All language subtitles for AnimWorld-kiakongSunohara-sounoKanrinin-san-01720p.ass_bY093NtdoCjrCXZDLLXD_1580865108

.خب

...شمال اینوریه، پس

.گشنمه

بریم جایی؟

.شنیدم یه قنادی خوب اونجاست

مثل اینکه خیلی خوشمزه ـست، بریم؟

.واقعا این چیزا رو خوب میدونی

.عجب لباسایی پوشیدن

.واقعا اینجا توکیوـه

میگم، اون ناز نیست؟

آها، اون دختره؟

!ها؟ اون پسره

!نه بابا، دختره

.حتما پسره

نه؟

.نمیدونم

...ببخشید

الکل و غذا

مشروب فروشی یاتسوهو

خوابگاه سونوهارا؟

.این خیابون رو برو، دومین پیچ دست راست

.بعدش هم مستقیم

.ممنون

داری میری اونجا ساکن بشی؟

.بله

.شینا آکی هستم

.خوشبختم

آکی چان، ها؟

!تلاشتو بکن

!عجب بچه ی نازیه

.آیاکا چان حتما خوشحال میشه

.به دور از خونه و توی خوابگاه، به زودی میرم مقطع راهنمایی

.به خاطر قیافه ام، مثل مرد ها باهام رفتار نمیشد

.ولی از این به بعد مثل مردا زندگی میکنم

!بزن بریم

.خیس آب شدن، اصلا نشونه ی خوبی نیست

خوابگاه

سونوهارا

!سلام

ها؟

.مثل اینکه کسی نیست

من کیم؟

...ها، چیکار

.سلام، من سرپرست این خوابگاه، سونوهارا آیاکا هستم

.خوشبختم، شینا سان

: ترجمان

kiakong

Forums.Animworld.Net

سرپرست؟

.بله، سرپرست (کانرینین) سونوهارا آیاکا هستم

کانرینین : سرپرست

...مم، ها

شما شینا آکی سان هستید دیگه؟

!سلام

.اگر هم کس دیگه ای باشی مهم نیست

.دختر خیس آب بمونه سرما میخوره

!واستا! الان وقت ریلکس کردن نیست

!اون خانم خوشگل هر چی میگفتم گوش نمیداد

!صبر کن

.اگه اون سرپرسته، یعنی زیر یه سقف زندگی میکنیم

...پیش اون خانم خوشگل سه سالو میگذرونم

.ببخشید

.رسمه که سرپرست ها پشت بچه ی جدید که اومده به خوابگاه رو میشورن

تا الان کار مامان بزرگم بود، ولی اون الان توی بیمارستانه

.برای همین از امسال کار منه

پدر عزیزم که در شیزوکو هستی

.امیدوارم حالت خوب باشه

.پسرت حالش کاملا خوبه

.توکیو خیلی جای قشنگیه

...توکیو

شینا سان؟

.وای، نمیخواد اینقدر خجالت بکشی

.ما دو تامون دختریم دیگه

.یذره شکه شدم

.خب، بیا بیرون تا پشتت رو بشورم

دو تامون دختریم!؟

.خب شروع میکنم

.کاملا مطمئن نیستم، ولی مثل اینکه تو رو با یه دختر اشتباه گرفته

.هیچی نگو و لذت ببر

!نباید اینکارو بکنه

.اگه بهش نشون بده که یه مرده، اون موقع است که مرد میشه

.کاملا قبول دارم

...خب پس الان

!بهش بگیم

...کانرینین سان، من

بله؟

.هیچی

همم؟

...من

.اشکالی نداره

!پسرم

!هر کسی با یه سرعتی بزرگ میشه، الان مثل پسرا هستی ولی بعدا درست میشه

!گوش کن دیگه

.که اینطور

.ممنونم که گفتی

.تا الان فقط دخترا میومدن به این خوابگاه، برای همین اشتباه گرفتم

اگه الان میدونی که من پسرم، برای چی باز اینجا موندی؟

.بدجوری خجالت میکشم

میگی چرا؟

