All language subtitles for Dabangg 2010 BluRay Hindi 1080p

کاري از
آزاده ملک زاده و hdfilm.info@yahoo.com
سامان کياني saman_aboo@uahoo.com

هماهنگی
M3V3N

مکي ميدوني شيرين ترين چيز توي دنيا چيه؟

آره، انبه

...شرط ميبندم وقتي بزرگ شديم

اين نيشکره هم بزرگ ميشه و تمامِ روستا رو ميگيره -
چطوري؟ -

اين زمين متعلق به باباي ما بوده

پس ما صاحبشيم
مگه نه؟

مکي يه احمقه

همه چيز توي اين خونه به طور مساوي
به هردوي شما تعلق داره

و چرا آقاي پاندي بايد بينِ بچه هاش فرق بذاره؟

اون پدر هردوتونه

ناپدري

اون فقط پدر مکيه

...اگه واقعاً من رو مثل پسرش ميدونست

با من مثلِ خدمتکارها رفتار نميکرد

اين حرفو نزن پسرم

وقتي پدرت فوت کرد تو همش 2 سالت بود

تو نميتوني تصورشم کني يه مادر بيوه چه حالي داره

اون زمان آقاي پاندي بامن ازدواج کرد

تو رو بعنوانِ پسرش قبول کرد

اسمِ خودش رو روت گذاشت

"طالعِ پسرت خيلي مساعده"

"ازش يه تاجر بساز" -
"ميدونم" -

مکي ضعيفه پسرم

اون احمقه

روي درسهاش تمرکز نداره

ولي بلاخره اونم پسرمه

من بدنيا آوردمش

اون برادرته -
برادر ناتني -

"آقاي طالع بين، طالعِ منو هم بررسي کن"

اول بايد اجرتشو بدي

...واسه ديدنِ طالعِ اون نادون پول ميدي

ولي واسه ما نميدي

گستاخ

چرا گريه ميکني؟

سرنوشتِ توي احمق رو نفرين ميکنم

ميدونم

...يه روزي يه کسي ميشم

...بعدش شما پدر و پسر رو توي بد مخمصه اي ميندازم

بعد اونوقته که فکر کنم من بايد بخندم

برو کنار

برو کنار

برو کنار

اينجا چه خبره؟

بجنب، با اون بيا بيرون

همه ي اونايي که پشتتن برن گوشه

يالا

عجيبه

ميدوني تاوانِ کشتنِ افسر پليس چيه؟

بيست و يکسال زندان
همراه با گوشماليِ اساسي

...و اگه اين افسر پليس بهت شليک کنه

ترفيع ميگيره، يه مدال هم ضميمه اش

اين فقط پيش نمايش بود

صحنه ي اصلي الان شروع ميشه

اينجا... اينجا

بده اش به من

پول رو بده به من

بده من

زنگِ موبايلت قشنگه

برام بفرستش

سلام.... خداحافظ

نه، نه، نه، نه

نه، نه، نه، نه
بهم شليک نکن... بهم شليک نکن

فوق العاده ست
خسته ام کردي

اينجا نيومدم که بهت شليک کنم

تو از بانک دزديدي
و منم از تو

تلفنتو جواب بده
کي زنگ زده؟

مادرم -
سلام منو برسون -

يه چيزي يادم اومد

...چرا شما -
قربان -

...فقط ميخوام بپرسم، اون مادر داره -
مُرده -

...اگه بخواي به اينکار ادامه بدي

يه روزي ميفرستمت پيشِ ننه ات

اينو يادت باشه

وايسا... بله

نيروي انتظامي بلاخره اومد

خوش اومدين... خيلي خيلي خوش اومدين

سلام قربان

ما در حالِ انجام وظيفه ايم قربان

حرومزاده ها کجان؟

يه چيزي يادم اومد
...چائوبي

حالِ ابويِ محترم چطوره؟

حالش خوبه قربان -
خوبه -

ببين، دزدها اون توئن

بذار بيچاره ها برن -
...بذاريم برن -

ولي بعد چطور ترفيع بگيريم قربان؟

چطوريشو من بهت ميگم چائوبي

..يه گزارش تهيه کن که

...پليس، دزدها رو محاصره کرد

و از تيراندازي عبور کرد

...و يکي از ماموران جوانمون

توي تيراندازي مجروح شده

مجروح؟
ولي همه که حالشون خوبه قربان

کي مجروح شده چائوبي؟ -
من قربان... من -

کسي ديگه اي ترفيع ميخواد؟ -
نه قربان -

نه، نه -
دفعه ي بعد -

اينو بگير

بريم

''بي باک''

''بي باک''

''بي باک''

''بي باک''

''سنگ دل''

"مثلِ يه سنگ"

''تو دعوا هميشه اوله''

''بي باک''

''بي باک''

''يه جنگجو ، هميشه مايل به دعوا''

''شبيه به يه رهبر.''

''بي باک''

''بي باک''

''اون غير ممکن هارو ممکن ميکنه''

''غرش اون سکوت رو ميشکنه''

''بي باک''

''بي باک''

''وقتي پاي افتخارش وسط مياد''

''اون جون خودشم فدا ميکنه''

''اون ناجيه''

''اون يه بيباکه''

''اون دلاوره.''

''هرگز نذاريد به طعمش نگاه بندازه''

''هميشه دشمناشو ميترکونه''

''اون يه بيباکه''

''اون غير ممکن هارو ممکن ميکنه''

''غرش اون سکوت رو ميشکنه''

''بي باک''

''سنگ دل''

''شبيه به سنگ''

''تو دعوا هميشه اوله''

''بي باک''

''بي باک''

''يه جنگجو ، هميشه مايل به دعوا''

''شبيه به يه رهبر.''

''بي باک''

''بي باک''

''بي باک''

''بي باک''

''بي باک''

''بي باک''

