All language subtitles for @mamsubtitle.Khun.Mae.Suam.Roy.E03

ترجمه: Samira & زمانبندی: Mahdis.tkd
M&M کاری از لاکورن آباد و

تو من هستی
قسمت سوم

مائه نا؟؟

.دقیقاً ... گفتم یه جای کارش می لنگه

.اسمش یائه ... پس چرا خائوسوآی ، مائه نا صداش میزنه

!درسته

.آره راس می گی، مشکوکه

اما ... نگو که نقشه ات اینه ، قراره بری تو اتاق سی ریا و کنارش بخوابی تا مچشو بگیری؟

.نه این طورنیست مائه یای

.این سری هدفمون سی ریا نیست، ... بلکه خائوسوآست

.میگن حرف راستو از بچه بشنو

.اما باید یه موقعیتی پیدا کنیم که خائوسوآ رو تنها گیر بیاریم

.بدون مامانِ مزاحمش

!یه بار دیگه، باشه

کارگردان هیا جو

چی شده هیا؟

کار داری؟

.هیا، یه لحظه وایسا

.پی نوآن-
بله؟-

.مراقب خائو سوآی باش بر می گردم-
.باشه-

خائوسوآی ، چیکار می کنی؟

خائوسوآی! خائو سوآی دسر دوس داری؟-
آره-

دوس داری با اسباب بازیا بازی کنی؟-
آره-

توخونه مامان بزرگ پر از اسباب بازی و دسره. می خوای بیای باهام؟-
.آره-

...اِاِ...خون-
.مشکل چیه؟مادربزرگش ازم خواسته ببرمش پیشش تا با نوه اش بازی کنه-

.اُه! باید ....باید قبلش به نانگ یا اطلاع بدیم-
.پس شما بهش بگین-

!منم خائوسوآی رو با خودم می برم ... بیا بریم خائو سوآی! بیا بغل عمو

!خون تی !خون تی باید قبلش به نانگ یا بگین! ... خون تی

حالا چه گِلی به سرم بگیرم؟

!اُیی! خون تی!خون تی

.هیا، حقیقتاً در حال حاضر نمی تونم کاریو قبول کنم

.لطفاً دست تنهام نزار ...اگه نتونی تو این کار کمکم کنی به مشکل بر می خورم

مشتری همین امروز بهم سفارش داده و میخواد که فردا فیلم آماده باشه. نا!! به دادم برس

هیا، واقعا نمی تونم این کارو انجام بدم. میشه منو تو معذورات قرار ندی؟

.اینجاست ... این دسر واسه خائو سوآست

می بینی؟-
می خوای یا نه؟-

.ممنونم-
.اُیی! می بینی. مامانش خیلی خوب بزرگش کرده

نا! چرا گوشیتو بر نمی داری؟

!زود باش جواب بده

خائوسوآی می تونی به عمو بگی چرا مامانتو ، مائه نا صدا میزنی؟-
.باید اول از پین پین بپرسیم-

.حتما! پس بگیرش و از نانگ پین پین بپرس ببین چی می گه

.نا! اگه کمکم نکنی، منو از صنعت سرگرمی میندازن بیرون -
.هیا...اینجورام که میگی نیست -

میشه انقد فیلم نیای و واسم اشک نریزی؟

.خوب می دونی ، با گریه هات خر میشم

!ببخش نا! بخدا عمدی نیست!...چکار کنم؟دست خودم نیست، نا

!باشه، هیا

کارچیه؟ کجاست؟ چکار باید کنم؟ برنامه ی زمانیش چطوریه؟لطفاً همه ی اطلاعات رو برام بفرست،هیا

.اُه ! نا، قربون دستت...خیلی خیلی ازت ممنونم

!اُه! عزیزم می دونستم تو قدرشناسی و زحمتام واسه پیشرفتت الکی نیست-
.باشه حالا ! برام بفرست-

