All language subtitles for Dragons Race to the Edge S07E03

این همه چیز رو عوض میکنه

برسرکر ها صمیمانه شما رو به عنوان مهمان های افتخاری"

"به مراسم افتتاحیه کارآموزی برسرکر ها دعوت میکنند

بچه ها،جزیره برسرکر

من خیلی هیجان زدم که ببینم هیتر اهل کجاست

وداگور.میدونی،اونا میگن که تو میتونی

خیلی چیزا رو درباره مردم بفهمی اگه محل زندگیشون رو پیدا کنی

افسانه میگه که خانواده قدیمی نات از

میمون های برفی آلبینو در سرزمین های شمالی سرچشمه گرفته

ببینید،بچه ها،من یه میمونم

نکته عالی ای بود

من فقط برای جشن هیجان دارم

هیچی مثل مراسم کارآموزی نیست

من عدالتمون رو خراب کردم

شما مارو به خاطر این از خواب بیدارکردید؟

تو عصبانی چون داگور از تو خوشش نمیاد

اون از من خوشش میاد،کله ماهی

اره،فیشلگز -
ممنون ،آسترید -

نمیتونی از کسی خوشت نیاد که نمیدونی زنده است

خفه شو،آسترید

حالا،بچه ها،این اولین باره که میخوایم به جزیره برسرکر بریم

خب؟-
خب،مهم نیسست چقدر عجیب باشه -

یا برسرکری عجیب باشه
فقط تلاش کنید آروم باشید

چرا باید کسی توی جزیره برسرکر آروم باشه؟

مزخرفه

به جزیره برسرکر خوش اومدید
جایی که رویاها به واقعیت تبدیل میشن

اسم؟

هدوک،ه-هیکاپ

و هافرسون،آسترید

ما برای مراسم اینجاییم -
اونو نپرسیدم ازتون.بعدی؟ -

--اینگرمن،فیشلگز
برو.برو -

جورگنسون،اسناتلوت گری

وایسا.توی لیست نیست

چی؟ -
اه،نه.باید توی لیست باشه -

میتونی دوباره نگاه کنی؟ -
فقط جورگنسون هست،من یه اسنات هت هم مییبینم -

!اون اسم من نیست

!برادر

!همه اومدید

نگهبان ،بسه
اونا مهمون های شخصی من هستن

بله،رییس

"اونو شنیدی؟"رییس

مشکلی برای اومدن به اینجا داشتید؟

نه.سفر راحتی بود

درست تا زمانی که اسم من توی لیست نبود

نبود؟

...نه،نه،بود.اون -
"اسنات هت" -

من خیلی متاسفم.من معمولاً

توی یادآوردن اسم ها مشکل دارم،اسنات پاکت -

اونا همه بیشتر از خوش امدگویی برای داخل برسرکر کوچولو ما دارن

توهم همینطور،اسنات-لیپ

"اسنات-لیپ"
توهم همینطور داگ-بوگندو

،همونطور که بدون شک خودتون میبینی

چشم انداز برسرکر توی عظمتش توسط مردم برسرکر با شکوهه

هی،داگور،اون سوج؟

اره،اره،دسته رو دوباره جمع کردم
سلام سوج

!خب،ببین کی اینجاست

...یه خوشحالی بزرگ

آروم،رفیق.آروم

اره،اژدهای ما هم اول یکم مشکل داشتن

اره،باید یه اصطبل روی روستا بسازیم

اونا خیلی آشنا به نظر میرسن

...ما اونا رو از

نقشه ها رو از شما قرض گرفتیم

اما اون بالا اژدها ها رو آروم تر نگه میداره

این عجیبه.اژدهاها به طور معمول موجودات سازگاری هستن

!شاید اونا فقط دارن دربرابر زندگی بین این برسرکر ها واکنش نشون میدن

اونا الان خوب به نظر میرسن

عجیبه،درسته؟

قطعاً

خب،داگستر

داگور.اون دا-گره
"نه"اس"نه"ت

... اره،نه،نه،میدونم.من فقط

خب،داگور
برنامه کارآموزی برسرکر

از اون چه خبر؟
چرا تو یه شاگرد میخوای؟

به همه سوال هام جواب بده

اون فقط یه شاگرد نیست.اسنات-هول
این کارآموزیه

یه شاگرد برسرکر
ما منطقه رو برای

بدترین ها،باهوش ترین ها،دیوانه ترین وایکینگ ها برای بیرون از مجمع جزایر آماده میکنیم

