس نشان میدهد
95
01:01:09,851 --> 01:01:11,117
فراموش نکنی که بهش بگی من بیمار هستم
96
01:01:49,119 --> 01:01:51,251
تو این زن رو میشناسی ؟
97
01:02:27,253 --> 01:02:28,519
! ایرما وِپ ، اینجا
98
01:03:44,521 --> 01:03:46,388
درست پس از تاریکی
99
01:04:35,390 --> 01:04:37,857
آقا ، تخت شما آمادست
100
01:05:52,859 --> 01:05:54,326
... چند دقیقه بعد
101
01:06:00,328 --> 01:06:05,994
، خواهر عزیز
من با ماشین تصادف کردم . فوری برای دیدنم به
. پاسی ، بیا ، اگرچه حتی دیر شده باشه
برادرت ، ژان
102
01:06:36,996 --> 01:06:38,997
این خودکار رو بگیر ، کسی نمی فهمه
103
01:09:21,059 --> 01:09:23,326
ارباب اینجا نیست ، ایشون رفتن به تئاتر
104
01:09:37,328 --> 01:09:40,495
اما ارباب اصلا" تصادف نداشتند
105
01:09:48,548 --> 01:09:51,983
قسم میخورم ، خانم ، که من هیچوقت
. از این شوخی های بد نمیکنم
106
01:11:06,985 --> 01:11:09,184
. در همین حال ، فیلیپ ، مراقب سایه بود
107
01:14:01,186 --> 01:14:03,353
! فشنگ های خالی جایگزین شده
108
01:14:11,290 --> 01:14:14,458
. اما فیلیپ ، کتاب قرمز گرانبها را نگه داشته بود
109
01:14:23,297 --> 01:14:25,498
کلبه ای در محلۀ کثیف
110
01:15:48,578 --> 01:15:52,546
به من میگن پدر سکوت
. چون من کر و لالم
111
01:16:02,548 --> 01:16:10,349
: دستور به پدر سکوت
: زندانی را بکش در صورتیکه از نوشتن این متن خودداری کند
پسر عزیزم ، اگر میخواهی که من زنده برگردم ، کتاب را
. به رانندۀ شمارۀ 113 در ایستگاه شمالی برسان
اگر اینکار را نکنی ، من یکساعت پس از اینکه
. این نامه را دریافت کردی ، بقتل میرسم
112
01:20:55,351 --> 01:20:57,583
کمی پس از سپیده دم
113
01:22:42,585 --> 01:22:45,219
. این خودکاریه که اونو کشته و این خودکار منه
. یه خائن میون ماست و من پیداش میکنم
114
01:22:55,221 --> 01:22:59,388
. سرانجام صبح زود، خانم گراند پسرش را دید
115
01:23:19,461 --> 01:23:22,662
، پایان
" رمز قرمز "
116
01:23:31,932 --> 01:23:35,300
خون آشام
بخش چهارم
" شبح "
117
01:23:38,302 --> 01:23:44,568
: زندانی دیگر خون آشام بزرگ
. آقای " ترِپ " ، دلال بزرگ زمین
118
01:23:57,570 --> 01:24:00,536
ژوان خوزه مورینو
تاجر
119
01:24:15,523 --> 01:24:20,656
چه خدمتی میتونم به شما بکنم ، آقای مورینو ؟
120
01:24:32,325 --> 01:24:36,460
خرید و فروش آپارتمان و منازل
مبله و غیر مبله
آژانس ترپس
121
01:24:50,669 --> 01:24:52,538
. اونجا باید آپارتمان کاملا" امنی باشه
122
01:25:13,540 --> 01:25:15,740
جایی زیبا در مجاورت پاریس
123
01:25:56,376 --> 01:25:58,577
و این هم گاوصندوق
124
01:26:44,579 --> 01:26:46,113
. ایرما وِپ ، انتظار میکشد
125
01:27:18,667 --> 01:27:20,400
یکساعت بعد
126
01:29:02,402 --> 01:29:03,903
! اون یکی از ماست
127
01:29:39,905 --> 01:29:43,538
در دوال بانکِ رینوکس ، آقای دوال رینوکس ، مردی بسیار
درگیر کار ، مشغول دیکته کردن نامه ای به
. خانم ژولیت " ، منشی خود بود "
128
01:30:08,540 --> 01:30:10,640
وقت رسیدن قطار منه
129
01:30:26,642 --> 01:30:29,309
آقای " متادیر " هنوز از صرافی برنگشتند ؟
130
01:31:29,311 --> 01:31:30,812
... آقای متادیرِ شاد
131
01:31:43,814 --> 01:31:54,614
بانک رینوکس دوال
یکشنبه ، 23 سپتامبر
، از آنجاییکه من مجبورم به راه دوری بروم ، آقای متادیر
، اجازه دارند که مبلغ 300هزار فرانک به شعبۀ ما در "روئن " بیاورند
تا ما در ساعت 10 روز دوشنبه ، آن را از صندوق
برداشت کنیم . چنانچه آقای متادیر قادر نباشند این مبلغ را
، به قطار ساعت ده و نیم برسانند ، خانم ژولیت ، میتوانند
. این پول را نزد خود نگاه دارند
رینوکس دوال
132
01:32:07,616 --> 01:32:10,881
، خانم ژولیت ، من هر جمعه شب میرم سینما
... اگه مایلین لذت ببرین
133
01:32:17,883 --> 01:32:20,718
نمایش امشب
مسابقه تا پرتگاه
با مستندات
134
01:32:24,720 --> 01:32:26,952
! من یه فیلم شناسم
135
01:32:38,954 --> 01:32:40,321
بلافاصله پس از آن
136
01:32:51,291 --> 01:32:55,958
نیمه شب ، آقای متادیر ، کاخ " گامونت " را برای رسیدن به
. قطاری که اورا به شهر محل سکونتش می برد ، ترک کرد
137
01:34:32,074 --> 01:34:34,408
ایجاد زخم با سنجاق سر
138
01:35:01,410 --> 01:35:03,877
صبح دوشنبه
139
01:35:10,415 --> 01:35:13,283
ساعت دهه
. و آقای متادیر هنوز نرسیده
140
01:35:42,285 --> 01:35:44,085
! مراقب دزدها باش
141
01:35:51,087 --> 01:35:52,454
روح
142
01:37:51,456 --> 01:37:54,355
، در لحظات پایانی عصر ، خانم متادیر
. خود را به بانک رساند
143
01:38:10,357 --> 01:38:12,990
. من سه روزی میشه که همسرم رو ندیدم
144
01:38:40,992 --> 01:38:44,427
اونها آقای متادیر رو در " روئن " ندیدند و هیچ پاکتی
. که حاوی 300هزار فرانک باشه رو دریافت نکردند
145
01:38:57,429 --> 01:39:01,897
در دفتر " رویدادهای پاریس " فیلیپ گراند
. شبکۀ خبرچین های خودش را داشت
146
01:39:15,899 --> 01:39:20,266
مغازۀ صرافی ، پاریس
. کارهای عجیب بانک رینوکس دوال
. لطفا" مژدگانی فراموش نشود
147
01:40:03,268 --> 01:40:06,736
فیلیپ دریافت که ایرما وِپ ، خود را بعنوان
. خانم ژولیت جا زده است
148
01:40:32,738 --> 01:40:38,471
اسم این خانم جوان خانم ژولیت برتاوکسه