!باشه!باشه!حتما

.چی شده پی نوآن

.نا! فوری بیا عمارت اصلی. همین الان خائوسوآی با خون تی و خون پاوینیاست

!اُه! داشتم فراموش می کردم

پین پین چی گفت؟ هوم؟ -
!پین پین می گه مائه نا همون مائه یاست -

!مائه یا ، پین پینه

خائوسوآی چطوری میشه؟ بالاخره پین پین ، مائه نا رو گفت یا مائه یا؟

!پین پین ، مائه یاست

!پین پین، مائه ناست

کجا می خواین برین نانگ نوآن؟
!وایسا!وایسا!وایسا

!اول صبر کن -
!ولم کن -

اول با من حرف بزن! کجا با این عجله می خوای بری؟

!برو اونور -
!نمیرم -

اینجوری دوس داری، درسته؟-
!آرره، خیلی خوبه-

!اینو می خوای! ها اینجوری می خوای!پس بگیرش

نانگ نوآن! نانگ نوآن! کجا می ری؟

خب پین پین ، همین الان جواب خودشو گفت. حالا تو به من بگو. چرا مامانتو ،مائه نا صدا می زنی؟

چرا بهش نمی گی مائه یا؟

...مائه نا و مائه یا-
!خائو سوآ-

.خائوسوآ ، پسرم بیا پیش مامان

مائه یا، می خوای یکم دسر بخوری؟

چرا قبل اینکه پسرم و با خودتون ببرین بهم نگفتین؟

تو کدوم خونه ای چنین قانونیه که وقتی عمو و مادربزرگِ بچه، بخوان باهاش بازی کنن، باید قبلش اجازه بگیرن؟
!دقیقاً-

.تو این خونه هست

فک نمی کنی داری زیادی سخت می گیری؟

.اگه از قبل بهم بگین، مشکلی ندارم

چرا اونوقت؟
مگه چیزی برای مخفی کردن از ما داری؟

چرا اجازه ندی پسرت تنها بیاد تا باهم بازی کنیم؟

.چیز مخفی ندارم

پس اگه چیز مخفی نداری، بهمون بگو چرا پسرت ، به جای اینکه تو رو مائه یا صدا بزنه ، بهت می گه مائه نا؟

شما از جون یه بچه چی می خواین؟این بچه فقط اشتباهاً به جای یا گفته نا. همین،چیشده مگه؟

.فک کنم خائو سوآ خوابش میاد

قراره مامان و عمه نوآن ببرنت تو تختت که چرت بعداز ظهری بزنی، باشه؟ -
!باشه -

.بیا بریم! بیا پسرجان بریم بخوابیم

وایسا ببینم! کجا داری می ری؟

خیلی خیلی ازت ممنونم خون کریت ، که بخاطرِ من اومدی . حقیقتاً کارگردان هیا، خیلی باهام مهربونه واسه همین نتونستم دلشو بشکنم و رد کنم

.درکت می کنم خون نا-
.راستی ازتم معذرت می خوام که مجبورت کردم دروغ بگی-

.چه دروغی؟... حقیقت هم همینه که می خوام خون یا رو ببرم واسه فیزیوتراپی

.واسه همین مجبورم غروب بیام دنبالتون-
.هی! اصلا نیازی نیست خون کریت. نگران نباشین-

!خودمم می تونم برگردم-
!نه نمی تونین-

.ممکنه بقیه مشکوک بشن

.دقیقا، نا. هی! خیلی خوش شانس بودی که خون تی صبح زود رفت سر کار

.واِلا به این راحتی نمی تونستی بری بیرون

.اتفاقاً ایده ی خوبیه که خون کریت ببره و برت گردونه

.باشه،پس از این به بعد همین کارو کنیم

.پی نوآن، چهار چشمی حواست به خائو سوآ باشه-
.اممم! خیالت تخت،اصلاً نگران نباش-

!می خوام این کوچولو رو دور کمرم ببندمش

ببندی دور کمرت؟-
!دقیقاً-

می تونم مگه نه؟-
!نه-

اُی! نمی تونم؟

!خائوسوآی بیا بغلم پسرم! بیا

.خائو سوآی،....من دارم میرم...شیطونی نکنیا

و حرف عمه نوآن و گوش بدی، باشه؟ -
!باشه-

!برو عزیزم! برو پیش عمه نوآن پسر! برو

!آها! حالا با مامانی خداحفظی کن

خداحافظی کردی؟
!خدافظ!خدافظ
"انگشتتو بکن تو چش این سمیرا"