واقعاً؟ -
اه،اره -

و کی فکرشو میکرد که کاندید ها

درست همین حیاط همسایه باشن؟

واقعاً؟ما اونو میشناسیم؟

میشناسیش؟بیا بیرون،پسر

!خودت و استعداد ها و توانایی هات رو نشون بده

اولین شاگرد برسرکر که توی این سرزمین دیوانگی زیبا میشه

...من بهتون معرفی میکنم

گوستاو

گوستاو؟

گوستاو

شاگرد فوق العاده برسرکر

چی؟

روشن کنم،بعضی از مردم واقعا ارزش گوستر رو درک میکنن

و از ویژگی هایی که اون برای برنامه کاراموزی میاره لذت میبره

انگار من متولد شدم که برسرکر باشم

بزن قدش.حالا پایین

نمیفهمم

منم همینطور بودم،اسنات-نوس

فکرمیکردم"کی ممکنه بخواد

،با استاندارد های بالای من

بخواد شاگرد شخصی من بشه"؟

این یارو؟

همین یارو -
اما اون گوستاو.اون فقط یه تقلبی منه -

چرا یه تقلب رو انتخاب میکنی وقتی میتونی واقعی رو داشته باشی؟

احمقی،اسنات-فیس
اون داره کل تاریخچه برسرکر رو مطالعه میکنه

همه آهنگ های برسرکر هم داره یاد میگیره

و من همه تکنیک های جنگیدن برسرک هارو دارم تمرین میکنم

نمیتونم برای اون صبرکنم

شاگرد فوق العاده من حتی دوهفته زودتر فارغ التحصیل شد

تمومش کن

نه،تو تمومش کن

نه،خودت تمومش کن

تو تمومش کن

...نه،تو تمومش -
نه تو تمومش کن -

من حالم داره بهم میخوره

داگور!داگور

!سنگ

!خیلی خوب بودی،گوستراما

گوستر به موقع بود -
چی؟ -

چطوره که تو بری این بچه ها رو به تور ببری؟

باعث افتخارمه،رییس جون

همه یه دوست انتخاب کنید

نمیخوام کسی توی تور برسرکر ها گم بشه

اون فرانسوی هم بلده؟من عاشق فرانسویم

فرانسوی.اون فرانسوی بلد نیست
فرانسوی چی هست؟

خب،فقط چطور برسرکی که فکرمیکنی حرف میزنه؟

صحبتی جذاب،البته -
نعره خرس؟ =

خرس کوچولو؟

برسرکر کوچولو درحال نعره کوچولو؟

با احساسات من بازی نکن -
این چیزیه که من بهش میگم مرحله اول

اون چیه،یه لبخند؟
صبرکن،تو خوشحالی؟

اون بهترین چیزیه که میتونید توی جزیره برسرکر انجام بدید؟

!کسل کنند است

نات چیکار میکنه اگه رفتار اینا رو ببینه؟

بهت میگم

اون چیزیه که من میخواستم بگم

این مرحله دومه

و چه فرقی بین این دوتا بود؟

عددشون.خوبی؟

یکم فهمیدن توی صخره اژدها ضعیفه

اره،درسته.اون یه سوال احمقانه بود

این منطقه تجارت ماست

چیزی میخوای،داریم
لازم داری،میاریم

بهشون بگو که چی صداش میکنی،گوسمستر

فروشگاه دیوار!فهمیدی؟
فروشگاه دیوار،فروشگاه دیواری،فهمیدی؟

نمیفهمم اما باشه

!نبوغ،این پسر
نابغه فهمیدی؟

(و برای(زبان عجیب

اره،صدای رعد

شگفت انگیز نیست،اسنات-رگ؟

نمیتونم باورکنم که گذاشتید این شاگرد باشکوه فرار کنه

!بزنشون

!خفه شید

الان وقتیه که من یه چیزی رو یادآور میشم

،که عمو بزرگ من هاگارد عادت داشت میگفت

اونجا،سه دربرابر هزار بود"

