All language subtitles for Different Lines of Horizon. E5.P1

af Afrikaans
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bn Bengali
bs Bosnian
bg Bulgarian
ca Catalan
ceb Cebuano
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
tl Filipino
fi Finnish
fr French Download
fy Frisian
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
km Khmer
ko Korean
ku Kurdish (Kurmanji)
ky Kyrgyz
lo Lao
la Latin
lv Latvian
lt Lithuanian
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
ne Nepali
no Norwegian
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt Portuguese
pa Punjabi
ro Romanian
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
st Sesotho
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhala
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
te Telugu
th Thai
tr Turkish
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
or Odia (Oriya)
rw Kinyarwanda
tk Turkmen
tt Tatar
ug Uyghur
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:00,020 --> 00:00:06,500 طیف دیگر افق قسمت پنجم ارائه ای دیگر از تیم ترجمه نقد کره 2 00:00:06,540 --> 00:00:13,420 :::ترجمه وزیرنویس :تداعی ::: :::زمان بندی :آمیکو ::: 3 00:00:17,540 --> 00:00:26,340 چانیکا اینکه توهنوز داری برای من کار می کنی به خاطر پوله یا چیز دیگه ای هم هست؟ 4 00:00:29,900 --> 00:00:33,380 یک کلام! فقط پول 5 00:00:36,340 --> 00:00:42,540 حالا که پان تونگ داره با حقوق مانور میده اگه من هرچی اون بیشتر بهت حقوق میده بیشتر از اون بهت بدم..بازم میری برای اون کار کنی؟ 6 00:00:49,820 --> 00:00:53,300 مشتری داره میاد..من اول رسید رو میبرم برای مشتری 7 00:01:10,660 --> 00:01:15,300 دارم میپرسم اگه پان تونگ بیشتر از من بهت حقوق بده..میری براش کار کنی؟ 8 00:01:15,820 --> 00:01:19,180 من یه محصول نیستم که بشه باپول خریدش 9 00:01:19,860 --> 00:01:22,340 بخاطر اینکه میبینم تو خیلی پول میخواستی 10 00:01:22,540 --> 00:01:25,540 پس بذار من یه چیزی بهت بگم..منم میجنگم واز میدون بیرون نمیرم 11 00:01:25,620 --> 00:01:28,300 تونگ چقدر بهت میده..من بیشتر از اون میدم 12 00:01:28,340 --> 00:01:31,780 اگه اون دوباره بهت پیشنهاد داد..تو بیا بهم بگو 13 00:01:33,340 --> 00:01:35,940 تو با استفاده از پولت قبلا چند تا زنو خریدی؟ 14 00:01:36,020 --> 00:01:41,340 درمورد خون سیریکانیا نتونستی از پول استفاده کنی پس از زور برای اذیت کردنش استفاده کردی 15 00:01:41,820 --> 00:01:43,340 !اسم اونو نیار 16 00:01:43,500 --> 00:01:47,860 پس از بالا بهم نگاه نکن...من وخون سیریکانیا مثل همیم 17 00:01:48,020 --> 00:01:50,700 یادت باشه..منو نمیشه با پول خرید 18 00:01:50,700 --> 00:01:52,500 بهت گفتم این اسمو نیار 19 00:01:52,820 --> 00:01:57,020 زنایی مثل من وخون سریکانیا فقط با قلب خریده میشیم 20 00:01:58,020 --> 00:01:59,580 میخوای حرف زدنتو تموم کنی؟ 21 00:02:00,180 --> 00:02:02,540 حرف زدن درباره ی خون سیری رو تموم کنم؟ 22 00:02:27,740 --> 00:02:29,540 !!!تو دوباره حرف بزن . منم دوباره می بوسمت 23 00:02:33,340 --> 00:02:36,340 الان تمومش کن....حرف نزن 24 00:02:39,740 --> 00:02:42,460 خوبه! فقط بوسیدن وتموم شد 25 00:02:47,380 --> 00:02:51,940 سریعتر...! چقدر آروم کار میکنید 26 00:02:54,460 --> 00:02:56,180 بجنبید دیگه.سریع کار کنید. 27 00:02:56,380 --> 00:02:57,900 برو بقیه شو بیار 28 00:03:03,340 --> 00:03:04,460 !سریعتر سریعتر 29 00:03:11,180 --> 00:03:14,140 آناند..لازم نیست بمونی ومنتظر مشتری باشی 30 00:03:14,420 --> 00:03:15,820 تو یه سری کارا برای انجام دادن داری درسته؟ 31 00:03:17,460 --> 00:03:21,180 ...خون چیناپات .روی لبات لکه رنگه 32 00:03:23,260 --> 00:03:26,380 این شبیه رنگ رژ لب خون چانیکاست. 33 00:03:27,980 --> 00:03:33,900 رژ لب خون چانیکاست...این همون رنگ روی لب خون چیناپاته 34 00:03:33,940 --> 00:03:36,140 آی!هی...چطور اومده؟ 35 00:03:43,620 --> 00:03:44,860 !خون آناند 36 00:03:56,260 --> 00:03:59,860 اون کامل پاک نشده...هنوز روی دهنتون هست...مدرکه 37 00:04:02,740 --> 00:04:05,180 !آناند (بسه دیگه خیر ندیده آبروی بچه روبردی) 38 00:04:05,340 --> 00:04:06,540 دارین به چی میخندین؟ 39 00:04:06,580 --> 00:04:10,940 سریع برگردید سرکارتون.زودباشین...کارکنید...بجنبید 40 00:04:12,740 --> 00:04:14,060 زودتر!زودتر 41 00:05:12,100 --> 00:05:14,620 مطمئن شو همه چیزو سر وقت آماده میکنی 42 00:05:14,620 --> 00:05:16,540 گروه همایش دارن میان 43 00:05:30,740 --> 00:05:33,460 من میترسم مامان نذاره من برم 44 00:05:33,820 --> 00:05:38,300 مامان هرگز اجازه نمیده من تنها بایه مرد برم بیرون استان 45 00:05:39,420 --> 00:05:43,260 بهرحال پی تو سعی کن از مامانم تو خونه اجازه بگیری تا ببینی 46 00:05:43,260 --> 00:05:47,300 شاید دل مامان نرم بشه...همش همین حالا پی 47 00:05:52,220 --> 00:05:56,740 وااای عمه جون...شما کی اومدید؟ 48 00:05:57,900 --> 00:06:03,380 من زمانی اومدم اینجا که یه مرد داشت ازت میخواست باهاش بری بیرون شهر...اون کیه؟ 49 00:06:03,860 --> 00:06:09,980 اون برادر دوستمه..بطور اتفاقی همدیگه رو تو مهمونی تولد دوستم ملاقات کردیم 50 00:06:09,980 --> 00:06:13,620 اون نیت خیلی خوبی نداره 51 00:06:13,940 --> 00:06:18,820 اون داره ازت دعوت میکنه بجایی که دور از دید بزرگتراست بری..نرو عزیزم 52 00:06:20,180 --> 00:06:23,660 خب...من مورد توجه اونم 53 00:06:23,700 --> 00:06:28,340 اون قبلا هم خیلی منو دعوت کرده اما من برای همه ی شب باهاش نرفتم 54 00:06:28,340 --> 00:06:30,380 صبح میریم وشب برمیگردیم 55 00:06:31,940 --> 00:06:37,740 پس بهش بگو مامان وخاله هم میخوان بیان....ببین اون چی میگه 56 00:06:38,500 --> 00:06:42,860 باشه خاله..