!بوس بفرست

!خداحافظ!خداحافظ!خداحافظ

!بریم! بریم بازی کنیم! بیا بریم

!بازی!بازی!بازی
!از این طرف!از این طرف!از این طرف

خون تی! چرا جواب تلفنمو نمی دی؟

.هی نا! ... این سری، بعد اینکه تمرین کردی، قراره فیلم اصلی رو بگیریم

فقط توی اون قسمت مبارزه ات، می خوام که به موهات پیچ و تاپ بدی هی به این ور ور کج کنی، ... ببینم می تونی یه کاری کنی فروش فیلمم بره بالا

!بسیارخب اگه آماده این ، عجله کنین

!اکی

اونا دارن چکار می کنن؟

.اُه گویا تیم تولید اینجا رو برای تبلیغات فیلم اجاره کردن

....این
چی شده، پی تی؟

.عذرخواهی می کنم، مجبورم زودتر برم-
!اِی پی تی-

.بابت این مساله متاسفم

.منو ببخشید، با اجازه

!کات

چطور بود هیا؟-
!خیلی خوب!عالی-

.بسیار عالی

.آرتیست کی بودی؟؟واقعاً حقته که سوپراستار هالیوود باشی

!انقدر چاپلوسی نکن-
.چاپلوسی نیست! تشنگیتو رفع کن-

!مهارتت خیلی بهتر شده. این حقیقته

حالا هر چی، تو هفته ی بعد هم بیا کمکم، باشه؟-
.پس اگه کاری نیست من فعلا برم هیا-

!خون! شما نمی تونین بیاین داخل

!خیلی ازت ممنونم-
!شما نمی تونین وارد شین-

!شما نمی تونی وارد شین

!شما نمی تونی وارد شین

.هیا، من باید برم-
.لطفا از اون طرف برین-

!هی-
.آقا لطفاً از اون طرف برین-

اون کیه؟
!خون

!چی بود؟

!پی! متاسفم

!ببخشین

!ببخشید! ببخشید

...اگه این زنه سی ریاس...پس اونی که تو خونس -
پی تی...چی شده؟ -

.مشتری رو به تو میسپارم ،حواست بهشون باشه

!پی تی-
!من زودتر می رم-

چیکار کنم؟-
پی نا! داری می ری؟-

.نانگ! موتورتو واسه چن ساعت می گیرم

!آی!آی!آی!هی

!پی نا
...آی! هی، موتورم

نانگ دا چیه؟

پی تی! کجایی؟چرا انقدر با عجله میری؟چیزی شده؟

.یه مسئله ی مهمی درمورد سی ریاست که باید چک کنم

.مشتری رو به تو سپردم ،حواست بهشون باشه. بعداً می تونی برگردی شرکت

!بازم دنبال سی ریاست

!خون تی-
!ماشینو ببر پارک کن-

....چشم!راستی خون تی

!هوی!افراد این خونه مشکلشون چیه؟ چقدر هم عجله داره

!مرتیکه ی روانی!چه سریع هم میره

!الان به فنا میرم

چی شده؟ هوم؟چرا گریه می کنی؟

!مامانمو می خوام

سر بزنگاه مچتو گرفتم

چیو گرفتی؟

!خائوسوآی بیا بغل مامانی!بیا عزیزم

.گریه نکن عزیزدلم

مگه بهم قول ندادیم که وقتی بیدار شدی و کسی پیشت نبود ، گریه نکنی؟

!گریه نکن!گریه نکن

!برو پیش عمه نوآن پسرم-
!بیا بغلم پسرجان-

گریه نکن دیگه ، باشه؟

چی شده خون؟مشکلی پیش اومده؟

یعنی تو ، الان تو خونه بودی؟

البته که تو خونم. پس می خواستی کجا باشم مجید جان؟-
.پس چرا وقتی وارد خونه شدم ندیدمت-