. و تو سرت تو کار خودت باشه
149
01:40:55,473 --> 01:40:59,873
آدرس
خانم ژولیت برتاوکس
150
01:41:22,875 --> 01:41:25,041
، چند ساعت بعد
. خانۀ ژولیت دروغین
151
01:41:57,043 --> 01:41:59,011
ویزیتور برندی از آبجو و ویسکی
152
01:43:39,013 --> 01:43:41,948
. شاید همسایمون از ما خوش شانس تره
1481
01:44:10,950 --> 01:44:11,085
! متادیر
153
01:46:02,455 --> 01:46:04,023
! الو ، تلفنچی ! ، عجله کن ! پلیس
154
01:47:49,025 --> 01:47:51,025
! من این آدمارو نمیشناسم
155
01:48:24,027 --> 01:48:26,227
! من این مرد رو نکشتم
156
01:48:33,229 --> 01:48:37,195
و مورینو جریان شبی را شرح داد که درحال بازگشت
. از سرقت خانه ای اعیانی در حومۀ شهر بود
157
01:51:04,197 --> 01:51:07,065
هی رئیس ، بقدری شباهت داری که مادر خودش
. رو هم به اشتباه می اندازی
158
01:51:33,067 --> 01:51:35,201
. و حالا 300 هزار فرانک مال خودم میشه
159
01:51:47,203 --> 01:51:48,237
! پلیس
160
01:52:30,176 --> 01:52:33,244
. فیلیب در چند کلمه ، افسر پلیس رو درجریان قرار داد
161
01:52:50,246 --> 01:52:53,546
. روز بعد ، مازامت با فیلیپ تماس گرفت
162
01:53:03,151 --> 01:53:07,352
. نگران نباشین آقای گراند ، من چشم از اونا برنمیدارم
. ما اون خون آشام هارو گیر میندازیم
163
01:53:16,354 --> 01:53:19,421
، پایان
" شبح "
164
01:53:28,423 --> 01:53:32,290
خون آشام ها
بخش پنجم
" فرار مرد مُرده "
165
01:53:35,292 --> 01:53:56,459
اگر ایرما وِپ ، خون آشام بزرگ و بقیۀ همدستانش توانسته بودند
، فرار کنند و اموال چپاول کردۀ خود را نیزبا خود ببرند
با اینحال ، گراند و مازامت ، پلیس را بسوی ، ژان خوزه مورینو
. تشنۀ جنایت و رقیب باند خون آشام ، هدایت کردند
166
01:54:47,329 --> 01:54:09,497
. فیلیپ گراند و آقای " هامل " روابط گرمی با یکدیگر داشتند
167
01:54:26,104 --> 01:54:28,305
میخوام که مورینو رو برام بیاری
168
01:55:48,978 --> 01:55:54,978
. بدون شک سیانور بوده . ما کاری نمی تونیم انجام بدیم
. اون مرده
169
01:56:35,084 --> 01:56:39,418
. فیلیپ مجوز همراهی آخرین سفر مورینو را دریافت کرد
170
01:56:57,420 --> 01:57:00,453
از آنجاییکه برای انتقال جسد به مکان موقت مردگان
. دیر وقت بود ، آن را در زندان بخش گذاشتند
171
01:57:55,455 --> 01:57:57,888
... در هنگام شب
172
02:00:17,890 --> 02:00:20,423
، مازامت با اینکه بتازگی وجدان خود را آسوده کرده بود
. اما هنوز از بیخوابی رنج می برد
173
02:02:46,425 --> 02:02:47,858
صبح روز بعد ، در زندان
174
02:03:49,860 --> 02:03:50,359
... درهمینحال مازامت
175
02:04:35,361 --> 02:04:38,094
شب هنگام ، فیلیپ بر روی جزئیات واقع نگران کننده
. برای خوانندگان خودش کار کرد
176
02:04:55,096 --> 02:05:01,263
آیا میتوان تصور نمود که یک تبهکار از
خواب مرگ برخیزد و با یورش بسوی
نگهبان بخت برگشته ای ، گلوی اورا بدرد ؟
177
02:05:41,265 --> 02:05:43,398
. فیلیپ اسیر خون آشامان شد
178
02:09:04,400 --> 02:09:06,166
در روز جاری
. فیلیپ به دیدن " پوژن " خیاط رفت
179
02:09:24,168 --> 02:09:28,838
، مورینو برای اجرای یک برنامۀ کلاهبرداری
جهت اجارۀ یونیفرم پلیس برای خودش و همدستانش
. در آنجا حضور داشت
180
02:10:45,840 --> 02:10:52,041
بستۀ شمارۀ 13 ، بمنظور اجرای نمایش شب ، به خانۀ بزرگ
بارون دو مورتسالگز ، در بلوار ، میلوت
. تحویل داده شد
181
02:11:03,043 --> 02:11:05,443
ممکنه بپرسم که شما چرا به اون بسته علاقمندید ؟
182
02:12:39,445 --> 02:12:40,611
... درهمین حال ، مازامت
183
02:13:14,613 --> 02:13:16,146
... و پس از چند دقیقه
184
02:14:05,148 --> 02:14:08,380
کشتن تو با گلوله ، اوج مهربانیه ، فیلیپ گراند
تو به دار آویخته میشی ؟
185
02:14:43,382 --> 02:14:47,249
راه انتقام از خون آشام ها رو به من بگو
. بعد آزاد میشی
186
02:15:23,251 --> 02:15:26,885
. بارون دومورتسالگز خون آشام بزرگ است
187
02:15:52,887 --> 02:15:55,253
. اگه به من درغ گفته باشی ، دارِت میزنم
188
02:18:15,255 --> 02:18:21,989
شامگاه همانروز ، سرشناسان پاریسی شامل سرمایه داران
و هنرمندان در جشن تولد برادر زادۀ بارون دومورتسالگز
. شرکت کردند
189
02:19:20,991 --> 02:19:23,091
اندکی پس از نیمه شب
190
02:19:28,093 --> 02:19:31,459
. سورپرایزی در نیمه شب خواهیم داشت
191
02:19:53,461 --> 02:19:54,628
... نیمه شب
192
02:20:31,441 --> 02:20:34,175
. عطر دل انگیزی فضای سالن رقص را پر کرد
193
02:21:55,177 --> 02:21:57,409
. گاز ، بخوبی عمل کرده بود
194
02:23:09,411 --> 02:23:11,677
. خون آشامان پس از دزدی ، گریختند
195
02:23:34,679 --> 02:23:37,680
. ولی مورینو پیش از اطلاع رسانی فیلیپ ، مشغول شده بود
196
02:25:43,682 --> 02:25:44,283
... بامداد
197
02:26:37,012 --> 02:26:43,178
کمی از صبح گذشته بود که مازامت به دیدار فیلیپ رفت
و ناراحت از اینکه مورینو و خون آشامان ، بار دیگر
. گریختند
198
02:27:35,681 --> 02:27:42,514
: آقای عزیز
توصیۀ شما خوب بود . از شما متشکرم ، اکنون من
آیندۀ شگفت انگیزی دارم بنابرین ، تا مدتی با یکدیگر
. بی حساب خواهیم بود
ژان خوزه مورینو
199
02:28:02,516 --> 02:28:06,515
. این برای بیزار کردن یه آدم محترم کافیه
. همین . من منصرف شدم
200
02:28:15,517 --> 02:28:17,683