الان زنگ میزنم وبهش میگم 57 00:07:16,020 --> 00:07:17,620 اون دوباره کجا گذاشته رفته؟ 58 00:07:18,220 --> 00:07:20,260 انگار خوشش میاد همه رو نگران خودش بکنه 59 00:07:36,540 --> 00:07:37,620 بله مامان؟ 60 00:07:39,140 --> 00:07:41,380 این هفته کی قراره بیای بانکوک؟ 61 00:07:42,260 --> 00:07:44,780 من خیلی سرم شلوغه.نمیتونم بیام 62 00:07:45,100 --> 00:07:46,940 کائوچو که خوب فروش نمیره پس تو مشغول چی هستی؟ 63 00:07:46,940 --> 00:07:51,020 خب با کارمندا مشغولم..کارمند دوست داره دردسر درست کنه..من باید بمونم ومراقب باشم 64 00:07:51,060 --> 00:07:54,740 ای چیزارو بسپر به آناند. فردا بیا دیدن من 65 00:07:54,780 --> 00:07:58,140 من تو این فکرم از خاله روچانا ونومین دعوت کنم تا تو خونه باهم غذا بخوریم 66 00:07:58,220 --> 00:08:00,980 اینطوری میتونیم باهم حرف بزنیم..ما الان خیلی وقته همدیگه رو ندیدیم 67 00:08:03,180 --> 00:08:04,540 پس ماه بعد 68 00:08:04,700 --> 00:08:08,260 الان که تازه اول ماهه..خیلی خوبه که فردا بیای پسرم 69 00:08:08,300 --> 00:08:11,020 مامان زودترین زمانی که بتونم بیام آخرای ماهه 70 00:08:11,780 --> 00:08:14,060 تو دوست داری بامن لج کنی چیناپات 71 00:08:14,460 --> 00:08:16,140 بچه ای لجباز بچه ی باهوشیه 72 00:08:17,060 --> 00:08:18,460 من نمیخندم 73 00:08:49,020 --> 00:08:50,500 !!!رد تماسم کرد 74 00:08:53,700 --> 00:08:55,220 نکنه از دستم عصبانیه؟ 75 00:09:28,420 --> 00:09:30,140 من ساندویچهارو دارم میارم 76 00:09:30,580 --> 00:09:31,700 تشکر 77 00:09:32,980 --> 00:09:37,300 خون پا ، شما هم باید باهامون بیاید_ من واقعا از غواصی خوشم نمیاد_ 78 00:09:37,340 --> 00:09:38,980 من احساس ناراحتی میکنم و تنفس برام سخت میشه 79 00:09:39,020 --> 00:09:40,460 اون اینطوریه؟ 80 00:09:40,900 --> 00:09:43,260 خب میخوای شب رو بمونی یانه؟ 81 00:09:44,900 --> 00:09:47,140 بقیه دارن برمیگردن..من همه ی شب تنها میمونم 82 00:09:49,300 --> 00:09:54,780 برو یه کم استراحت کن وبه صدای امواج گوش بده تا خوب بشی پی تونگ...اینجوری احساس بهتری میکنی 83 00:10:00,700 --> 00:10:05,180 پا ، خون نیت باهات تماس نگرفته؟ 84 00:10:10,820 --> 00:10:18,780 پی تونگ!بالاخره یه روز با آدم درستش ملاقات میکنی واونم هیچ صاحبی نداره 85 00:10:26,020 --> 00:10:31,180 ...پا ، اگه بهت زنگ زد لطفا بهش بگو 86 00:10:33,740 --> 00:10:38,580 حتی اگه اون نیاد برای من کار کنه من بازم مشتاقم تا تو هر چیزی بهش کمک کنم 87 00:10:41,260 --> 00:10:43,900 باشه.به خاطر تو بهش میگم 88 00:10:44,660 --> 00:10:47,220 بفرمایید ممنون 89 00:10:50,500 --> 00:10:51,820 بریم- بریم- 90 00:10:52,780 --> 00:10:54,660 اجازه بدید من کمکتون کنم خیلی ممنون - 91 00:10:55,740 --> 00:10:56,820 بیاید بریم. 92 00:11:24,660 --> 00:11:27,260 الان داشتم دربارت حرف میزدم خون نیت 93 00:12:18,620 --> 00:12:20,220 چه اتفاقی افتاده خون نیت؟ 94 00:12:20,260 --> 00:12:22,260 چرا رنگ صورتت انقدر بد وترسناکه؟ 95 00:12:24,140 --> 00:12:26,620 صورتم خیلی غیر عادی بنظر میاد؟ 96 00:12:28,860 --> 00:12:31,940 پی چیناپات باهات کاری کرده؟ 97 00:12:32,740 --> 00:12:36,300 نه..نه اون هیچکاری بامن نکرده 98 00:12:37,820 --> 00:12:42,620 فقط..اخیرا تو زندگیم همش باچیزای دردناک روبرو میشم 99 00:12:45,060 --> 00:12:49,220 بابام مریضه...ومنم هیچ پولی ندارم 100 00:12:54,020 --> 00:13:01,220 وحالا همینطور با دوست پسرم هم بهم زدم 101 00:13:02,140 --> 00:13:05,500 ها؟خون نیت تو الان با دوست پسرت بهم زدی؟ 102 00:13:07,740 --> 00:13:08,580 آره 103 00:13:12,100 --> 00:13:20,140 اون حالا کسی دیگه رو داره...یه زن تو لاین برام یه عکس فرستاده 104 00:13:23,740 --> 00:13:25,860 یه عکس از دوست پسرم تو تخت 105 00:13:28,820 --> 00:13:32,540 چقدر چندش آور..اون خجالت نکشیده؟ 106 00:13:36,140 --> 00:13:41,980 اگه اون خجالت حالیش میشد احتمالا دوست پسر کسی دیگه رو نمیدزدید 107 00:13:45,340 --> 00:13:51,140 الان حسم مثل اینه که تو یه ساختمونم که درحال سقوط ونابودیه خون پا 108 00:13:55,820 --> 00:14:00,660 انگار تو یه خراب شده گیرافتادم وهیچ راهی برای بیرون اومدن ندارم 109 00:14:00,780 --> 00:14:03,500 فقط دارم برای روزمردن انتظار میکشم 110 00:14:04,260 --> 00:14:07,220 چیزی هست من بتونم کمکت کنم؟ 111 00:14:09,900 --> 00:14:14,100 همینکه داری بهم گوش میدی مثل اینه که داری برام کاری انجام میدی 112 00:14:15,500 --> 00:14:17,940 من الان احساس خیلی بهتری دارم 113 00:14:39,140 --> 00:14:42,380 اگه هرچیزی بود میتونی هر زمانی باهام تماس بگیری خون نیت 114 00:14:42,780 --> 00:14:44,660 هرچیزی ناراحتت میکنه..اونو تو خودت نگه ندار 115 00:14:46,100 --> 00:14:48,060 خیلی ازت ممنونم خون پا 116 00:15:06,500 --> 00:15:10,020 2تونگ باهوشه..اون میدونه من باخواهرش مهربونم 117 00:15:10,060 --> 00:15:11,820 اون از پا میخواد تو رو برسونه.درسته؟ 118 00:15:13,140 --> 00:15:15,940 از استانداردهای خودت برای قضاوت دیگران استفاده نکن 119 00:15:15,980 --> 00:15:20,260 خون پانتونگ رفته به محل صخره ی مصنوعی..اون رفته که به عموم مردم خدمت کنه 120 00:15:20,820 --> 00:15:22,900 بنابراین اون یه آدم خوب تو اجتماعه 121 00:15:23,380 --> 00:15:26,220 درسته ..نه یه آدم شیطان صفت که کسی رو دوست نداره 122 00:15:29,340 --> 00:15:30,500 داری به کی توهین میکنی؟ 123 00:15:37,980 --> 00:15:39,620 همین الان ازم معذرت بخواه 124 00:15:40,540 --> 00:15:45,220 حرف اشتباهی زدم؟من فقط میگم یه نفر شیطانه..چرا احساس میکنی منظورم تویی؟ 125 00:15:45,940 --> 00:15:48,340 تو نگاه تو..من هیچ خوبی هم دارم؟ 126 00:15:49,660 --> 00:15:53,900 باشه..اگه کلمه ی شیطان رو دوست نداری..من انتخابهای دیگه ای هم برات دارم 127 00:15:54,500 --> 00:16:02,700 اگه شیطان نباشه...تنفر انگیز..چندش آور..شرور 128 00:16:05,460 --> 00:16:08,180 !