مکي

بلند شو

از شير آب نمياد

حالا من چيکار کنم؟

تانکر بايد خالي باشه -
چطوري؟ -

وقتي برق بره تانکر خالي ميشه

پدرت هم که نوکر نداشت

من پدر مدر ندارم

اگه هم داشتم ميذاشتم روي سرم حلوا حلواش ميکردم

چولبول، مواظبِ حوف زدنت باش

...اگه خيلي به خودت ميبالي

پس چرا يه ژنراتور نصب نميکني؟

اين خونه تو هم هست

...و من شنيده ام

اين روزا خوب توي شغلِ پليسي پيشرفت کردي

جدي ميگي؟

آقاي پاندي

تو به پيشرفتم حسودي ميکني

حالا ديگه بزرگ شدي
اصلاً ادب نداري

مادر مردم رو يه چيزي تحقيق کردن

اونا ميگن که خوردنِ نون خشک
تعداد گلبولهاي خون رو بيشتر ميکنه

به من دو تکه بيشتر نون بده

اين باعث ميشه گلبولهاي خونم بيشتر بشه

يه درخششي به صورتم ميده

تو غريبه اي مامان -
بابا -

من ميرم، مامان

پاشو -
چولبول، چولبول -

ديوونه شدي؟

گوش کن

مامان کليد هاي يدکي گاوصندوق رو داره

...از مامان پول بگير

و يه ژنراتورِ قابل حمل و نقل از بازار بگير

يه دونه از گرونتريناشو بخر

جناب

پاشو

بلند شو

...اگه منو اينجوري بيدار کني

خدا نميبخشدت -
نه بابا -

کدوم خدا ؟
(خداي مکي ها (مگس ها

چائوبي، همه چيز رديفه؟

بله ، قربان ، همه چيز خوبه

اما ، قربان دست چپم حالا داغون شده

برام خيلي بد شده

کاملاً حق باتوئه چائوبي

نگران نباش ، يه برنامه براي فرمانداري فرستادم

بزودي از دستشوييت يه اسپريِ بيهوشي ميسازم

ميتونيم صحبت کنيم؟ -
بله قربان -

اين 100هزار روپيه براي توئه -
...ولي قربان -

آره، من بخاطرِ اينکه به دزدا اجازه ي فرار بدم
ازشون پول گرفتم

...دولت به مجروحا 50 هزار روپيه ميده

...و براي شهدا 100 هزار تا

به همسرِ سربازِ شهيد ميده

...تو اولين سرباز کشوري که

بهت 100 هزار تا دادن

و تو همچنين زنده اي

اين عاليه

زن داداش، اينم يه جور سوده -
بله -

حالا دست چپش داغون شده

پس از اين به بعد براي دخانيات داد و فرياد راه ميندازه -
بله -

ما بريم چائوبي؟ -
بله -

و بزودي وظايف از سر گرفته ميشه -
بله -

بده اش به من

آقا خيلي... خيلي موقره ، نه؟

اين 50000 تاست

کافيه؟

و حق الزحمه ام چي ميشه؟ -
چي؟ حق الزحمه؟ -

اين پوله داداشته

و تو ميخواي از اينم حق الزحمه برداري؟

آره، دارم براش درخواست ميکنم
دزدي که نميکنم

از چولبول درخواست کن
من نميتونم چيزي بهت بدم

چرا؟ مگه مادرم نيستي؟

حرفهاي احمقانه نزن مکي

چه حرف احمقانه اي؟

تو هميشه طرفِ چولبول رو ميگيري

من حس ميکنم که مادر ندارم

من حس ميکنم يتيمم

خيلي خب

باشه

بيا، بگيرش

و ديگه هم همچين حرفهاي احمقانه اي نزن

چولبول عقلشو از دست داده

و تو هم که خداي نمايشي

من 2000 تا بيشتر ميخوام

بگير، سگ خورد
حالا خوشحال شدي؟

مکي فرار کن

فرار کن مکي

نميخوام هر بار فرار کنم

...وقتي ما ميخوايم با هم ازدواج کنيم

پس چرا الان موضوع رومطرح نکنيم

اينطور نيست آقا معلم؟

پسرم من قبلاً با پدرت حرفامو زدم

...برات بهتره که نيرمالا رو فراموش کني

و بي سر و صدا راهتو بگيري و بري -
يا غير اينصورت چيکار ميکني؟ -

مکي؟ -
چيه هي مکي مکي ميکني؟ -

اون منو نميشناسه

قبلاً کسي که مثل من باشه رو نديده

سنگ با شنيدن اسمم آب ميشه

اگه بخواي ميتوني امتحان کني

غرق شد

اين فقط يه استعاره بود

ولي بذار روشنت کنم آقا معلم

من فقط دو تا راه رو بلدم

...يا خودت درست حسابي دخترتو به عقدم درمياري

يا که نيرمالا رو ميدزدم

چطوري ميخواي بدزديش؟

کجا ميخواي ببريش؟

...پدرِ دندون گردت يه عروسِ عاشق نميخواد

اما يه پولدارش رو ميخواد

توخيلي قوي هستي؟
نه؟

اول برو با پدرت معامله کن

بعد بيا با من صحبت کن

بيا بريم عزيزم،بجنب

بيا از اينجا بريم

بريم

وايسا، همينجاست

برادر به مرکزِ فرماندهيِ پليس اومده

سلام آقا
خواهش ميکنم بفرمائيد

لبخند بزنين

خواهش ميکنم بفرماييد -
لالان دستور بده شربت بيارن -
بله قربان -

چولبول پاندي -
بفرمائيد -

بله قربان

چطوري پاندي؟ -
کاملاً خوبم قربان -

خوبه

بذار ايشون رو بهت معرفي کنم
آقاي چدي سينگ

رئيس انجمنِ دانش آموزانِ لاک مانچ هستن

با وزير دايال کار ميکنن

بازرس چولبول پاندي

ميخواستين ببينيدش، مگه نه؟

تعريفهاي زيادي راجع بهتون شنيدم -
خيلي ممنون -

ولي يه اشتباهي اين وسط هست

بهم بگين

در دو ماهِ گذشته در منطقه ي شما
سه سرقت داشتيم

و شنيدم که اين دفعه پليس، دزدها
رو محاصره کرد

چرا شما به اون اراذل شليک نکرديد؟

...وقتي که ما گلوله شليک ميکنيم

اطمينان نداريم به کي اصابت ميکنه

مردمِ عادي در مکانهاي عمومي حضور دارند

کي ازشون مراقبت ميکنه؟

...شما بحثتون رو ادامه بدين

من ميرم گلوله هام رو بردارم

پاندي مراقب وزير باش -
چشم قربان -

الان برميگردم

از دزد ها ميترسي؟

من از بابامم نميترسم

بيا

...من شنيدم تو بخاطرِ اينکه بذاري موراي سينگ

بدونِ مجازات آزاد بشه، تمامِ پولها
رو بالا کشيدي

...حتي منم نميدونستم اسم اوني

که گرفتمش موراي سينگه

شما از کجا ميدونيد؟

موراي سينگ يکي از کارمندامه

مسئوليتش هم بدست آوردنِ سرمايه ست

و اين بار تو سرمايه اي که جمع
کرده بود رو غارت کردي

...ازت نميخوام پولم رو برگردوني

ولي تو ميخواي واسم کار کني، مگه نه؟

اگه قبول نکنم چي؟

...نبايد جلوي سلطانِ جنگل شيپور بزني

من يه کمي کله شقم

در موردش فکر کن

اين روزا توي جنگل تعداد شکارچي ها از شيرا بيشتر شده

...پس زياد بلند پروازي نکن

وگرنه ممکنه زنده زنده پوستت کنده بشه

تو به خودت ايمان داري

علاوه بر اينکه به خودم ايمان دارم
جرات و توانايي هم دارم

و من ديوونه تر از اوني هستم که فکرشو ميکني

چوتو، يه عکس بگير

لبخند بزنيد

فقط همينقدر

براي گذاشتن کنارِ حلقه ي گل استفاده ميشه

يکانِ قوي هيکل اون طرف

يکانِ باريک اندام اين طرف

و يکاني که از همه مناسب تره
بياد دنبالم

نيروي انتظامي چه مرگشه؟

قربان به کوچه ي "تلي" فرار کرد

زود بياين قربان

ما ماموراي پليسيم

بيرون تيراندازيه

حداقل چفتِ در رو بنداز

متشکرم، من اونجا بودم

اگه يه اتفاقي برات بيفته چي؟

ميدوني من چقدر صدمه ميبينم؟

تو ازدواج کردي؟ -
نه -

ديگه کي تو خونست؟ -
پدرم -

اون داخل خوابيده

واسه ات دنبالِ داماد ميگرده؟ -
نه -

خوبه

بگيرش

خيلي عبوس بنظر مياي

