All language subtitles for Dragons Race to the Edge S07E08

این همه چیز رو عوض میکنه

خب،بی دندون،بریم

!حالا،رفیق.انجامش بده

!نه

متاسفم

مشکلی نیست رفیق

خب،وقتشه که با موزیک روبرو شیم

گمشو،خسته کننده است

من بدترشو دیدم

وقتی پیش اومد بهم بگو

خب،باید درباره حرکت بعدیمون صحبت کنیم،هیکاپ؟

من داشتم فکرمیکردم،ما باید احتمالا تلاش کنیم که صخره رو پس بگیریم؟

میتونیم صخره رو پس بگیریم؟

منظورم اینه،بچه ها،چند تا از این سواران اژدها اون بیرونن؟

و کدوم بخش صورت برای تو مهمه و چرا؟

چی؟ما که بازی "سوال مرتبط

بپرس تا کامل بشه"؟بازی نمیکنیم

من بازی میکنم
چشم

چرا -
بیا نزدیک تر تا نشونت بدم -

اصلا الان بامزه نیست

اگه من برات انجامش بدم چی؟

یکی دیگه

هیچی -
واقعاً؟ -

باشه،ما رسما نابودشدیم

تو وقت داری که بهترین برنامه رو بچینی

اما الان شما به طور فیزیکی و ذهنی خسته ای

شما باید استراحت کنید

شما تا هروقت بخواید میتونید بمونید

ممنون.مالا.نمیدونی که این چه حس بدیه

فیشلگز،یه معدن سنگ وسط جزیره هست

اکسید،سولفید،سیلیکات

اه،نه،نه،نه،نه
.... اسم سیلیکات نیار،اونو

خیالی میکنه ...

ملکه من منو مسئول جستجو مکان های دست نخورده ای کرد

که بشه یه گودال موقتی ساخت

"گودال"

خیلی سال پیشیه

یه گودال لاوا چی؟

خیلی خطرناک،داغ.ماگما؟

به نظر تیز میاد

اسناتلوت؟بعضی از جنگجوهای جوان ما

به یه کمک توی تمرینات زرمی نیازدارن

....اما اگه تو خیلی خسته ای،من

اسنات خسته نمیشه

اون کوچولوها کجان؟

دوباره،ممنون،مامال

من دقیقا جای تو بودم،هیکاپ هدک

وقتی که یکی رهبری میکنه،یکی دنبال همه جواب ها میگرده،

اونایی که هنوز نفهمیدن

"واژه کلیدی"هنوز

بکش بالا

خب،این جواب تو برای نگه داشتن گرماست؟

پیداش کردم،کروگان
مهمه که از افرادی که

از تو بهتر بودن الهام بگیری

هیکاپ بی نظیره،اون شگفت انگیزه

این پسر چیزایی اختراع کرده که بیشتریا رویاشو دارن

احترام؟
اون احساس خطرناکیه،ویگو

فقط اگه مجاز باشی که یکی قضاوت کنی

تازه،اختراعات کوچیک اون مفید بودنشون ثابت شده

اونا از این برای رفتن به آتشفشان مدافعان بال استفاده کردن

و ما هم اینجا استفاده میکنیم

و مطمئنی که اون هنوز پایینه؟

چشم اژدها طوری طراحی شده که دربرابر

همه نوع گرما،سرما و انفجار های مختصری دووم بیاره

تازه،تو واقعا باور داری که من

اگه من مطمئن نبودم به این مکان برمیگشتم؟

یه مدتیه که پرنده هاتو نمیبینم

اونا نباید آماده باشن؟

اونا 12تا از بی باک ترین و با تجربه ترین جنگجو های منن

من شک دارم که اونا مشکلی داشته باشن

،هیکاپ ممکنه دشمن ارزشمندی به نظر نرسه

به هرحال،وقتی بیاد قوی میاد

اما قدرت اون هم ضعف های خودشو داره

،عشق اون به اژدها ها نمیذاره که اون به قصد کشت شلیک کنه

درحالی که پرنده های من دارن مستقیم میزنن

محبوب دیوونه "تو احتمالا توی یه جنگ داخلی گیرمیکنه"