"سخت ترین جنگ سه نفره ای که داشتیم

امروز فقط درباره یه مرده

...مردی که من برای شروع ناراحتی

اما پایان زیباش دلم تنگ میشه

یه سوراخ بزرگ اینجاست

و یه سوراخ بزرگتر اینجا

آسترید

--و اون مرد کسی نیست جز
چی؟

بخشی از مراسمه؟

سوج؟داری چه غلطی میکنی؟

چیزی که من باید خیلی وقت پیش انجام میدادم

من کنترل رو میگیرم

!بگیریدشون

!برید!تکون بخورید

!بالاخره،یه چیز برسرکی

!بی دندون

!میتلاگ

!میتلاگ

نمیفهمم.چرا اونا نمیان؟ -
اونا باید توی اصطبل زندانی باشن -

داگور چی؟ -
چه مرگته،گاستو؟ -

بدون قهرمانت گم میشی؟ -
اسناتلوت -

ما اژدهاهامون رو میخوایم -
آسترید درست میگه،همگی -

ما هیچ شانسی نداریم
خیلی کمیم

!هیتر

!دنبالم بیاید

!اینجا،زودباشید

امنه

یه کودتا؟واقعاً؟این چطور اتفاق افتاد؟

به من نگاه نکن
من هیچ کاری نکردم

من به تو نگاه نمیکردم -
مگه اینکه ما باید به تو نگاه کنیم -

!بگو چیکارکردی
ژاکت تو خیلی مسخرست

تو اونو مثل یه لباس دیگه پوشیدی

تو باید صورتتو میدیدی

...اون

...نه،من میگم که اون ای

اون خیلی قانع کننده بود
هیکاپ،چی میگی؟

من میگم هرچقدر هم که ترسیده باشید،ما باید سریع عمل کنیم

هیتر،تو ،من،آسترید و فیشلگز میریم دنبال اژدهاها

Snotlout and Gustav, go see
if you can get a bead on Savage and Dagur.

اون احتمالا توی زندانه

سریع ترین راه به زندان از طریق هزارتوی غارهای زیر جزیره است

چطور من درباره این نمیدونم؟

اون احتمالا به اطلاعات پایه نیاز داره
و تو لازم نیست که بدونیشون

اگه اینو ادامه بدید میتونی بهشون برسی

ماچی؟

میدونم که تصمیم سختیه -
چون ارزش ذاتی داریم -

بی مغز،شاید

...اره،بی مغز،شاید.اما ما حس میکنیم که استعدادهامون میتونه با

سوج!من کسیم که تورو قبول کردم وقتی هیچکس قبول نمیکرد

من تورو به عنوان برسرکر قبول کردم
به عنوان دوستم

خب،شاید رفقای صمیمی نبودیم اما درکل

من فکرمیکنم اون باید یکم معنی بده

و بامزه باشه

خفه شو!تو و اون خنده احمقانت
من همیشه از اون خنده متنفرم

خب،اون درد داشت

من میخواستم با تو باشم وقتی که تو دیوانه بودی

اما زمانی که تو با

هیکاپ و اژدها سواران دوست شدی

اون زمانی بود که میدونستم من باید کنترلتو بگیرم

!تو یه رسوای شروری،داگور

رسوا؟رسوا؟

اون یکم سخت بود.شخصاً،من ترجیح میدم که شرایط مثل عذاب روحی باشه

حتی فلیپ فلاپر بهتر از رسواییه

زندانی چطوره؟
من اونو بهترین میدونم

خب،گوسترونیمو
وقتشه که با من هم سطح شی

چطور واقعا اومدی توی برنامه شاگردی؟

داگور ظاهرا چیزی توی من دیده بود که تو ندیدی

قهرمانی.وفادارای

من یه عالمه وقت با اون گذروندم زمانی که اون من و فنگهوک رو گرفته بود

چیزی که من دقیقاً متوجه نمیشم

اینه که هرکسی بخواد با تو وقت بگذرونه میخواد تورو بکشه

فکرمیکنم ما توی مخالفت ها به توافق میرسیم

"فکرمیکنم ما توی مخالفت ها به توافق میرسیم"