منو عصبانی نکن چانیکا 129 00:16:08,500 --> 00:16:09,900 میخوای بامن چکار کنی؟ 130 00:16:11,420 --> 00:16:13,140 خیلی زبون داری ..آره؟ 131 00:16:16,780 --> 00:16:21,940 من نمیخوام سرزنشت کنم..بجاش بهت سیلی میزنم..پس باسیلی جوابمو بده 132 00:16:23,340 --> 00:16:26,860 استفاده از زور برای صدمه زدن به زنها کار یه جنتلمن نیست 133 00:16:28,820 --> 00:16:31,300 وجنتلمن همچیکاری میکنه؟ 134 00:16:31,300 --> 00:16:33,620 بذار من برم...ولم کن 135 00:16:46,340 --> 00:16:49,740 به سیلی زدن به من ادامه بده..دوباره یهم سیلی بزن 136 00:16:52,780 --> 00:16:56,180 خوبه..دوباره بوسیدن وتموم میشه 137 00:17:19,220 --> 00:17:20,420 چی شده وات؟ 138 00:17:20,500 --> 00:17:25,300 دیگه داره خیلی دور میشه خون آفا...اون زن با خون چیناپاته 139 00:17:25,660 --> 00:17:28,260 وایسا!وایسا..دوست سان هنوز اونجاست؟ 140 00:17:29,420 --> 00:17:33,140 وقتی من تماس گرفتم اون گفت آخر این ماه داره استعفا میده 141 00:17:33,180 --> 00:17:37,380 این نقشش برای ترفیع گرفتن بوده..اون همچنان پرقدرت خون چیناپات رو مثل مارمولک تو دستش نگه داشته 142 00:17:37,420 --> 00:17:39,460 اون برای خون چیناپات راه گریز نمیذاره 143 00:17:39,740 --> 00:17:41,460 اون چیناپات رو عصبانی کرد؟ 144 00:17:41,460 --> 00:17:46,780 بله..اون نقطه ضعف خون چیناپات رو میدونه که یه آدمیه که زود عصبانی میشه بنابراین تحریکش میکنه تا عصبانی بشه 145 00:17:46,820 --> 00:17:50,380 تا جاییکه خون چیناپات دیگه نمیتونه جلوی خودشو بگیره واونو گیر میندازه ومیبوسدش 146 00:17:50,500 --> 00:17:53,340 چی؟چطور اونو گیر میندازه؟ 147 00:17:53,380 --> 00:17:56,180 بابوسیدن...من باچشمای خودم میبینم 148 00:17:56,220 --> 00:17:58,660 وقتی بوسیده شد طوری رفتار کرد که یعنی تحت تاثیر قرار گرفته 149 00:17:58,700 --> 00:18:02,620 اگه نمیخواد بوسیده بشه ..چرا میره یه مرد رو تحریک وعصبی میکنه..مگه نه؟ (اینبارو باهاش موافقم) 150 00:18:15,140 --> 00:18:20,140 عمه سانگ..من نمیدونم الان باید چکار کنم؟ 151 00:18:20,540 --> 00:18:22,500 دوباره موضوع چیه..خون نیت؟ 152 00:18:22,540 --> 00:18:25,100 من نمیخوام دیگه تو این خونه بمونم 153 00:18:26,220 --> 00:18:27,860 پس برو بیرون 154 00:18:30,340 --> 00:18:35,580 من میترسم اون عصبانی بشه ویه دلیل برای بیرون کردنم پیدا کنه..من هنوزم پول لازم دارم 155 00:18:35,860 --> 00:18:38,060 باهاش خوب ودرست حرف بزن خون نیت 156 00:18:38,100 --> 00:18:42,340 براش بهانه بیار که از موندن تو اون خونه احساس ناراحتی میکنی ومیخوای بیای بیرون 157 00:18:44,100 --> 00:18:48,540 این کارفرما عصبی مزاجه به دلایل گوش نمیده 158 00:18:48,940 --> 00:18:51,980 خون نیت تو نباید بری با همچین کسی کار کنی 159 00:18:52,700 --> 00:18:58,740 خب هیچ قراردادکاری وجود نداره؟میتونی فردا استعفا بدی؟ 160 00:18:58,860 --> 00:19:01,460 برای پول میتونی یه راه دیگه برای بدست آوردنش پیدا کنی 161 00:19:03,060 --> 00:19:06,460 درسته..اون قبلا قراردادکار رو امضا کرده 162 00:19:06,500 --> 00:19:09,460 اون نمیتونه بدون هیچ دلیلی منو اخراج کنه 163 00:19:11,580 --> 00:19:13,460 فعلا همش همینه عمه سانگ 164 00:19:29,180 --> 00:19:33,220 عمه وات غذا روی میزه.راحت باش و بخور - 165 00:19:33,260 --> 00:19:35,100 من امروز نیومدم اینجا غذا بخورم 166 00:19:35,140 --> 00:19:38,460 اما اومدم خبر بگیرم هیچ صحنه ی عالی وفوق العاده ای وجود نداره؟ 167 00:19:39,900 --> 00:19:43,180 فیلمش درباره ی چیه؟- اوه..این یه فیلم تازست- 168 00:19:43,220 --> 00:19:46,500 رئیسمون خون چانیکا رو بوسید 169 00:19:46,540 --> 00:19:49,260 واااای ! واقعا؟ - آره واقعا - 170 00:19:49,260 --> 00:19:54,500 اوه..چه هیجان انگیز..چه اتفاقی افتاد؟کجا این اتفاق افتاد؟ ...تو- 171 00:19:54,500 --> 00:19:58,020 لازم نیست..متعجب نگاه کنین..یه زن قصد داره یه مرد رو تودام بندازه..دیگه نگاه متعجب چرا؟ 172 00:19:58,020 --> 00:20:00,940 اون الان قصدداره اینو به نمایش بذاره تا همه ببینن 173 00:20:02,140 --> 00:20:04,100 این خیلی زننده ست عمه- عمه وات- 174 00:20:04,100 --> 00:20:06,300 اوه..اون خودش مینویسه ونقشه میکشه 175 00:20:06,340 --> 00:20:11,660 هی..عمه..عمه وات چرا انقدر درباره ی چانیکا خشن وعصبی هستی؟ 176 00:20:11,660 --> 00:20:15,660 من نمیخوام خون چیناپات غمگین بشه.آون زن بدشانسی میاره 177 00:20:15,700 --> 00:20:23,300 دوست دختراولش که بهش بی وفا بودتاجاییکه چندین ساله اون دوست دختری نداره..بعدم که بهش انگ زدن به دوست دختر پان تونگ تجاوز کرده 178 00:20:23,780 --> 00:20:31,940 اوه..ازدید من که خون چانیکا تحملش زیاده وشخصیت خوبی دارهوواون مثل اون دوتا نیست عمه 179 00:20:32,300 --> 00:20:36,180 تو بعنوان تضمین چی داری؟که ثابت کنه اون آدم واقعا خوبه؟ 180 00:20:36,180 --> 00:20:43,300 حتی دوست دختر پانتونگ مناسب تر از خون چانیکاست که بی رحمه وخون چیناپات رو بهمون خوبی بکام مرگ میکشونه..نمیبینی؟ 181 00:20:44,340 --> 00:20:45,940 هی آناند - هووم؟ - 182 00:20:45,980 --> 00:20:53,540 حالا میفهمم چرا عمه وات جرد مونده واینطوری یکه وتنها مونده..چون اون هیچکسی رو خوب نمیبینه 183 00:20:54,900 --> 00:20:56,220 درمورد پانان چی؟ 184 00:20:56,220 --> 00:20:57,340 درمورد من چی؟ 185 00:20:57,340 --> 00:21:03,100 شماهم هنوز مجردی ویکه وتنها هستی..اینطورنیست؟ 186 00:21:05,860 --> 00:21:10,780 پی آناند دوست داره بامن صادقانه بازی کنه..شما قابل تحمل نیستی 187 00:21:11,860 --> 00:21:12,860 من خجالتیم 188 00:21:12,900 --> 00:21:15,140 این درست نیست.مگه نه عمه؟ من چه میدونم؟- 189 00:21:35,300 --> 00:21:36,900 !ازت منتفرم 190 00:21:50,420 --> 00:21:52,660 ولم کن...بزار برم 191 00:22:31,500 --> 00:22:35,500 مامان!...چرا باهام تماس نگرفتی تا بیام ازفرودگاه بیارمت؟ 