All language subtitles for Tulsa.King.S01E05.WEB.Fa.Bamabin

!اونها توی زندون برات برنامه داشتن

اونها کی هستن؟

.پیت -
پیت من؟ -

.میترسید حرف بزنی

!بیست و پنج ساله، بیخیال

.هیچکس اینقدر نمیره زندون

.من رفتم

شکر دارید؟

.نه، ما از... از اون چیزها داریم... آگاوه

اون دیگه چیه؟

حالا دیگه برای من کار میکنی، فهمیدی؟

.برید و پول در بیارید

.اینجا منطقه ماست
کی بهتون مجوز داد؟

.سنگفرش سیاه

گروه موتورسوار محلی هستن

مالی هم هستن؟ -
.هیچی هم نیستن -

.بریم، بچههای من

هنر جنگ میگه که هر مرد باید
.خایه در بیاره

الو؟ -
.جو، منم -

.شنیدم با تینا تماس گرفتی

...بیست و پنج سال خبری ازت نبود

چرا الان؟ -
.نمیدونم -

.داره میمیره، دوایت

.برادر جوی من داره میمیره

«محل برگزاری مراسم ختم»

بامابین تقدیم میکند
.:: Bamabin.com ::.

«مترجم: «امین جعفری

«فصل اول - قسمت پنجم»
«توکن جو»

.بیا اینجا

.چیزی نیست

.چیزی نیست

.بذار ببینمت

.بذار من تو رو ببینم -
.خوشگل شدی -

.تو هم همینطور
.تو هم همینطور

پروازت چطور بود؟

.خوب بود. خوب بود -
جدی؟ -

تینا اینجاست؟

.آره

چطوره قبل از اینکه بحثهات
...راه بیفته

.بریم برادرت رو ببینیم

.باشه -
.آره -

.فقط اضطراب دارم -
.میدونم -

.فکر نمیکنم اون آماده باشه

.هی، جو، ببین کی اومده

.تسلیت میگم، دنیس -
.آه، اون خیلی دوستت داشت، دوایت -

.منم دستش داشتم
.مرد خیلی خوبی بود

.آره. خیلی ناراحت کنندهست

شما دوتا سالهای زیادی
.با هم صحبت نکردید و... بعدش این

.متأسفم

بیست سال زجر کشیدن...