ما بريم؟

اين تماس از طرفِ مادرته

چرا جوابشو نميدي؟
جواب بده

نه اون دوست دخترمه -
دوست دختر؟ -

بله ، بله

الان وقتِ مردنته

هميشه يه بارِ اولي هست

هميشه بارِ بعدي هم هست

تو هم دفعه ي بعد

دفعه ي ديگه

چرا هر بار که شکست ميخوري مياي پيشِ من؟

وقتي يه دختر تو دست و بالته
هم مياي پيشم؟

حالا هم برو سمتِ اون
دزدِ بدبخت

پاندي واقعا ديوونست

اون دنبالمه

نجاتم بده

...اگه نميتوني بزنيشون

حداقل ميتوني سعي کني از جلوي
چشمشون دور باشي

منظورت چيه؟

ناپديد شو... کاملاً برو توي زمين

و تا زمانيکه من بهت نگفتم
خودت رو آفتابي نکن

من يه فکري به حال چولبول پاندي ميکنم

برو گمشو

نقطه ي قوتش همين پُستِ پليسيشه

اون چولبول پاندي يه بازرسِ بي کلاسه

يه تهمت بهش بزنين و از
...کار معلقش کنين

بعد ما يه جنگِ بيطفانه راه ميندازيم
و ميبينيم کي قويتره

يه چيزي رو بهم بگو، کاستوريال

چي فکر ميکني؟

بزرگترين تبهکارِ لالگانج کيه؟

تو بزرگترين تبهکارِ اينجايي

بفرماييد

نارگيل رو بشکن

ديدين

...من هميشه فکر ميکردم قهرمانم

و اون فکر ميکرد تبهکارم

از نظرِ تو من تبهکارم؟

يه چيزي رو بهم بگو کايستوريال

فکر ميکني الان چي تو سرمه؟

الان... بنظر خيلي عصباني مياي

چي داري ميگي؟

...اگه واقعا عصباني بودم

نارگيل رو نه توي سرِ اون
بلکه توي سرِ تو ميترکوندم

تو پدر زنِ آينده ي مني

دخترت چطوره؟ -
منتظرته -

تا بياي و باهاش ازدواج کني

و تو سعي ميکني بينِ اين دو تا دل جدايي بندازي

مگه من چيکار کردم؟ -
مشکل همينه -

هيچ کاري نکردي

برو و يه کاري بکن

برو و همه چيز رو راجع به چولبول پاندي پيدا کن

اون کجا ميره؟ کجا زندگي ميکنه؟

اون چي ميخوره، خونه اش، فک و فاميلاش، اموالش

همه چيش رو

واقعاً خيلي عذابم داده

حالا من ميخوام عذابش بدم

اينو بلندش کن

دولت بهم پيشنهادِ خونه هاي سازماني کارکنانِ دولت رو داده -
آره؟ -

اين چرنديات رو ول کن با من بيا -
چرا؟ -

چرا بايد بيام؟

بعد کي بايد مواظبِ مکي و پاندي باشه؟

مکي و پاندي هيچ دلبستگي اي بهت ندارن

من گفتم نميخوام جايي برم

فکر کردي ميتونم واسه خوشحاليِ تو
همه ي وابستگي هام رو از بين ببرم؟

...تا حالا به شرايطِ مادري که مجبوره

بين دو تا پسرش يکي رو انتخاب کنه فکر کردي؟

من فقط داشتم سر به سرت ميذاشتم

...تو سرآسيمه شدي، به نفس نفس افتادي

و منو مجبور به دويدن ميکني

اسپريِت کجاست؟

...چند بار بهت بگم

هميشه اسپريت رو با خودت داشته باش

ولي نميگوشي

بگير

بخاطرِ اين هي بارها ازت درخواست ميکنم
...از اينجا بريم که

...اگه ما مدتِ بيشتري بخوايم اينجا بمونيم

بزودي آقاي پاندي هم به يکي
از اسپري ها نياز پيدا ميکنه

ولي يه روز بعد از عروسي هم اينجا نميمونيم

عروسيه کي؟ -
آقاي پاندي -

آقاي پاندي؟ -
چولبول پاندي -

سومانت کومار اينجاست؟

...دليلي واسه ي فکر کردن به کسي که

ديگه اينجا نيست وجود نداره

بيا بريم خونه

بيا بريم بابا -
بطري الکم چي؟ -

فيلم بازي نکن

يالا -
اون داره منو ميزنه -

تو مستي بابا

اون نميذاره بنوشم

اِروتا... اروتا

من مشروب ميخوام

چي داشت صدات ميکرد؟

نميدونم

اروتا يعني چي؟ -
نميدونم -

مست بود؟ -
آره -

چطور اونو ميشناسي؟ -
اون پدرمه -

که اينطور

پس ميتونه هر چي ميخواد صدات کنه

اين حق رو داره

بله آقاي شوکلا
اجناس رو تحويل داديم

ولي حقوقِ قبلي پرداخت نشده

اين چيه؟

من ميخوام با نيرمالا ازدواج کنم بابا

ميدونم

با معلم صحبت کن

ميتونم چيزي ازت بخوام؟

زندگيمه ، پس حق انتخاب دارم

بحث نکن

ميدونم از چي خوشت مياد و از چي بدت مياد

من اينجا روز و شب زحمت ميکشم
تا زندگيِ تو رو بهتر کنم

و تو نگرانِ عشق و عاشقيتي؟

اين کارخونه خود به خود کار نميکنه مکي

من به بانکي که ازش وام گرفتم
مقدارِ زيادي پول بدهکارم

...آخرين اميدم اين بود که يه چيزي از عروسيت گيرم بياد

تا بتونم وامم رو پرداخت کنم

کي ميخواي اين وام رو پرداخت کنه؟

من اين کارخونه رو نساختم

چرا داري ازدواجِ منو بهم ميزني؟ -
ساکت ، بيمصرف -

...مگه مجبور بودي عاشقِ

دخترِ اون معلمِ گدا گشنه بشي؟

تا وقتي که زنده هستم هر تصميمي
که به زندگيت مربوطه رو من ميگيرم

...اگه موافقي ميتوني کنارم بموني

وگرنه ميتوني از خونه ام بري

...کجا رفته بودي
اينا رو همينجوري ول کردي رفتي؟

چيزي ميخواي؟

چنده؟ -
250روپيه -

داري از مامور پليس ميچاپي

پولِ خورد ندارم -
اشکالي نداره -

يه روز ديگه ازت ميگيرم

يه دونه ميخواستم

چرا داري دوتا بهم ميدي؟

هميشه دِينم رو ادا ميکنم

دفعه ي بعد ميتوني برش گردوني
و پولتو بگيري

بده اش من

ميتونم برم؟

500روپيه واسه يه دقيقه گپ زدن پريد

حالا 500 تا ديگه

انداختمشون

واسه اون دو تا ظرف

اشتباهي انداختيشون

هيچوقت واسه ي اشتباه تاوان نميگيرم

دارم پولشونو بهت ميدم
صدقه که نميدم

من راضيم، بگيرش

وگرنه ميتونستم بهت سيلي هم بزنم

....من از سيلي خوردن نميترسم قربان

ولي مطمئناً از عشقه

"تمامِ روز فکر و ذکرم تويي"

"...چشمهات"

"...چشمهات"

"تمامِ روز فکر و ذکرم تويي"

"چشمهات در وجودم زندگي ميکنن"

"چشمهات در وجودم زندگي ميکنن"

"...چشمهاي افسونگرِ تو"

"قلبِ منو دزديده"

"قلبِ منو دزديده"

"...چشمهاي افسونگرِ تو"

"...چشمهاي افسونگرِ تو"

"قلبِ منو دزديده"

"قلبِ منو دزديده"

"...چشمهاي افسونگرِ تو"

"وقتي اولين بار ديدمت قلبم از طپش ايستاد"

"عشق شکوفه داد و منو سوزوند"

"حالا روياهاي من فقط درباره ي توئه"

"احساس ميکنم تغيير کردم"

"احساس ميکنم تغيير کردم"

"...چشمهاي افسونگرِ تو"

"قلبِ منو دزديده"

"قلبِ منو دزديده"

"...چشمهاي افسونگرِ تو"

"اين با تو شروع شده، با تو هم تموم ميشه"

"دنياي من"

"اين رازِ من بود، ولي چشمهام آشکارش کرد"

"من متعلق به تو ام"
"فقط متعلق به تو ام"

"يادِ تو منو بيقرار ميکنه"

"تو در عينِ حال که بهم نزديکي "
"خيلي هم ازم دوري، چيکار کنم؟"

"تو در عينِ حال که بهم نزديکي "
"خيلي هم ازم دوري، چيکار کنم؟"

"...چشمهاي افسونگرِ تو"

"قلبِ منو دزديده"

"قلبِ منو دزديده"

"...چشمهاي افسونگرِ تو"

"...چشمهاي افسونگرِ تو"

"قلبِ منو دزديده"

"قلبِ منو دزديده"
حالت چطوره؟ -

"...چشمهاي افسونگرِ تو"