192 00:22:35,540 --> 00:22:40,500 من الان داشتم بهت زنگ میزدم که بیای پایین ودرخونه رو بازکنی.فراموش کردم باخودم کلید خونه رو بیارم 193 00:22:47,620 --> 00:22:51,980 سلام ، خون چیناپات سلام - حالتون چطوره؟ - 194 00:23:15,540 --> 00:23:19,380 مامان من الان اتاق مهمان رو آماده میکنم 195 00:23:20,020 --> 00:23:24,740 عمه وات..پانان بعداز اماده کردن تخت برید حموم روهم تمیزکنید..اونجا خیلی گرد وخاک هست 196 00:23:25,700 --> 00:23:29,460 واقعا مشکلی نداره..شما میتونید فردا تمیزش کنید 197 00:23:29,460 --> 00:23:31,660 امشب دیگه دیروقته..من به فکر شماهستم 198 00:23:31,900 --> 00:23:36,500 پس امشب من یه پتو میگیرم وکنار خاله میخوابم 199 00:23:37,260 --> 00:23:41,900 ببینش وات..دختر دوستم قابل ستایش هست یانه؟اون نمیخوادشما خسته بشید 200 00:23:42,180 --> 00:23:45,540 من خسته نیستم..این وظیفه ی منه 201 00:23:45,620 --> 00:23:51,340 وقتی درحال پرواز به اینجا بودیم خاله بهم گفت که شما کارمند قدیمی این خونه هستی 202 00:23:51,380 --> 00:23:55,660 پی چیناپات خیلی به عمه توجه داره ومنم همینطور بهش خیلی توجه دارم 203 00:23:55,660 --> 00:23:57,420 این خیلی خوبه 204 00:23:58,660 --> 00:24:03,820 بروتو اتاق مهمان بخواب زیزم..روی زمین نخواب..روی تخت خیلی راحت تره عزیزم 205 00:24:03,860 --> 00:24:09,380 باشه خاله اگه شماازم میخواین برم تو اون اتاق بخوابم من همینکارو میکنم خاله 206 00:24:09,460 --> 00:24:11,780 بهرحال امشب نیازه عمه وات رو به زحمت بندازم 207 00:24:11,820 --> 00:24:13,060 بله ...بله 208 00:24:13,340 --> 00:24:19,660 چیناپات ، نون رو به اتاقش راهنمایی کن.کیفش رو هم براش ببر چشم مامان 209 00:24:33,180 --> 00:24:37,340 شما یه کم دیراومدین..خون چانیکا چندلحظه پیش رفت بخوابه 210 00:24:38,940 --> 00:24:42,580 شکردرحال نزدیک شدن به مورچست..پسرم میتونه جلوی خودشو بگیره؟ 211 00:24:42,620 --> 00:24:47,180 چون میترسیدم مورچه بره سمت شکر باهاتون تماس گرفتم وخبرتون کردم 212 00:24:47,180 --> 00:24:48,820 مراقب باشیداون میخواد خون چیناپات رو وسوسه کنه 213 00:24:48,820 --> 00:24:54,540 عمه..اون دختر کی وسوسه کرده؟خون چیناپاته که از اون خوشش میاد 214 00:24:54,740 --> 00:24:57,380 خون چانیکا اصلا هیچ کاری نکرده عمه 215 00:25:01,580 --> 00:25:03,980 من میرم کیفتونو بیارم 216 00:25:10,940 --> 00:25:13,420 پسر من وقتی عاشق میشه هم بدشانسی میاره 217 00:25:13,420 --> 00:25:17,020 وقتی اولین بار دوست دختر داشت..اون زن کسی دیگه رو هم داشت 218 00:25:17,540 --> 00:25:20,220 برای سالها قلب چیناپات رو سیاه باقی گذاشت 219 00:25:20,580 --> 00:25:25,260 اما این خانم خانما خیلی ترسناکه...اون یه بچه پولدار لوسه که حالا تو فقر افتاده 220 00:25:25,300 --> 00:25:28,380 من فکر میکنم اون احتمالا بخاطر پول میخواد خون چیناپات رو تو دام بندازه 221 00:25:28,420 --> 00:25:32,740 من این اجازه رو نمیدم وات..من نمیخوام یه دختر پول پرست عروسم بشه 222 00:25:33,060 --> 00:25:37,900 من بهر طریقی مانعش میشم..نمیذارم چیناپات رو تو دام بندازه 223 00:26:07,460 --> 00:26:08,940 صبح بخیر 224 00:26:11,780 --> 00:26:13,820 تو باید خون چانیکا باشی. 225 00:26:13,820 --> 00:26:18,500 من مین هستم..من دختر دوست مادر پی چیناپاتم 226 00:26:18,580 --> 00:26:23,580 من دیشب یهویی رسیدم وشما خواب بودی بنابراین باهم ملاقات نکردیم 227 00:26:37,260 --> 00:26:41,020 من مادر چیناپاتم.ما قبلا باهم حرف زدیم 228 00:26:42,700 --> 00:26:44,300 سلام 229 00:26:55,540 --> 00:27:02,580 من یادمه تو گفتی قراره استعفا بدی.پس چرا هنوز اینجایی؟ 230 00:27:04,420 --> 00:27:07,900 اتفاقی خون چیناپات ازم خواست که به موندنم ادامه بدم توکارها بهشون کمک کنم 231 00:27:08,380 --> 00:27:14,460 واقعا؟پسرمن دیوونه ی کاره..گاهی اوقات بحدی زیاده روی میکنه که من نگرانش میشم 232 00:27:15,140 --> 00:27:17,500 تو خوب میدونی که من فقط همین یه پسرو دارم؟ 233 00:27:18,300 --> 00:27:19,380 بله 234 00:27:20,860 --> 00:27:26,660 من فقط یه پسردارم.طبیعیه ک عاشقش باشم وبراش نگران باشم..اینطور فکر نمیکنی؟ 235 00:27:27,780 --> 00:27:28,820 بله 236 00:27:29,500 --> 00:27:33,700 زنی که میخواد همسر چیناپات بشه اول باید از مانع من عبور کنه 237 00:27:39,780 --> 00:27:45,380 آدمی که بحد کافی خوب نیست ومهمتر ازاون تشنه ی پول وگستاخ وبی شرم باشه 238 00:27:45,780 --> 00:27:47,580 نمیتونه توجه وتایید منو بخودش جلب کنه 239 00:27:54,460 --> 00:27:58,900 بوش خیلی خوبه!یه کم بیشتر!الان میپزه!داره آماده میشه 240 00:28:02,340 --> 00:28:06,940 پانان!تا حالا عمه وات بامادر خون چیناپات تماس گرفته واز من حرف زده یانه؟ 241 00:28:08,780 --> 00:28:13,260 باهم بشینیم-..چرا؟ ممکنه کسی صدامونو بشنوه 242 00:28:13,260 --> 00:28:15,700 توخوشت میاد اونا بیشتر شک وسوءظن داشته باشن 243 00:28:15,740 --> 00:28:18,660 پانان!تا حالا عمه وات بامادر خون چیناپات تماس گرفته واز من حرف زده 244 00:28:18,700 --> 00:28:20,900 چون بنظرمیاد اون ازمن خیلی متنفره 245 00:28:22,100 --> 00:28:25,540 این الان تازه وداغه..مربوط به دیشبه 246 00:28:25,540 --> 00:28:30,580 عمه وات به خون افا گفت که تو داری چیناپات رو برای پولش فریب میدی 247 00:28:31,700 --> 00:28:33,900 تعجبی نداره اون اینطوری باهام حرف زد 248 00:28:35,460 --> 00:28:37,420 تو بوسیله ی خون آفا تحقیر شدی؟ 249 00:28:38,900 --> 00:28:43,180 نه واقعا..اون خیلی باحاشیه حرفاشو زد امامن میتونم بفهمم 250 00:28:44,540 --> 00:28:48,460 لطفا از خون آفا عصبانی نشو..اون خیلی زیاد پسرشو دوست داره 251 00:28:48,460 --> 00:28:52,260 اون میترسه تو به خون چیناپات صدمه بزنی- 252 00:28:53,020 --> 00:28:59,700 هرمادری عاشق بچشه..امامن میخواستم به خون آفا بگم من هرگز به فکر عبور از مانع وحصار خون آفا نیستم 253 00:28:59,740 --> 00:29:01,580 کدوم مانع؟ 