.خب... من نانگ یا رو برده بودم تو آشپزخونه یه چیزی بخوره

!خون تی! امروز.... اِی وای

هی! مگه جن دیدی؟

خون یا، شما کی برگشتین؟-
کِی برگشته؟-

.منظورت اینکه این تا الان خونه نبوده-
.دقیقاً-

.خون یا با خون کریت رفته بود بیرون

تو که گفتی تو خونه بودی؟

.خب....رفتم بیرون و بعدش برگشتم،حالا هم که میبینی تو خونه ام

کجا رفته بودی؟

.برای فیزیوتراپی رفتم ... انتظار داری کجا برم؟ برم دیسکو قر بدم

گفتی با خون کریت رفتی.پس خون کریت کجاست؟

چرا اون نیاوردت خونه؟

.خون کریت سرش شلوغ بود،واسه همین خودم اومدم

چطوری خودت تونستی برگردی؟-
.هی خون!...دکترمو میشناسم واسه همین ازش خواستم منو برگردونه-

هی لِرت، تو دیدی با دکترش بیاد یا نه؟

هی تو!....می خوای عمداً واسم مشکل درس کنی مگه نه؟

اگه می خوای منو تو دردسر بندازی،اینجا نمی مونم، نمیخوام کناره یه روانی باشم
"روانیو خوب اومد"

.حرفمو باور کنید

.نانگ یا ، کلاً با من بود

!هی -
"!خوش کلدی. هری "

!پی نوآن! در و ببند
!باشه

!نزدیک بودا

.تمام مدت حواسم به درب اصلی بود ولی ندیدم کسی وارد بشه

مطمئنی که بیست و چهارساعته حواست به درب بود؟

!آها! فقط یه بار رفتم دست به آب ،خون تی

.فقط چن لحظه نبودم.من کلاً تو دست به آب خیلی سریعم. اینو همه می دونن

!از دستم در رفتی

!هوی! نا! اوی! ...نزدیک بود لو بریما

هوی! خدای من! ... دیگه نمی خوام این اتفاق بی افته، باشه؟

هی! درک نمی کنی از ترسو وحشت به چه حالی افتاده بودم، معده ام می سوخت سرم داشت می ترکید و فشارم رفته بود بالا

امروزچه روزی بود... مبارزه کردم، سوار موتور شدم،از دیوار خونه بالا رفتم حتی نزدیک بود از بالای تراس پرت شم پایین و در آخر هم نزدیک بود لو برم

خدا جون دیگه نبود؟؟ هر چی بلا مَلا بود یه مرتبه ای تو فرق سرم نازل کردی!اُه

!نا! آروم باش! خائو سوآست

!آخر من سکته می زنم...خائو سوآی، چکار می کنی پسر؟

!نَکُن!...پسر انقدر ما رو نترسون

!باز کن!بازکن! باز کن-
.اُه ! باشه باز می کنم-

ولی باید اول اجازه بدیم ،مائه نا بخوابه و یکم استراحت کنه ، باشه؟
بریم بازی کنیم،خوبه؟

!بیا بریم

!بریم

ترجمه: Samira & زمانبندی : Mahdis.tkd

پی نات! ...پی تی چطور می تونه این کارو با من کنه؟

!آقا منو با مشتری تنها گذاشت که بره به مشکل سی ریا رسیدگی کنه

خب که چی؟

خب که چی؟ چطور می تونی چنین چیزی بگی ،پی نات؟ پی تی هرگز قبلناً با من این کارو نمی کرد

از وقتی که اون زن ، پاشو تو این خونه گذاشت پی تی فقط به مسائل اون زنیکه توجه می کنه