و من همون آزاردهندم؟لطفاً

موندم که اژدهای بزرگ

تند ،و سمی ای این پایین زندگی میکنه

کله خراب.بیا بریم

باشه
متمرکز بمون.زودباش،گوستاو

آروم باش،فقط ادامه ،ادامه بده
ادامه بده

!اسنات-لیپ!اسناتلوت

بسه،نمیشه که از ارتفاع بترسی
ما اژدها پرواز میدیم

این فرق داره

!اسناتلوت

!اسناتلوت

میشه خفه شی؟من گرفتمت
حتی با اینکه من باید مینداختمت

!جرات نداری بندازیم

تور رو شکر،تور رو شکر،تور رو شکر

خودتو جمع کن

داری به چی فکرمیکنی؟

به نظر میرسه که اونا منتظر ما هستن

هیتر،راه دیگه ای هست که بریم داخل؟

نه،متاسفانه

پس ما باید اونا رو بزنیم

چیه؟میتلاگ من اونجاست

...ما به

نه،نه،نه.من کاملاً مخالفم -
خب،من با مخالفت تو مخالفم -

خب،پس بیا با اینا کنار بیایم

خودتونو اماده کنید،آقایون

شما به این میگید یه تاکتیک قانونی نبرد؟

چطوره؟

برای من که قانونیه

خب؟
چه فکری کردن؟

نمیدونم که خوششون اومده یا نه
اما ما خوشمون اومد

خیلی خب،ما باید به مدرسه قدیمی و ساده بریم

تو یه انفجار ایجاد میکنی،همه رو جذب میکنی
من داگور رو آزاد میکنم

خیلی ریسکیه

خب،باشه.من اونا رو حذب میکنم
تو برو داگور رو نجات بده

اون هم خیلی ریسکیه

کلا ریسکیه،گوستاو
اون شاگرد فوق العاده داگور که لاف میزد کجاست؟

خب،من با اژدهام خیلی بهترم

واقعاً؟تو با یه ماشین جنگی پرنده و یه نفس آتشین

قویتر و مطمئن تر هستی؟ -
اره -

خب،ما همه هستیم،گوستر
اما اونا اینجا نیستن

فکرمیکنی من چه حسی دارم که تورو به جای هوکفنگ دارم؟

حالا ،یکم مسخره بازی رو تموم کن
سینه سپر کن

و کاری که میگم رو انجام بده

اون اژدها سواران رو دیدید؟

اه،صبرکن.من یه اژدها سوارم

برو!حالا

من اینو دارم.من اینو دارم

!اسناتلوت!اسناتلوت

...شاگرد،

کی فکرشو میکرد که روی جزیره برسرکر

مردم عادین و اژدهاها دیوانه؟

من هرگز اونو اینجوری ندیدم

خب،رد دیث هم بود
اونم عجیب رفتار کرد

درسته -
و جزیره ملودی -

و اون زمانی بود که اون مارماهی رو خورده بود

و شروع به شلیک به تو کرد-
باشه خب -

فیشلگز
من به ندرت اونو اینجوری دیدم

ببخشید،هیکاپ
شاید اژدهاها یه آلرژی

به برخی از گیاه های توی جزیره دارن

شاید ریشه وحشی اژدهایی این اطراف باشه
من میتونم نمونه جمع کنم

ببین،ما وقت نداریم که اینو بفهمیم

داگور درخطره
کل جزیره ما درخطره

به اسناتلوت و گوستاو اشاره نکردی

کی میدونه که اون دوتا دارن چیکار میکنن؟

تنفس توی روشنی،تاریکی رو بیرون بنداز.من آرومم

من از قصد گرفته شدم

نفس آتشین دوبرابر

این نقشه اسناتلوت بود،نه من

میدونی چشم سوم چیه،گوستاو؟

البته که نمیدونی

،وقتی که یکی روی چشم سوم تمرکز میکنه