254 00:29:03,060 --> 00:29:06,220 الان ماهی سوخت- اوه !اوه همش سوخت- 255 00:29:10,420 --> 00:29:12,700 هردوتا ماهی ها از بین رفت- 256 00:29:43,700 --> 00:29:45,580 خون چیناپات 257 00:29:49,300 --> 00:29:52,100 پی چیناپات شما برای صمغ گیری رفتید..خسته کنندست؟ 258 00:29:52,740 --> 00:29:54,100 نه 259 00:29:54,620 --> 00:30:00,380 بنابراین منم میتونم فردا برای صمغ گیری بیام؟..میخوام بدونم اونا چطور صمغ میگیرن 260 00:30:03,540 --> 00:30:07,340 مزرعه گل آلوده نونگ مین...شما مجبور نیستی بیای 261 00:30:09,900 --> 00:30:13,700 برو دوش بگیر ولباساتو عوض کن پسرم تا بریم باهم غذا بخوریم 262 00:30:14,660 --> 00:30:18,060 بریم نومین- باشه- 263 00:30:26,660 --> 00:30:30,540 چی شده خون؟چرا اینجا میشینی؟ 264 00:30:31,300 --> 00:30:35,940 من منتظر شمام..من امروز اول میرم دفتر 265 00:30:38,900 --> 00:30:42,860 الان ساعت 7صبحه وکار ساعت8 شروع میشه...چرا داری برای رفتن به اونجا عجله میکنی؟ 266 00:30:43,500 --> 00:30:46,260 خیلی کارهست که باید انجام بدم.میخوام عجله کنم وتمومش کنم 267 00:30:47,340 --> 00:30:49,140 خب خودم میرسونمت 268 00:30:50,420 --> 00:30:56,860 احتیاجی نیست.از خونه شما تا شرکت یه ذره راه بیشتر نیست.میتونم خودم پیاده برم 269 00:32:01,380 --> 00:32:05,340 پان تو به این زودی برگشتی؟ - 270 00:32:05,940 --> 00:32:10,460 نگهبان جزیره بهم گفت که امروز عصر یه طوفان توراهه..منم عجله کردم وبرگشتم 271 00:32:11,020 --> 00:32:14,780 اما خوبه که اونجا طوفانیه چون اینطوری تعدادگردشگر کمتر میشه 272 00:32:14,780 --> 00:32:18,020 اونا به غواصی نمیرن وصخره ی مصنوعی که تازه اونجا گذاشتم آسیب نمیبینه 273 00:32:20,500 --> 00:32:22,620 خیلی خوابم میاد .دارم میرم بخوابم 274 00:32:23,380 --> 00:32:25,420 پی تونگ هوووم؟ 275 00:32:29,100 --> 00:32:33,340 داری چه بازی میکنی..پا؟- میخوام لبخندتو ببینم- 276 00:32:35,540 --> 00:32:37,740 چرا بدنت اینقد گرمه؟ 277 00:32:39,300 --> 00:32:43,900 وقتی برای نصب صخره ی مصنوعی رفتم داشت بارون میومد بنابراین کل روز زیر بارون بودم 278 00:32:44,300 --> 00:32:46,580 تو میخوای مریض بشی؟ 279 00:32:47,980 --> 00:32:54,100 یه کم بارون نمیتونه بامن کاری بکنه..من مثل یه اسب قویم 280 00:32:58,820 --> 00:33:00,900 خون نیت قبلا بادوست پسرش به هم زده 281 00:33:06,660 --> 00:33:08,940 الان اینو شنیدی وکاملا هوشیار شدی 282 00:33:09,700 --> 00:33:12,700 دوست پسر خون نیت بهش خیانت کرده 283 00:33:12,820 --> 00:33:17,700 اوه..چقدر..هی خون نیت خیلی ناراخته؟ 284 00:33:18,060 --> 00:33:21,100 خب اون بنظر قوی میاد..اون خیلی شدید گریه نکرد 285 00:33:21,140 --> 00:33:23,980 حالا دیگه تو حق اینو داری تا خون نیتو مال خودت کنی 286 00:33:23,980 --> 00:33:27,100 زنی که قلبش میشکنه به کسی نیاز داره تا مراقبش باشه 287 00:33:27,140 --> 00:33:33,940 اگه بری پیداش کنی وبهش توجه کنی وباهاش همراهی کنی من بهت اطمینان میدم که خون نیت براحتی تسلیمت میشه 288 00:33:41,460 --> 00:33:43,940 دوست دختر آینده ات داره بهم زنگ میزنه 289 00:33:46,380 --> 00:33:50,420 سلام خون نیت..تو صبح خیلی زود بهم زنگ میزنی 290 00:33:51,660 --> 00:33:54,340 پی تونگ؟اون الآن از جزیره برگشته 291 00:33:57,900 --> 00:34:03,380 بنابراین من باید ازش بخوام چه زمانی بیاد دنبالت؟...باشه 292 00:34:29,580 --> 00:34:33,540 من باهات تماس میگیرم اما توجواب نمیدی..من برای دیدنت رفتم خونت اماتو اونجا نبودی 293 00:34:33,780 --> 00:34:41,620 توداری عمدا ازمن دوری میکنی...من زنی نیستم که بری توی بار بتونی یه شب باهاش باشیوبعدطوری رفتار کنی انگار اتفاقی نیفتاده 294 00:34:46,580 --> 00:34:52,460 پس توازم میخوای من چکارکنم؟...ازاونجاییکه تو دوست نیت هستی 295 00:34:54,820 --> 00:34:57,340 اون اتفاق افتاد چون ما مست بودیم 296 00:35:02,180 --> 00:35:07,460 تو هم احساس گناه میکنی..درسته؟چون تو بهترین دوست نیت هستی 297 00:35:15,300 --> 00:35:21,660 من الان نمیتونم به نیت دسترسی داشته باشم..با لاین وفیسبوک براش پیام گذاشتم اما اونا رو نخونده 298 00:35:25,380 --> 00:35:30,020 وقتی به خون نیت زنگ میزنم تماسم و ریجکت میکنه... اون چش شده؟ 299 00:35:30,500 --> 00:35:32,420 اون به تو زنگ زده یا نه؟ 300 00:35:39,140 --> 00:35:45,180 سان نکنه تو درمورد اون مسئله به نیت گفتی؟ 301 00:35:45,740 --> 00:35:47,780 بهمین دلیل نیت ازحرف زدن با من طفره میره..درسته؟ 302 00:35:50,140 --> 00:35:53,940 تو کسی هستی که احساس گناه میکنی؟خیانت میکنی وازاین میترسی که نیت بفهمه 303 00:35:53,980 --> 00:35:55,340 چون من به نیت اهمیت میدم 304 00:35:55,340 --> 00:35:58,620 به نیت اهمیت میدی؟پس چرا بامن خوابیدی؟ 305 00:36:02,500 --> 00:36:08,540 من خیلی متاسفم...من مست شده بودم و نتونستم خودمو کنترل کنم 306 00:36:10,620 --> 00:36:14,540 توازمن میخوای به نیت بگم ..درسته؟...باشه 307 00:36:15,540 --> 00:36:17,180 اینکارو نکن سان 308 00:36:38,980 --> 00:36:40,820 ...سلام سان 309 00:36:45,540 --> 00:36:48,420 نیت..چراتو به تماسام جواب نمیدی؟ 310 00:36:50,980 --> 00:36:54,740 پات اونجاست؟ نیت بیا باهاش حرف بزن - 311 00:36:54,780 --> 00:36:57,700 که تو خیلی عاشقش نیستی ومیخوای باهاش بهم بزنی 312 00:36:57,700 --> 00:36:59,500 این حقیقت نداره...مگه نه نیت؟ 313 00:37:00,660 --> 00:37:04,900 درسته- 314 00:37:04,900 --> 00:37:11,260 من اعتمادمو بهت ازدست دادم..دیگه لازم نیست تلاش کنی باهام تماس بگیری..ما باهم بهم زدیم 315 00:37:11,260 --> 00:37:15,740 نیت آخه چرا از دست من عصبانی هستی؟ تو هنوز روت میشه همچین چیزی از من بپرسی؟ 316 00:37:15,820 --> 00:37:21,620 این بخاطر...الوو..الووو 317 00:37:22,100 --> 00:37:25,980 چراقطع میکنی سان؟من هنوز چیزی رو بانیت روشن نکردم 318 00:37:26,620 --> 00:37:29,540 من میخوام بدونم چه اتفاقی افتاده.