...بعد از تشکيلِ ديپلماسي در کشورِ ما

...ما فقط بر سرِ پنج موضوع درگيري داشتيم

غذا، پوشاک، آب، سرپناه و برق

پس کِي ميخوايم از اينها جلو بيفتيم؟

يادتون باشه... لُرد رام راضيه
...که خودش گرسنگي بکشه

...قربان، چاي

با شيريني آلبالويي ميخورين؟

...پس دوستان، اگه بخواين اوتار پِرادِش رو

...از فقر و جنايت نجات بدين

...سورانا ميتونه دست در دستِ شما

اينکارِ ناممکن رو ممکن کنه

!به افتخارِ آقاي دايال

!به افتخارِ آقاي دايال

!به افتخارِ آقاي دايال

!به افتخارِ آقاي دايال

آقاي دايال بيشتر شبيهِ قناده تا وزير

سخنرانيش خيلي شيرين بود، مگه نه؟

درباره ي لُرد رام صحبت ميکرد

مطمئناً اون توي انتخابات برنده ميشه -
فراموشش کنيد، قربان -

اين روزا مردم خيلي پيشرفته شدن

آره، ميبينم

ببينيد، مردم به يه وزيرِ وظيفه شناس
نياز دارن، نه يه وزيرِ مذهبي

وزيرمون چطور بايد باشه؟ -
بايد مثلِ آقاي دايال باشه -

نشنيدين؟

شما رايِ تون رو بدين
ولي کسي از طبقه ي شما راي نمياره

احساس ميکنم وزيرهايي مثلِ آقاي دايال
بي مصرفند

يادم نمياد خودت رو بهم معرفي کرده باشي

کستوريلال ويسوکارما

مواظبم کسي نظمِ اينجا رو بهم نزنه

و شما؟ -
من اينجا نقشِ رابين هوود رو ايفا ميکنم

رابين هوود پاندي -
رابين هوود پاندي؟ -

شماره موبايلتون چيه؟

لازمه بدوني

وزيرمون چطور بايد باشه؟ -
بايد مثلِ آقاي دايال باشه -

چيکار بايد بکنم؟ -
کارم رو از دست ميدم، سعي کن بفهمي -

اينو نميخوامش، به اندازه ي کافي دارم -
اين پولو بگير -

سعي کن بفهمي راجو
سعي کن بفهمي

اسمت چيه؟ -
سومانت کومار -

چرا ميپرسين؟

همچين چيزايي رو اينجا نميپذيرم

چرا داشتي به اون دختره پول ميدادي؟

اون خواهرمه، راجو

خواهر واقعيته؟ -
بله -

ميشناسيدش؟ -
آره -

نه

ولي ميخوام بشناسمش

قبلاً هيچوقت اين طرفا نديدمت

براي آقاي دايال کار ميکنم

ـه اون هستم P.A من -
چي مينوشي؟ -

چاي؟ قهوه؟ -
يعني دستيارِ حرفه اي P.A -

P.A ميدونم

چرا کفش هات لنگه به لنگست؟

يه نوع مُد نيست
فلجِ اطفال دارم

اون 2 قطره ي مالِ فلجِ اطفال
رو نخوردي؟

مشروب خوري ديگه وقتي واسه بابام
باقي نذاشته بود

وقتي ناراحتي خيلي جذاب ميشي

اونقدر که دلم ميخواد لُپتو گاز بگيرم

شوخي نکن -
پس چيکار کنم؟ -

چرا وقتي نميخواي کاري بکني بهم
زنگ ميزني؟

ميخوام باهات ازدواج کنم

بيا با هم فرار کنيم -
نه -

چرا که نه؟ مگه دوستم نداري؟

عشق مهمه مکي

ولي نميتونيم فرار کنيم و بعد ازدواج کنيم

بابام تحملِ همچين ننگي رو نداره

يه راه ديگه پيدا کن

با داداشت چولبول صحبت کن

شايد اون يه راهِ چاره اي پيدا کرد

اون چيکار ميتونه بکنه؟

اون عاشقِ اينه که منو غمگين ببينه

پس فکر ميکني چيکار کنيم؟
من هيچ چيز به ذهنم نميرسه

نيرمالا... نيرمالا

يه چيزي يادم افتاد

تياري، حالِ زن داداش چطوره؟ -
هنوز زنده ست قربان -

چرا از اداره ي پليس با پدرم تماس گرفتين؟

اون چيکار کرده بود؟

اون دوتا رو ميشناسي؟ -
نه -

پدرت سعي کرد به خواهرشون تجاوز کنه

وقتي سعي کردند مانعش بشن
به جاش اينا رو کتک زد

ببين چطور دارن ميلرزن

من هميشه همراهِ پدرم هستم قربان

اولين باره که اينا رو ميبينم

...بعضي وقتها پدرم بيش از حد مست ميکنه

ولي نميتونسته کارِ مهمي با خواهرشون بکنه

قسم ميخورم

باشه، حرفتو باور ميکنم

...اگه اون پدرت نبود

توي بخشِ 126 و 228 زندانيش ميکردم

نميخوام پدرتو زنداني کنم

ميخواي لبخند بزني يا که
ميخواي همينجور مثلِ مجسمه وايسي؟

نه

هر کي اونو بخندونه 1000 روپيه
جايزه ميگيره

1000 -
يالا -

...يه روز يه مَرده داشت توي خيابون ميشاشيد

"تيواري صداش کرد و گفت: "هي، بيا اينجا

"هيچکس نگرفتدت؟"

ميدوني اون چي جواب داد؟

نه قربان، توي اين شهر مجبوريم توي خودمون"
"نگهش داريم

يه روز يه مردِ پولدار يه مردِ فقير رو
...صدا کرد و ازش پرسيد

"بگو ببينم، بوسيدن کارِ سختيه يا کارِ لذت بخشيه؟"

"اون جواب داد: "قربان، بايد لذت بخش باشه

"اگه کارِ سختي بود، ميذاشتينش بعده ي من"

چي داري ميگي؟

پونصد تا واسه تو و پونصد تا واسه من

خب 700 تا واسه تو، 300 تاش واسه من

اِروتا... اروتا... اروتا

احمق

اون خنديد

اون خنديد... اون خنديد

پولمو بده... پولمو بده

هزار روپيه ام رو بده

"اون نميدونست عشق چقدر افسونگره"

"...اون دلباخته شد"

"...اون دلباخته شد"

"اون هيچ جايي نداره که بره اونجا"

"چشمهايِ مستِ تو"
"اين چشمهاي مست"

"اونا افسونگرند"
"اين چشمهاي مست"

"چشمهايِ مستِ تو"
"اين چشمهاي مست"

"اونا افسونگرند"
"اين چشمهاي مست"

"سعي نکن مانعم بشي"

"ميخوام از اين چشمها بنوشم"

"سعي نکن مانعم بشي"

"ميخوام از اين چشمها بنوشم"

"اين يک شبِ بي احساسه"
"من ميخوام سرشار از احساس باشم"

"ميخوام مزه اش رو بچشم"

"ميخوام مزه اش رو بچشم"

"ميخوام مزه اش رو بچشم"

"ميخوام مزه اش رو بچشم"

"مامورِ اين مرکز سکسکه اش گرفته"

"فکر ميکنم اون يه جرعه رفته بالا"

"توي مرکزِ خودت کارخونه ي آبجوسازي بساز"

"توي مرکزِ خودت کارخونه ي آبجوسازي بساز"

"و مستقيماً مست کن"

"و مستقيماً مست کن"

"و مستقيماً مست کن"

"اون مثلِ شعله ست"

"ميخوام مزه اش رو بچشم"

"ميخوام مزه اش رو بچشم"

"ميخوام مزه اش رو بچشم"

"ميخوام مزه اش رو بچشم"

چيکار داري ميکني، مکي؟

خجالت نميکشي؟

از خونه ي خودت دزدي ميکني؟

چه نيازي داشتي که ما
نميتونستيم برآورده اش کنيم

منو ببخش مامان

من فقط ميخوام با نيرمالا ازدواج کنم

راهِ ديگه اي ندارم

نميخوام چيزي بشنوم
نميخوام چيزي بشنوم

اين کارِت فريب دادنه مکي

نميخواستم فريبت بدم مامان

اين پولو ميدم به آقا معلم

...اون هم اينو ميده به بابا

و اين پول دوباره برميگرده
به همين خونه

و چولبول؟

چي بهش بگم؟

بذار من ازدواج کنم

اين پولو از بابا ميدزدم و
برميگردونمش توي گاوصندوق

عاليه پسرم

اين اون فکري نيست که ميکردم

...بجاي اينکه از بابتِ اين دزدي عذرخواهي کني

داري به من قول ميدي که بازم دزدي ميکني

مامان -
...اگه بازم همچين نيّاتِ پليدي داري -

قايمشون نکن

درموردشون بهم بگو

چاره اي ندارم مامان

بذار امروز اين پولو بردارم -
برش دار... پولو بردار -

...ولي من تمامِ زندگيم متاسف ميشم

...از اينکه من

...يه دزد به دنيا آوردم

مامان

گرفتيش

امروز قيافه ات خطرناک شده

ميتونم بشينم؟

بشين

ميدوني امروز چرا اومدم اينجا؟ -
نه -

ميخوام باهات ازدواج کنم

چيه؟

من نميتونم ازدواج کنم

چرا؟

تو که خوشگلي

يعني ميخواي کل زندگيت مجرد بموني؟ -
آره -

و اگه يه مردِ قوي و شجاع
مثلِ من پيدا کني چي؟

هنوزم نميخواي؟ -
نه -

دليلي داره؟

نميتونم بابامو ترک کنم

معنيش اينه که... تا موقعي که بابات
زنده ست نميخواي ازدواج کني؟

آره، تا زمانيکه زنده ست ازدواج نميخوام
ازدواج کنم

تو اين اسباب بازي ها رو درست کردي؟

آره

تو يه هنرمندي

اروتا... اروتا

بطريم خاليه
يه بطريِ ديگه برام بگير

مراقب پدرت باش

سعي کن تغييرش بدي

و من منتظر ميمونم تا اون بميره

بخاطر تو

برات خبراي خوبي دارم

اون گلدون فروشه بهم جوابِ رد داد

معنيش اينه که باهات اينجا ميمونم

مامان

مامان

اين غم خيلي بزرگه

"هر پدري بيشتر براي پسرِ ضعيفترش نگرانه"

"معنيش اين نيست که آقاي پاندي تو رو دوست نداره"

"ولي مکي ضعيفتره پسرم"

"اون احمقه"

"اون روي درسهاش تمرکز نداره"

"ولي اونم پسرمه"

"من بدنيا آوردمش"

اون داداشته -"
"داداشِ ناتني -

"دوباره همون حرفا چولبول؟"

"اگه اينطوري بخواي نفرت رو توي زندگيت"
"پرورش بدي، من ميميرم"

"اينطوري ميخواي منو بکشي؟"

مامانتو دوست نداري؟ -"
"چرا، دارم -

"پس پسرم، بخاطرِ من قبول کن"