" افسانۀ چشـمه "
201
02:28:25,685 --> 02:28:28,585
. . درهر کاری یک نفر باید تا انتها برود
202
02:28:47,587 --> 02:28:50,387
، پایان
" فرار مردِ مُرده "
203
02:28:57,389 --> 02:29:02,390
خون آشام ها
بخش ششم
" چشمان خواب کننده "
204
02:29:05,392 --> 02:29:11,525
پانزده روز از واقعۀ بلوار میلوت ، جاییکه بیش از یکصد نفر
، از خانواده های برجستۀ شرکت کننده در جشن
دچار گازگرفتگی شده و مورد سرقت خون آشامان
. قرار گرفتند ، گذشته است
205
02:29:11,312 --> 02:29:16,521
اما رقیب آنان ، ژان خوزه مورینوی تبهکار ، از سر
. کینه توزی اموال غارتکردۀ آنها را از چنگشان درآورد
206
02:29:16,382 --> 02:29:21,425
نه تنها پلیس ، بلکه فیلیپ و مازامت نیز تنوانسته بود
. وی را دستگیر کنند
207
02:29:30,390 --> 02:29:33,520
مورینو درون روزنامه بدنبال سرنخی بود که او را
. به دشمنانش نزدیک کند
208
02:29:47,372 --> 02:29:50,325
: قتل " فانتین بلو " محضردار
جنایت جدیدی توسط خون آشامان ؟
209
02:29:54,362 --> 02:29:58,225
، من نمیتونم برم میون خون آشامها و پلیس
. این میتونه خیلی خطرناک باشه
210
02:30:25,352 --> 02:30:27,125
، نگاه خیره کنندۀ مورینو
. قدرت خواب کنندۀ وحشتناکی دارد
211
02:30:34,342 --> 02:30:37,025
لورا ، خدمتکار جدیدی بود که مخصوصا" توسط
. خود مورینو انتخاب شده بود
212
02:32:28,332 --> 02:32:30,524
... درهمینحال ، گراند و مازامت
213
02:33:09,332 --> 02:33:11,523
" کشتن محضردار "
214
02:33:43,399 --> 02:33:45,522
خون آشامان ، خون آشام بزرگ و ایرماوِپ
215
02:34:15,393 --> 02:34:22,521
، " ما یه روز صبح زود ، میریم به دیدار آقا و خانم " هوراتیو ورنر
، گردشگران آمریکایی ، که در هتل بزرگ رویال هانت
. در فانتین بلو هستند
216
02:34:47,391 --> 02:34:51,520
. فیلیپ و مازامت ، با احتیاط تمام ، به فانتین بلو رسیدند
217
02:35:27,092 --> 02:35:31,505
توی این ساعت از صبح ، این یارو کجا چهارنعل می تاخت ؟
. یه چیزی مشکوکه
218
02:38:24,231 --> 02:38:30,566
خون آشام بزرگ پس از قتل محضردار به فانتین بلو
. نگریخته بود بلکه با نام " کنت کرلور " در هتل مستقر شده بود
219
02:38:44,769 --> 02:38:54,472
جورج بالدوین " ، میلیونر آمریکایی ، که مورد سرقت "
دویست هزار دلاری ، ازسوی صندوقدارش
رافائل نورتون " قرار گرفته است ، که وی پس از این سرقت "
" بهمراه دوشیزه " اتل فلورید " ، بازیگر تئاتر " امپایر
به اروپا گریخته ، مقرر کرده که هر پولی که پس از دستگیری
آنان حاصل شود ، بعنوان جایزه به کسی که موجب دستگیری
. این دو گردد ، تعلق خواهد گرفت
220
02:39:07,474 --> 02:39:10,240
. پسر کنت کرلور قلابی ، دراصل ایرماوِپ بود
221
02:39:56,242 --> 02:40:00,242
وقتی خانم " ورنر" آگهی جایزۀ میلیونر را خواند ، از
. ناراحتی ، متوجۀ کنت کرلور نشد
222
02:40:42,378 --> 02:40:44,579
. شاید این هوراتیو ورنر ، سارق رافائل نورتون باشه
223
02:40:12,548 --> 02:40:16,249
! تو هر نقشه ای داشتی ، من بی تقصیرم
. من میتونستم تورو تحویل بدم و بقیه پول ها رو بردارم
224
02:42:08,251 -->02:42:10,684
. ایرما وِپ !، اونا اینجان
225
02:42:21,686 --> 02:42:25,454
در وقت صرف چای ، کنتس کرلور ، با پیشگویی کردن
. مهمان هایش را سرگرم کرد
226
02:43:02,456 --> 02:43:05,255
. من پول زیادی می بینم ، آقای ورنر ، خیلی زیاد
. اما شما دشمنانی دارین که دنبال شما هستند
227
02:43:21,257 --> 02:43:25,224
انگشتر زیباییه ، ولی من کنجکاو شدم آقای ورنر که بفرمائید
آیا این " آر . ان " اول نام شما نیست ؟
228
02:43:49,226 --> 02:43:50,326
! اون خودشه
229
02:43:54,328 --> 02:43:56,329
... در هتلی دیگر
230
02:45:08,331 --> 02:45:10,331
. ده ها هزار دلار
! ما پولداریم
231
02:45:23,502 --> 02:45:25,238
. پس از شام ، مهمان جدیدی به هتل رویال هانت رفت
232
02:45:37,574 --> 02:45:38,742
مورینو
233
02:46:21,744 --> 02:46:26,378
، ماجراهای باشکوه و دوست داشتنی کاپیتان دوکرلور
. از زبان نوۀ بزرگ ایشان ، سرهنگ کنت کرلور
234
02:46:40,380 --> 02:46:43,182
. کنت کرلور با مهربانی پذیرفت که داستان را بخواند
235
02:46:55,184 --> 02:47:02,686
، در ژولای 1808 ، مارشال مورات ، به سرهنگ کرلور دستور داد
تا از مارشال بسیه ، خواهش کند به جنگی که ناپلئون
. برعلیه اسپانیا راه انداخته بود ، پایان دهد
236
02:47:27,688 --> 02:47:28,388
. ای زن ، اسب من تشنه است
237
02:48:10,390 --> 02:48:17,723
" همسر و برادر این زن که به دستۀ سربازان " پپ کالدرون
ملحق شده بودند ، توسط فرانسوی ها دستگیر و
. پس از تحمل شلاق ، به دار آویخته شده بودند
238
02:48:23,725 --> 02:48:24,892
... در همین حال
239
02:49:30,595 --> 02:49:33,263
. اسب سیراب شد و کاپیتان کرلور ، با مهربانی روانه گشت
240
02:50:57,265 --> 02:51:00,700
. با اینحال ، کرلور از آن زن انتقام نگرفت
241
02:51:32,702 --> 02:51:39,336
درحالیکه کرلور در لابی هتل ، مشغول خواندن داستان
برای مهمانان بود ، آن یکی اشرافی ، مشغول جستجوی
. اتاق فرد آمریکایی بود
242
02:52:23,338 --> 02:52:24,506
. یک نقشۀ محلی
243
02:52:50,711 --> 02:52:52,479
! نقشۀ گنج
244
02:55:40,481 --> 02:55:42,148
. ایرما خیلی فرصت داشته
245
03:01:47,150 --> 03:01:50,817
، تا من برنامۀ سفر رو آماده می کنم