چرا خون نیت میخواد باهام بهم بزنه 319 00:37:40,180 --> 00:37:44,860 پات!چرا هنوزم داری تماس میگیری؟تو که الان شنیدی 320 00:37:44,900 --> 00:37:47,140 که نیت میخواد باهات بهم بزنه 321 00:38:05,820 --> 00:38:11,060 این دیگه آخرین باره که من دارم بخاطر تو گریه میکنم 322 00:38:30,900 --> 00:38:32,780 نیت تلفن روی من قطع کرد 323 00:38:35,660 --> 00:38:38,820 اون الان مستقیما بهت گفت میخوادباهات بزنه..چرابازممیخوای باهاش تماس بگیری؟ 324 00:38:39,260 --> 00:38:41,380 فقط بحدکافی صدمه ندیدی هنوز مگه نه پات؟ 325 00:38:42,980 --> 00:38:50,900 پات !دوباره بانیت تماس نگیر.باشه؟باشه پات؟ 326 00:39:26,860 --> 00:39:31,620 تو باید قبال من مسئولیت قبول کنی..نیت الان رفته 327 00:39:32,700 --> 00:39:34,500 اون دیگه تو رو دوست نداره 328 00:39:37,740 --> 00:39:41,300 تو از کجا فمیدی؟که نیت میخواد باهام بهم بزنه 329 00:39:42,300 --> 00:39:50,700 تو چی میدونی که به من نگفتی؟...اون چیه ..سان؟ 330 00:40:02,580 --> 00:40:09,020 نیت دیروز بهم زنگ زد.اون گفت خیلی از دست تو عصبانیه 331 00:40:11,100 --> 00:40:13,260 که توبرای کمک به پدرش پول نفرستادی 332 00:40:15,300 --> 00:40:17,460 نیت گفت که اعتمادش نسبت به توازبین رفته 333 00:40:19,860 --> 00:40:22,060 تو اونطور که اون فکر میکرده آدم توانایی نیستی 334 00:40:26,620 --> 00:40:28,540 نیت واقعا همچین چیزایی گفت؟ 335 00:40:33,580 --> 00:40:38,900 واقعیتو قبول کن پات...تو واقعا نمیتونی به نیت کمک کنی...توخیلی توانا نیستی 336 00:40:53,220 --> 00:41:01,620 من هرگز فکر نمیکردم.....عشق بین من ونیت به این راحتی به پایان برسه 337 00:41:02,660 --> 00:41:04,300 برای برای مدت زیادی عاشق همدیگه بودیم 338 00:41:04,380 --> 00:41:06,780 اما نه به اندازه ی زمان زیادی که من پنهانی عاشق توهستم 339 00:41:14,940 --> 00:41:20,900 وقتی من اولین بار دیدمت ..قلبم تقریبا ازتپش افتاد 340 00:41:22,180 --> 00:41:31,100 احساسم مثل...مثل این بود که باهمون آدم درست ملاقات کردم...دربارت بررسی وتحقیق کردم 341 00:41:32,500 --> 00:41:35,340 من فهمیدم تازه ازتایلند اومدی ودوست دختر نداری 342 00:41:38,260 --> 00:41:40,780 من دنبال پیدا کردن یه راهی بودم که ازت شناخت پیدا کنم 343 00:41:45,580 --> 00:41:51,180 وناگهان...نیت تورو برای معرفی به من آورد 344 00:41:51,500 --> 00:41:53,540 گفت که تو دوست پسرشی 345 00:41:58,780 --> 00:42:00,900 این مسئله اونقدر دردناک بود که قلبمو بشکنه 346 00:42:03,180 --> 00:42:09,340 من باید تحمل کنم که کسی که من پنهانی عاشقشم به دوستم توجه کنه...این دوبرابر بهم آسیب میزد 347 00:42:20,580 --> 00:42:25,340 خیلی ها هستن که تورو دوست دارن....سعی کن قلبتو باز کنی وببینی 348 00:42:25,420 --> 00:42:27,340 توحتما با آدم درست ملاقات میکنی 349 00:42:28,540 --> 00:42:34,140 ازخیلی قبل قلب من همش به توتعلق داره...بیشترازاینکه بخوام توبدونی 350 00:42:34,900 --> 00:42:39,300 بیشتر عاشقتم......بیشتر اعتقادپیدا میکنم که باید مال من بشی 351 00:42:40,700 --> 00:42:46,780 تو یه آدم توانایی...تلاش میکنی... وبا شخصیتی 352 00:42:59,180 --> 00:43:02,020 عشق وایمانی که من به تودارم 353 00:43:07,860 --> 00:43:14,460 برای جایگزین شدن بجای زنی که بدون تردید ولت کرد کافیه یانه؟ 354 00:43:49,180 --> 00:43:53,460 هی!....اونا فعلا همچنان نشستن- یه کم صبرداشته باشید- 355 00:43:53,460 --> 00:43:56,500 میخوای فیلم ببینی باید یه کم صبرکنی 356 00:44:10,460 --> 00:44:12,020 اینجا چیکار می کنید؟ 357 00:44:12,020 --> 00:44:14,780 ما منتظر دیدن بوسه ی خون چیناپات وخون چانیکا هستیم 358 00:44:15,580 --> 00:44:17,140 ببند اون گاله رو 359 00:44:17,140 --> 00:44:18,940 بیا اول مشت منو بوس کن....بیا 360 00:44:18,940 --> 00:44:20,700 نه غلط کردم.من رفتم 361 00:44:22,060 --> 00:44:24,620 ای..آی...آی..هی!..هی 362 00:44:25,580 --> 00:44:31,500 این نظر من نیست واشتباهی هم نمیکنم...خب ..اونا ازم خواستن بیام ببینم 363 00:44:31,500 --> 00:44:39,100 لطفا خون چیناپات برو به بوست برس...اوه نه- برگرد سرکارت آناند.......باشه برمیگردم سرکارم 364 00:44:56,020 --> 00:45:00,900 اوه...هی!..خون........الان داری میری خونه؟ 365 00:45:02,380 --> 00:45:04,940 کارساعت 5تموم میشه والان ساعت 4عصره 366 00:45:06,460 --> 00:45:10,940 من امروز یک ساعت زودتر اومدم سرکار...بنابراین یک ساعت زودتر برمیگردم 367 00:45:12,140 --> 00:45:17,860 من فکرکردم بخاطر سختکوشیت داری زودتر میای سرکار...پس تگه ده دقیقه زودتر بیای سرکار 368 00:45:18,340 --> 00:45:20,420 باید ده دقیقه زودتر برگردی درسته؟ 369 00:45:20,940 --> 00:45:23,820 اگه من یک ثانیه زودتر بیام سرکار..یک ثانیه زودتر هم برمیگردم 370 00:45:24,300 --> 00:45:28,300 من آدمیم که وقت شناسه...من اول میرم 371 00:45:38,500 --> 00:45:46,820 خوبه!مقدار حقوق طبق خواسته ی خودش بوده خودشم برای ساعت کاری تصمیم گرفته.....رئیس کیه؟ 372 00:45:51,580 --> 00:45:55,660 خاله جون احساس بهتری داری؟- خیلی خوبه عزیزم- 373 00:45:56,340 --> 00:45:59,220 توتوماساژ دادن خیلی خوبی...رفتی آموزش دیدی عزیزم؟ 374 00:46:00,180 --> 00:46:06,580 نه..ازاینترنت یادگرفتم..اتفاقا مامانم اغلب کمردرد داره 375 00:46:06,620 --> 00:46:09,300 وقتی برای ماساژ میره ماساژور شدیدو محکم ماساژش میده واین براش دردناکه 376 00:46:09,340 --> 00:46:13,020 من دیدم اگه سعی کنم یادبگیرم میتونم برای مامان ماساژ انجام بدم 377 00:46:13,060 --> 00:46:16,100 اوه..تو خیلی قابل ستایشی عزیزم 378 00:46:17,140 --> 00:46:21,100 من باید چکار کنم تا نومین رو بعنوان عروس خودم داشته باشم؟ 379 00:46:26,140 --> 00:46:29,420 چیناپات..تو همه ی روز کارکردی..خسته شدی پسرم؟ 380 00:46:29,420 --> 00:46:31,300 چرا نمیذاری نونگ ماساژت بده؟ (وای خاک برسرم) 381 00:46:32,580 --> 00:46:33,900 من ماساژ دوست ندارم (بازم حیای چیناپات) 382 00:46:36,100 --> 00:46:37,260 پانان بله؟ 383 00:46:37,260 --> 00:46:40,540 چانیکا کجاست؟ ...اووم...خون چانیکا...خب 384 00:46:40,540 --> 00:46:43,140 اون رفته کجا رفت؟ 385 00:46:44,900 --> 00:46:49,180 رفته بیرون بمونه....پان تونگ اومد دنبالشو بردش 386 00:47:05,020 --> 00:47:08,100 سلام عمه سلام 387 00:47:08,660 --> 00:47:15,460 خیلی وقته شما رو ندیدیم درسته...منم دلم برای جفتتون تنگ شده بود - 388 00:47:17,700 --> 00:47:23,540 نومین...اینها پان تونگ وپاریچات هستن...اونها دوستای پی چیناپاتن 389 00:47:26,820 --> 00:47:31,180 من امینا هستم..از ملاقات دوستان پی چیناپات خوشحالم 390 00:47:31,980 --> 00:47:33,380 !دوست سابق 391 00:47:39,980 --> 00:47:43,860 توخوب بنظر نمیرسی پان تونگ..حالت خوب نیست؟ 392 00:47:44,500 --> 00:47:48,540 من تازه از جزیره برگشتم به همین دلیل خسته بنظر میام 393 00:47:49,260 --> 00:47:51,620 خب شما خواهر وبرادر اینجا چکار میکنید؟ 394 00:47:53,940 --> 00:47:57,540 ما اومدیم دنبال خون نیت...ما از قبل قرارداشتیم 395 00:48:14,500 --> 00:48:19,100 خون آفا...من قصددارم به یه آپارتمان داخل شهر نقل مکان کنم 396 00:48:23,980 --> 00:48:26,060 شما هم اجازه دادید اون بره؟ 397 00:48:27,380 --> 00:48:32,140 درسته...اون فقط یه کارمنده.....هرجا بخواد بمونه به خودش مربوطه 398 00:48:32,180 --> 00:48:33,740 خب اون میخواد توکدوم آپارتمان بمونه؟ 399 00:48:33,820 --> 00:48:37,580 نمیدونم.....نپرسیدم......به من مربوط نیست 400 00:48:37,980 --> 00:48:39,220 پانان بله؟ 401 00:48:39,220 --> 00:48:43,020 تو به چانیکا نزدیکی؟اون بهت اسم آپارتمان یامکانشو نگفت؟ 402 00:48:43,620 --> 00:48:47,660 خون چانیکا قبلا بهم گفت...که یه آپارتمان داخل شهر داره اجاره میکنه 403 00:48:47,700 --> 00:48:50,260 اون نزدیک دفتر خون پان تونگه- 404 00:48:51,660 --> 00:48:53,220 نزدیک شرکت تونگ؟ 405 00:48:56,260 --> 00:48:59,420 !چیناپات 406 00:49:31,820 --> 00:49:34,100 خانمی که پان تونگ اورد اینجا..کدوم اتاق رو اجاره کرده؟ 407 00:49:34,140 --> 00:49:35,660 خون چیناپات مشکلی بوجود اومده؟ 408 00:49:35,660 --> 00:49:39,020 اون کارمند منه- اون تو اتاق 207ساکن شده- 409 00:49:51,260 --> 00:49:55,060 اگه قاشق وچنگال وبشقاب کافی نیست بذار بدونم تا ازخونه برات بیارم 410 00:49:55,140 --> 00:49:57,860 خیلی هم کافیه..من قراره تنها باشم 411 00:49:57,900 --> 00:50:04,100 ممم....خون نیت من اینو میذارم داخل بالکن...اینطوری میتونی لباساتوخشک کنی 412 00:50:12,180 --> 00:50:15,620 خونه ی من هتل نیست..که هرزمان خواستی امانت بگیری 413 00:50:16,740 --> 00:50:21,180 هیی چیناپات پی تونگ 414 00:50:21,220 --> 00:50:22,820 واستا سرجات..پا (آخ جون دعوا) 415 00:50:24,780 --> 00:50:28,900 لطفا اینو درک کن خون چیناپات...من مجبور نیستم برای تو کارهای خونه رو بکنم 416 00:50:28,940 --> 00:50:33,180 من فقط کارهای دفتر رو انجام میدم..بنابراین لزومی نداره تو خونه ی شما بمونم 417 00:50:33,660 --> 00:50:36,660 دفتر من خارج از شهره..چطوری میخوای بیای کارکنی؟ 418 00:50:36,780 --> 00:50:41,100 میتونم صبح زود با مینی بوس بیام وبرای برگشتن میتونم راس ساعت 5سوار بشم وبرگردم 419 00:50:41,140 --> 00:50:42,940 بنابراین اگه بخوام بیشتربمونی وکار کنی چی میشه؟ 420 00:50:45,300 --> 00:50:47,780 من خودم میام دنبال خون نیت وبرش میگردونم به شهر 421 00:50:47,860 --> 00:50:51,820 تو خیلی مهربونی پا...اما فعلا لطفا برو کنار برادرت بمون (خخخخخ) 422 00:50:51,940 --> 00:50:53,580 بیا اینجا ببینم چیناپات 423 00:50:53,740 --> 00:50:56,300 پی چین!...ولم کن..منو ول کن 424 00:50:56,300 --> 00:50:58,900 خواهرمو ول کن چین- بروبیرون- 425 00:51:00,500 --> 00:51:04,180 هییی چیناپات در و باز کن 426 00:51:07,620 --> 00:51:10,940 خون نیت برگرد من نمیخوام برگردم - 427 00:51:12,180 --> 00:51:15,820 یامیخوای ببوسمت تا تماشاکنن....الان ببوس وبعدش تموم میشه 428 00:51:19,580 --> 00:51:22,260 نخیر لازم نکرده پس بیا بریم 429 00:51:22,260 --> 00:51:23,300 خون نیت 430 00:51:23,300 --> 00:51:25,460 چیناپات! زود باش بریم خون نیت - 431 00:51:25,500 --> 00:51:30,820 خون نیت. خون در و بارمون باز کن هیی 20دقیقه دیگه در و باز کن 432 00:51:32,540 --> 00:51:36,340 خانوم لطفا در وباز کن...خواهش میکنم سریع در و باز کن 433 00:51:36,340 --> 00:51:38,460 !د بجنب دیگه 434 00:51:40,860 --> 00:51:45,660 تو منو ببر خونه .منم دوباره فرار میکنم. دوباره فرار کن تا ببینی چه بلایی به سرت میارم - 435 00:51:46,420 --> 00:51:50,820 داخل قراردادکار اشاره شده که دوره ی قرارداد برای یک ساله 436 00:51:50,900 --> 00:51:54,460 اگه کارفرما کارمندو اخراج کنه این بمعنی فسخ قرارداده 437 00:51:55,820 --> 00:51:59,660 اگه منو اخراج کنی..منم میرم به اداره ی کار گزارش میدم 438 00:52:03,500 --> 00:52:05,500 جدای از مجبور بودن تو خیلی هم باهوشی 439 00:52:05,540 --> 00:52:10,740 واین کاملا بایک کارفرمای لجبازویکدنده هماهنگه...خب الان چی میخوای خون چیناپات؟ 440 00:52:10,820 --> 00:52:15,740 توالان میخوای منو برگردونی؟...الان برگرد تا برسی خونه دیرت میشه 441 00:52:16,380 --> 00:52:19,700 من میتونم با خون پان تونگ تماس بگیرم تا دیروقت بیاد دنبالم 442 00:52:22,420 --> 00:52:24,780 من میخوام تو رو برای یه شغل دیگه هم استخدام کنم 443 00:52:25,220 --> 00:52:28,940 من میخوام بهت اجازه بدم که سرپرست امور خونه بشی وحقوقتو ده هزار تا درماه افزایش میدم 444 00:52:29,860 --> 00:52:32,100 اما تو باید تو خونه ی من بمونی 445 00:52:41,020 --> 00:52:46,060 زودتر تصمیمتو بگیر خانم....هرچی کندتر باشی...من اصلا مذاکره نمیکنم 446 00:52:48,460 --> 00:52:50,500 من 50هزارتا میخوام 447 00:52:52,180 --> 00:52:54,180 میخوای بااین همه پول مهمونی بدی؟ 