ببينيد قربان

خوبه

ميخوام باهات تصفيه حساب کنم

بيا گذشته رو فراموش کنيم

از امروز نميتونيم مثلِ پدر و پسر
زندگي کنيم؟... با همديگه

خانواده ات با مادرت مردن

سعي نکن جزئي از خانواده ي ما باشي

تنهامون بذار

بعد از اين ما ارتباطي باهم نداريم

تمامِ روز رو مستي

وقتي که ترکت کردم تازه قدرمو ميفهمي

بيا بريم -
نميتونم راه بيام -

بلند شو بابا -
ببين، قطار داره نزديک ميشه -

خودمو ميکشم... ميکشم -
صبر کن -

واسم فيلم بازي نمن

من خودمو ميکشم -
پاشو، بابا -

پاشو، بابا -
وگرنه خودمو ميکشم -

از دستت خسته شدم

چيکار داري ميکني؟ -
پاشو بابا -

واسه همينه که داداش سومانت نميخواد
ببيندت بابا

يه کم خجالت بکش

کثافت کاري کردي

اروتا -
اين بازيِ هر روزت رو تموم کن بابا -

حالا پاشو

بجنب -
نميخوام بيام -

الان يه قطار به اين رِيل نزديک ميشه

بلند شو بابا
بازيتو تموم کن

کافيه ديگه
پاشو

يالا

پاشو بابا -
زود باش -

چيکار داري ميکني؟

اون داره منو بزور ميبره تو ماشين

من مشروب ميخواب
بعلاوه ي چند تا يخ

برام چند تا يخ بگير

با اين الکلت برو به جهنم

نه

نه

بگير

ببرش تو... ببرش تو

يالا... ببرش تو

به آرومي

ببرش تو

همينه

قربان

قربان، همه چيزو آورديم

ولي نتونستيم هيچ پولي
توي قفسه پيدا کنيم قربان

...مادرم بايد قايمش کرده باشه

تا از دستِ آقاي پاندي
و مکي در امان باشه

پيداش ميکنيم -
بله قربان -

وايسا... وايسا

دنده عقب برو

تو يه تيکه دستمال نداري
...تا باهاش دماغتو بگيري

اونوقت اومدي واسه خودت
لباسِ جديد بدوزي؟

عاليه

پولشو از کجا آوردي؟

...قرار مدارِ ازدواجم سرِ جاشه

با نيرمالا -
آها -

اين آرزوي مامان هم بود

آهــا

عجيبه، مامان هيچوقت بهم
چيزي در اين مورد نگفته بود

تو داري بخاطرِ مامان ازدواج ميکني، يا بخاطرِ خودت؟
بخاطرِ هر دوتاش -

بايد همه ي روستا رو دعوت کرده باشي

نميخواي منو دعوت کني؟ -
البته که ميکنم -

اگه منتظرش باشي، حتماً دعوتت ميکنم

ولي تو نميخواي بياي -
ميام -

صد در صد ميام

با خانمم ميام -
مگه ازدواج کردي؟

هنوز نه، ولي ميکنم

و قبل از تو هم ازدواج ميکنم

من از تو بزرگترم

ديگه تنهاتون ميذارم

و گوش کن -
بله قربان -

ازش پول نگير -
بله قربان -

اون داداشمه -
چشم -

بريم

تو تمامِ روز رو مستي
و آشکارا به دخترت تهمت ميزني؟

اون دخترته

چرا نميخواي کاري براش بکني؟ -
چيکار بايد بکنم؟ -

ببين، من بلد نيستم چطوري
حرفامو آب و تاب بدم

از دخترت خوشم مياد و ميخوام باهاش ازدواج کنم -
بله -

من تحصيل کرده ام و مثلِ يه
روحاني بهم احترام ميذارن

من افسرِ پليسم

هم آدمِ محترميم و هم ثروتمندم

همه چيز دارم

ولي دخترت حاضر نيست بهم
جوابِ مثبت بده

مگه من چي کم دارم؟

تو اونو نميشناسي

خيــلي خيره سره

تا وقتي من نمُردم
نميخواد ازدواج کنه... اروتا

اينو بهم گفت

بهش توضيح بده
چه مودبانه، چه سخت گيرانه، چه تهديد کنان

...هر کاري که فکر ميکني درسته بکن

ولي راضيش کن

...و اگر کاري ازت ساخته نيست
پس شرم بر همچين پدري باد

چيه؟

ميخواي دخترمو خوشبخت کني؟ -
نه، نه -

ميخوام کتکش بزنم... شکنجه اش کنم

و بعد از تو تقاضاي جهيزيه کنم

عجيبه بابا

هنوز متوجه نشدي من عاشقشم؟

...بيست و هفتم بيا و دخترمو ببر

من براش توضيح ميدم

من براش توضيح ميدم -
چطوري؟ -

مقدماتِ عروسي رو آماده کن
بقيه اش رو بذار بعده ي من

يه چيز ديگه

دخترت داره با يه خانواده ي پولدار
ازدواج ميکنه

ديگه نمايش اجرا نکن

اينقدر مست و پاتيل نباش

...من از همين الان
مشروب رو... گذاشتم کنار

خودم ترکت ميدم

مواظبِ خودت باش

اون بابامه

بيدارش کنيد

!بابا!... بابا

تو خيلي عجيبي

حالا بهت مديونم

ازت خواستم اعتياد به الکل
رو ترک کني، نه دنيا رو

يالا پاشين... ديگه عزاداري کتفيه

حالا ديگه اون مُرده

بذارين اون بخشي از زندگيِ من بشه

پاشين

سرعتتون رو نشون بدين
و يه کمي فِرز باشين

به چي داري نگاه ميکني؟

ميخوام برات يه زندگيِ بهتر بسازم

ميخوام باهات ازدواج کنم

زود باش

سريع چمدونت رو ببند

سريع برو تو وسايلتو جمع کن و بيا

چولبول پاندي
عروسيت مبارک باشه

ازت ممنونم باب

بيا چولبول

وش اومدي

خيلي ازت ممنونم

آقاي معلم، تشريفاتِ عروسي
واقعاً فوق العاده ست

اوه نه پسرم، نظرِ لطفته

اگه نظرِ لطفمه پس، ميشه من اول ازدواج کنم؟

منظورت چيه؟

گوش به زنگ باش

بياين... بياين

بياين جلو

چرا موزيک رو متوقف کردن؟

چيزي نيست قربان
اونا يه کمي کله شقن

گفتن نميخوان واسه دو تا عروسي
...آهنگ بزنن و

پولِ يکي رو بگيرن

تيواري رو بفرست

ببينيد، جنابِ چولبول
...خيلي دل نازک

و خيلي هم بي باکه

و اگه شما بخواين براي
...يه مردِ بي باک زرنگ بازي در بيارين

...ميبرمتون اداره ي پليس

....و ميکوبم بينِ دو تا پاتون

اونوقت ديگه قادر نيستين هيچي بنوازين

فهميدين؟

يالا... آهنگ بزنين

شروع کردن

معذرت ميخوام جنابِ روحاني

ميشه ما يه کمي قدم بزنيم؟

پدر و مادرِ عروس و داماد
...بيان جلو

و براي زوجِ جديد دعاي خير کنند

آقاي روحاني، اون هيچکس رو نداره

و وضعِ منم از اون بدتره

بايد يکي از بزرگانِ فاميلت اينجا باشن

آره، خودمم

خودم براي خودم دعاي خير ميکنم

انشاالله خوشبخت بشم

و اون از زندگيِ متاهليش خوشحال
باشه و لذت ببره

حالا متاهل شديم

...باورم نميشه که تو
پسرِ مادرت باشي

دلم ميخواد تف بندازم تو صورتت

عجيبه آقاي پاندي

...من پسرِ خوبي نيستم

چون هر بار که به صورتم
تف کردي، بخشيدمت

از اينجا گمشو -
داريم ميريم -

اينجا نيومديم که ازت اجازه بگيريم

تمومش کنيد

اينجا هيچ ازدواجي صورت نميگيره

اينجا هيچ ازدواجي صورت نميگيره

آقاي معلم

اينجا هيچ ازدواجي صورت نميگيره

بابا

اسمت چيه؟

اسمِ من... متصل به هويتمه

رابين هوود پاندي
اسمِ مستعارِ چولبول پانديه

چولبول... پاندي

اونکاري که امروز با آقاي پاندي
کردي... درست نبود

کاملاً کارِ درست رو انجام دادم

...چند ماه که با زندگي کني

ميفهمي چرا اينکارو کردم

چرا بابات تو رو "اروتا" صدا ميکرد؟

ميدوني معنيش چيه؟ -
ميدونم -

خب چيه؟ -
بدبخت -

يه کسي که ارج و قربش رو از دست داده

وقتي قبلاً ازت پرسيدم
بهم نگفتي که

دروغ گفتم -
چرا؟ -

حالا منو ميشناسي

...چند ماه که باهام بگذروني

ميفهمي چي گفتم و چرا

مگه تو چيکار ميکردي که اون اروتا
صدات ميکرد؟

خودت ميفهمي

تو نميتوني بدبخت باشي

پدرت بايد خيلي کوتَه بين بوده باشه

"چشمهاي تو مثلِ آئينه ست"

"اونا به من ميگن چي توي قلبت ميگذره"

"من يه کلمه هم به زبون نميارم"

"چشمهاي من همه چيز رو روايت ميکنن"

"تو با اولين نگاه قلبم رو دزديدي، عزيزِ دلم"

"تو با اولين نگاه قلبم رو دزديدي، عزيزِ دلم"

"زندگيِ من از تنهايي پُر شده بود"

"ولي عشق طغيان کرد"

"...بلاخره بهار هم شروع شد"

"وقتي من و تو عاشقِ هم شديم"

"تو با اولين نگاه قلبم رو دزديدي، عزيزِ دلم"

"تو با اولين نگاه قلبم رو دزديدي، عزيزِ دلم"

