All language subtitles for VEED-subtitles_[AniPlus] Soredemo Ayumu wa Yosetekuru (When Will Ayumu Make His Move) - 11

!وای، خیلی بزرگه

این درسته، اگه توی نارایی، باید\N.مجسه بزرگ بودا رو ببینی

درسته، ماکی؟

ها؟

...تـ-تقریباً... تقریباً رسیدم

...اوروشی... کمکم کن

حالت خوبه؟

!برو که رفتیم \N!آخ آخ آخ آخ آخ

ایول! موفقیت کسب شد!

،وقتی تو اون ستون گیر کردم\N.ترسیدم سفر کلاسیم تو روز اول تموم شه

.اینقدر دراماتیک نباش

.نه، واقعاً. تو مشکلی جدیای بودم

.سینههام نمیتونن از بین برن

!چه مرگـ...! کاش میتونستم اینو بگم

!حالا نوبت توئه، اوروشی

نه، ولی...! اگه بلافاصه پشتسرت برم، و بدون \N.هیچ مشکلی ازش رد بشم، خجالتآور میشه

چطور میتونی همچین چیزی بگی؟\N!هر روز که نمیای سفر مدرسه

!ادامه بده، برو تو کارش

!یـ-یه دقیقه صـ...! نه! اه

!زود باش، اوروشی! میدونی که میخوای

!انگار اونجا دارن یکم خوش میگذرونن

!آره، دقیقاً

.آه

اوه، چرا اوروشی این قیافه رو گرفته؟

.چه میدونم

!عیب نداره. این چیز خوبیه

!بدون هیچ مشکلی موفق شدی

.خیلی مطمئن نیستم

!این قیافه رو به خودت نگیر

تو میونهی سفر فوقالعاده باحال\N!و فوقالعاده محشرتی! باید لبخند بزنی

دا-داری چیکار میکنی؟

.هر چی نباشه، این آخرین سفر تحصیلی دوران دانشآموزیمونه

!پس بیاین بهترینش کنیم

!آره

تیم ترجمه انیپلاس با افتخار تقدیم میکند

🔹Tel: @aniplus

🔸www.aniplus.me

Maryam | ترجمه و زیرنویس: مریم

Saa fumidasou ippo mae e

حالا، بیا یه قدم به جلو برداریم

Kimi no kodou kanjisasete

بذار ضربان قلبتُ حس کنم

Kakehiki wa pookaa feisu

تاکتیکها نیاز به یه پوکر فیس دارن

Kizukaretaku wa nai kara

چون نمیخوام حریفم متوجه بشه

Kyori ni shite suusenchi

برای فاصله، چند سانتینتر

Mawarimichi shite

راه طولانی رو طی کن

Egao neratteru

هدفگیری واسه یه لبخند

Hisoka na esutoratejia

یه استراتژی مخفی

Suki ga nai difensu

یه دفاع بینقص

Mou sukoshi dake

فقط یکم بیشتر

Ayumiyoru kara mukou wo miteite

تو نیمهی راه میبینمت، پس به سمت دیگه نگاه کن

Kizutsuku no kowaku naru

میترسم صدمه ببینم

Sonna yoru mo aru

همچین شبهایی وجود دارن

Surechigai kara no chansu

شانسی که از سوء تفاهم پیش میاد

Nogasanai yo daigyakuten

نمیذارم از دستم فرار کنه. وضعیت رو برعکس میکنم

Saa fumidasou ippo mae e

حالا، بیا یه قدم به جلو برداریم

Monogatari wa jibun de

داستان خودتـو بنویس

Kakidashi wa itsumo “honto wa” “zutto” kara

جمله آغازین همیشه با «راستی»، «من همیشه» شروع میشه

Takurami nara shinkoukei

پیچش توی زمان استمراره

Kimi no kodou kanjisasete

بذار ضربان قلبتـو حس کنم

Kakehiki wa pookaa feisu

تاکتیکها نیاز به یه پوکر فیس دارن

Kizukaretaku wa nai kara