واسه چی؟

.سریع میگذره

.خب، آروم هم میره

میخوای دعا کنی؟

.کردم

.من میرم سیگار بکشم

.میام پیشت

.ممنونم که اومدی

دخترت زن
.بینظیریه

،مدرک باغبانی گرفت
.شغل خودش رو داره

.هوم

این شوهرش، امروی، آدم خوبیه؟

.آدم خوبیه
.خیلی دوستش داره

.توی کار مالیه

مراقبش هست؟

خونشون از خونهای که ما
.توش بزرگ شدیم بزرگتره

.از نوههام بهم بگو

.حرف ندارن

.خوشگلن
.دوقلو هستن

بیخیال، جدی؟ -
.آره -

کودی و رایان

...پنج سالشونه، شایدم شیش سال

درمورد من میدونن؟

میدونی چیه؟ نمیخوام
...دیگه ادامه بدم. نمیخوام

.منم نمیخوام ادامه بدم

.باید برگردم داخل -
.آره، منم باید برم -

فردا برای مراسم میای؟

.میخوام توی مراسم حرفی بزنم

.نه، فکر نمیکنم کار خوبی باشه

.توی فستوال مشکل پیش اومده بود

.مشکل سر منطقهست

موجودی چندتا از
.پسرها رو برده بودن

.منظورم نیروز اکسیده
شما دنبالش هستید؟

.پول زیادی توش هست -
.آره -

.نمیتونیم این رو تحمل کنیم

خودت میدونی که رئیس بزرگ
...داره بهمون فشار میاره

.که جوابی بدیم

.سریع و با قدرت

از ما چی میخوای؟ -
شنیدی چی گفتم؟ -

.رئیس خوشحال نیست

.میخواد حواست به این موضوع باشه

.سریع

.شماره پلاک

.یکی از کساییه که دنبالش میگردیم

.آره

...از غریبهها باید بشنوم که تو برگشتی

چی شده؟

...میدونی خیلی بده که تو

یواشکی بیای توی شهر
.و خبر نداشته باشم

برادرم فوت کرده، ولی
.تو احتمالاً خبر داری

.این خانوادهست

میفهمی؟ -
.اون برادرمه -

.توکن جو، خدا بیامرزتش

...ولی بابام -
چی شده؟ -

فردا صبح پاشو بیا
.یادبود نیویورک

.مراسم برادرمه
.من کارهایی دارم

اولین و بالاترین
.وظیفهات رو یادت باشه

.پدر منم برات برادر بود

.این رو یادت نره

واقعاً؟

.سالن وودول
.شریس هستم

.سلام. بله
.اسم من تایسون میچله

و من... از طرف
.خدمات کون بزرگ تماس میگیرم

.خدای من، برگشت

چطوری عزیزم؟ خوبی؟

.الان بهترم
کجا بودی؟

...سرم شلوغه و میگردم

...دیگه خونه خودم رو دارم

.آره، پا گیر شدم

!لعنتی

.دوباره شروع شد، مرد

...هی، بذار
بذار باهات تماس میگیرم، باشه؟

.گوهینامه و کارت ماشین

دستهات جایی باشه
.که ببینمشون

.کارت ماشین توی داشبورده

این دوایت منفردی کیه؟

.رئیس منه -
جدی؟ -

چطوره از ماشین پیاده بشی؟

،نه، بازداشت نیستی
...ولی برای محافظت از خودم

بهت دستبند میزنم و
.خوب میگردمت

دوربین بدنی داری؟ -
چرا؟ میخوای بازیگر بشی؟ -

.مزخرفه، مرد -