. برو سراغ پول آمریکاییها
246
03:05:03,819 --> 03:05:09,785
فیلیپ گراند ، صندوق فلزی پر از پول را پیدا کرده
. وآن را جهت تحویل به مالک قانونی آن ، نگاه داشته
247
03:06:05,787 --> 03:06:09,421
مورینو ، در میان بوته ها انتظار می کشید
. تا دست آورد خون آشام را بچنگ آورد
248
03:07:38,423 --> 03:07:43,859
، من اینو نوشتم : ژان خوزه مورینو ، ایرما را گروگان گرفته
. زندگی این اسیر به صلاحدید شما بستگی دارد
249
03:09:07,861 --> 03:09:10,297
. گراند اینجاست ؟ ممکنه تا الآن به پلیس زنگ زده باشه
. ما باید پیش از طلوع خورشید از اینجا بریم
250
03:09:22,299 --> 03:09:24,600
. نگران نباش ، ما ایرما رو بر میگردونیم
251
03:09:29,602 --> 03:09:32,637
، همانگونه که انتظار میرفت
. صبح زود ، پلیس به هتل وارد شد
252
03:11:13,639 --> 03:11:17,308
کمیسر ، آقا و خانم ورنر درِ اتاق رو روی خودشون
. قفل کردند و جواب نمیدن
253
03:12:28,310 --> 03:12:33,344
، اون هوراتیو ورنر نیست . اون رافائل نورتونه
. همون کسی که 200 هزار دلار از جورج بالدوین دزدید
254
03:13:42,346 --> 03:13:46,647
: اما سه تا از مهموناتون پیدا نشدند
. کنت کرلور و همسر و فرزندشون
255
03:11:07,649 --> 03:11:12,351
مورینو در اثنای کارش ، دلباختۀ ایرما وِپ میشود ، اما
. بزودی باید وی را تحویل خون آشام بزرگ دهد
256
03:16:44,353 --> 03:16:54,353
من ، ایرما وِپ ، اعتراف می کنم که عضو باند خون آشام هستم
: و در جنایات زیر مشارکت کرده ام
قتل فانتین بلو محضردار -
قتل آقای متادیر ، مدیر بانک رنوکس دوال که با -
دستان خودم کشته شد
قتل مارفا کوتیلوف رقاص -
قتل دکتر نوکس -
257
03:17:17,355 --> 03:17:20,658
. کنت کرلور میخواد شما رو ببینه
258
03:17:38,660 --> 03:17:42,828
. تو باید مردی رو که داره میاد داخل ، بکشی
259
03:18:34,830 --> 03:18:36,199
. اومدم ایرما رو ببرم
260
03:18:50,201 --> 03:18:55,733
. ایرما دوست نداره اینجارو ترک کنه
. خودش میخواد بهت بگه
261
03:19:43,735 --> 03:19:48,670
مازامت که به لطف دلارهای جورج بالدوین ثروتمند
. شده است ، اکنون در آپارتمانی مجلل زندگی می کند
262
03:20:57,808 --> 03:21:01,908
. قربان ، روزنامه نگارها اینجا هستند تا با شما مصاحبه کنند
263
03:22:03,910 --> 03:22:10,312
پیش از اینکه این کلاه ساده اینجا قرار بگیره ، من اونو بر روی
سرم میذاشتم . من همیشه اعلام کردم که گرچه
. جزای گناه ناچیزه ، اما نیکی همیشه پاداش داره
264
03:22:19,314 --> 03:22:23,548
، پایان
" چشمان خواب کننده "
265
03:22:31,550 --> 03:22:35,817
خون آشام ها
بخش هفتم
" ساتاناس "
266
03:22:38,819 --> 03:22:44,353
معشوقۀ مورینوی جانی ، که گرفتار قدرت خواب کنندگی
شده بود ، دست به قتل کنت کرلور قلابی ، که در اصل
. خون آشام بزرگ بود ، زد
267
03:23:26,322 --> 03:23:28,224
... صدای بی وقفۀ زنگ در
268
03:25:05,226 --> 03:25:07,894
... این کنت کرلور بیچاره
269
03:25:15,663 --> 03:25:18,899
هرکسی که هستی ، خیلی بیشتر از دهنت حرف میزنی
270
03:25:49,901 --> 03:25:54,269
. نگران نباش عزیزم ، اون موقتا" فلج شده
. تا 5 دقیقه دیگه به حالت عادی بر میگرده
271
03:26:22,239 --> 03:26:27,875
. این مردی رو که شما بقتل رسوندین ، زیردست بود
. من ، " ساتاناس " خون آشام واقعی هستم
272
03:29:05,744 --> 03:29:08,913
... " همان شب ، در کابارۀ " کلبۀ شادی
273
03:30:07,150 --> 03:30:10,817
. کلبۀ شادی ، معمولا" مکان ملاقات های باند مورینو بود
274
03:30:24,819 --> 03:30:30,785
، به امید کشف اسنادی دربارۀ خون آشام ها
. مورینو به همدستانش دستور تفتیش آپارتمان مازامت را داد
275
03:31:41,787 --> 03:31:46,421
اگر از تسلیم شدن ، سرپیچی کنی ، قدرتم را در ساعت 2
. خواهی دید . تلاش و فرار سودی ندارد
ساتاناس
276
03:34:52,423 --> 03:34:55,859
گرچه دیروقت بود ، اما فیلیپ تصمیم گرفت
. به دیدن دوستش ، مازامت برود
277
03:35:25,861 --> 03:35:28,297
. فیلیپ یک کلید از پیش داشت
278
03:36:05,299 --> 03:36:14,600
نه قربان ، ایشون برنگشتند . ایشون دنبال دخترهایی هستند
. که من با اینکه براشون احترام قائلم ولی خجالت میکشم
279
03:36:49,602 --> 03:36:51,637
. بفرمائید تو خانم ها : خانۀ محقر من
280
03:38:13,639 --> 03:38:16,308
. میخوام سیگار بشما پیشنهاد کنم
281
03:39:22,310 --> 03:39:25,344
از یک همچنین زندگی ای خجالت نمیکشی ؟
282
03:40:15,346 --> 03:40:17,647
. صبح روز بعد در خانۀ ساتاناس
283
03:40:43,649 --> 03:40:46,351
.ایرما وِپ و مورینو تسلیم شدند
284
03:41:14,353 --> 03:41:17,353
. ما باهمدیگه کارهای بزرگی انجام میدیم
285
03:41:29,355 --> 03:41:41,658
ما اعلام میکنیم که آقای جورج بالدوین ، میلیونر آمریکایی
اکنون در اینجا حضور دارند. آقای بالدوین در سرخط اخبار
تازه هستند. این شخصیت محبوب که فرانسوی نمیدانند
اما این عبارت را یاد گرفته اند : " زنهای پاریسی دلبرترین
خانم هایی هستند که تا کنون دیده ام " . آقای بالدوین در هتل
. پارک ، اقامت دارند
286
03:42:04,660 --> 03:42:06,828
. اول باید امضاء اونو بدست بیاریم
287
03:42:24,830 --> 03:42:28,199
،. مورینو از دستیارش " لیلی فلاور " برای اجرای نقشه هایش
. کمک گرفت
288
03:43:31,201 --> 03:43:32,733
در هتل پارک
289
03:44:17,735 --> 03:44:19,670
" مجلۀ " زن امروزی