گفته بودم که میخوام پشتتو بشورم، نه؟

!نزدیکی! زیادی نزدیکی

.مهم نیست پسر باشی یا دختر

چیزی که مهمه اینه که تو هنوز بچه ای

...برای همین از این به بعد من

مترجم : مراقبت یا همون سرپرستی و نگه داری

.ازت مراقبت میکنم

ها؟

اونجا غش کردم؟

خب، مگه مهمه؟

.یه چیزی اینجا خیلی گرم و نرمه

.و خیلی حس خوبی داره

.غلغلکم میاد

.صورتش دیده نمیشه

!بـ...ببخشید

...من توی حموم غش کردم

.آره

...نمیخواستم خیس بمونی و سرما بخوری

!من لباسام تنه

....یعنی

.تو واقعا یه پسری

.قیافه و اسمت مثل دختراست، برای همین اشتباه گرفتم

.میخوام که برات جبران کنم، از این به بعد هم ازت مراقبت میکنم

.ممنون

.ولی لازم نیست

!اشکالی نداره

.تقریبا مطمئنم که توی سن تو همین اندازه عادیه

.ولی نمیدونم

درباره ی چی حرف میزنی؟

.خب، من برم شام رو بپزم

.وقتی تموم شد میام پیشت، همینجا بمون

چیکار میکنی!؟

!باتری هامو با قدرت جوونی شارژ میکنم

کانرینین سان توی همه چیز کارش خوبه
.و مثل اینکه کل خوابگاه رو خودش میگردونه

.خوبه

.خوشگل هم هست، و خیلی هم مهربونه

...تنها مشکل اینه که

!آکی چان

.اصلا مثل یه مرد باهام رفتار نمیکنه

!میگم

میشه منو آکی چان صدا نکنید؟

!چی؟ ولی خیلی نازه که

!آکی چان

!آکی تو واقعا مثل دخترایی

!اونه چان تورو دختر میکنه

اونه : خواهر بزرگتر

!آکی چان

!آکی چان

!آکی چان

.وای

این همه راه رو تا توکیو اومدم تا
.زندگیم رو عوض کنم و مثل مردا زندگی کنم

.ولی اینجا هم مثل اونجاست

!نه، برای تسلیم شدن هنوز زوده

!تازه روز اوله

...اگه خودمو عوض کنم، شاید کانرینین سان

.بیا، آکی کون

.اول، باید بهش نشون بدم که چه مرد قابل اطمینانیم

!کانرینین سان، اومدم کمک کنم

باید لباسای توی سبد رو آویزون کنم تا خشک شه، نه؟

ها؟

...ایـ... این

....آکی چان

خوشحالم که میخوای کمک کنی
.ولی لباسای خودمو خودم آویزون میکنم

.چقدر شیطونی، آکی چان

آکی چان میتونی ملافه هارو آویزون کنی؟

!بـ...بله

.حالا وقت کارای باغچه ـست

!کمک میکنم

.حالا تمیز کردن راهرو

!من میکنم

...راهرو رو واکس زد

حالت خوبه؟

.خوبم

.به خودم گفتم که باید مردونه تر رفتار کنم

.از وقتی بچه بودم، اونه چان بهم میگفت که مثل دخترام

.میخواستم خودم رو تغییر بدم، برای همین تنهایی اومدم توکیو

...برای همین

.لازم نیست خیلی تلاش کنی

.ببخشید که زودتر نفهمیدم

.مثل اینکه منم باید جوری که درباره ی تو فکر میکنم رو عوض کنم

.از این به بعد، آکون صدات میزنم

...کانرینین سان

!آکون

!اینکه دقیقا مثل قبله

....اگه امکان هست اینکه با من مثل بچه ها رفتار میکنید رو

.نمیشه

.آخه آکون تو هنوز بچه ای

.نباید عجله کنی

...اگه واقعا میخوای مثل بزرگا باهات رفتار کنم

!آکون

.اگه لپمو بوس کنی، اینکارو میکنم