.یادم میمونه -

.بشین

!لعنتی

بدون حکم نمیتونید
.ماشینم رو برگردید

جدی؟ کی گفته؟ -
.قانون اساسی -

.آه، ببین چی پیدا کردم

این خیلی بوش شبیه
.به ماریجواناست

بیخیال، مرد، اون
.اصلاً مال من نیست

.ماشین اصلاً مال من نیست
.بهت گفتم که

پس میگی ماشین رو دزدیدی؟

.دوایت هستم
.پیغام بگذارید

پیغامگیر صوتی پُر است و نمیتواند
.پیام جدیدی را دریافت کند

.هی، باید یه تماس دیگه بگیرم، مرد

منم ماساژ پا میخوام، ولی
.بهنظر جفتمون بد شانسیم

.گروه یک رو ببند

.چندتا بطری سسیکای 94 بخر

.پینوت جیرجیو. هر چیزی که میخوای -
.چشم، قربان -

.ترتیبش رو بده و بیارشون -
.ممنونم، قربان -

.برگشتن خونه خیلی خوبه

.البته، نه تحت این شرایط

ببخشید، نصف کسایی که
.اینجان رو یادم نمیاد

کی هستن؟

.این استلاست. سلینا -
.دخترم -

اون استلاست؟ -
.آره -

،اونم ایتن
شوهر استلا، درسته؟

.از دیدنت خوشحال شدم، ایتن -
جو جونیور رو میشناسی؟ -

.تو رو میشناسم. خیلی شبیه پدرتی -
.ممنونم -

.خیلی خوبه -
.ممنونم -

اموری، ما رسماً با هم
.آشنا نشدیم

.خب، من اموری هستم
.همسر تینا

.آه، پشت گوشی صحبت کردیم

.درسته
.خیلی کوتاه صحبت کردیم

،یه تلفنی بود که منم پشتش باشم
میدونی؟

.من... متوجه نمیشم -
...خب، منظورمه که یه تلفنی بود که میتونستی زنگ بزنی -

و اجازه من رو برای ازدواج
.با دخترم رو بگیری

!چقدر تو جرئت داری. عجب -
.من قدیمی فکر میکنم. ببخشید -

آره، خودت هم نمیخواستی
حرف بزنی، یادته؟

.ولی پیدا کردنم آسون بود -
.باشه -

پس میخواستی توی تفتیش
کون این مرد رو بگردن تا از تو اجازه بگیره؟

.خودت بودی که دیگه بهمون زنگ نزدی

.معذرت میخوام، اموری

همه گرسنهان؟ -
.نمیدونم -

مشکل بومانتی چی بود؟
...مجبور بودیم

این همه راه رو تا شهر بیایم؟ -
.اینقدر از بومانتیس حرف نزن -

.کسی توی بومانتیس غذا نمیخوره -
.والتر، اینجا چهار ستارهست -

.دیدت رو بزرگتر کن -
..خیلی خوبه، دایی دوایت -

.جویی اگه بود عاشقش میشد -
.ممنونم، آره -

.ممنونم -
واقعاً؟ فرا گوا رواویولی؟ -

...بیخیال، عمو جویی الان

.توی قبرش به خودش میپیچه -
!آه، تینا -

اشتباه میکنم؟
.باشه

این درمورد چیزی که
.عمو جویی میخواست نیست

.اصلاً چیزی که ما میخواستیم نبود

فقط باعث میشه که دوایت
.آدم خفنی به نظر بیاد

.اینجا جای خوبیه
.همین. نشونه احترامه

...ریخت و پاش میکنی

...با این همه گل

...و پول زیادی که خرج میکنی

بیراه نمیگم، عمو، ولی...