290
03:44:39,808 --> 03:44:42,908
. مایلم شخصا" با آقای بالدوین صحبت کنم
291
03:45:22,910 --> 03:45:23,312
جورج بالدوین میلیونر
292
03:45:38,150 --> 03:45:42,817
. مجلۀ ما هرماه دستنوشتۀ ستاره ها رو در تمام نسخه هاش چاپ میکنه
293
03:46:29,819 --> 03:46:32,785
زنهای پاریسی دلبرترین "
". خانم هایی هستند که تا کنون دیده ام
294
03:47:39,787 --> 03:47:41,421
ماری بویسر
شرکت بین المللی صدابرداری
295
03:48:06,423 --> 03:48:10,859
ما صدای ستاره هارو ضبط میکنیم
. تا شنوندهای ما امکان شنیدنش رو داشته باشن
296
03:48:56,861 --> 03:49:00,297
: و جورج بالدوین جملۀ معروفش را ضبط کرد
زنهای پاریسی دلبرترین "
". خانم هایی هستند که تا کنون دیده ام ، بسیار خوب
297
03:49:41,299 --> 03:49:44,600
. در خانه ، مورینو به انتظار دستیارش ، لیلی فلاور بود
298
03:50:33,602 --> 03:50:40,637
بدینوسیله به دوشیزه لیلی فلاور مبلغ یکصدهزار دلار پرداخت شود
پاریس ، 10 نوامبر 1915
جورج بالدوین
299
03:51:09,639 --> 03:51:12,308
لوسی مَشِت " هر روز صبح بر سر کارش در "
. مرکز تلفن هتل پارک ، حاضر میشد
300
03:52:01,310 --> 03:52:07,344
آقای مدیر هتل پارک
. من بیمار هستم و امروز قادر به کارکردن نمیباشم
من دختر خالۀ خود را بنام " نوئمی پاشوت " بعنوان
. جایگزین ، میفرستم. با پوزش فراوان و نهایت احترام
لوسی مَشِت
301
03:53:23,602 --> 03:53:26,637
بدینوسیله به دوشیزه لیلی فلاور مبلغ یکصدهزار دلار پرداخت شود
پاریس ، 10 نوامبر 1915
جورج بالدوین
302
03:54:14,346 --> 03:54:18,647
زنهای پاریسی دلبرترین "
". خانم هایی هستند که تا کنون دیده ام ، بسیار خوب
303
03:55:20,649 --> 03:55:23,351
درست درهمان موقع ، مازامت چند برگ چک
. برای نقد کردن بهمراه داشت
304
03:55:43,353 --> 03:55:47,353
. لیلی فلاور ، همخوابۀ من در کلبۀ شادی
! یه چیزی مشکوکه
305
03:57:05,355 --> 03:57:07,658
. مازامت متوجه حضور مورینو در تاکسی شد
306
03:57:54,660 --> 03:57:58,828
باچند سکه مازامت توانست اطلاعات کاملی از لیلی فلاور
. توسط دربان ، بدست آورد
307
03:58:16,830 --> 03:58:18,199
... در همینحال در خانۀ ساتاناس
308
03:59:14,201 --> 03:59:16,733
. این پولها مال خودته
309
03:59:52,735 --> 03:59:57,670
مازامت به دیدن گراند رفت تا اورا در جریان
.وقایع صبح آنروز قرار دهد
310
04:00:23,808 --> 04:00:24,908
... درخانۀ لیلی فلاور
311
04:00:58,910 --> 04:01:02,312
. لیلی فلاورز خیلی تحت تأثیر قرار نگرفت و از حرف زدن امتناع کرد
312
04:01:35,150 --> 04:01:39,817
اگه قبول کنی که با مورینو تماس بگیری ، میذارم فرار کنی
. و اگه امتناع کنی ، تحویلت میدم به پلیس
312
04:02:03,819 --> 04:02:06,785
. فورا" به خونۀ من بیاین ، اتفاق مهمی افتاده
313
04:04:24,314 --> 04:04:27,548
، پایان
" ساتاناس "
314
04:04:38,550 --> 04:04:42,817
خون آشام ها
بخش هشتم
" توفان بزرگ "
315
04:04:44,423 --> 04:04:54,859
، ایرما وِپ ، طراح خطرناک خون آشامان و دستیار و معشوقه اش
، مورینو ، به لطف فیلیپ گراند گزارشگر و دوستش مازامت
. دستگیر شدند
316
04:04:55,861 --> 04:05:01,297
، هرچند پلیس از وجود ساتاناس ، سردستۀ اصلی خون آشامان
. نا آگاه بود
317
04:05:01,299 --> 04:05:04,600
. ایرما وِپ ، محکوم به زندگی در زندان " لازاروس " شد
318
04:05:32,602 --> 04:05:35,637
این دستور انتقال ایرما وِپ برای گذران دوران محکومیت
. به تبعیدگاه در کشور " الجزایر " هست
319
04:06:00,639 --> 04:06:02,308
. ایرما وِپ مجبور بود لباس زندانی ها را برتن کند
320
04:06:10,310 --> 04:06:14,344
فردا صبح تو به تبعید گاه " سیدی اوژن " در الجزایر
. منتقل میشی
321
04:06:36,346 -->04:06:37,647
زمان حرکت
322
04:07:21,649 --> 04:07:23,351
پس مورینو ؟
323
04:07:33,353 --> 04:07:25,353
. اون امروز صبح اعدام شد
324
04:08:26,355 --> 04:08:28,658
. در همین حال در خانۀ ساتاناس
325
04:08:33,660 --> 04:08:36,828
. ایرما وِپ به الجزایر منتقل شد
326
04:10:12,830 --> 04:10:14,199
." هتل ساحلی در بندر " وندرس
327
04:10:24,201 --> 04:10:26,733
. رو به دریا ، همونجور که خواسته بودید ، پدر
328
04:11:56,735 --> 04:12:00,670
این یه ناقوسه که پدر جاشیم ، اونو برای مأموریتش
. به آفریقا میبره
329
04:12:19,808 --> 04:12:23,908
در بندر نظامی وندرس
. زندانیان در انتظار سوار شدن به کشتی به مقصدر آفریقا بودند
330
04:13:01,910 --> 04:13:09,312
برای گسترش همکاری با پدر جاشیم در مأموریتش به آفریقا
. اختیارات حقوقی و نظامی صادر شده است
وزیر مستعمره
331
04:13:12,355 --> 04:13:15,658
ممکنه به من این اجازه رو بدین که برای این بندگان بیچاره
. کمی طلب آمرزش کنم
332
04:13:18,660 --> 04:13:28,828
خداوند شما را می بیند
ای زنان بیچاره ، ایمان داشته باشید
به او که شمارا می بیند
او پیش از محاکمه شما را فرامی خواند
حقیقت آشکار خواهدشد
گرچه انسان در سرگردانیست
اما او مصون از خطاست
333
04:13:28,830 --> 04:13:30,199
خدا شمارا می بیند
حقیقت آشکار است
334
04:13:50,201 --> 04:13:55,733
حقیقت آشکار است
335
04:13:57,735 --> 04:14:02,670
کشتی منفجر خواهد شد
336
04:14:39,808 --> 04:14:51,908
هنگام سوار شدن خود را به مریضی بزن . تو به درمانگاه
. انتهای کشتی فرستاده میشوی . انفجار در بخش جلویی رخ خواهد داد