.امسال یه پسر اومده به خوبگاه

سونوهارا آیاکو

.میگه امسال توی خوابگاه یه پسر میاد

.جالبه

.به عنوان یه سنپای باید راه درستو نشونش بدم

.مثل بزرگا. مثل بزرگا

!مثل بزرگا! مثل بزرگا

!مثل بزرگا

...مثل

!رئیس شورای دانش آموزی مدرسه ی راهنمایی تاناماچی وارد میشود

!سر صبح جلوی در دارید چیکار میکنید؟

!وایستید! وایستید! وایستید

!وای آیاکا سان! گفته بودم که کارای منحرفانه نکنی

!ولی هنوز که کاری نکردیم

!داشتی میکردی

.ما همه مون قربانی های آیاکا سان هستیم

!چقدر گنده ـست

کارای عجیب باهات کرد؟

عجیب؟

!وای! نمیتونم که بلند بگم! خجالت میکشم

!هیچ پسری نمیتونه در برابر اونا مقاومت کنه

درباره ی چی داره حرف میزنه؟

پس همه ی این کارا رو با تمام کسایی که توی خوابگاه هستن کرده؟

گفته بودم همینجوری بقیه رو بغل نکنه

.ولی فکر کنم نمیشه کاریش کرد

میبینی رئیس شورا چقدر کوچولو و نازه؟

.میزان شدت بغل های آیاکا سان بیشتر میشه

.ببخشید

....گفته بودم اینکارو

.حتی منم رعایت میکنم و ففط وقتی خوابه اینکارو میکنم

پس اون کارای توی حموم و الان چی بود؟

من داشتم لذت میبردم، پس من باید با این
احساساتی که داره غلیان میکنه چیکار کنم؟

...حالا ولش کن

.راستی ما خودمونو هنوز معرفی نکردیم

.من یوکیموتو یوزو ـم، رئیس شورای دانش آموزی مدرسه ی تاناماچی

....اگه چیزی رو نمیدونستی، میتونی از من

!هوی! داشت به جاهای خوبش میرسید

!روش تاثیر بد میذاری ها

.من یاماناشی سومیره ـم، معاون شورا

میشه اول خون دماغتون رو پاک کنید؟

.کانجی اسمش میشه دهکده ای که به ماه نگاه میکنه، یاماناشی خونده میشه

خیلی باحاله، نه؟

!!داری می افتی

.منم کازامی یوری ـم، منشی یا همون دبیر شورا

.منو یوری صدام کن

.خدا رو شکر

.این یکی لااقل عادیه

.پیشخدمت هستم

.شینا آکی هستم، خوشبختم

!من خوب بزرگت میکنم

!نمیشه

!مراقبت از بقیه کار منه

!اینقدر بغلش نکن

....یه مقداری کنجکاو شدم

اون چیز روی سرتون چیه؟

چرا یکی رو که تازه دیدی با این سوال خجالت زده اش میکنی؟

.ها؟ ببخشید

!شوخی کردم

!خیلی بامزه ای

.از جواب دادن طفره رفت

.واقعا نازه

...یاماناشی سنپای

.اونو روی سرش گذاشته تا یکم بلند تر بنظر برسه

.این یه رازه

.که اینطور

با بقیه ی قسمت های کوچیک بدنش هم مشکل داره

....هر روز شیر میخوره و توی حموم

اینو از کجا میدونی؟

.تو بیش از حد میدونی

.باید نابودت کنم

!کاملا رد داده

.رئیس، دیگه وقتشه بریم اتاقامون

.آره، بریم

.به خاطر فاصله ی قد هاشون مثل مادر و دختر میمونن

اون دو تا خیلی خوبن، نه؟

.....تو کی

.ما سه تا از بچگی با همیم

.به خاطر اینکه سومیره چان این چیزا رو نمیفهمه اتفاقی بین اون دو تا نیافتاده

من میخوام امسال اون دو تا رو به هم نزدیک تر کنم، تو هم کمکم میکنی؟

.....باشه.....