چون نمیخوام حریفم متوجه بشه

بازی ۱۱: میخوام قویتر شم، سنپای

!آیومو! باهامون تا خونه بیا

.ببخشید، دارم میرم باشگاه

چی، واقعاً؟ با رفتن رییس کنسل نشده؟

!کاکوریو-سان

.طبق معمول جلسه باشگاهمونو برگزار میکنیم

رین؟ اینجا چیکار میکنی؟

.هیچکس تو اتاق باشگاه نبود، واسه همین اومدم دنبالت

من؟

اوه آره، تو توی باشگاه شوگیای، مگه نه؟

!هی! یه دقیقه صبرکن

،اگه میخوای سعی کن بپیچونیش\N!ولی نمیتوی از پسش بربیای

!حتی یادت نبود که من تو باشگاه شوگی بودم

.اون یه چیز بود. اینم یه چیز دیگهست

.آیومو-کون

،از اونجایی که تاکِرو-کون رفته \N.میرم خونه

.آره، متاسفم

.اشکالی نداره

.فکر کنم شنیدم که سالسومیا تو اولین روز سفرشون قراره توی نارا باشن

.آره

.امیدوارم سنپای و دوستاش اوقات خوبی داشته باشن

.آره، منم همینطور

!اهههه، کمکم کن

!لطفاً ازم دور بمونین

!به اندازه کافی داشتم

.اوروشی مطمئناً محبوبـه

.مطمئناً همینطوره

.اوه پسر. این بدترین بود

دعا برای

سفری امن

...آخیش

اوروشی! داری چیکار میکنی؟

!خیلیخب، بیشتر بخند

.خیلی کیوته

!پسر خوب

!اوه، هیچی

همونطور که بارها بهت گفتم! تو این شرایط باید دست از\N.تلاش واسه مانع شدنش رو بذاری کنار. این یه عادت بده

.درسته

.شاید واسه امروز بهتر باشه دیگه تمومش کنیم

.انگار کاکوریو-سان به حد خودش رسیده

.نه، تاکِرو رو فراموش کن. خوب میشه

اشکالی نداره که یکم بیشتر باهام بازی کنی؟

.خیلیخب. تا وقتی بهم نیاز داری من اینجام

میخوای تو راه خونه یکم نون گوشتخوک بخریم؟

.آره، لطفاً

حمام زنانه

.این حس فوقالعادهست

اوروشی؟ چی شده؟

.میدونی، اوروشی

.بزرگ بودنشون هیچچیز خوبی نداره

سنگینان، کمردرد میدن، دیدن این که کجا داری راه \N...میری رو سخت میکنن، تو ستونها گیر میکنن

.فقط وحشتناکان

.همهشون شبیه چاخان گفتنان

اوهه، نگران سایز سینه های خودتی؟

.غصه نخور، اوروشی! بنظرم سایز متوسط بهترینه

.آره، مال من حتی متوسط هم نیست

وای نه! بدترش کردم!

...اوه، حالا که صحبت از سینهها شد

.توی آیچی، معبد سینه دارن

!اوه، معبد ماما کانُن\N.همونجایی که بهت توی رشد سینه خوش شانسی میده

...خوششانسی

سینههای ماکی بنظر نمیاد که بتونن خوش شانسی بیارن؟

!اوه، فکر کنم حق با توئه

!ازش بخواه بذاره لمسشون کنی، اوروشی! خوششانسی میاری

...نه، نه، این فقط

درسته؟

.باشه

.سعی... سعی کن بهم صدمه نزنی

!اینجوری رفتار نکن

!داری عجیبش میکنی

.کاملاً قصد داشت واقعاً اینکارو بکنه

ولی به هر حال...

شنیدم سینههات بزرگ می شن، اگه کسیو پیدا\N.کنی که قلبتو به تپش بندازه تا لمسشون کنه

کسی که قلبـمو به تپش بندازه...؟

.آه، توی بهشتم

تاناکا-سان؟

.تاناکا-سان

چیه؟

.چیزی شده؟ به فضا خیره شده بودی

داشتم به بازیمون فکر میکردم. فقط نمیتونم به\N.یه حرکت برگشتی فکر کنم که بتونم اونجا استفاده کنم