اگر زنده ماندی خود را به پاریس برسان . در غیر اینصورت
. مرگ بهتر از زندگی در حبس ابد است
337
04:17:40,910 --> 04:17:42,312
... آنشب در خانۀ فیلیپ گراند
338
04:18:09,355 --> 04:18:14,658
با خبر شدیم که گروهی در مجاورت پاریس ، اقدام به تشکیل
کمیته ای بمنظور اهدای جایزه به انجمن پیروزی های
. اُسکارکلودمازامت مهربان ، کرده اند
339
04:18:47,660 --> 04:18:54,828
میتونی بفهمی که گلولۀ توپی که کابارۀ
کلبۀ شادی رو بهم ریخت ، از کجا اومده ؟
340
04:19:02,830 --> 04:19:08,199
کتاب قرمز رمز ، رو که من از جسد مفتش بزرگ خون آشامها
پیدا کردم رو یادته ؟
341
04:20:51,201 --> 04:20:54,733
. توپی که شلیک کرده ، باید در " مونت مارته " باشه
342
04:21:03,735 --> 04:21:05,670
. الآن کشفش میکنم
343
04:21:23,808 --> 04:21:35,908
کشتی زندان ژان بارت ، با انفجاری غیر منتظره در بندر
وندرس ، نابود شد. کسی زنده نماند. برمبنای گزارش
رویداد پرپیگنان
344
04:22:02,910 --> 04:22:04,312
در صبح جاری مازامت
. بدون هیچگونه سرنخی به خانه بازگشت
345
04:22:55,355 --> 04:23:03,658
به دلیل تنبلی و تمایل شدید به اعمال مضحک و سبک
من فرزند شما ، " یوستاش مازامت " ، که الگوی
تأسف باریست برای دیگر دوستانش را
. به شما بازمی گردانم
با تأسف
هانور لوپیه ، مدیر
346
04:24:10,660 --> 04:24:11,828
... و پس از چند دقیقه
347
04:25:04,830 --> 04:25:07,199
مازامت با همکاری پسرش ، به جستجو در
. مونت مارته ، ادامه داد
348
04:25:59,201 --> 04:26:02,733
، هی این خیلی سنگینه
چه نوع کلاه ارزشمندی توی اینه ؟
349
04:26:16,735 --> 04:26:18,670
! یه گلولۀ توپ
350
04:27:03,808 --> 04:27:06,908
" ما باید اینارو تا طبقۀ پنجم ، آقای " دوپونت وردیه
. ببریم . کار سبکی نیست
351
04:28:03,910 --> 04:28:08,312
کشتی غرق شدۀ ژان بارت ، از آب بیرون کشیده شد. بندر وندرس
. به دنبال انفجار مرموز است . کسی زنده نمانده
(از طرف فرستادۀ ویژۀ ما)
352
04:29:58,355 --> 04:30:00,658
ژاکس برتال ، مهندس ساختمان
. در ارتباط با موضوعی که مربوط به شماست
353
04:31:16,660 --> 04:31:20,828
فیلیپ گراند توسط خون آشام ، به تلافی مرگ ایرما وِپ
. محکوم به مرگ شده است
354
04:31:50,830 --> 04:31:57,199
تا پنج دقیقۀ دیگه خونه میره رو هوا
. و این یادداشت بروی جنازۀ تو پیدا میشه
355
04:32:50,201 --> 04:32:51,733
... تیک - تاک
356
04:34:13,735 --> 04:34:15,670
. به هرحال من میدونم چطوری میشه خون آشام هارو پیدا کرد
357
04:34:24,808 --> 04:34:27,908
آدرس خون آشام ها
358
04:34:51,910 --> 04:34:54,312
... در همین حالیکه فیلیپ رفت که به پلیس گزارش بدهد
359
04:35:33,355 --> 04:35:35,658
" تاتاوه"
جمع کنندۀ لباس کهنه
360
04:36:42,660 --> 04:36:46,828
. من چندتا ظرف نقره ، که از توی سطل آشغال پیدا کردم ، بهت میدم
361
04:37:10,830 --> 04:37:15,199
بنظر من تو به یه دزد اجازه دادی بیاد توی خونۀ من
. و توی این صندوقچه قایم بشه
362
04:37:54,201 --> 04:37:56,733
. من یوستاش مازامت هستم
363
04:38:34,735 --> 04:38:38,670
. گلوله ای که پسر شکلیک کرد ، به بینی مازامت برخورد کرد
364
04:38:58,808 --> 04:39:01,908
خون آشاما دستگیر شدند ؟
365
04:39:12,910 --> 04:39:13,312
... در همین حال
366
04:40:06,355 --> 04:40:09,658
ایرما وِپ ، که بطرز معجزه آسایی از ژان بارت نجات یافته بود
. در تلاش بود تا خود را به پاریس برساند
367
04:41:06,660 --> 04:41:10,828
ایرما وِپ برمبنای داستان های عاشقانه ای که
. در ذهن مردم نقش بسته ، پیداشدن ناگهانی خود را شرح داد
368
04:42:51,830 --> 04:42:55,199
. ما از طرف کارکنان و پلیس ایستگاه ، مقداری پول برات جمع کردیم
369
04:43:43,201 --> 04:43:45,733
." در مخفیگاه خوناشامان خشن ، " گربۀ غول آسا
370
04:44:40,735 --> 04:44:42,670
! این صدای ایرما وِپه
371
04:45:51,808 --> 04:45:53,908
! اونا ساتاناس رو دستگیر کردن
372
04:46:05,910 --> 04:46:08,312
حساسیت دستگیری رئیس باند خون آشام
373
04:46:20,201 --> 04:46:24,733
حالا من رئیسم . من دستور ساتاناس رو
. در هنگام دستگیری دارم
374
04:46:50,735 --> 04:46:56,670
یک شیمیدان نابغۀ مشهور ، با نام خوفناک ، " کینه توز "، در میان
خون آشامان حضور داشت . از لحاظ تبهکاری ، وی دانش خودرا
. وقف جنایت کرده بود
375
04:47:25,808 --> 04:47:31,908
: اگر من دستگیر شدم
فورا" پاکتی که نشان صلیب دارد و حاوی مهر خون آشام می باشد
. را پست کنید
من پیش بینی های لازم را انجام داده ام
... اما چیزی را فراموش کرده ام
376
04:48:52,910 --> 04:48:54,312
..." صبح روز بعد ، در دفتر زندان " سانتی
377
04:49:33,201 --> 04:49:40,733
آقای دوپونت وردیه عزیز
با علم به نگرانی شما ، لطفا" آگاه باشید که ما همواره برای شما
ارزش و احترام والایی قائلیم و این خطای قضاوت در گناهکار
. بودن شما ، در دادگاه نمایان خواهد شد
مستخدمین شما
آقا و خانم موینوت
378
04:52:12,735 --> 04:52:15,670
همانروز عصر ، فیلیپ بهمراه مادرش به عیادت
. مازامت و بینی اش رفتند
379
04:53:09,808 --> 04:53:16,908
با دستگیری ساتاناس ، آخرین فصل از داستان راهزنان تبهکار
رقم میخورد . مورینو و ایرما وِپ مُردند و خون آشام بزرگ
پشت میله ها قرار دارد . تمامی سپاس ما تقدیم میشود به
. آقای گراند و مازامت