اين غنيمتي که به اينجا رسيده
...بايد همينجا بمونه

اگه از اينجا بره
ديگه رفته که رفته

چي شده؟

مگه کوري؟

فکر کردي مالِ خودته؟

پست فطرت

چطوري آدمهاي بدبخت بيچاره رو ميزنين؟

بريد کنار... بريد کنار... بريد کنار

بفرماييد قربان، بفرماييد -
اون پسرم رو کُشته -

قربان -
قربان اون بيرحمانه پسرم رو کتک زد -

قربان

قربان، مکّان پاندي
اونو کتک زده

مکي

قربان، انتقامِ پسرم رو بگيرين

ما ميخوايم عدالت برقرار بشه قربان -
باشه -

...حالا من اينقدر آقاي مکّان رو ميزنم

تا وقتي که تو ازم بخواي بس کنم

يالا بلند شو

يکي برام درست کنم -
باشه -

برکنارش کنيد -
چولبول پاندي رو برکنار کنيد -

ما ديگه طاقت نداريم -
بيشتر از اين طاقتِ بيرحميهاي پليس رو نداريم -

پليس اين حق رو داره که با
مردم بدرفتاري کنه آقاي ماليک؟

اول که عروسيِ مکنچند رو بهم زد

بعد در انظارِ عمومي کتکش زد

قبول دارم که مکنچند اشتباه کرده

ولي يه چيزي وجود داره که ما بهش
ميگيم قانون

شما تواناييش رو دارين تا بهاي زيادي
براي بي قانوني بپردازيد آقاي چِدي

هر روز خيلي از جنايتکارها
در برخورد با پليس کشته کيشن

شما روزنامه نميخونين؟

...من روزنامه ميخونم، چولبول پاندي

ولي فکر کنم تو نميخوني

توي اغلبِ خبرها اين افسرهاي پليس
هستن که کشته ميشن

خواهش ميکنم آروم باشيد قربان

اين مشکلِ خانوادگيِ اوناست

بهتره که بينِ خودشون حل بشه

اگه شما در اينکار با سياست
رفتار کنيد، هيچکس سود نميبره

ما با سياست رفتار ميکنيم آقاي ماليک

...امروز پراجاپاتي پاندي به کمک نياز داره

فردا ممکنه يه نفرِ ديگه باشه

بجز من کي ميتونه اينکارو بکنه؟

اگه واکنشِ شديدي عليه چولبول پاندي
...انجام ندي

بعد من تمامِ روستا رو به آتيش ميکشم -
نه، نه -

قربان، خواهش ميکنم همچين کاري نکنيد

پسرِ من صدمه ديده

اين مشکلِ منه

و بهرحال من نميخوام اون موضوع
رو بدتر کنم

منظورت چيه؟

اگه چولبول... بينِ همه
...از مکنچند عذرخواهي کنه

من حاضرم همينجا
اين جريان رو تموم کنم

چي داري ميگي؟ -
اين حرف عاقلانه تره -

صبر کنيد قربان

آقاي پاندي، بيا عذرخواهي کن
و همينجا قالِ قضيه رو بکن

مکنچند، من بينِ همه
تحقيرت کردم

ازت معذرت ميخوام، خواهش ميکنم منو ببخش

ديدين، مشکل حل شد

اون عذرخواهي کرد

خواهش ميکنم بفرماييد

يه موضوع خيلي روشنه، چولبول

نه تو از من خوشت مياد، نه من از تو

...وقتي ما دارم دور از هم زندگي ميکنيم

پس چرا نبايد با خوشي زندگي کنيم؟

پاندي

اين يه موضوعِ خانوادگيه

دوباره ازت عذر ميخوام

شوهر خواهر، آقاي دايال داشت
با عضوِ هيئت دولت صحبت ميکرد

تو جلوي چدي سينگ به
مکنچند سيلي زدي؟

تازه ميتونم جلوي آقاي دايال
به جناب چدي هم سيلي بزنم

عاليه شوهر خواهر

پس مطمئناً آقاي دايال قبول ميکنه

تو خيلي بي باکي مرد، پاندي

تو هميشه همه چيز رو شفاف بيان ميکني

شفاف هم گوش ميکنم

چدي سينگ در حزبِ من
يکي از رهبرانِ جوانه

و تو ازم ميخواي با يکي از اعضاي حزبم
بخاطرت در بيوفتم

براي چي؟

اگه پادشاهِ پير بخواد
...از سلطنتش محافظت کنه

پس بايد بچه هاش رو هم
براي اينکار قرباني کنه

بهر حال چدي سينگ پسرِ شما نيست

...حقيقته، پاندي

منم اندازه ي تو از
چدي سينگ بدم مياد

اون از اسمم سودِ زيادي
...نصيبش شده

و کارخونه ي آبجو رو ميگردونه

تسليحاتِ غير قانوني داد و ستد ميکنه

و همه ي سودش رو براي خودش نگه ميداره

...يه راهي پيدا کن که

چدي سينگ تو اين حزب بمونه
ولي تحتِ کنترلِ من باشه

کُلي راهِ حل دارم

ولي بستگي داره شما بخواين
کدوم رو استفاده کنين

ميتوم حکمِ تعليقت رو متوقف کنم

تو چدي رو متوقف کن

مهم نيست از کدوم راه استفاده ميکني

ولي سلطنتِ من بايد دست نخورده
باقي بمونه

...ولي يه چيزي رو بهم بگو

چرا عينک آفتابيتو ميذاري
پشتِ يقه ات؟

اينجوري ميتونم هم مراقبِ جلوم باشم
و هم پشتم

...15نفر از مردم بعلتِ نوشيدنِ

الکلِ آغشته به سم در مادانپورا
منطقه اي از لاگانج در وضعِ وخيمي هستند

اونا رو در يک بيمارستانِ دولتي
...پذيرفتند

که در شرايطِ وخيمي بودند

...پليس نوشيدني هاي الکليِ

پنج کارخونه ي آبجو سازي رو توقيف کرده

و دنبالِ مالکِ اين کارخونه هاي
آبجو سازي ميگرده

"موني خجالت کشيده"
"فقط بخاطرِ تو عزيزم"

"موني خجالت کشيده"
"فقط بخاطرِ تو عزيزم"

"موني خجالت کشيده"
"فقط بخاطرِ تو عزيزم"

"گونه هاي موني سرخه، چشمهاش خماره"
"و راه رفتنش افسونگره"

"اون عقلشو از دست داده"
"فقط بخاطرِ تو عزيزم"

"موني خجالت کشيده"
"فقط بخاطرِ تو عزيزم"

"گونه هاي موني سرخه، چشمهاش خماره"
"و راه رفتنش افسونگره"

"اون عقلشو از دست داده"
"فقط بخاطرِ تو عزيزم"

"موني خجالت کشيده"
"فقط بخاطرِ تو عزيزم"

"موني خجالت کشيده"
"فقط بخاطرِ تو عزيزم"

"موني خجالت کشيده"
"فقط بخاطرِ تو عزيزم"

...واسه اون آدما پول فرستادي

که حاضر شدن برن بيمارستان؟

...قربان، کُلي بهشون پول دادم

حالا ديگه اونا ويسکي مينوشند

"يه فيگور مثل شيپا"
"با حالتِ بِبو"

"با حالتِ بِبو"

"يه فيگور مثل شيپا"
"با حالتِ بِبو"

"با حالتِ بِبو"

"راه رفتنم مثلِ فيلماست"

"راه رفتنم مثلِ فيلماست"

"من رفتارهاي زيادي دارم"

"رفتارِ من ميليونها مي ارزه"

"من يه آدمِ معروف شدم"
"فقط بخاطرِ تو عزيزم"

"من بي قرار شدم"
"فقط بخاطرِ تو عزيزم"

"موني خجالت کشيده"
"فقط بخاطرِ تو عزيزم"

"موني خجالت کشيده"
"فقط بخاطرِ تو عزيزم"

"موني"

"موني"

"تو همه جا معروفي"

"تو خيلي افسونگر و جذابي"

"تو خيلي افسونگر و جذابي"

"موني"

"اونم يه جور نادونه"

"اونم يه جور نادونه"

"بدونِ يه پِني اومده اينجا"

"بدونِ يه پِني اومده اينجا"

"...اون نميدونه اينا دنبالمن"

"اوه دوشيزه"

"...اون نميدونه تقريباًً همه منو ميخوان"

"من از خواسته هام کوتاه ميام"
"فقط بخاطرِ تو عزيزم"

"من از خواسته هام کوتاه ميام"
"فقط بخاطرِ تو عزيزم"

"موني خجالت کشيده"
"فقط بخاطرِ تو عزيزم"

"تو مثلِ يه بطريِ الکل آدم رو مست ميکني"

"تو مثلِ يه بطريِ الکل آدم رو مست ميکني"

"دوباره احساسِ جووني ميکنم"

"لبهاي تو شيرينه و چشمهات افسونگره"

"لبهاي تو شيرينه و چشمهات افسونگره"

"اونا قلبم رو دزديدن"

"من سرم داره گيج ميره"
"فقط بخاطرِ تو عزيزم"

"موني خجالت کشيده"
"فقط بخاطرِ من عزيزم"

"موني خجالت کشيده"
"فقط بخاطرِ من عزيزم"

"گونه هاي موني سرخه، چشمهاش خماره"
"و راه رفتنش افسونگره"

"اون عقلشو از دست داده"
"فقط بخاطرِ تو عزيزم"

"موني خجالت کشيده"
"فقط بخاطرِ تو عزيزم"

"اون عقلشو از دست داده"
"فقط بخاطرِ تو عزيزم"