حساب با مایکی سی رو توی
قبرستون سوپریم مموریالز پرداخت کردی؟

ازت ممنونیم، ولی کسی
.ازت نخواست این کار رو بکنی

.دنیس، لازم نبود ازم بخوای

.خیلی خب، فقط میخواست کمک کنه

آره، چون هر وقتی
...من کمک میخواستم

.اولین کسی که به ذهنم میاومد پدرم بود

...به سلامتی

.برای جو

.خدا بیامرزتش

...و برای

...پاک کردن گذشته

...و همه از الان لذت ببریم

.تا زمانی که فرصتش رو داریم

.به سلامتی

.به سلامتی

.به سلامتی

.خیلی تسلیت میگم، زن عمو. دوستت دارم -
.تینا -

چیزی نیست، شما از شامتون
لذت ببرید، باشه؟

.فردا بهت زنگ میزنم. بیا. شب بخیر، عمو -
.شبت بخیر، عزیزم -

از چی رمینگتون خوشت اومد؟ -
.هیچیش -

.اون اسب رو خنکش کن، ریچی

.سلام. شنیدم گردن کلفت شدی

چی؟

توی فستیوال درگیر شدی؟

.با سرخپوستها، پیرمردها و نشعهها
.گروه خوبی داشتی

واسه من باهوش شدی؟ -
.آروم باش، رفیق -

.فقط حرفم رو رک میزنم

.گودی، بیخیال. بزن دیگه -
.آروم باش -

.اینقدر لفتش نده
.میدونیم دستت گُه توش نیست

.هی، از چیزهایی که تو نمیدونی میشه کتاب نوشت -
.بد شد که نمیتونه بخونتش -

.گوش همه شما لامصبها رو میکشم -
.درست حرف بزن -

.خیلی خب، بزن -
.ژنرال میآید -

.سلام، جری

.نیکو، گودی، خانمها، سلام -
.دوایت -

دوایت، چطوری؟ -
خوبم، تو چطوری، نیکو؟ -

زیاد قراره بمونی؟ -
میام و میرم، چرا؟ -

.بفرما
.شد دوتا

چهارتا هم میشه؟

دستمال داری؟ -
.بذار کمکت کنم -

.ممنونم -
.خواهش میکنم -

.به این میگن جنتلمن

.آه، شروع شد -
میخوای چیکار کنی؟ جلوی من در بیای؟ -

.با اومدن جلوت در اومدم -
.آره، درسته -

هی، هی، حتی توی بیمارستان؟ -
.وینس، بیخیال -

.با اون حرف بزن -
.تموم شد -

.وینس -
.بریم -

.چیکی، ممنونم -
.تو باید غریق نجات میشدی -

.آره. برو
.من پول تو رو بیشتر میگیرم

.وینس، بشین -
.من حرفهای ارتش رو یاد گرفتم -

.اختلاف

.یعنی احترام

.ارتش

منظورت آکادمی دیکینسونه؟

.آره -
.اونجا دانشکده نظامیه -

.من سرباز آموزشی درجهدار بودم

یه جفت سردوشی معنیش
.نمیشه که جورج واشنگتنی

میدونی که، مگه نه؟

.میخوام با پدرت صحبت کنم

.خوابه

،و دفعه بعد که بهت زنگ زدم
.سریع باید بیای

،یه سگ کاکر اسپینال بگیر
.اونها همیشه میان

.جناب، ببخشید، جناب

.باید الان برم دستشویی

.فوریه. باید برم -
کی جلوت رو گرفته؟ -

کسی جلوم رو نگرفته، کجا برم؟

.جناب افسر، بیخیال

.همین الان باید برم، جدی میگم

این گوشیته؟ -
.آره، گوشی منه -

رمزش چیه؟ -
...بیخیال -

...کاری نکن التماست کنم، جناب

.051944

.ایول، دستشویی رو نشونش بده

.با کمال افتخار

چرا این افتخار نصیبم شده؟

فقط میخواستم صدای
.یه دوست رو بشنوم

میخوای واسه قهوه
همدیگه رو ببینیم؟

.نمیتونم
.نیویورکم

بعد از درگیریت توی
فستیوال موسیقی...