.نمی خوام دیگه درمورد خون تی واون زن چیزی بشنوم

.به من ارتباطی نداره

.نیازی نیست همه چیو به من بگی

.فک می کنم نباید چشم و گوشتو روی این مسائل ببندی

،اومده تا تو این خونه بمونه

نمی ترسی که اون همه چیو ازت بقاپه؟

!فک کن اون بخواد بقاپه و من فقط تماشا کنم

!هرگز اجازه نمی دم این اتفاق بی افته

!بیا داخل

.اسناد مهمو واستون آوردم

.دا ، تو زودتر برو

.من هنوز کار دارم

این مدارک قبلاً دست خون ویست بوده، درسته؟

.عمه نات شماهم در مورد این مدارک می دونین، هرگز در این مورد اشتباه نمی کنم

.خون نات صدام بزن

!دوس ندارم مردم بگن، تو اینجا بخاطرنفوذ من، داری کار می کنی

!همین که دا می دونه کافیه

!چشم! خون نات

.دیگه کار اشتباهی نکن

.و کسیو تو دردسر ننداز، ما دیگه خون پاپ رو نداریم

.باید بیشتر از قبل حواسمون به کارامون باشه

.خون نات ، من بهتون قول می دم دیگه ناامیدتون نکنم

!سلام، خون سی ریا

!سلام-
!سلام، خون سی ریا-

!سلام، خون سی ریا-
!سلام، خون سی ریا-

!سلام، خون سی ریا-
!سلام، خون سی ریا-

خون نات، حالتون خوبه؟

!چیزی نیست

!خوبم

مشکلش چیه؟-
!آره دقیقاً-

!سی ریا تو همه چیزو گرفتی

دیگه چی از جونم می خوای؟

خون یا، امروز خسته شدی؟

.خسته نیستم

.بلکه ... از خودم ناامید و کلافه ام

....خیلی وقته برای فیزیوتراپی میام اما هنوز

.نمی تونم راه برم

پس چرا یه جایی نریم که هم حالمونو سرجاش بیاره هم آروممون کنه؟

کجا بریم؟

زمین تنیس؟

!درسته

!این شیوه ی منه که باهاش آروم میشم

.آخه نمی دونم چطوری باید تنیس بازی کنم

اگه بلد نیستی، می تونی یاد بگیری ...من بهت یاد می دم

.اما من اینجوریم، احتمالا نمی تونم یاد بگیرم

.البته که می تونی

.اگه واقعا بخوای ، می تونی انجامش بدی، خواستن توانستن است

.ببخش خون یا

.این سری آهسته تر ضربه میزنم

اُه! نمی خواد خون کریت، اگه این کارو کنی دیگه بازی جالب نمیشه

!باشه

واقعاً، بازی تنیس خیلی سرگرم کننده و جالبه
اگه می تونستم راه برم مطمئنم برام جذابتر بود

هنوز بازیو شروع نکردیم این حسِ خوبو داری، شروع کنیم کلی انرژی می گیریم و سرحالتر میشیم

.خون یا ، تو خیلی با استعدادی،نگران نباش

.باشه! پس این سری بزار من توپ و بزنم

!باشه

!اُی! ببخشید خون کریت

دردت گرفت؟-
!خوبم!خوبم-

!ببخشید

کجا رفته بودی؟-
.آی !خون!...برای فیزیوتراپی رفتم-

انتظار داری کجا برم؟ برم دیسکو قر بدم؟

!لِرت! لِرت

!یه لحظه بیا اینجا

باور کنین تقصیر من نبود، همش زیر سر این مثانه امه که زود به زود پر میشه قول می دم وقتی سر کارمم ، دیگه آب نخورم

خون تی، یه درخواستی ازتون کنم؟ تو رو خدا منو اخراج نکنین! تو رو خدا! دستم به دامنتون