داره مدیتیشن میکنه

و این غیرمذهبی و ناخوشایند که ارتباط رو با چشم سوم قطع کنه

باشه،میبینمت،چشم سوم

اون چی بود؟
خب،امن به نظر نمیرسه

ببخشید،میشه بهم بگید که کجا میتونم سوج رو پیدا کنم

!اسناتلوت

من میتونم کل روز بشینم اینو نگاه کنم

خب،سلام.خیلی خوبه که اینجا میبینمتون

تو باید میدیدی که چطور اون نگهبانان رو شکست دادم

زیبا بود،شعر احساسات

خب،حالافحالا
گوستاو سزاوار یکم اعتباره

اون نگهبانان رو با داستان خیلی خیلی طولانیش خسته کرد

اره ،اره

چی؟

خیلی بلند

اه،خدای من

مردای سوج همه جا هستن

اگه اژدهاها مریضن
ما نمیتونیم روی ورود اونا به جنگ ریسک کنیم

من یه برسرک هستم،هیکاپ

اژدها یا بدون اژدها
من برادرم رو برمیگردونم

بدش من!میخوامش -
زودباش،بدش -

!آتش

اونجا

!ما گیرافتادیم
چیکارکنیم؟

همونطور که عموی بزرگ من هاگارد میگفت
"ما سه دربرابر هزار بودیم"

چرا هیچکس دیگه ای فکرنمیکنه که اون بامزه است؟

اگه محاسبات من درست باشه؟

ما دربرابر 20 تا یا بیشتر از مردان سوج هستیم

ما سبک هفت برش رو میریم،سبک برسرک

منم دوستش دارم

--با شمارش من.یک،دو

صبرکنید!ما-ما نمیتونیم،منظورم اینه،من نمیتونم

تو چی رو نمیتونی؟

من شاگرد فوق العاده ای که فکرمیکنی نیستم

من توی همه امتحان های تاریخ تقلب کردم

من فقط لب خودمو تکون میدادم
وقتی همه آهنگ برسرک هارو میخوندن

و من هرگز یه تکنیک جنگی هم یاد نگرفتم

ببین،من یه شاگرد افتضاحم

!میدونستم

بیا اینجا
فکرنمیکنی منم میدونستم،اسنات-پیت؟

بچه اینجاست چون استویک یه استراحت کوچولو لازم داشت

کل برنامه کارآموزی ساختگی بود

من افتضاحم

اون حتی به آماده بودن هم نزدیک نیست

منفیه،اسنات-رایدر

ببین،میشه مسخره کردن اسم من رو تموم کنی؟میدونم که میدونیش

اما اون خیلی بامزه است

باشه.من بهترین تلاشم رو میکنم.دو دربرابر 20؟

میتونست بدتر باشه

!اسناتلوت

!اژدهاسواران

!نه،تکون نمیخوری

تسلیم شید!همتون

روز خوبی برای منه

هنوز از خنده تو متنفرم

!خفه شید

،این جایزه به سزاوارترین وایکینگ جزیره میرسه

یه وایکینگ که نمونه ایه که معنای برسرکر بودن رو میرسونه

درهر صورت الکیه.اهمیت نمیدم

متاسفانه،تو نیستی،گوست-هت

اسناتلوت،بیا اینجا و چیزی که سزاوارشی رو بگیر

!اه،خدایا

اره،اره،اره

به خانواده هت خوش اومدی

اره!خیلی خب
اسناتلوت

!اه،خدای من
تو منو دوست داری،تو واقعا از من خوشت میاد

خب،اسناتلوت
خیلی به خودت افتخار میکنی،ها؟

به نام بدترین،باهوش ترین،دیوانه ترین وایکینگ

بیرون از مجمع الجزایر؟
اره،و من یه مدرک اینجا دارم

اره!چی؟اسنات-ناکل؟
اون نوشته اسنات ناکل؟