448 00:52:54,660 --> 00:52:56,260 یه چیزی تو همین مایه ها 449 00:52:57,180 --> 00:52:59,020 چرا به پول زیاد نیاز داری؟ 450 00:52:59,260 --> 00:53:01,620 مبلغ لازم برای درمان پدرت ماهی 100هزارتاست 451 00:53:02,140 --> 00:53:06,100 باقیموندشو میخوام نگه دارم برای پیش قسط خونه....خونه ی من تو بانکوک توقیف شده 452 00:53:06,100 --> 00:53:09,020 وقتی پدرم از بیمارستان بیرون بیاد یه خونه برای موندن داشته باشه 453 00:53:11,820 --> 00:53:16,060 زودتر تصمیم بگیر...هرچی کندتر باشی...من اهل مذاکره نیستم 454 00:53:18,660 --> 00:53:21,500 حالا بزرگ شدی خانم...داری باهام مقابله به مثل میکنی 455 00:53:21,660 --> 00:53:23,460 میخوای پولو بدی یا نه؟ 456 00:53:23,460 --> 00:53:28,740 50هرار تا بنابراین 50هزار تا- 457 00:53:40,420 --> 00:53:45,460 پس لطفا اسمتو روی مبلغ جدید حقوق امضا کن تا مطمئن بشیم که این مبلغ رو تایید کردی 458 00:53:46,420 --> 00:53:50,140 هی خانم این رفتار نمونه ی روشن تلکه کردن دیگرانه 459 00:53:50,340 --> 00:53:52,140 بلاخره میخوای امضا کنی یا نه؟ 460 00:54:06,460 --> 00:54:09,820 خون! خون...لطفا درو بازکن...سریعتر درو باز کن 461 00:54:09,860 --> 00:54:13,260 خون!خون خون! خون 462 00:54:16,020 --> 00:54:20,180 خون چیناپات گفتن 20 دقیقه دیگه.الان فقط 10 دقیقه گذشته 463 00:54:22,500 --> 00:54:25,380 هی تو....شما باید مراقب آپارتمان باشی نه چیناپات 464 00:54:25,380 --> 00:54:31,220 زودت!زودتر...لطفا بازش کن..خون!خون 465 00:54:48,220 --> 00:54:52,060 من فکر میکنم دیگه اینجا نیستن....احتمالا اون خون نیت رو برده 466 00:54:53,540 --> 00:54:56,740 نمیفهمم...چرا پی چیناپات نمیخواد دست از سر خون نیت برداره؟ 467 00:54:56,740 --> 00:54:58,820 چرا باید خون چیناپات اونو مجبور کنه تو خونش بمونه؟ 468 00:55:01,380 --> 00:55:07,020 من میدونم چرا...اون بخاطر سی ری از من عصبانیه 469 00:55:09,820 --> 00:55:12,220 پی سی ری چه ربطی به این موضوع داره؟ 470 00:55:15,140 --> 00:55:17,820 اون عاشق سی ری بود اما سیری عاشق من بود (چه متوهم) 471 00:55:18,780 --> 00:55:24,460 اون نتونست خوشحالی منو ببینه پس سی ری رو اذیت کرد....اما حالا میدونه من خون نیتو دوست دارم 472 00:55:25,100 --> 00:55:27,780 بنابراین هرکاری میکنه تا مانع بین من وخون نیت بشه 473 00:55:31,300 --> 00:55:37,060 پی چیناپات از یه زن بی گناه بعنوان وسیله ی انتقام استفاده میکنه....خیلی بی رحمه 474 00:55:37,740 --> 00:55:39,900 ماباید بریم کمک خون نیت..پی تونگ؟ 475 00:55:42,340 --> 00:55:46,140 بارانندگی کردن پشت سر آدم ناامیدکننده ای مثل چین..ممکنه ماشین واژگون بشه وکسی بمیره 476 00:55:47,860 --> 00:55:52,780 الان عمه آفا تو اون خونست...احتمالا چیناپات جرات نمیکنه باخون نیت هیچکاری بکنه 477 00:55:59,780 --> 00:56:04,460 من رفتم چانیکا رو برگردوندم تا اون بتونه تو کارای خونه کمک کنه 478 00:56:05,260 --> 00:56:09,180 عمه وات الان دیگه پیر شده اون نمیتونه زیاد راه بره یا چیز زیادی جابجا کنه 479 00:56:10,100 --> 00:56:11,620 عمه وات بله؟ 480 00:56:11,660 --> 00:56:14,580 از فردا چانیکا کارشو بعنوان مسئول کار های خونه شروع میکنه 481 00:56:14,620 --> 00:56:18,420 من باید از دستورش پیروی کنم؟- نه عمه وات 482 00:56:18,420 --> 00:56:22,780 قبلا تو برای غذا از من پول میگرفتی حالا باید بجاش بری از چانیکا بخوای 483 00:56:23,060 --> 00:56:27,620 من میخوام مدیریت مالی رو به اون بدم پس اون میتونه قبض آب وبرق رو هم پرداخت کنه 484 00:56:29,660 --> 00:56:35,460 مراقبت از خونه...حیرت انگیزه...تو توی دفتر هم کار میکنی...تو نمیتونی ترتیب هردورو بدی 485 00:56:37,260 --> 00:56:38,980 نمیشه ترتیبشو داداما باید بتونم ترتیبشو بدم 486 00:56:40,860 --> 00:56:46,020 تو واقعا کارمند برجسته ای هستی حاضری باهمون حقوق ولی سخت تر کار کنی 487 00:56:46,020 --> 00:56:47,940 من حقوق چانیکارو افزایش دادم مامان 488 00:56:52,100 --> 00:56:53,540 برو داخل خونه- 489 00:57:01,100 --> 00:57:04,180 خون اوه خون...تو بهش اجازه میدی رئیس من بشه 490 00:57:07,660 --> 00:57:10,740 اون دیگه چه زنیه؟میشه باپول خریدش 491 00:57:12,660 --> 00:57:17,220 خاله...شاید خون چانیکا دلیل خودشو داره 492 00:57:17,660 --> 00:57:23,900 به آدما خوشبینانه نگاه نکن عزیزم..خون چانیکا ازاون زنهاییه که بذر رو بانقشه میکاره 493 00:57:23,940 --> 00:57:26,500 الان اون داره محاسبه میکنه تا چیزباارزش تری رو بدست بیاره 494 00:57:36,460 --> 00:57:40,740 درسته که الان سود فقط چندهزارتاست...ولی خب کارهم بیشتره 495 00:57:43,380 --> 00:57:45,660 نظرتو عوض کن وبیا بیرون 496 00:57:46,300 --> 00:57:50,300 من به پول نیاز دارم...ازت خیلی ممنونم خون پان تونگ 497 00:57:50,380 --> 00:57:52,660 شما شخصا اومدی دنبال من...این سفرت رو به هدر میده 498 00:57:52,700 --> 00:57:57,420 هروقت خواستی بیام دنبالت هر زمانی میتونی باهام تماس بگیری...من فورا میام 499 00:57:59,300 --> 00:58:02,180 پس فعلا منو ببخش...میخوام اول لباسهامو باز کنم 500 00:58:07,940 --> 00:58:10,860 پی چیناپات از پول استفاده کرد تا خون نیت رو مجبور کنه تو خونش بمونه 501 00:58:10,860 --> 00:58:13,580 اون میدونه خون نیت برای مراقبت از پدرش پول لازم داره 502 00:58:19,140 --> 00:58:21,780 پول نمیتونه زنی مثل خون نیت رو بخره 503 00:58:21,780 --> 00:58:27,340 فتنها چیزی که میشه باهاش خون نیت رو خرید باقلبه 504 00:58:32,060 --> 00:58:34,940 من میخوام از قلبم بجای پول برای بدست اوردن فلب خون نیت استفاده کنم 505 00:58:34,940 --> 00:58:37,940 این زیرنویس کاملا رایگان بوده واستفاده ی مالی از ان در فروشگاه ها وسایت ها ممنوع است 506 00:58:37,964 --> 00:58:40,864 :::ترجمه وزیرنویس :تداعی ::: :::زمان بندی :آمیکو ::: 79599

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.