بازم شوگی؟

.واقعاً به این موضوع علاقه داریا

چطور میتونی اینقد تنبل باشی؟

میشه لطفاً خودتو جمعوجور کنی؟

.فکر نمیکردم که اینقد منو نابود کنی

!و فردا هم اصلاً پا پس نمیکشم

!برا من ناله نکن

.فردا مسئولیت کتابخونه دارم، پس نمیتونم برم

...همینجوری رفتار کن و هیچوقت

الان که فکرشو میکنم، اوضاع بین تو و تاناکا-کون چطوره؟

چـ-چرا اینو ازم میپرسی؟

تو مدتی که توی سفر بودی تو تماس بودین؟

...نه، نبودیم

چی!؟ چرا نه؟

...خب، اصلاً سعی نکرده باهام تماس بگیره، پس

باشه خب، باهاش سر قرار رفتی؟

آره، دستاشو گرفتی یا چیز دیگهای؟

...نه، امم

.قبلاً... قبلاً دست همو گرفتیم... فکر کنم

!اوه

.و با هم عکس گرفتیم، بگمونم

!اوه

...و... قبل سفر مدرسه\N.یه طلسم خوششانسی بهم داد

یه طلسم خوششانسی؟

!چی!؟ هیچوقت راجعبهش بهم نگفتی

...اینجوری نیست که باید گزارشش کنم

کِی بهت داد؟

.د-دیشب... آیومو اومد خونهم. همون موقع بود

!تو شب

!اومده خونه تو

...نه، اینجوری نبود

!این مکالمه کافیه دیگه! تموم شد

!اه

این حلش میشه! فردا بیاین همگی\N!به تور دعای اجابت عشق بریم

چی چیو حلش میکنه!؟

!فکر خوبیه

از طرف کیه؟

...اوه

.دوستپسرم

دوستپسر!؟

تو دوستپسر داری، هینانو؟

.دوست داداشـمه

چی!؟ یه مرد بزرگسال!؟

!آره

جزئیات! جزئیات!

پس فکر میکنم اگه از یه حمله گوشهای از سربازت\N.توی ۱۴ استفاده کنی، بتونی حلش کنی

...که اینطور

.آره. این جواب میده

.خوشحالم

.ببخشید که دیر وقت بهت زنگ زدم

.تنهایی نتونستم چیزی بفهمم

.اشکالی نداره. قبل اینکه باهات صحبت کنم اصلاً بهش فکر نمیکردم

راستی، از خانم رییس چیزی شنیدی؟

.نه، نشنیدم

جدی میگی؟

!پس باید سعی کنی بهش زنگ بزنی

،الان دیره، پس ممکنه خواب باشه\N.ولی تو میتونی براش مَسِیج بفرستی

چی فکر میکنی؟

.نه، بهتره اینکارو نکنم

اگه کاری کنم که وقتی داره خوش میگذرونه \N.مزاحمش بشم، حس بدی میکنم

!استیکرهای جدید لاین

از استیکرهای منتخب آرامبخش جدید لذت ببرین

!خیلیخب، روز دوم

!بذارین تور نقاط قدرت عاشقونه شروع بشه

!آره

...آره

!اوروشی

!زود باش، این پاها رو حرکت بده

!معبدا منتظرمونان

!باشه، باشه

!قراره جالب باشه

طالع

عشق

!داری انجامش میدی، اوروشی

!اوه، این شکلی! این شکلی

!وای، موفق شدم

!کارت خوب بود، اوروشی

...و آخرین نقطه توی تور عشقمون

معبد شیموگاموـه

!آره

!اوروشی

.حتماً برای خدایان عشق دعا کن

!اوه آره! خیلی داشتم حال میکردم، کلاً یادم رفته بود

...برای اجابت عشق دعا میکنم

...نه، کاملاً مطمئنم که فقط آیومو ازم خوشش میاد

.من لزوماً اونو دوست ندارم

نمیدونم که این دعا واقعاً جواب میده یا نه، ولی دعا \N.میکنم که آیومو توی شوگی خیلی خیلی بهتر شه