از اینجا رفتی؟

.دخترم رو دیدم -
چطور پیش رفت؟ -

.هیچی نشد. نگذاشت باهاش حرف بزنم -
.متأسفم -

.اگه بگم تعجب کردم دروغ گفتم

.هیجده سال گذشته

.بازم تلاش کن
.خودش میاد سمتت

اینطور فکر میکنی؟ -
.من چه میدونم -

.خدای من

...ببین، این نیتروزیها

بیشتر از چیزی که فکرش رو میکنی
جریان دارن، باشه؟

مثلاً چی؟ -
.پشت تلفن نمیگم -

...ببین

.باید این تماس رو جواب بدم

وقتی تموم شد بهت زنگ میزنم، باشه؟

.آره، مراقب خودت باش

.تایسون

الو؟ تایسون، میشنوی؟

.سرش رو کیسه بکش

.میچل
.تایسون میچل

.منم -
.وقت خروجه -

از موندنت لذت بردی؟ -
.لعنتی، خیلی بد بود -

...یادم میمونه

دفعه بعد میبریمت
.یه جای راحتتر

.دفعه بعدی در کار نیست، مرد
ماشینم کجاست؟

توی خیابون کینگ
.توقیف شده

.گوشیم رو هم بده، مرد
.سربهسرم نذار

.اینجا نوشته گوشی نداشتی

.پولی هم نداشتی

.هی، من با 1200 دلار اومدم اینجا

اگه جای تو بودم، برای
.نمایندهات نامه مینوشتم

.با ملک منفردی تماس گرفتید

.لطفاً پیغام بگذارید

.هی، دنیس، منم، دوایت

خیلی خوبه که صدای برادرم رو
.پشت پیغامگیر شنیدم

...چندتا چیز رو میخواستم بگم

...باید توی کلیسا میزدم

ولی الان دوست دارم
...اونها رو بگم، پس

.یه چیزی رو نوشتم

.اینجوری

،برادر کوچولو»
...تو یه غول بودی

مردی بزرگ که کارهای
...کوچیک رو انجام داد

.کارهایی که واقعاً مهم بود

.گوش شنوای همدرد بودی

.دست کمک رسان

.قبلی از طلا

.صدای منطق

...مثل سنگ محکم

.همیشه پیش همه بودی

...نه تنها برای خانوادهات، بلکه

برای انجام کاری که
دوستش داشتی

...نمیدونم چرا عاشقش بودی

.ولی بودی

آدمهایی مثل جو کمیابن
.و کم گیر میان

.خیلی سخاوتمندن

...جاهایی هستن

.که بقیه نیستن

.ساخته شده از رحم و بداندیشی هستن

.پُر از نیرو و نقطه ضعف هستن

،اونها حرف نمیزنن
.جور بقیه رو میکشن

...صداشون رو بلند نمیکنن

.خودشون رو آروم میکنن

.کینه به دل نمیگیرن

.پتانسیلها رو نشون میدن

...خودنمایی نمیکنن

«.خودشون میان

!سلام -
.منی -

اون روز چی داشتی میگفتی؟

میخوای بگی اونی که توی
اوگالالالند بود تو نبودی؟

.نه، من بودم

منظورت از حرف خردمندانه چی بود؟

اسم سنگفرش سیاه
به گوشت خورده؟

نه، چیه؟
گروه موسیقیه؟

.نه
گروه موتورسوارن

.از کله گندههاش

.نیروهای پیرمرد هستن

آره؟ مثل رهبر گروه؟

.آره
.بخند

اونها مسئول
...نیتروز اینجا هستن

.و نباید سربهسرشون گذاشت

یعنی چی؟

یعنی هر کسی که
سر راهشون بیاد رو میکشن

....آه، میدونی، جالبه

...قبلاً چنین آدمهایی رو دیدم

چطوره بزنی توی گوگل و بعدش
.بهم بگو چقدر خنده داره

،تایسون میچل
.درموردش بهم بگو

.کم میشناسمش
.کم میشناسمش

ولی بازم اسم تو توی تماسهای
اخیر گوشیش بوده؟

،با رئیسش کار میکنم
.دوایت منفردی

اون کیه؟

.بدبختی زندگیم

فکر کنم این آقای منفردی
.همون مرد مُسن بوده

.آره

و کار شما با هم چیه؟

.فکر میکنم یه جور اخاذیه

تو از آدمها اخاذی میکنی؟

.اون از من اخاذی میکنه

تو چی داری که اون میخواد؟

همه چی میخوان؟

.پول

.خب، اشتباه اون بود

...آقای منفردی

.میخواد پول من رو بگیره

خوشحال میشم که این
.پیام رو به دستش برسونم

.و خواهی رسوند

.ولی هنوز نه

.ببخشید، خانمها

کمکی از دستم بر میاد، دوستان؟

این سگ مال توئه؟

.بستگی داره
قلاده داره؟

تو میچ هستی، درسته؟

که به میچ چوپ معروفه؟

دوست ندارم عشق و حالت رو
.خراب کنم، ولی باید صحبت کنیم

.نه، ممنون

فکر کردی ما مذاکره میکنیم؟

.از مغازه من برید بیرون -
ببخشید؟ -

میخوای با زبون اشاره بگم؟

...بهت پیشنهاد میکنم

.تند نری

منم پیشنهاد میکنم، از اونجایی که
...این ملک روی زمین چروکیهاست

...که شما هیچ قدرتی ندارید

که کونهای پنیری تپلتون رو از
.اینجا ببرید بیرون

.خیلی زود میبینیمت -
.منتظرم -

چی شده؟

.ببخشید، تعطیله

.چندتا گل روز خوبه

اینجا چیکار میکنی؟

.فقط میخواستم صحبت کنم

.ببین، تینا، میدونم ازم متنفری -
.ازت متنفر نیستم، دوایت -

.دلم برات میسوزه

مجبوری با اسم کوچیکم صدام کنی؟

،یا اینه
.یا آقای منفردی

.بابا» خیلی وقته رفته»