!مامانم هنوز جوونه و پدرمم می ره مدرسه. اگه منو اخراج کنی کی خرجشونو می ده

!هوی ! لِرت، کافیه دیگه

!قرار نیست اخراجت کنم

پس چرا صدام زدین، گفتین بیام اینجا؟

.داشتم فک می کردم تو اشتباه نکردی...اون زن مطمئناً از درب اصلی وارد نشده بود

...اگه اون از درب اصلی وارد نشده

پس از روی دیوار پریده؟

!ممکنه

!عذرخواهی می کنم

آخه آدم فلجی مثل خون یا چطور می تونه از روی دیوار بپره ، فک نمی کنم امکانش باشه

اگه فلج نباشه چی؟

....خون تی، شما می خواین بگین که خون یا

.تو باید بهم کمک کنی تا بتونم حقیقتو بفهمم

چطوری می خواین بفهمین، خون تی؟

ترجمه: Samira & زمانبندی: Mahdis.tkd

!نوآن! ... اُی! اُی!اُی! بگیرش اونور

اُوی! هی ! چته؟؟

اُه! اِی! چه پُر زور! می گم خدایی قبلا کشتی کج کار نبودی؟

!هی! منو ترسوندی-
!اُه سرتاپام خیس شد-

!موضوع چیه؟ منو عصبی نکنا! .... جدیداً تو فاز خوبی نیستم

!انقدر که دلم می خواد یه لگد جانانه بزنمت-
!نه!نه!نه-
"آبو ببند داره حروم میشه احمق"

!نمی تونی منو بگیری

اینطوریه؟ هان؟

!وایسا! وایسا!وایسا

!انقدر وول نخور

!ولم کن

!انقدر وول نخور

.می خوام در مورد موضوعی باهات صحبت کنم

هی! میتونی اول آب و ببندی؟

کیه؟-
!منم-

.لطفا درو باز کن

!خون یه لحظه وایسا! فقط یه لحظه

! یه لحظه!صبر کن دارم میام-
!منتظرم-

.می خوام باهات در مورد موضوعی صحبت کنم

.باشه ! یه لحظه! دیگه دارم میام

چی شده؟-
چکار می کردی؟-

!داشتم می رفتم حموم

کاری داری؟

خب ... امروز قراره یه جلسه ی مهمی تو شرکت داشته باشیم که می خوام تو هم بیای و خودتو معرفی کنی

خودمو معرفی کنم؟-
!اهممم! دقیقاً-

لازمه؟-
!آره لازمه-

.چون در حال حاضر جنابالی جزو سهامدارای بزرگ شرکتی

.و همینطور، نماینده ی پی پاپ هستی ، باید بیای و بهشون دلگرمی بدی

.و به کارمندای شرکت روحیه بدی، به هر حال اونا رییسشونو از دست دادن

دلگرمی و روحیه بدم؟

یعنی اونا به من نیاز دارن؟

!خب...به خودت بستگی داره. این حق توئه

!خود دانی، چی بگم! انگاری از مهربونی کردن چیزی نمیفهمی

!خون، وایسا

!بگو

.بزاراول لباسمو عوض کنم

.فعلا برو بیرون ،منتظر باش

.باشه

!نوآن! اول بهم گوش بده-
!اوی! ولم کن-

!هی !هر چی که می خوای بگی بگو ! چرا دنبالم میای؟ مردم آزار

!انگار خوشت میاد هی بهم دس بزنی

!نوآن ، ... تو زنِ قوی هستی به نظرم از هر زنِ دیگه ای شجاع تری

!یعنی تو داری بهم میگی عین مردام؟... پی لِرت-
!نه! نه-

!نه! .... نه! نه! خون

!نه، از دید من تو زنِ زیبایی هستی

.زن زیبا و استثنایی! ... از تمام زنای دنیا ، متفاوت تر و خاص تری

!چقدر باعث آرامشم شد، ... خیلی خوبه

.خب ، حالا من یه چیزی دارم که می خوام بهت نشون بدم

چیزِ مهمیه؟

.آخه باید برم مراقب نانگ یا باشم ، اگه مهم نیست بزار برای بعد

.آه! آخه روی دیوار پشت خونه یه ردِ پا دیدم

فک می کنم ممکنه برای دزدی یا جنایتکاری باشه و یا شاید یکی که می خواسته مخفیانه از روی دیوار وارد خونه بشه

خون، وایسا! ... خائو سوآ و پی نوان چطور ؟ اونا باهامون نمیان؟

می خوایم بریم سرکار ، جای بچه که نیست بخوای با خودت بیاری؟ ... نوآن حواسش بهش هست