.وای، همه جا رفتیم

.بگمونم وقتشه که برگردیم هتل

چطور میتونی همچین چیزی بگی!؟

!میدونی که این هنوز تموم نشده

!هنوز یه کار دیگه هست که باید انجام بدیم

...البته! توی معبد شیموگاموئیم! اونجا

!زادگاه میتاراشی دانگوـه

اینجوریه؟

!خانوما! بیاین بریم

!آره

!هی، منتظرم بمونین

باشگاه شوگی

اوروشی یائوتومه

آیومو تاناکا

تاکِرو کاکوریو

رین کاگاوا

.ممنون که دیشب کمک کردی

.مشکلی نبود. نگرانش نباش

.بذار یه کاری بکنم که ازت تشکر کنم

...میتونم برات نون گوشتخوک بخرم

!گوشتخوک

!یه چیز بزرگ و گوشتی میخوام

.شاید این از من یکم زیادی حریصانه باشه

.وقتی پای غذا در میون باشه، خیلی هیجانزده میشی

.لطفاً جوری راجبم حرف نزن که انگار یه شکموئم

بهرحال، تا حالا راجع به چیزی هیجانزده شدی، تاناکا-سان؟

.منم انسانم، مثل بقیه. اتفاق میوفته

.جدی؟ نمیتونم تصورش کنم

وقتی هیجانزدهای چه شکلی میشی؟

.هر دو دستـمو میبرم هوا

...مثل یه حیوون وحشیای

!اوروشی

چی؟ بیدار بودی؟

چیزی شده؟ خیلی تنها بنظر میای؟

.نـ- نه چیزی نیست

.و توئم خوشحالی

.چه بیادب

.جداً، هیچ مشکلی نیست

پس میخوای باهام شوگی بازی کنی؟

.باور نمیشه که دارم با تو شوگی بازی میکنم، ماکی

...بذار ببینم... پس طلا نمیتونه به صورت مورب به عقب بره

.پس اینکارو میکنم

پس چی باعث شد که واقعاً بخوای بازی کنی؟

.فقط یه هوس

،خب، خوبه. بالاخره دوباره میتونم بازی کنم\N.پس میخوام ازش لذت ببرم

!پس بعدی اینکارو میکنم

کار اشتباهی کردم؟

.اوه، متاسفم. اونجوری نیست

،داشتم فکر میکردم، وقتی آیومو هم شروع به بازی کردن شوگی کرد\N.اونم همینجوری بود

.ولی اون خیلی سریع بهتر شد

،یاد گرفت که چجوری قطعات رو تو کمترین زمان حرکت بده\N.و فقط به پیشرفت ادامه میداد

.هی، اوروشی

مطمئنی که از تاناکا-کون خوشت نمیاد؟

!بـ-بهت گفتم، نه

و اصلاً چرا اینقدر اهمیت میدی؟

.فقط خوشحالم میکنه

فکرشو بکن که شاید بالاخره داری\N.اولین عشقـتو تجربه میکنی

.خب، متاسفم

.واسه اینکه ایده اشتباهی بهت داده

شاید مردم بعضی وقتا متوجه این موضوع نشن، و بعدش\N.یهویی بهشون برخورد کنن، "اوه! دوسشون دارم!" ممکنه اتفاق بیوفته

و-واقعاً اینجوری فکر میکنی؟

.نمیدونم

!فقط داری داستان سرهم میکنی

!ولی وقتی برات اتفاق افتاد، حتماً بهم بگو

!هر کاری از دستم بر بیاد میکنم تا بهت کمک کنم

.نه، بهت نمیگم

.چی

!چرا نه!؟ باید بهم بگی

!چون خجالتآوره

.خب، فکر کنم برای امشب کافیـه

.آره

بهتر شدی؟

.آره، یکم بهترم

.شوگی واقعاً بهترینـه

.ممنونم، ماکی

.خواهش میکنم

نه اینکه بازی شوگی با من بهت کمک\N.کنه که کمتر احساس تنهایی کنی

چیزی گفتی؟

!نه! شب بخیر

اوضاع چطور پیش میره؟

ارسال

.پس بیشتر سود داره که با قلعه توی ۶۹ هماهنگ شی

.پس پتانسیل اینو داره که به یه قلعه وزنهی کاغذ تبدیل شه

...که اینطور

.داره دیر میشه

آره. پس میخوای واسه امشب دیگه تمومش کنیم؟

.ممنون. از اینکه بیدار میمونی تا بهم کمک کنی

.تاناکا-سان

...وقتی خانم رییس رو شکست دادی

قراره بهش بگی که چه حسی نسبت بهش داری، درسته؟

.آره

واقعاً دوسش داری، نه؟

.عاشقم

رین؟

.چیزی نیست! بهرحال، شب بخیر

!اوه پسر

درباره چی بود؟

سنپای

اوضاع چطور پیش میره؟

!این دانگوها خوشمزهان

!آره! و وقتی که کیمونو میپوشی حتی طعم بهتری هم دارن

.این واقعاً سفر مدرسهـست

!مال خودت خیلی بهت میاد، اوروشی

اوروشی؟

!اوه درسته! باید سوغاتی بخریم

داری راجع به چی حرف میزنی؟

فقط من اینجوریم، یا تو تموم روز تو لا لا لند بودی؟

اتفاقی افتاده؟

.نه، چیز خاصی نیست

واقعاً؟

!واقعاً

!هی، اوروشی

!آره! این یکی خوبه

!بهم بگو چی شده

و گرنه دستم لیز میخوره، و این این عکس مستقیماً \N.ارسال میشه به کسی که خودت میدونی کیه