یکی که هرگز برنده نمیشه

اما من تحت تاثیر قرارگرفتم که فقط تو میتونی
اژدهاها رو آموزش بدی

اونا آموزش نمیبینن

اونا روی سوارکارای اژدهاشون متمرکز شدن

و دارن کاراشونو انجام یمدن

تازه،کاملا معلومه که کل نقشه اونا روی حقیقتی پیچ میخوره

که یعنی اون میدونه ما به اژدهاها صدمه نمیزنیم

اون چیزی میخواد که ما هرگز فکر انجامشو نکردیم

اما تو باهاش روبرو میشی

ممنون
از کجا میدونی؟

چون هیکاپ هددک باهوش ترین،با استعدادترین

و مربی اژدهای شجاع روی زمینه

و اون همیشه با همه چیز روبرو میشه

چیه،کوچولو،بیا؟
باز کن

من روش چرخش اون توی لاوا خوشم میاد

"مثل گفتن اسپانیایی ها"ر

"چرخش روی زبون."چرخیدن

هنوز لاوا سرد میشه به حالت سنگی درمیاد

که میشه گرفتش
اگه خیلی متمایل باشه

!درست میگی
من خیلی از این چیزا خسته شدم

!اونا همیشه تکرارین

منظورم بی ثباته
من قبل از اینکه حرف بزنیم بهش فکرکردم

"به نوع دیگه"روغن خوشحالی

خب کی میتونم شروع کنم،تروکیتو؟

خیلی مطمئن نیستم که ایده خوبی باشه

فکرمیکنی نمیتونم اونو شکست بدم؟

...من یه بار شیش تا خرس رو با یه

با یه گوسفند و یه بچه تموم کردم

حماسی

خودشه!هیچکس مزاحم چرخش لاوای من نمیشه!هیچکس

بارف!بلچ!بلند شید

لوانتات،سنورس
اون البته به معنی،بلند شید

!رافنات

چیه؟ -
هیچی -

من فقط میخواستم که مطمئن شم
اون قطعه سنگ توی سرت نمیخوره

مثل ایشون،تروکاردو

صبرکن.اون پرید جای من
اون باران سنگ رو تحمل کرد که من زنده بمونم

!تروک...تروک زندگی منو نجات داد

اره،البته .ما بریم؟

دارم میام

دوکله کوچولو

کی قرار بود گشت زنی کنه،دوباره؟

اسناتلوت -
من؟هیچکس بهم چیزی نگفت -

کجا بودی؟

خواب

اژدهاهاتون رو بیارید
ما باید بریم هوا

!مراقب باش

هیکاپ -
دیدمش،فیشلگز -

ما باید اونا رو از این جزیره دور کنیم

اونا دنبال ما اومدن
اونا مارو دنبال میکنن.تنها راهه

اه،پسر،اونا خیلی خوبن

من دوست دارم با مربی اونا تمرین کنم
... شاید دوتا پا داشته باشه و همه چیز

منظورم اینه،میدونی،فقط
یکم متفاوت تر میشه

که نوع فرشته یا چشم انداز....فراموشش کن

من کجام؟چطور اومدم اینجا؟

وقتی حمله شد ضربه خوردی،تروکمن

من زندگی تورو نجات دادم

تو منو نجات دادی؟

ولش کن.هیچی نبود

اره،معلومه.هیچی

میخوای چیکارکنی؟
داری منو ناراحت میکنی

وقتی کسی زندگی یه جنگجوی مدافع بال رو نجات میده

،یه بدهی ایجاد میشه
و یه وظیفه برای بدهی هست

من محافظ شخصی شما میشم تا زمانی که وقتش برسه،خانم.رافنات

"خانم رافنات"
خوبه؟

اره،فکرکنم تمومه

چطور انقدر سریع پیدامون کردن؟

تمرین.قطعاً

!مراقب باشید

حالا،رفیق

!بی دندون،نکن

...میدونم چه حسی نسبت به -
ما به سینجتیل ها صدمه نمیزنیم -

اگه بتونم کمکی کنم نمیشه.فقط دنبالم کنید
اژدهاهای اونا نزدیک این مه نمیرن

اونا خیلی میترسن

خب،پس چی؟

ما میریم خونه،به برک

اونا نمیتونن برای همیشه مخفی بشن
... ما شانسشو به دست میاریم و زمانی که داشته باشیم