380
04:53:23,910 --> 04:53:27,312
. این سرانجام آدماییه که توی مدرسه بدرفتاری میکنند
381
04:53:41,201 --> 04:53:44,733
. باند خون آشام از بین نرفته است
. ساتاناس در سلولش ، زهر خورد
چه کسی زهر تهیه کرده است ؟
382
04:53:57,735 --> 04:54:01,670
! درهرصورت ، ما اونارو گیر میندازیم . ببین کی گفتم
383
04:54:14,808 --> 04:54:18,908
، پایان
" توفان بزرگ "
384
04:54:27,910 --> 04:54:32,312
خون آشام ها
بخش نهم
" زهرآگین "
385
04:54:32,910 --> 04:54:39,312
ساتاناس که به همت فیلیپ گراند و یار همیشگی اش ، مازامت
. دستگیر شد ، در سلولش اقدام به خودکشی کرد
386
04:54:39,201 --> 04:54:45,733
کینه توز " ، نابغۀ شیمیدان تبهکار ، رئیس بزرگ خوناشامان "
شد . اما تنها آرزویش خلاصی همیشگی از دست
. روزنامه نگار و دوستش می باشد
387
04:55:45,639 --> 04:55:50,308
پلیس بر این باور بود که ایرما وِپ مرده و اکنون وی همدست
. رئیس جدید خون آشام شده همانگونه که پیش ازاین دستیارش بود
388
04:56:46,310 --> 04:57:00,344
فیلیپ گراند با " جین برمونیته " ، که با مادرش در طبقۀ دوم
. ساختمان 115رودی آرتیس زندگی میکند ، نامزد میشود
. یک آپارتمان خالی در طبقۀ سوم موجود است
. گراند هر روز به نامزدش سر میزند
389
04:57:27,602 --> 04:57:31,637
. همانروز در رودی آرتیس ، شمارۀ 115
390
04:57:54,346 --> 04:57:58,647
من آگهی شمارو توی خیابون دیدم ، میتونم آپارتمانی که برای
اجاره گذاشتین ، رو ببینم ؟
391
04:58:38,649 --> 04:58:44,351
. من خوشم اومد ، فردا به اینجا نقل مکان میکنم ، این برای شما
392
04:59:00,353 --> 04:59:05,353
در همین حال ، در طبقۀ پائین ، فیلیپ و مادرش
. به دیدار جین و مادرش رفته اند
393
04:59:47,355 --> 04:59:50,658
... پرحرفی های همیشگیِ دلربا و عاشقانه
394
05:00:11,660 --> 05:00:15,828
. درحالیکه مادرها جزئیات جشن نامزدی را برنامه ریزی میکردند
395
05:00:31,660 --> 05:00:34,828
... روز بعد ، صبح زود
396
05:00:50,660 --> 05:00:57,828
از روی تشریفات ، " هورتنس " خدمتکار دوشیزه
اورلی پلات " ، خود را به " ادل " ، خدمتکار "
. برمونتیه ، معرفی کرد
397
05:01:32,660 --> 05:01:40,828
میدونستی که دوشیزه جین ، دختر صاحب کار من ، با
فیلیپ گراند نامزد میشه ؟
میدونی همونی که خون آشامارو دستگیر کرد و خانم برمونتیه
. سفارش گرانترین شام نامزدی رو از " بیشامل هاووس " داده
398
05:01:46,660 --> 05:01:52,828
سفارش شام 11 فوریه
صورت غذا
سوپ قورباغه با خامه و شراب قرمز
گوشت خرگوش با گوجه و سس فلفل تند
حلزون با سس سیر
با دیگر مخلفات
399
05:03:15,660 --> 05:03:19,828
. بیشامل هاووس ، یکی از مشهورترین تهیه کنندگان غذای پاریس بود
400
05:03:25,660 --> 05:03:26,828
بیشامل هاووس ، میتونم کمکتون کنم ؟
401
05:03:34,660 --> 05:03:40,828
وقوع یک مرگ در خانواده ، خانم برمونتیه را مجبور به
بتعویق انداختن جشن نامزدی دخترشون کرده. لطفا" سفارشِ
. ایشون رو کنسل کنید
402
05:04:08,660 --> 05:04:11,828
. اما غذای نامزدی طبق برنامه تحویل داده شد
403
05:05:08,660 --> 05:05:11,828
. این برای همکارامونه که بسلامتی این زوج بنوشن
404
05:07:39,660 --> 05:07:41,828
. همه چیز برای آخرین وعدۀ غذاییشون آمادست
405
05:08:03,660 --> 05:08:05,828
. خانم ، شام پذیرایی میشه
406
05:10:13,660 --> 05:10:14,828
پیش غذا
407
05:10:30,660 --> 05:10:32,828
. مازامت که کمی شنگول شده ، با سرخکردۀ لذیذ شروع کرد
408
05:10:59,660 --> 05:11:01,828
! شامپاین مسموم شده ، نخورین
409
05:15:24,660 --> 05:15:30,828
چند روز بعد ، خانم گراند و مازامت منتظر خبری از فیلیپ
بودند که از دست خوان آشامان ، بدنبال مکانی امن
. برای تنها عشق خود می گشت
410
05:15:57,660 --> 05:16:03,828
: اعداد روی تلگرام میگویند
. خانۀ ویلایی گلهای رز در چیلی نزدیک فانتین بلو
بدون هیچگونه جلب توجهی ، بعد از نیمه شب بیاین. من منتظر
. شما هستم . فیلیپ
411
05:17:02,660 --> 05:17:05,828
. اما همان شب خون آشامان آمادۀ حمله بودند
412
05:19:41,660 --> 05:19:43,828
. صدایی نمیاد ... اونا خوابن ... الآن وقتشه
413
05:20:00,660 --> 05:20:01,828
! یه ماشین ! تو این ساعت
414
05:20:56,660 --> 05:20:58,828
! اونا میخوان فرار کنن ... اوه نه
415
05:22:48,660 --> 05:22:49,828
! ایرما وِپ
416
05:24:41,660 --> 05:24:44,828
. این مازامته ، مازمت معروف ، دوست فیلیپ گراند
417
05:25:35,660 --> 05:25:36,828
صبحگاه
418
05:25:59,660 --> 05:26:01,828
. مازامت توی صندوق قایم شده
419
05:26:25,660 --> 05:26:27,828
! وای ، خیلی سنگینه
420
05:26:43,660 --> 05:26:45,828
. آقا ، تلفن دارین
421
05:26:57,660 --> 05:27:01,828
! کسی که به من حمله کرد ایرما وِپ بود
! من کاملا" شناختمش
422
05:27:11,660 --> 05:27:13,828
پس کی توی صندوقه ؟
423
05:28:33,660 --> 05:28:36,828
! لعنتی ، اون با ماشین فرار کرد
424
05:31:09,660 --> 05:31:15,828
من میدونم نامزد فیلیپ کجا پنهان شده . بیاین پیش من
. در هتل پیرامید در جنگل فانتین بلو
425
05:31:24,660 --> 05:31:27,828
. فیلیپ تصمیم گرفت که در میان راه ، مازامت را ببیند
426
05:32:40,660 --> 05:32:44,828
، زمانیکه ایرما منتظر ماشین " کینه توز " بود
. شنوایی زمینی اش خیلی شبیه جنگجویان " سیوکس " بود
427
05:32:52,660 --> 05:32:54,828