!نـ-نه، نمیتونی اینکارو بکنی

!روی صورتم مربای لوبیاست، خیلی خجالتآوره

.پس بهم بگو

!میدونم که ربطی به تاناکا-کون داره

.باشه خب

...توی لا لا لند نرفتم، ولی خب

یعنی، امروز صبح که از خواب پا شدم و گوشیمو \N.چک کردم، یه پیام از طرف آیومو داشتم

...و، امم

.امشب... قراره بهم زنگ بزنه

!آه، خوشیهای جوونی

!این عالیه

!خیلی برات خوشحالم، اوروشی

،خب، نمایندههای کلاس جلسه دارن\N.پس امروز با اجازه زودتر میرم

.خیلیخب

.بیا. یه دفتر درست کردم که توش تموم نقاط ضعفـتو لیست کردم

تو اینکارو واسه من کردی؟

.فردا میبینمت

.روز خوبی داشته باشی

...اینجا یه عالمه هست

تاکِرو؟

اوه، سلا آیومو. حالا چی شده مگه؟ باشگاه تموم شد؟

.رین زودتر رفت

!ازش نمیترسیدم، باشه

دیروز مسئولیت کتابخونه داشتم!

میخوای بازی کنی؟

.آ-آره

...امشب

.برنامه دارم تلفنی با سنپای حرف بزنم

!وای، خوش به حالت

.آره

پس درمورد چی قراره باهاش حرف بزنی؟

.قراره شوگی بازی کنیم

.اوه، بازم شوگی؟ دقیقاً رمانتیک نیست

وقتی به ساکوراکو تلفنی زنگ میزنی\Nراجع به چی صحبت میکنی؟

!ایـ-این به من ربطی نداره

...پس

چرا مجبورم میکنی یوکاتا بپوشم؟

.آخر شب با یه مرد قرار ملاقات داری

!بایدم یوکاتا بپوشی

.یه تماس تلفنیـه. قرار نیست که ببینمش

.ظاهراً این چیزی که اون نمیتونه ببینه بیشترین اهمیتـو داره

!اوروشی

شنیدم وقتی که میگه\N"ماه خوشگله"، معنیش میشه، "دوست دارم."

.اینو حتماً یادت باشه

.تو هم میتونی اونو بگی

!هیچ کدوممون قرار نیست بگیمش

!فقط دارم با یه پسر از باشگاهم شوگی بازی میکنم

.البته، البته

گوشِت با منه؟

.آره، گوش میکنم

.باشه. خب حالا میرم

!اوروشی

!میتونی اینکارو بکنی

!به یه کلمه هم که گفتم گوش نکردی

.اه، باید همه اون چیزای عجیبغریب رو میگفتن

!حالام عصبیم

...پنج دقیقه دیگه

Maryam | ترجمه و زیرنویس: مریم

TEL:@aniplus

Tonari tte kotoba wa igai to han'yousei ga aru

اصطلاح «کنار» به طرز شگفت آوری همه کارهـست

Tatoeba 1 meter hanaretete mo tonari

برای مثال میتونی یه متر با کسی فاصله داشته باشی و همچنان «کنار»ـش باشی

Kouchaku joutai akane ni somaru machi de

تو یه بنبستیم، تو یه شهری که به رنگ قرمز گلگون رنگرزی شده

Honne ga shiritai hagurakashite kimi ga arukedo

میخوام احساسات واقعیتو بدونم، ولی تو طفره میری و به راهرفتن ادامه میدی

Kizuite 50 senchi kennai\N(Dou Wah, Dou Wah)

پس متوجه میشم که تو ۵۰ سانتیمتری هستیم

Watashi wa 50 senchi kengai?\N(Dou Wah, Dou Wah)

یا من بیرون از ۵۰ سانتیمتریام؟

Futari de kaeru sono riyuu wa\N(Dou Wah, Dou Wah)

دلیل این که باهم میریم خونه چیه؟

Kikezu ni naranda kage

نمیتونیم بپرسیم، سایههامون همسو میشن