.همون دوایت خوبه

...و اعتراف میکنم، دوایت

...چیزی درونم هست

.یه ذغال روشن از عشق برای تو هست

ولی یهچیزی بهم میگه یه بار
.برای همیشه با پا خاموشش کنم

.امیدوارم این کار رو نکنی

.تو قمار بدی هستی

چطور؟

.چون هیچی یاد نگرفتی

.تعجب میکنی

.چیزهای زیادی یاد گرفتم -
جدی؟ -

پس رفتی توی اکلاهما چیکار میکنی؟

دیگه برای من یهکم دیر شده
.که برم شغل جدیدی پیدا کنم

.بیا تمومش کنیم، دوایت

.میخوام برم پیش بچههام

میشه منم ببینمشون، لطفاً؟

تینا، راهی هست که ما بتونیم
این رو فراموش کنیم؟

قطعاً دیگه نمیتونیم
به گذشته بریم، مگه نه؟

میدونی، روزهای بعد از کریسمس
.همیشه حس راحتی میکردم

...و همه تعطیلات همینطور بود

.همه اتفاقهای مهم

آدم یاد میگیره از چیزهایی که
...باید زمان شاد باشن بترسه

.و زندگی آدم وارونه میشه

.نمیخوام ازش حرف بزنم
.بیا درمورد عمو جو صحبت کنیم

.خدا بیامرزتش -
.آره -

ترجیح میدادی من بمیرم؟

.نه

...ولی عمو جویی

توی جشن سال آخر دبیرستانم
.کنار اِل کریب پارک کرده بود

سه ساعت پشت سر هم نوشیدنی میخورد
.که حواسش به قرار من باشه

.مامان مرواریدهاش رو بهم داد

...و خاله جوآن آنا بی رو از استایل این گرفت

.تا موهام و آرایشم رو انجام بده

...تو

.هیچی برامون نگذاشتی

.هیچی

...سربار

.کارهایی که منتظر بودن -
.میدونم -

و وقتی تو رفتی، مامان
.حتی یه حساب پسانداز هم نداشت

نیکو «پکیج» بوگلیوسی
...تنها کسی بود که

.هر از گاهی میاومد بهمون سر میزد

پکیج رو یادته؟ -
.آره -

.توی بیمارستان دیدمش

خب، بهتره بگیم
...یه شب سهنبه

...وقتی مامان دو شیفت کار میکرد

...من بدجوری فهمیدم چرا بهش

چرا بهش چی میگن؟

.هیچی

.نه، نه، صبر کن

.هیچی نیست، صبر کن

چی بهش میگن؟

...پکیج» همین» -
.فراموشش کن -

...نه، من
چی میخوای بگی؟

.نمیخوام درموردش حرف بزنم

نمیخوام اصلاً بهش فکر کنم، باشه؟

.نه، خواهش میکنم
.التماست میکنم

...نه، نه، فقط -
.بگو چی شد -

.کاری نکرد
فراموشش کن، باشه؟ -

.نمیتونم فراموشش کنم -
...نه، خواهش میکنم، فقط -

.خواهش میکنم، تینا
.خواهش میکنم، التماست میکنم

.نه -
.بگو -

...ازت خواهش میکنم

.قول بده کاری نمیکنی

.ممنونم

.بالاخره اومدن

چطوری؟

.از دیدنت خوشحال شدم

...من

.تحمل میکنم...

.خوبه

بقیه کجان؟

...چیکی، نیکو

.رفتن کلوپ

تو چطوری؟ خوبی؟

.آره، خیلی خوبم

این رو از مراسم
.برادرم آوردم

.بابت اتفاقی که افتاد متأسفم

.مطمئنم اگه میتونستی میاومدی

شوخی میکنی؟

.معلومه که میاومدم

،اون روز داشتم فکر میکردم، پیت
...وقتی من زندون بودم

،به روزهای قدیم فکر میکردم
...به دوستان، خانواده

.روزهای خوب

...و وقتی میای بیرون، اطراف رو میبینی

...میفهمی که روزهای خوب قدیم

.زیاد هم خوب نبودن

.آره. وفق پیدا میکنی

.آره. وفق پیدا میکنی

.چون حالا میفهمم چی رو از دست دادم

...بزرگ شدن دخترم

...زن شدنش

.ازدواج کردنش...

اون کارها رو کرد بدون اینکه
.من ازش محافظت کنم

.و این زجرم میده

...چون یه پدر خوب این کار رو باید بکنه

باید از کسایی که مسئولشونه
.محافظت کنه

.کسایی که دوستشون داره

...و بعدش

.تو هم هستی

...تو قسم خوردی

...به روح مادرت قسم خوردی

.که مراقب زن و بچهام باشی

.قسم خوردی

...و بعدش این نیکو

خبر داشتی؟

چی رو خبر داشتم؟

چی داری میگی؟

.متوجه نمیشم

...تو

...لعنتی

...خبر

داشتی؟

.خبر نداشتی

چی رو؟

چی رو؟

...گاو وحشی

بعدش گفت، «نمیدونم بکنمش
«!یا بکشمش

نوبت کیه؟ -
.وینس -

.من زدم که -
تو زدی؟ -

هی! چیکار میکنی؟

.برو سراغ در

دختر من؟

!دوایت

!بیخیال

!تمومش کن
!میکشیش

...دختر من

دختر من؟

کجا میری؟

.خودت تمیزش کن

...میدونم دوستته، بابا، ولی خدای من

با دوایت چیکار کنیم؟

...آقای منفردی

.جناب، داری زیای بازی میکنی

.وقتی من بازی کنم، تو متوجهاش نمیشی

اینجوری میخوای اوضاع
رو آروم کنی؟

.کسی نگفت من دیپلماتم

میخوام چندتا سوال درمورد
.دوایت منفردی ازتون بپرسم

.کاری که میکنی رو باید متوقفش کنی

!سیر تا پیاز سینمای جهان رو با ما ببین
.:: Bamabin.com ::.

«مترجم: «رامتین