"موني خجالت کشيده"
"فقط بخاطرِ تو عزيزم"

"موني خجالت کشيده"
"فقط بخاطرِ من عزيزم"

"من يه فردِ با طراوت شدم"
"فقط بخاطرِ من عزيزم"

"تو خيلي علاقه داري"

"فقط به تو عزيزم"

"موني خجالت کشيده"

"فقط بخاطرِ تو عزيزم"

"تو يه آدمِ معروف شدي"

"فقط بخاطرِ تو عزيزم"

"فقط بخاطرِ تو عزيزم"

"فقط بخاطرِ تو عزيزم"

"فقط بخاطرِ تو عزيزم"

بجنب موني، برو پيشِ مونا

...حالا من ميخوام يه کاري کنم که
اون عقلشو از دست بده

چرا اومدي اينجا؟

خيلي آدمِ عجيبي هستي

برات حکم آوردم

همه جا تيترِ صحبتها شدي

من 11 ساله که کارخونه هاي
آبجو سازي رو ميگردونم

هرگز همچين چيزِ تقلبي اي نساختم

من نقشه ات رو ميدونم
چولبول پاندي

و توي اين بازي هم برنده ميشم

...ميتونستم چند نفر رو به کشتن بدم

و بواسطه ي اونا زندگيم رو نجات بدم

داري تهديدم ميکني؟ -
تهديد؟ -

تهديد گفتي يه چيزي يادم اومد

اون حيوونه که خيلي بزرگه کدومه؟

فيل؟

فيل

اون منم

...و اون حيوون کوچيکه کدومه که ما
کيش کيشش ميکنيم؟

سگ -
سگ -

اونه

...و وقتي فيل راه ميره

سگ بايد چيکار کنه؟
دنبالش بره؟

قربان، بهتره که اون
بي سر و صدا اينجا رو ترک کنه

...چون اين تنها کاريه که سگ

در مواقعِ خطر براي حفظِ جونش انجام ميده

چي ميخواي؟

الان چيزي نميخوام

بگيرش

تا زمانيکه من اين کيف رو پُر از
...پول تحويل بگيرم

محاکمه ات به تاخير مي افته

...و اگه مقاومت کني

...تمامِ جونت رو پُر از سوراخ ميکنم

اونقدر سوراخ سوراخت ميکنم که
...گيج بشي از کدوم سوراخ بايد نفس بکشي

و از کدوم يکي بايد بگوزي

عکس بگير

داداش لبخند بزن

بريم

اين موضوع يه جريانِ سياسيه

...يه خبرِ داخلي به دستم رسيده که ميگه

چولبول پاندي تحتِ محافظتِ
آقاي داياله

چولبول پاندي رو بکش

چي دارين ميگين؟

جراتِ اينکارو ندارين

انتخابات بر پايه ي ما ميچرخه

و اينطوري 100% بنفعِ آقاي پاندي ميشه

...يه اشتباه از طرفِ شما

کافيه تا اسمتون از روي
فهرستِ اسامي حذف بشه

مراقب باشيد قربان

شما دامادِ آينده ي من هستين

من خيلي نگرانم

قربان، لبخند بزنين

تو چولبول پاندي رو
ميکشي، نه من

من؟
نه، نه، نه

چطور ميتونم همچين کاري بکنم؟

چولبول پاندي هفت تا جون داره

اگه يه اتفاقي برام بيفته چي؟

بلاخره موفق شدم باهاش از درِ دوستي
وارد بشم

...ميخواي با دخترت ازدواج کنم

يا بايد دنبالِ يه دخترِ ديگه باشم؟ -
نه، نه، ميخوام... ميخوام -

شما دارين جونمو به خطر ميندازين

يه راهِ ديگه پيدا کنين

اين يه قانونِ قديميِ سياسته
پدر زن جان

...اگه ميخواي دشمن رو شکست بدي

پس از بينشون يه خائن پيدا کن

درود بر سري رام

...چرا حالا که عروسي بهم خورده

پولِ آقاي معلم رو پس نميدي؟

تو چرا نگراني؟

معلم درخواستِ پول نکرده

بهرحال اون بود که عروسي
رو بهم زد، نه من

چراغو خاموش کن، برو بخواب

بياين

سر و صدا نکنين

!وايسا... وايسا

چطوري برادر مکنچند؟

کجا داري ميري؟

حالت چطوره؟

چيزي شده؟

نياز به پول دارم قربان

براي معالجه ي پدرم ميخوام

پراجاپاتي مريض شده؟

خواهش ميکنم کمکم کنين -
نه، نه -

...دفعه ي قبل سعي کردم بهت کمک کنم

ولي پدرت کمکم رو برگردوند

ديگه دوست ندارم تحقير بشم

اين دفعه ميخوام کاري که
خودت گفتي رو انجام بدم

بهم يه شانسِ ديگه بدين

بپر بالا

اون مرد رو ميبيني؟

اوني که داره ضربه ميزنه

تولو راستوگي

معاونِ آقاي داياله

ميتوني باهاش مبارزه کني؟ -
ميتونم تبديلش کنم به يه تيکه کهنه -
و باهاش زمين رو پاک کنم