....خب، شما سه نفر

.شام داره آماده میشه، شما برید حموم

.امروز غذای محبوب همه رو درست میکنم

!ایول

!سومیره! یوری! بیاید سه تایی بریم حموم

!ریخت! ریخت

آکون؟ میخوای کار قبلیمون رو ادامه بدیم؟

!شوخی کردم

!امروز باید کلی غذا درست کنم

اون دیگه چی بود؟

!همه شون یجور با من رفتار میکنن

.میدونم منظور خاصی پشت رفتارشون نیست

....ولی بازم

!آکون! امروز روز اول مدرسه است

!بیدار شو

....اگه بیدار نشی

!چی... کانرینین سان

!تقصیر توـه که بیدار نمیشی

!بیدارم! بیدارم

....سر صبحی چقدر سر و صدا

.....شما دارید چیکار

مگه نگفته بودم از این کارای منحرفانه نکنی؟

.از زمانی که اومدم اینجا یک هفته گذشته

.هر روز همینجوریه

.ولی امروز روز اول مدرسه است

!باید خودمو جمع و جور کنم

برای کارای جشن وردی های جدید ما، شورا، باید
.زودتر بریم تا یه سری کارا رو بکنیم

!درسته تنهایید ولی کارای بد نکنید

!خب، ما رفتیم

!به سلامت

.پس اونا کارای شورا رو جدی میگیرن

آره، اونا الگوی بقیه ی دانش آموزا هستن
.و مثل اینکه کلی دوست هم پیدا کردن

!آکون

.خیلی وقت بود که با هم تنها نشده بودیم

.آره

آکون؟

اینهمه راه رو اومدم تا توکیو

.ولی دوستی ندارم و کسی رو هم نمیشناسم

...اگه مسخره ام کنن و منو طرد کن

میگم، گوش میدید؟

!آکون! نگران نباش من یه کاریش میکنم

.سریع برمیگردم، همینجا بمون

...اصلا حس خوبی ندارم

!ببخشید که منتظر موندی

خب؟ نظرت چیه؟

.لباس فرم دبیرستانمه

چی... چی فکر میکنم؟

.حرف زدن با کسی که تازه دیدیش سخته

.برای همین قلب آدم تند تند میزنه

یعنی... شما هم اینطوری هستی؟

!ولی نگران نباش! بسپرش به من

!تصور کن من همسن توـم و باهام صحبت کن

همسن؟

...صبر کن

...اگه الان مثل یه مرد باهاش صحبت کنم

بالاخره کانرینین سان منو مثل یه مرد میبینه؟

!بزن بریم

.سلام، شینا آکی هستم

!خوشبختم

!سونوهارا آیکا هستم

!خوشبختم

!کاملا رفته توی نقش

شینا کون، شما اهل کجایی؟

مترجم : آکی هی داره لحن صحبتش رو از مودب که مثلا دخترونه هست میکنه شکسته که مثلا پسرونه هست

...از شیزوکا

.یعنی... شیزوکاییم

.اون داره اول سوال میکنه تا کار من راحت تر بشه

!واقعا؟ بابابزرگ منم اونجا زندگی میکنه

.ازش ممنونم

پس ساوایاکا رفتی؟

راستی، شنیدم امروز میخواد بارون بیاد، چتر آوردی؟

از دخترای کوچیکتر از خودت خوشت میاد یا بزرگتر؟

!بزرگتر

...نه، صبر کن ببینم

این دیگه چجور تمرینیه؟

...خب، پس کاریش نمیشه کرد

....تنها کاری که میتونم بکنم

واستا... چرا داری لباساتو در میاری؟

!مردای واقعی زمانی که لختن رابطه شون رو قوی میکنن؟

.منظور حمومه

اینو دیگه از کجا شنیدی؟

.آکون

هنوز استرس داری؟

.راستش منم استرس دارم

میبنی؟ قلبم چقدر تند میزنه؟

ایـ... این دیگه چه کاری بود؟

.اینکه استرس دارم شوخی بود

.اما اگه اینقدر پر انرژی هستی، دیگه مشکلی نیست

!نه! الان به یه علت دیگه قلبم داره تند میزنه

!وای! دیرم شد

.کانرینین سان، میرم کیفم رو بردارم

.نگران نباش

.مراقب زمانبندی کارای تو بودن هم کار منه

بازم بدون پرسیدن رفتی توی اتاقم؟

.من رفتم

.صبر کن، آکون

.مطمئنم کلی دوست پیدا میکنی

.بهت قول میدم

.تلاشتو بکن

.بقیه ی اتفاقای اون روز، به اندازه ی اون موقع باعث نشد قلبم تند بزنه

....پس معرفی و بقیه ی کارا خوب پیش رفت

.خدا رو شکر

چون صبح با هم تمرین کرده بودیم موقع حرف زدن استرس نداشتم

بچه های کلاس هم خیلی خوبن

.فکر کنم همه چیز خوب پیش بره

.آفرین، آکون

.چه پسر خوبی

....کانرینین سان

.از این به بعد اگه کمک خواستی به من بگو

.من سرپرست سونوهارا سو هستم دیگه

.از این لحظه به بعد، زندگی من، شینا آکی، توی این خوابگاه شروع شد

خوابگاه

سونوهارا

: ترجمان

kiakong

Forums.Animworld.Net

کانال زیرنویس انیم ورلد

@AwSub

تمرین ویژه، تکه تکه، یه چیز ترسناک