با اومدن به خونه کار درست رو انجام دادی

...اون بخشی از نقشه نبود

همه یکبار جنگ رو میبازن

همه به جز شما

لطفاً.استویک سهم عدالت خودش توی درگیری رو از دست داده

تو هرگز دربارش نشنیدی
وایکینگ ها تمایل ندارن که

درباره حملاتی که باختن بنویسن

ما به یه دسته کوچولو شکست خوردیم

من یه خدمه کوچولو نمیبازم

نه -
ما نمیبازیم -

نمیتونم دیگه موافقت کنم -
ببند -

اره،میبندم
هرگز دوباره باز نمیکنم

هیکاپ،این نبرد نیست که حساب میشه،پسرم

اون جنگه و این تازه شروع شده

گابر،سلاح هارو اماده کن
من اون آهنگری رو به صورت اضافه وقت میخوام

شامل اون اژدهای تنبلت هم میشه

گرامپ تنبل نیست.اون محتاطه
اینا فرق دارن

من کار دارم

اسون،نیروهای نظامی رو جمع کن
اماده جنگ شو

گوستاو،من گشت زنی تیم یک رو برای دوساعت میخوام

اره،بله!قربان،رییس

نیازی نیست احترام بذاری،پسرم

گوستاو

اره
وقتی که اون سینجتیل ها وارد بشن

برک به اونا جوابی که تاحالا ندیدن رو میده

منظورت سوارکارهای اژدهاست

دوباره بگو؟

بابا،ما نمیتونیم سینجتیل هارو سرزنش کنیم
اونا مجبورن

...اون سوارکاران که

زمانی که تو جدا کردن یکی از اون یکی رو شروع کنی،تو یه مرده ای

ما نمیتونم خودمون رو اینجوری یا مردم رو اینجوری محدود کنیم

مقاومت خیلی بالاست،پسرم
این قلمروئه منه

هیچی

چرا یه نفر رو فقط میفرستی؟

من دفعه قبل سه تا فرستادم

فقط یکی برگشت،که قبل از اون هم دوتا دیگه

اونا از دست رفتنین
اون دلیلیه که ما زیاد داریم

درسته
کروگان صبر شکست نداره

درست میگی

حالا،خداحافظی کن

!و برو توی اون ،حالا

قربان،ما سوارکاران رو مستقرکردیم

فکرمیکنم یکم عقب افتادگی دارن

اینجا تبدیل به میدون جنگ میشه

اره

رییس،شما آسیبی که اژدهاها میتونن بزنن رو دیدی

وقتی که تحت کنترل یه مرد شیطانین

درسته،گابر

من تنها میتونم اژدهاها رو کنترل کنم

بذار ببینم چطور میتونی بدون من انجامش بدی

من چیزایی دیدم که حتی مطمئن نیستم دیدم

و چیزایی که امید داشتم که میتونستم فراموش کنم

ممنون

عالیه

ما باید برای بدترین موقعیت ها آماده بشیم،گابر

هرگز فکرشو نمیکردم که اینو دوباره بگم
اما این بستگی به ما یا اژدهاها داره

شیرجه به هدف
یه چرخش برای جلوگیری از آتش دشمن

اه،خدایا!اه،نه

بچه ها،ما باید بهتر از این باشیم

این اژدهاها وحشین
و پرنده ها ماهرن

توجه کنید،میشه؟

،واقعا من داشتم تمرکز میکردم

خب،صبرکن،تروک
تو باید اینکارو انجام بدی؟تا کی؟

بدهی زندگی من بازپرداخت بشه
هرچقدر میخواد طول بکشه

اره،زودباش.منو بزن.جرات داری

مسخره بازی رو تموم کن،تافنات

چی؟من؟من کاری نمیکنم
اونه،خودشه

و دوستش اونجا

ما دیدیم که پرنده ها و اژدهاهاشون چیکار میتونن بکنن

حالا،برو اونجا و تمرین رو شروع کن
زودباش

وقتی دوتاییم سخته

ما میتونیم واقعا یکم کمک بگیریم

داشتم به همین فکرمیکردم
نمیتونم بابام رو پیدا کنم

اسپایتوت با تیم یک توی گشت زنیه
اسپایتوت چیزی نیست که الان بخوایم

الان نه،رفیق.ببخشید
فقط خیلی سرم شلوغه

میتونم اونو ببینم

همه میتونیم

...چی.چطور تو

چی؟پیدات کردم؟