درهرصورت می خوام قبلش به پی نوآن اطلاع بدم

.نگران نباش. قبلاً به لِرت گفتم . حتماً لِرت به نوآن می گه

!بیا بریم-
!هی-

!خون! هی-
!بیا-

!بریم

...اما من-
!بیا بریم-

ترجمه: Samira & زمانبندی: Mahdis.tkd

!اینجاست مگه نه؟ یا اونجا؟ آها اونجا! ... امم فک کنم اونجا دیدم

!هی-
هان؟-

.کجاست؟ من که چیزی نمی بینم-
.هست! خودم با چشای خودم دیدم-

واقعا هست! اونجا!اونجا!آها همون جا! ... اونجاست درسته؟ نوآن، همونجا! یکم برو جلوتر تا ببینی

!اونجا-
کجا؟-

کجاست؟

!اینجاست! ...نوآن !یافتمش

!اینو میگم

!چه ردِپایی

!واقعا ردِپاست-
!دقیقاً-

!این ... به نظر تازه هم میاد

!منم همینطور فک می کنم

...اما دقت که می کنم

!شباهتی به ردِ پای آدمیزاد نداره

اگه رد پای آدمیزاد نیست پس ردِ پای چی می تونه باشه؟

!با دقت بهش نگاه کن! ... مثل رد پای سگه

رد پای سگ؟ کجا ردِ پای سگ انقدر بزرگه؟ ... ردِ پای سگ کوچیکتره؟

!با دقت نگاه کن! ... آخه این سگیه که کفش پوشیده

منو فریب می دی؟

منو فریب می دی؟-
!اُیی! نه! نه-

!اُی! اُی ! دردم گرفت-
!تا تو باشی منو فریب ندی-

!غلط کردم
منو فریب می دی، هان؟؟

191: !من دزدیده شدم

!نانگ یا

!می کشمت

چه حسی داری واسه اولین بار به عنوان رییس شرکت داری می یای، هیجان زده ای؟

چرا باید هیجان زده باشم؟

!من به حرفا و افکار کارمندای شرکت و بقیه اهمیتی نمی دم

!بلبل زبونم که هستی ! ... بعداً می فهمیم که چی تو چنته داری

چرا اومدیم بیمارستان؟

.پیاده شو! خودت می فهمی! ... دکتر منتظرته

می خوای چیکار کنی؟

.می خوام ثابت کنم واقعا فلجی یانه

!خون! صبر کن! ... خون! هی ! وایسا

!ولم کن! دارم بهت میگم بزار برم ! بزار برم ! میشنوی چی میگم

مشکلی هست؟ می تونم کمکتون کنم؟-
...نه چیزی نیست ! اون-

!بهت می گم بزار برم! ... نمی خوام برم! می شنوی ! هی! میگم نمی خوام برم

!میگم نمی خوام برم! نه! ... ولم کن ... با این کارات داری بهم توهین می کنی

.قصد ندارم بهت توهین کنم ... فقط بهت اعتماد ندارم

اگه دروغ نمی گیو ما رو فریب نمی دی، پس چرا انقدر ترسیدی؟

!برو کمکش کن، خون

خانم! چی شده؟

!بزار کمک کنم بلند شین! بلند شین اول

حالتون خوبه؟

!خون-
!دارم از حال می رم-

!پرستار! لطفا بیاین کمک-
!کمکم کنید-

!اجازه بدین اول بلندش کنیم-
حالتون چطوره؟ می تونین وایسین؟-

.لطفاً حواستون بهش باشه ،من باید برم . آخه دوستمو باید ببرم پیش دکتر

.حتما! خودم مراقبش هستم

.کیفشو یادتون نره-
!باشه-

...خب

اومم ... چیه؟

!یکم دیگه همه چی مشخص میشه

.خون سی ریا، بفرمایید-
.ممنون-

مطمئنی که می خوای این کارو کنی؟

چطور؟

ترسیدی؟

...از کاری که می خوام بکنم مطمئنم

!می خوام این نقابو از چهرت بردارم ، معشوقه ی قلابی

.دکتر،لطفا بررسیاتونو انجام بدین

.لطفا آروم باشین

!حالا خودتون سعی کنید ، پاتونو بالا بیارید

.دکتر نمی تونم

!فیلم نیا

.نتیجه ی چکاپشون-
.ممنون-

.نتیجه چکاپو خلاصه بهتون میگم

حالش خوبه، درسته؟-
!بله-

پایان قسمت 3
telegram.me/lakornabad