. ولی فیلیپ فوری خودش را رساند
428
05:35:19,660 --> 05:35:25,828
اینا دوستای تو هستن که دارن میان ، درسته ؟
. نگران نباش ، ما میدونیم چطوری بهشون خوش آمد بگیم
429
05:40:18,660 --> 05:40:23,828
مازامت از دست پلیس ، بخاطر اینکه مانع شدند تا
. او به دوستش کمک کند ، خشمگی شد
430
05:40:48,660 --> 05:40:52,828
اسکار کلود مازامت
فیلیپ گراند و اسکار کلود مازامت ، اکنون بسیار برای ما
شناخته شده هستند . بنظر میرسد بسیار از آنان گفته شده
اما هنوز از روی فروتنی ، ناگفته های بسیاری را از
. عملکرد خودشان ، از پلیس پنهان داشته اند
431
05:41:23,660 --> 05:41:27,828
مازامت باشه یا نباشه ، من ثبت میکنم. حمله به مأمور قانون
. در حین انجام وظیفه
432
05:42:25,660 --> 05:42:30,828
هر چیزی زمانی خوبه ، که پایان خوبی داشته باشه اما ما
. هنوز آخرین خون آشام رو ندیدیم
433
05:42:37,660 --> 05:42:40,828
، پایان
" زهرآگین "
434
05:42:47,660 --> 05:42:52,828
خون آشام ها
بخش دهم
" عروسی وحشت "
435
05:42:55,660 --> 05:43:01,828
چند ماه از پایان اندوهبار جشن نامزدی فیلیپ گراند و
جین برمونتیه گذشته بود چون به مرگ لئون شارلت
. مستخدمی که با زهر خون آشام مرد ، ختم شد
436
05:43:01,660 --> 05:43:07,828
فیلیپ و جین اکنون ازدواج کرده اند ، اما روزنامه نگار و
همسر جوانش میدانند تا زمانیکه سایۀ تهدید خون آشام
. برسرشان است ، خوشبختی آنان معنایی ندارد
437
05:43:26,660 --> 05:43:30,828
ماه هاست که ما از خون آشامان شنیده ایم. اما آیا نمیتوانیم
دستان جنایتکارشان را پشت آن جنایات مرموز ببینیم ؟
438
05:44:05,660 --> 05:44:09,828
اگوستین شارلوت ، بیوۀ مستخدمی که
. با زهر خون آشامان مسموم شد
439
05:44:39,660 --> 05:44:41,828
دوست داری بعنوان خدمتکار استخدام بشی ؟
440
05:44:55,660 --> 05:44:59,828
. مازامت شاد است از اینکه حس میکند در کنار خانوادۀ گراند است
441
05:46:21,660 --> 05:46:26,828
. دشمن مارو محاصره کرده. ما باید هوشیارباشیم و بیصدا
442
05:47:25,660 --> 05:47:29,828
اگوستین درخواست کرد که با استفاده از
. فالِ ورق ، سرنخی ازقاتلین همسرش بیابد
443
05:48:53,660 --> 05:48:55,828
. خون آشامان شبانه روز خانه را تحت نظر گرفته بودند
444
05:49:17,660 --> 05:49:19,828
... و روز جاری
445
05:49:43,660 --> 05:49:48,828
اگر میخواهی معمایی که تورا محاصره نموده، حل شود ، در نهایت
مخفی کاری ، جهت همفکری به سراغ خانم دی آلبا
. به خیابان ژونات ، شمارۀ 13 برو . کشف حقیقت منتظر توست
446
05:50:43,660 --> 05:50:46,828
قربان ، بعدازظهر رو بمن مرخصی میدین تا برم سر خاک همسرم ؟
447
05:52:07,660 --> 05:52:09,828
... خیابان ژونات
448
05:52:48,660 --> 05:52:50,828
. اگوستین ، ندانسته ، یک ستایشگر حسودی داشت
449
05:53:01,660 --> 05:53:02,828
. در خانۀ خانم دی آلبا
450
05:54:20,660 --> 05:54:23,828
... همسرت مرده .. کشته شده .. مسموم شده
451
05:55:08,660 --> 05:55:10,828
. چیزی مانع ظهور ارواح هست
452
05:55:38,660 --> 05:55:41,828
. دست اندرکاران جنایت اینجا هستند
453
05:56:12,660 --> 05:56:14,828
! و مسموم کننده اینجاست ! خون آشام بزرگ
454
05:56:31,660 --> 05:56:37,828
: خانم دی آلبا ، اگوستین را هیپنوتیزم کرد و دستور داد
. در ساعت 2 بامداد ، تو درب آپارتمان اربابت را باز خواهی کرد
455
05:58:06,660 --> 05:58:08,828
نمیخوای به من اعتماد کنی ؟
456
05:58:19,660 --> 05:58:25,828
. از شما خواهش میکنم آقای مازامت ، چیزی به خانوادۀ گراند نگین
457
05:58:36,660 --> 05:58:38,828
. عشق و حسادت ، شب و روز را از مازامت گرفت
458
06:03:26,660 --> 06:03:28,828
! اگوستین در رو براشون باز کرد
459
06:04:04,660 --> 06:04:15,828
اگر میخواهی معمای محاصرۀ ما حل گردد ، در نهایت
مخفی کاری ، جهت همفکری به سراغ خانم دی آلبا
. به خیابان ژونات ، شمارۀ 13 برو . کشف حقیقت منتظر توست
460
06:05:00,660 --> 06:05:05,828
... در همین حالیکه گراند و مازامت رفتند سراغ پلیس
461
06:08:03,660 --> 06:08:04,828
... در روشنایی روز
462
06:08:42,660 --> 06:08:44,828
. بنام قانون ، در رو باز کنید
463
06:13:35,660 --> 06:13:36,828
! روغن
464
06:15:47,660 --> 06:15:50,828
. من میدونم چطوری خون آشامها رو پیدا کنیم
465
06:17:44,660 --> 06:17:46,828
. فقط کافیه رد روغن رو دنبال کنیم
466
06:21:13,660 --> 06:21:15,828
... صدای ناله و گریه
467
06:22:43,660 --> 06:22:45,828
... هنگام شب
468
06:24:11,660 --> 06:24:15,828
. خون آشامان مشغول جشن وحشیانۀ عروسی ایرماوِپ و کینه توز بودند
469
06:25:04,660 --> 06:25:07,828
. در بالکن ، یک طناب گره دار برای فرار احتمالی آماده شده
470
06:26:15,660 --> 06:26:16,828
... و در روشنایی روز
471
06:27:44,660 --> 06:27:46,828
. جشن همچنان ادامه داشت
472
06:35:27,660 --> 06:35:29,828
. چند روز بعد
473
06:36:05,660 --> 06:36:09,828
من صادقانه درخواست ازدواج با اگوستین شارلوت بیوه
. رو دارم
474
06:37:20,660 --> 06:37:24,828
پایان
خون آشام ها
475
06:37:26,660 --> 06:37:29,828
نـویـســـنده و کـارگـردان
لوئیس فیلاد
1915 - 1916
0
06:37:30,144 --> 06:37:36,522
برگردان و زیرنویس از اورانــوس
orannous@yahoo.com
73276
Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.