ما شاید توی برک زندگی نکنیم
میتونم بگم که هیکاپ با افکارش

یه جایی توی جزایره

خب،میخوای دربارش حرف بزنی؟

نه دقیقاً

خب،من میتونم

آسترید،این تقصیر سینجتیل ها نیست
.... اونا دارن

مجبورن انجامش بدن.میدونم
ما همه میدونیم،هیکاپ

این باعث تغییر اتفاق نمیشه

اونا مارو از صخره خارج کردن

ما رو از یه جزیره به جزیره دیگه بیرون میکنن

مهم نیست اگه اژدها باشه یا پرنده ها

ببین،منم نمیخوام به اژدهاها صدمه بزنم،هیکاپ

اما در وقت های سخت،انتخاب های سخت هم باید پیش بیاد

...تو خیلی شبیه

یه جنگجو؟

پدرم

اون هم همینه

اره،فکرکنم درست میگی

درواقع،ار،آسترید
تو کاملاً،درست میگی

خب،خوبه
... خب،وقتی برگردیم،ما باید

وقتی تو برگردی

چی؟

من همه چیزایی که تو و بابا میگید رو شنیدم

و کاملا معنی میده

تو روح جنگجو رو داری
آسترید،تو جراتشو داری

...من فقط

ندارم

من نمیتونم مسئول چیزی باشم که بهش باورندارم

هیکاپ.کجا میری؟

تا تلاش کنم و یه راه دیگه پیدا کنم

اگه نتونی چی؟

یادتون باشه،جفت بمونید
سرعت و ارتفاع به طور مداوم تغییر بدید

--و هرگز -
بال هاتون رو رها نکنید،نه.میدونم.میدونم -

اما تو شاید بخوای که اون دوتا رو درست کنی.یا سه تا

خودشه،خوبه،درسته؟ -
اه،اره -

خودشه

!فیشلگز

به من نگاه نکنید
من نمیتونم این اژدهارو خودم کنترل کنم

من معجزه نیستم

تو یه معجزه ای،تروکمن

تنش خوابید

راحت بودن نکته جنگه

اه،اره
من دارم باهات حال میکنم

اینا دارن دیگه منو زجر میدن

اون از استخون هام هم گذشت
یا زیر استخوان ها و پوستام

هرچی.اون همه جا هست

خوبه

فضای آزاد رو کم کنید تا کمتر بتونن حرکت کنن

ما به یه مکان برای شلاق زدن ،مهارکردن و ضربه زدن لازم داریم

یه مکان ساخته شده برای اژدهاها توسط عاشقان اژدها

حالا خونه اژدهاست که نابودشون میکنه

عادیه.درسته؟

فراموشش کن.فقط بیا کار کنیم

حالا کدوم کلبه به من میخوره؟

"س"
"برای"سالار عالی
چه مناسب

اونجا.میدونستم.زودباش

...ممنون،ویگو.کروگان

خوب میدونم کروگان چیکار میکرد
کاری که کرد

من زندگیم رو به تو مدیونم

شاید یه روزی یه جوری بتونی جبران کنی

حالا،بیا چیزی که براش اومدیم رو بگیریم،باشه؟

خب،بی دندون
بیا چیزی که براش اومدیم رو پیدا کنیم

شنیدم.منم نمیخوام با اینا باشم

اما چه مکان بهتری برای شناختن سینجتیل ها هست،درسته؟

اگه پیشنهاد دیگه ای داشتی
من سراپا گوشم

...اون چیز یکم

!ترسیده،ترسیده،ترسیده

و میدونم دقیقا چه حسی داره

بسه،رفیق
ما هردو میدونیم که دنبالش میکنیم

ما برای دنبال کردنش اینجایی
پس بیا فقط بریم دنبالش

این شبیه اسناتلوته

میخوره،میخوابه.میخوره،میخوابه،میخوره،میخوابه

خیلی شبیه اسناتلوته

الان خیلی بد به نظر نمیرسه
من میرم

باید پیوند رو با این امتحان کنم

بهم اعتماد کن.میدونم.مراقبم

سلام،.چه خبر؟

لطفاً من رو نکش

من هرگز آخرشو از طرف اژدهام نشنیدم

حالا،چی میگی اگه بذاری که من باهات باشم؟

!بی دندون،نه

!بی دندون

دارم چیکار میکنم؟

چرا اصلا به اژدهام گوش نمیدم؟

...خیلی خب،ساحل
ساحل امنه

نه،نه،نه!ساحل امن نیست
قطعا اصلا امن نیست