اين همونيه که من ميخوام

اگه بتوني باهاش مبارزه کني
ميشي معاونِ من

دستِ راستم ميشي

بدو... بدو

دو رو بگير... دو

هي پسر، توپ رو پس بده

چدي سينگ -
مکي هم باهاشه -

...وقتي ديگه رابطه اي باهاشون نداري

چرا داري راجع بهش فکر ميکني؟

مگه نميدوني چدي سينگ ختمِ پدر سوخته هاست؟

اگه يه بار بود ميگفتم
داره اشتباه ميکنه

ولي دوباره همون اشتباه؟

اين حماقته، نيست؟

...چدي سينگ داره از اختلاف

بينِ ما دو تا برادر
سود ميبره

بعد از مدتها بلاخره مکنچند
رو برادر صدا کردي

احساسِ خوبي دارم از اينکه ميشنوم
تو بعنوانِ برادر بهش فکر ميکني

چرا براش توضيح نميدي؟

راجو من فقط وقتي ميتونم براش
توضيح بدم که اون جوابِ تلفنم رو بده

آزار دهنده ست وقتي ميبيني
برادرت داره عذاب ميکشه، مگه نه؟

هنوز همه چيز از بين نرفته

غذا رو بکش
من يه بار ديگه سعيم رو ميکنم

من يه چيزي رو نميفهمم

چرا شما همچين انبه هاي معمولي اي
رو براي وزيرِ به اين بزرگي ميگيرين؟

وقتي اين انبه ها ميتونن همون کار رو بکنن
چرا الکي پولِ بيشتري بديم؟

ميخواي پدرت زنده بمونه، مگه نه؟ -
بله -

پس کاري که بهت گفتم رو انجام بده

زياد هم سوال نپرس

برو

مرتيکه ي احمقِ نادون

برو

اينکار فقط از شما ساخته ست -
خواهش ميکنم يه کاري کنين
بله، اينکارو ميکنم -

اينکارو ميکنم

لطفاً نجاتش بدين -
بسيار خوب -

خدا خيرتون بده -
خواهش ميکنم بريد -

سومانت -
بله -

بيا اينجا

بله

ديگه کي توي خونه تونه؟

سلام

پسرِ بزرگتون چيکار ميکنه؟

روستا با کمبودِ آب مواجهه قربان

...اگه ميشد اونجا چاه بزنين

کارا بهتر ميشد

اسمِ خودت و روستات رو بگو

ببنيم چيکار ميتونيم بکنيم

براتون از باغِ خودم انبه آوردم

تازه ي تازه هستن

باشه، بذارشون اونجا

ميتوني بري -
خيلي ممنون -

تو بيا

چشم

ميخوام توي کشتزارم يه حلقه چاه
نصب بشه

روستاي ساماستيپور

اسمم هم مکنچند پانديه

ساماستيپور

قبلاً اسمت رو شنيدم

تو برادرِ چولبول پاندي هستي؟

اگه باشم فرقي ميکنه؟

کارِتو بکن

من هيچ چولبولي نميشناسم

آقاي وزير دايال ساهو
...در خانه اش در اوتار پرادش

بر اثرِ انفجارِ بمب درگذشت

...انفجار وقتي رخ داد که آقاي دايال

مطابقِ هر دوشنبه داشتند
به شکاياتِ مردم رسيدگي ميکردند

قاتلِ بيرحمِ ايشان
شوکِ بزرگي به دموکراسي ما وارد کرد

خانم، خانم... شما نميتونيد بريد داخل

خانم... خانم

يک کارخونه توي لاگانج هست

فقط پيمان کارها مجوزِ تهيه ي
باروت رو دارند

...در تحقيقاتي که انجام داديم متوجه شديم

اون مواد منفجره اي که براي قتلِ
...آقاي دايال ازش استفاده شد

متعلق به اين کارخونه ها بوده

...مجوزِ تمامِ کارخونه هاي مواد منفجره

در اين منطقه رو به حالِ تعليق درآورديم

به چند نفر از وزيرانِ جزء مشکوکيم

ولي مطمئناً بزودي مجرم رو پيدا ميکنيم

و بزودي دستگيرشون ميکنيم
ازتون متشکرم

دعا کن.. دعا کن

مکنچند پاندي

بعد از اينکه همچين انفجارِ بزرگي
به پا کردي يه دفعه ناپديد شدي؟

واااو... پسر

بهت افتخار ميکنم

...بعد از کاري که کردي

...دامادم تنها نامزدِ باقيمونده

براي مجلسِ لاگانجه -
مرسي -

عاليه

چرا بهم نگفتي توي اون انبه ها
بمب کار گذاشتي؟

چي داري ميگي؟

تو هنوز تازه کاري

سياست رو درک نميکني

اگه من بهت ميگفتم
تو اينکارو ميکردي؟

تو ازم سوء استفاده کردي

من هيچوقت ازت درخواست نکردم بهم کمک کني

خودت اومدي پيشم

حالا... من برات يه شغلِ
خيلي منحصر بفرد دارم

بيا تو... بهت ميگم

تبريک ميگم

برو تو

...موضوع اينه برادر

که دستِ قانون و
...پاهاي چدي سينگ

هر دو خيلي درازند

وزير به قتل رسيده

پليس يه روزي تو رو دستگير ميکنه

و بعد چولبول پاندي ميشه
مامورِ رسيدگي به اين پرونده

اون از گناهت چشم پوشي نميکنه

...قبل از اينکه اون بياد اينجا و بکشدت

اين اسلحه رو بگير و برادرت رو بکش -
چي؟ -

کاملاً درست ميگم

هيچ انتخابِ ديگه اي نداري

يکي از شما بايد بکيره

بهرحال اون خويشاوندت نيست

هميشه عذابت داده

بکشش

زندگيشو تموم کن

اگه اتفاقي براي تو بيفته
کي ميخواد از پدرت مواظبت کنه؟

راجع بهش فکر کن

آخرين کار رو برام انجام بده

قسم ميخورم
...آنچنان جايزه ي سخاوتمندانه اي بهت بدم

که تا ابد يادت بمونه

مکي

چدي سينگ منو فرستاده

تا تو رو بکشم

پس منو بکش
به چي داري فکر ميکني؟

تو آقاي دايال رو کُشتي

من نيومدم اينجا تا بکشمت داداش

اومدم اينجا تا از تو و زن داداش
عذرخواهي کنم

اشتباهِ بزرگي کردم

نميدونستم بينِ اون انبه ها
بمب کار گذاشتن

کارخونه ي ما سوخت و خاکستر شد

"داداش مکنچند کارخونه آتيش گرفته"

بابا شوکه شد

بايد معالجه اش ميکردم

هر کاري ميشد براش کردم

و از چدي سينگ درخواستِ کمک کردي -
مجبور بودم -

ازت خواهش ميکنم، بابا رو نجات بده

اون داره ميميره

بابا رو نجات بده

ميخوام دعاي خيرت رو داشته باشم

...اگه دوست داري

پس لطفاً دعام کن

فراموشش کن

بدونِ دعاي خيرت هم خوشم

بشينم؟

دکترت رو ديدم

ميگفت فقط چند ماه زنده ميموني

سيلي زدمش

تو بيشتر از اينا عمر ميکني

ببين آقاي پاندي

...تکبر و غروري که در تو ميبينم

واقعي نيست

توي تمامِ زندگيم بارها شوکه شدم

اولين بار وقتي بود که بابام مُرد

بعدي وقتي بود که تو اومدي

و بعديش هم مرگِ مادرم

...و حالا اگه تو هم ترکم کني
ديوونه ميشم

ببين، اين همه سال مثلِ غريبه ها صدات کردم

...ولي حالا... ميخوام

...من

ميخوام بابا صدات کنم

ميخوام بابا صدات کنم

بلاخره دعاي خيرت رو نثارم کردي

خيلي عجيبي
پراجاپاتي پاندي

هي، اونجا رو ببين

بهت يه جايزه ي خوب ميدم

آخرين يادگاريِ مادرت

اسپريِ آسمِش

چطوري اينو بدست آوردي؟

بگيرينش

شما کي هستين -"
"سلام خاله -

"چي ميخواين؟"

دعام کن -"
"خدا بهت برکت بده -

چولبول پاندي پسرته؟ -"
"بله -

"پولهام کجاست؟"

"بهم بگو"

"پولهام رو برگردون"

"پولهام رو برگردون"

"...پولهامو برگردون وگرنه"

"پولهام رو برگردون"

"پولهامو برگردون، وگرنه زنده ات نميذارم"

دنبالِ چي ميگردي؟

"بذارش کنار، ميخواي باهاش چيکار کني؟"

"چولبول پاندي تحت تعقيبه"

"فقط پولهامو برگردون"

"چرا اينطوري ميکني، مادر؟"

فقط پولمو بهم برگردون"
"تا من هم اينو بهت برگردونم

"چي شده؟"

"آخرين درودِ چدي سينگ به تو"

!به افتخارت

همه ي وسايل رو به حالتِ طبيعي بچينيد -"
"بله -

"نميخوام اين موضوع يه پرونده ي پليسي بشه"

"اينم پيشِ من جاش امنه"

اسپريِ من

نه تنها فقط مادرت رو کشتم

بلکه پدرت رو هم آتيش زدم

تو هم که قبلاً داداشت رو کشتي

چرا ميخواي بيشتر زندگي کني؟

الو -
گوشيو بده به چدي -

برو به خانواده ات ملحق شو

رئيس

بله، دوستتونه

چي شده، بگو -
...برادر، چولبول پاندي زنده ست -

با چشمهاي خودم ديدمش
کاملاً مسلح داره مياد پيشِت

چه مزخرفاتي

اين خبر از يه منبعِ معتبره برادر
مواظب باش

تو مگه داداشت رو نکشتي؟

يالا

نــــه

!نه! نه! نه! نه

!اون مکيه، نه! نه

کي ازت خواست بياي اينجا؟

داداش

بي شرف

تو آتيش غوطه ور شو

جعبه رو بگير

مکي

...پدر و مادر 101 نفر اراذل رو قربوني کردن

تا من بدنيا اومدم
چولبول پاندي

من خداي اون اراذلم

واسه انتقام اومدم اينجا

!پاشو

!پاشو

خيلي بهم صدمه زدي
چولبول پاندي

تو خودت رو خداي اراذل ميدوني
مگه نه؟

داداش... داداش

داداش

اولين باره که از ديدنت خوشحالم

بدش به من -"
"اون بهش يه مرگِ وحشتناک داد -

"اون بهش يه مرگِ وحشتناک داد"

"اون بهش يه مرگِ وحشتناک داد"

"با پولهاي من؟"

"پولمو بده، وگرنه ميزمت"

"پولمو بده"

...با ديدنِ تراکتور يادِ اون مي افتم

خودم ترتيبِ عروسيت با
دخترِ معلم رو ميدم

داره احساساتي ميشه؟

بابا، چرا چشمات خيسه؟

خيلي عجيبي، آقاي پاندي

تو واسه اين احمق عروسي گرفتي

اين دقيقاً همون چيزيه که من دنبالش بودم

پايانِ خوش

اين پايانش نيست بابا

تازه شروعشه

کاش مادرت هم اينجا بود

يه چيزي يادم اومد
رابين هوود پاندي

من حامله ام

بهتره که ديگه به راهِ غلط نري

ساکت باش -
خودت ساکت باش -

قربان -
چدي سينگ مرده -

...ولي پولهاش

ناپديد شدن

اون يه برادر هم داشت
اگه بخواد انتقام بگيره چي؟

...اونوقته که من بدنش رو پُر از سوراخ ميکنم

طوري که گيج بشه از کجا بايد نفس
....بکشه و از کجا بايد

"بي باک"

"بي باک"

"بي باک"

"بي باک"

"سنگ دل"

"مثلِ يه سنگ"

''تو دعوا هميشه اوله''

''بي باک''

''بي باک''

"يه جنگجوئه، هميشه آماده ست"

"مثلِ يه رهبره"

''بي باک''

''بي باک''

"کارهاي غيرممکن انجام ميده"

"غُرِشش سکوتِ مرگبار رو ميشکنه"

''بي باک''

''بي باک''

''سنگ دل''

"مثلِ يه سنگ"

''تو دعوا هميشه اوله''

''بي باک''

''بي باک''

"وقتي از آسمون آتيش ميباره"

"اون مثلِ يه نسيمِ خنک مياد"

"همه رو نجات ميده"

''بي باک''

"توي لحظه هاي سختي"

"اون مي ايسته تا رقابت کنه"

"و با هر سختي اي مبارزه ميکنه"

''بي باک''

"کارهاي غيرممکن انجام ميده"

"غُرِشش سکوتِ مرگبار رو ميشکنه"

''بي باک''

''شبيه به سنگ''

''تو دعوا هميشه اوله''

"مثلِ يه رهبره"

''بي باک''

''بي باک''

"يه جنگجوئه، هميشه آماده ست"

"مثلِ يه رهبره"

''بي باک''